سه شنبه, ۲۶ تیر, ۱۴۰۳ / 16 July, 2024
مجله ویستا


نوروز و نمایش های شادی آور


نوروز و نمایش های شادی آور
تئاتر به شكل اروپایی و غربی آن از دوره ناصرالدین شاه وارد ایران می شود اما قبل از آن ما دارای نمایش هایی سنتی بودیم كه در قالب مراسم، جشن ها و آئین ها انجام می شد و برخی از آنها تا امروز نیز بر جا مانده اند. تعدادی از این مراسم، جشن ها و نمایش های شادی آور مربوط به ایام نوروز و فصل بهار است كه به بعضی از آنها اشاره می كنیم.
● كوسه بر نشین یا میرنوروزی
میرنوروزی یا پادشاه نوروزی، مرد پست و كریه چهره ای بود كه در روزهای نوروز برای مضحكه و شادی چند روزی بر تخت می نشست و به جای پادشاه یا امیر واقعی حكم های مسخره ای صادر می كرد. مثلا حكم هایی برای مصادره اموال فلان ثروتمند یا به بند كشیدن فلان زورمند. این بازی ظاهرا برای تفریح و خنده بوده است ولی در عمق آن می توان نمونه ای از عكس العمل های كینه جویانه مردم زیردست را نسبت به زبردستان دید. دسته میرنوروزی با حفظ همین روحیه هجوآلود مایه نمایشی هم داشت.
«بهرام بیضایی» در كتاب نمایش در ایران به نقل از مقاله میر نوروزی نوشته «مرحوم محمد قزوینی» آورده است، «كسی كه در سال ۲۰۳۱ شمسی این ماجرا را در بجنورد دیده بود می گوید: در دهم فروردین دیدم جماعت كثیری سوار و پیاده می گذرند كه یكی از آنها با لباس فاخر بر اسب رشیدی نشسته و چتری بر سر افراشته بود.
جماعتی در جلو و عقب او روان بودند، یكدسته هم پیاده به عنوان شاطر و فراش كه بعضی چوبی در دست داشتند در ركاب او یعنی پیشاپیش و جنبین و عقب او روان بودند. چند نفر هم چوب های بلند در دست داشتند كه بر سر هر چوبی سر حیوانی از قبیل گاو یا گوسفند بود. یعنی استخوان جمجمه حیوان، و این رمز آن بود كه امیر از جنگی فاتحانه برگشته و سرهای دشمنان را با خود می آورد. دنبال این جماعت انبوه كثیری از مردم متفرقه روان بودند و هیاهوی بسیار داشتند.
تحقیق كردم گفتند كه در نوروز یك نفر امیر می شود كه تا سیزده عید امیر و حكمفرمای شهر است و بعد از تمام شدن سیزده دوره ی امارت او بسر می آید...» ظاهرا این مراسم بسیار مورد توجه مردم بوده و خیلی از نمایش های مضحك دیگر از همین دسته بر خاسته است. خصوصا بازی های دسته دوره گرد موسوم به «نوروزی خوان ها» شامل دلقك هایی چون «حاجی فیروز»، «آتش افروز» و «غول بیابانی» كه به نظر می رسد در اصل از ملازمین و مسخره كنندگان كوسه و شاه نوروزی بوده اند و بعدها از آن دسته ها جدا شده اند و تا به امروز هم در ایام عید با پوشش رنگین و چشم گیر و با چهره هایی به رنگ سیاه و یا با صورتك، بازی های مسخره و خنده آوری درمی آورند، همراه با نواختن ساز و خواندن اشعار هجوآلود و بداهه گویی با لحن و لهجه ای شیرین و مضحك، براساس همین میرنوروزی نمایش تخت حوضی «نوروز پیروز»، «یا حاكم یك شبه» نیز درست شده است.
● سیاه بازی
شخصیت سیاه، تا مدت ها جزء دسته های دوره گرد نوروزی خوان و میرنوروزی و نظایر آن بود و با نام هایی چون حاجی فیروز، آتش افروز و ... می خواند و می رقصید و مسخرگی می كرد. كم كم شخصیت سیاه وارد تقلید و تخته حوضی می شود و هویت مستقلی پیدا می كند كه تا امروز نیز حضور دارد. در مورد منشاء شخصیت سیاه نظرات گوناگونی وجود دارد. «بهرام بیضایی» در كتاب نمایشی در ایران می نویسد: «مطمئنا این سیاه از بازمانده های اقوام تیره رنگ ما قبل آریایی نیست.
احتمال دارد كه در دوره یكپارچگی قلمروی اسلامی كه آمد و رفت تا جران تا سواحل آفریقا هم می كشید پای تعدادی از بازرگانان سیاه به این طرف باز شده باشد. در اواخر قرن دهم هجری پرتقالی ها نیز برای ساختن استحكاماتشان در جنوب گروهی برده از كرانه های حبشه و زنگبار به سواحل خلیج فارس آوردند، زاری های كنونی جنوب بازمانده های آن برده ها هستند.
زیرا كه مراسم زارشان رگ و ریشه های آفریقایی خود را هنوز حفظ كرده است اما مهمتر و قدیمی تر از همه این است كه كولی های در به در آسیایی و خصوصا هندی چه پیش از اسلام و چه بعد از آن هر چند یك بار به این طرف روی كرده اند و دوره گردی و مطربی و رقص و تقلید جزء ذاتشان بوده است... از عصر مغول ها به این طرف سیاه را در نقاشی ها به صورت خادم مجلس طرب و كارگر و ملاح و سرانجام به هیئت عمله طرب می بینیم كه با درجاتی بین قهوه ای روشن تا قهوه ای سوخته و بالاخره سیاه نموده شده است.
در نمایش های شادی آور ایرانی كه اصل كولی دارد، سیاه بی شك یك كولی است، منتهی بازیگر كه برای خنده دار شدن در همه چیز غلو می كند صورت او را هم به كمك دوده سیاه می كنند و او در لهجه تا سر حد مبالغه پیش می رود.»
در تاریخ هنر و تئاتر ایران جشن ها و نمایش های زیادی همچون میرنوروزی و سیاه بازی وجود دارد كه به فرهنگ، سنت و آداب ما برمی گردد. پسرك بزك كرده سیاه رو با لباس قرمز در نقش حاجی فیروز كه بر سر چهار راه ها ایام نوروز و سال جدید را نوید می دهد ریشه در گذشته ای طولانی دارد كه برخی از آنها همچنان باقی است و برخی به صفحات تاریخ پیوسته اند. نمایش و خرده نمایش هایی چون تخت حوضی، بقال بازی، لال بازی، تعزیه خوانی، خیمه شب بازی، شاهنامه خوانی، نقالی، معركه گیری و...
سید جواد یگانه
منبع : روزنامه کیهان