سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
مجله ویستا


نیروی انسانی، اصل فراموش‌شده حوزه کتاب


نیروی انسانی، اصل فراموش‌شده حوزه کتاب
«رشته کتابداری» سال‌های درازی است که جزو رشته‌های درسی دانشگاه‌ها و مراکز علمی است. کتابداری به بحث پیرامون شیوه‌های طبقه‌بندی کتاب، حفظ و نگهداری اسناد مکتوب و پاره‌ای از آموزش‌های مرتبط با ادارهٔ یک کتابخانه می‌پردازد.
این رشته و رشته‌های مرتبط با صنایع چاپ ـ که بیشتر در حوزه سخت‌‌افزار می‌گنجد ـ جزو معدود تلاش‌های آکادمیک موجود در راستای گسترش فرهنگ کتاب و کتابخوانی است.
اما نیازهای ما در این حوزه چیست؟ فضای فعلی نشر کشور کاملا‌‌‌ً از پشتوانهٔ علمی و آموزشی بی بهره است. در چرخهٔ تولید، توزیع و مصرف، تمرکز علمی و آموزشی را تنها در وجه تولید می‌بینیم؛ تألیفات، کلاس‌ها و دوره‌های متنوع آموزش نویسندگی و آموزش‌های مرتبط با تولید فنی شامل لیتوگرافی، چاپ، صحافی و ...
در وجه توزیع می‌توان گفت تفریبا‌ً هیچ فعالیت علمی و آموزشی رخ نمی‌دهد. تنها تلا‌ش‌های جسته و گریختهٔ موجود از چاپ چند عنوان کتاب ـ که عمدتا‌ً ترجمه‌اند، نه تألیف ـ و آمارهای ناقص در مورد وضعیت ناشرین و کتابفروشی‌ها فراتر نمی‌رود. و همچنین است وجه مصرف که کاملا‌ً از فعالیت نرم‌افزاری تهی است.
اما واقعا‌ً علت این خلأ تئوریک چیست؟ به هر کدام از اشیاء اطراف خود توجه کنید؛ آیا در پروسهٔ تولید، بسته‌بندی، بازاریابی، توزیع و فروش و حتی مصرف آن، کار نظری کارگاهی صورت می‌گیرد یا نه؟ یک کارخانه که برای مثال رب‌ّ گوجه‌فرنگی تولید می‌کند، می‌داند که برای ادامهٔ حیات و ارتقاء سطح تولیدات و درآمد خود باید درصدی از فروش و درآمدش را به سرمایه‌گذاری در بخش بهبود اختصاص دهد.
می‌داند که سرمایه‌گذاری در بخش فکر و نرم‌افرازی، بهبود مداوم را دنبال خواهد داشت که خروجی آن، رضایت بیشتر مشتری، افزاییش فروش و در نهایت سودآوری بیشتر است.
البته سرمایه‌گذاری در بخش بهبود، به دلیل اهمیت و نقش ویژه‌اش، هزینه‌های قابل توجهی را تحمیل می‌کند، اما ناشر یا تولید‌کننده‌ای که در فضای یک صنعت غیر اقتصادی و زیان‌ده تنفس می‌کند، چگونه می‌تواند این سرمایه‌گذاری را داشته باشد؟
این تولید‌کننده متأسفانه تمامی همّتش صرف کاهش هزینه‌ها و ادارهٔ امور روزمر‌ّه حتی به قیمت حذف بخش برنامه‌ریزی و بهبود است.
و در واقع همین مسأله در حوزه نشر باعث ایجاد این خلأ تئوریک شده است. وقتی یک اقتصاددان یا یک مدیر توانای اجرایی می‌داند که حضور و صرف وقت و انرژی در صنایع دیگر برایش چندین برابر نسبت به فعالیت در بخش نشر و توزیع کتاب درآمدزاست، چرا باید به این عرصه وارد شود؟
و این در حالی است که بخش‌های سیاستگزار در حوزه نشر و کسانی که وظیفهٔ تأسیس چنین جریان‌هایی در نشر را دارند تا حد زیادی از آن غافلند.
مجموعهٔ این مشکلات به فقر نرم‌افزاری شدید در حوزهٔ نشر انجامیده و آن را به حالت احتضار برده است به طوری که تقریبا‌ًٌ هیچ فعالیت زیرساختی در این حوزه در سطح ملی انجام نمی‌گیرد و در پی آن تمامی فعالیت‌های شاخه‌های این حوزه نیز با مشکلات ناشی از خلأ زیرساختی مواجه‌‌اند که از مهم‌ترین آنها فقدان نیروی انسانی آموزش دیده در این زمینه است؛ نیروی انسانی آموزش دیده برای کتابفروشی، برای بازاریابی کتاب، برای پخش کتاب و ...
▪ اهمیت ویژه نیروی انسانی علاوه بر قرار گرفتن در زمرهٔ امور زیر ساختی دلایل دیگری نیز دارد:
۱) نیروی انسانی مهم‌ترین منبع تولید به معنای عام آن است.
۲) تربیت نیروی انسانی فعالیتی درازمد‌ت است.
پیش‌نیازهای تربیت نیروی انسانی، کسب دانش‌های مورد نیاز و یا در واقع همان مواد آموزشی است که تحقیقات، مطالعات، تجربیات و آزمون و خطاهای عملی گسترده‌ای را می‌طلبد.
۳) ایجاد تحول در نیروی انسانی به شکل چشمگیری در بهبود روند تولید به معنای عام آن مؤثر خواهد بود.
اما با همه این اوصاف، در شرایطی که از طرف سیاستگزاران حوزه نشر و آموزش در کشور، هیچ تلاشی در این جهت صورت نمی‌پذیرد، ناشران و فعالان حوزه نشر، برای این منظور چه می‌توانند انجام دهند؟
توجه به آموزش‌های حین کار به کارکنان، تدوین و انتقال تجربیات گذشته به کارکنان جدید، ایجاد محیط کارگاهی برای رشد نیروها و بها دادن به تلاش‌هایی که در راستای خواندن و فراگیری در بین نیروها شکل می‌گیرد، شاید به ظاهر اموری پیش پا افتاده باشند، اما تجربه نشان می‌دهد که تأثیر بسیار شگرفی بر بهبود کار و بالا بردن کیفیت آن خواهند داشت.
مجید عبدالهی
منبع : سوره مهر