جمعه, ۱۴ دی, ۱۴۰۳ / 3 January, 2025
مجله ویستا
شیر انرژی در کنترل روسیه
ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه باید بسیار مغرور باشد. چنین بهنظر میرسد که سیاست او در استفاده از منابع طبیعی گسترده روسیه بهمنظور بازگرداندن قدرت از دست رفته کشورش پس از فرپاشی شوروی سابق بهنحوی مؤثر اجراء شده است.
اگر قدرت را براساس ترسی که در دیگران دیده میشود، ارزیابی کنیم، باید گفت پوتین یک فرد برنده است. همانطور که بسیاری از روسها بر این عقیده هستند. شوروی سابق برای حفظ قدرت ژئوپلتیک خود، بر توانائی نظامیاش وابسته بود، نفت و گاز تنها ابزار تقویت این قدرت بودند. در روسیه امروزی انرژی یک عامل تأثیرگذار محسوب میشود و برای استفاده از آن، کرملین به سه اصل نیاز دارد:
۱) کنترل تولیدات و ذخایر انرژی
۲) کنترل خطوط لوله که در سراسر روسیه و همچنین کشورهای همسایه کشیده شده است.
۳) قراردادهای طولانیمدت با مشتریان اروپائی خود، تمامی این موارد در جایگاه ویژهای قرار دارد. اتحادیه اروپا نیز برای رسیدن به یک استراتژی مشترک در قبال روسیه دچار اختلاف نظر شده است. شرکت بزرگ گاز پروم که پوتین آن را اهرمی نیرومند و تأثیرگذار در اقتصاد و سیاست جهان میداند، قراردادهای بلندمدتی را بهمنظور تأمین انرژی با کشورهای اروپائی از جمله فرانسه، آلمان، ایتالیا و اتریش منعقد کرده است.
این شرکت در عین حال بر بازارهای داخلی کشورهای مذکور دسترسی مستقیم دارد. اتحادیه اروپا چنین برآورد کرده است که در حال حاضر نیمی از واردات گازی اروپا از روسیه تأمین میشود. همچنین اعضاء جدید این اتحادیه نظیر مجارستان و جمهوری چک تقریباً بهطور کامل به گاز روسیه واسبتهاند.
بهعلاوه وجود یک شبکه خط لوله که از دوره شوروی سابق در روسیه برجا مانده است. به مسکو این امکان را میدهد که بر واردات گاز از آسیای میانه نیز تسلط داشته باشد.
اتحادثه اروپا نمیداند در خصوص روسیه که تأمینکننده اصلی انرژی اروپا است، چه اقدامی در پیش گیرد. یکی از مقامات رسمی بروکسل میگوید: در خصصو روسیه باید سیاستی را اتخاذ نمائیم. اما نمیدانیم چه باید کرد ما در اتحادیه بر سر قوانین مذاکره میکنیم در حالیکه روسیه خواستار انجام معاملات است این معاملات رشد چشمگیری داشته است. در ماه گذشته روسیه قراردادی را در زمینه ساخت خط لولهای از بلغارستان به یونان منعقد کرد. این اولین خط لوله ساخت روسیه در خاک اتحادیه اروپا بهشمار میآید. این خط لوله مستقیماً نفت را از آسیای میانه و روسیه به اتحادیه اروپا میرساند.
اروپا میتواند نفت را از جای دیگر خریداری کند. اما نگرانی اصلی، وستگی اتحادیه اروپا به گاز روسیه است. انتقال گاز طبیعی به مسیر و کنترل خطوط لوله بستگی دارد. مصرفکنندگان ارزیابی این موضوع را به یاد دارند که سال گذشته روسیه جریان گاز اروپا را به اوکراین تغییر داد و اوکراین از کاری که اتحادیه اروپا آن را خریداری کرده بود، استفاده میکرد. خطوط لوله روسیه از شمال و جنوب اتحادیه اروپا را احاطه کرده است.
روسیه و آلمان تیمی را برای ساخت خط لولهای در زیر دریای بالتیک که از اوکراین و لهستان میگذرد، تشکیل دادهاند گرهارد شرودر صدراعظم سابق آلمان که از سوی پوتین مسئولیت کنترل این خط لوله به نام ”نورد استرم“ را بر عهده گرفت بر این عقیده است که این خط لوله اروپا را امنتر از گذشته میسازد. اما بررسی که آژانس تحقیقات دفاعی سوئد در این زمینه انجام داده حاکی از آن است که این امر باعث جدائی و اختلافات در اتحادیه اروپا و افزایش وابستگی آن به روسیه خواهد شد. این طرح همچنین این اجازه را به کرملین میدهد تا منابع گازی خود را به اوکراین، لهستان و بلاروس بدون آنکه تأثیری بر سایر مشتریان خود داشته باشد، قطع کند. در نتیجه لهستان از این موضوع بسیار نگران است. این خط لوله در عین حال انتقال گاز به آلمان را افزایش داده و در کشورهائی چون هند و انگلیس که از گاز روسیه استفاده نمیکنند، به جریان درمیآید.
در جنوب اروپا، روسیه، خط لولهای در امتداد دریای سیاه دارد که گاز را به ترکیه منتقل میکند. در حال حاضر روسیه خواستار گسترش این خط لوله به مجارستان است. این خط لوله مستقیماً در رقابت با طرح اروپا برای ساخت خط لولهای به نام ”نابوکو“ است که از ترکیه به اتریش امتداد دارد. خط لوله نابوکو یکی از معدود طرحهای اتحادیه اروپا است که در واکنش به ذخایر گازی روسیه شناخته شده است. نابوکو گاز را از آسیای میانه انتقال میدهد که از روسیه نیز عبور میکند اما با توجه به شرایط موجود به مسئلهای بحثبرانگیز تبدیل شده است.
در ماه گذشته فرنک گیورکسانی نخستوزیر مجارستان خط لوله نابوکو را رؤیائی بلندپروازانه و غیرممکن نامید، اما گفت مجارستان از گسترش خط لوله ”بلواستریم“ حمایت میکند. در حال حاضر گازپروم ۸۰ درصد از گاز مجارستان را تأمین میکند. این شرکت روسی همچنین ساخت تأسیسات ذخیره گازی را به مجارستان وعده داده است که منبعی برا یتأمین گاز اروپای مرکزی بهشمار میآید.
گیورکسانی از این اقدام استقبال کرده و گفته ”بلواستریم“ از حمایت بالائی برخوردار است. این در حالی است که مجارستان متهم به نقض سیاستهای اتحادیه اروپا در خصوص انرژهای سوختنی است (گاز پروم علاوه بر در اختیار داشتن خطوط لوله، دست به خریداری بخشهائی از زیرساختهای گازی اروپا زده است. این شرکت مالک ۳۵ درصداز شرکت وینگاس - یک شرکت آلمانی توزیع انرژی - است و همچنین قسمتهائی از سهام شرکتهای توزیعکننده کشورهای منطقه بالتیک را در اختیار دارد.
این شرکت همچنین ۱۰ درصد از خط لوله میان بلژیک و انگلیس را در اختیار دارد و خواستار خریداری بخشی از خط لوله میان انگلیس و هلند است. شرکت گاز پروم حتی در حال وارد شدن به پروژههای برقی، نفتی و گاز مایع است. الکساندر مدودف معاون مدیر شرکت گاز پروم در خصوص طرحهای بلندپروازانه این شرکت میگوید: تأمین ۲۵ درصد از گاز مصرفی جهان برای شرکت کافی نیست. ما میخواهیم بزرگترین شرکت توزیع انرژی در جهان باشیم.
بیشتر دولتهای اروپائی در روابط با دولت روسیه بسیار محتاط عمل میکنند. آنها بر این عقیده هستند تا زمانیکه شرکت گاز پروم تابع قوانین است، هیچ مانعی برای سرمایهگذاری این شرکت در کشور آنها وجود نخواهد داشت. اخیراً دولت بلژیک نیز اعلام کرده که هیچ مشکلی با فروش بخشهائی از زیرساختهای خود به شرکت گاز پروم ندارد. اما روسیه تمایلی برای واگذاری ذخایر طبیعی خود به شرکتهای خارجی ندارد.
در عین حال، کرملین از پذیرش پیمان اتحادیه اروپا در زمینه انرژی خودداری کرده است. این پیمان مستلزم آن است که روسیه جریان گاز را در اختیار کشورهای دیگر و شرکتهای تأمینکننده گاز قرار دهد. روسها حتی به بیانیه مشترکی که در اجلاس گروه هشت در ماه جولای گذشته در سنت پترزبورگ در خصوص انرژی منتشر شد، به دیده تمسخر مینگرند. این بیانیه طرفها را به شفاف بودن و صداقت در رقابت دعوت میکند. اما فقط دو روز پس از این اجلاس، پوتین، گاز پروم را تنها صادرکننده انحصاری گاز دانست.
سپس گفتگو درباره ایجاد یک نهاد شبیه به اتحادیه صادرکنندگان نفت (اوپک) برای گاز مطرح شد. در ۹ آوریل روسیه به همراه دیگر تولیدکنندگان گاز در نشستی در قطر به مذاکره در این خصوص پرداختند و بررسی در خصوص قیمتگذاری گاز را پیشنهاد داد. جلسه بعدی این گروه در مسکو برگزار خواهد شد.
با قرار گرفتن ۶۰ درصد از گاز جهان تنها در سه کشور روسیه، ایران و قطر ایده ایجاد یک کارتل گازی بهنظر مفید میرسد. اما قیمتگذاری بر روی محصولی که در بازارهای جهانی تجارت نمیشود، بسیار سختتر از قیمتگذاری بر روی نفت خواهد بود. پوتین در اوایل سال جاری میلادی بیان کرد در صورتیکه این طرح عملی شود، میتوانیم به همکاری در فعالیتهایمان ادامه دهیم.
گاز پروم در حال حاضر یادداشت تفاهمی با شرکت سوناتراچ الجزایر برای همکاریهای گازی امضاء کرده که موجب نگرانی مصرفکنندگان اروپائی شده است. زیرا الجزایر سومین کشور تأمینکننده گاز اروپا پس از روسیه و نروژ محسوب میشود آمریکا نیز در این خصوص نگران است. یکی از مقامات ارشد، وزارت خارجه آمریکا میگوید: تسلط تجاری و سیاسی روسیه بر دولتهای اروپایمیانه کار را برای ما در روابط با همپیمانانمان سختتر میکند.
وابستگی اتحادیه اروپا به انرژی روسیه همچون تنش میان مسکو و واشنگتن، موضوع جدیدی نیست. ”رودریک بریت ویت“ سفیر سابق انگلیس در مسکو میگوید: آمریکائیها در دهه ۷۰ و ۸۰ بیش از حد به منابع گازی روسیه وابسته بودند. در دوره جنگ سرد، روسیه یک تأمینکننده مطمئن گازی محسوب میشد، اما اکنون این مسئله بسیار متفاوت است. اولین دلیل را کلیف کوپچان مدیر برنامههای روسیه در گروه اوراسیا در واشنگتن چنین بیان میکند که سیاست شوروی در مقایسه با روسیه قابل پیشبینی بود. وی میگوید: ثبات سیاسی روسیه همیشگی نیست. بهطوری که این اثبات به خواست و اراده پوتین بستگی دارد و نه به انتقال قدرت. با در نظر گرفتن سیاستهای ملیگرایانه روسیه هر کس میتواند حدس بزند که در ده سال آینده چه کسی قدرت را در روسیه در دست میگیرد.
تفاوت دوم در این است که روابط انرژی میان شوروی و غرب در مرزها متوقف میشد. وزارت نفت و گاز روسیه که قبل از گازپروم تصدی نفت و گاز را بر عهده داشت، در تلاش برای در اختیار داشتن زیرساختهای اروپایغربی نبود اما در حال حاضر، گاز پروم هیچ بیمی از خرید این دارائیها ندارد. تمایل گازپروم در کنترل خطوط لوله کشورهای اروپایغربی مرتبط با درگیریهای اخیر روسیه با اوکرین و بلاروس است.
دلیل سوم این است که معاملات گازی در شوروی سابق توسط تکنوکراتهائی انجام میشد که تصمیمات برنامهریزیشده را اجراء میکردند اما امروزه این صنعت در اختیار افراد سابق سازمان ”ک گ ب“ قرار دارد که جز پول و قدرت به چیزی فکر نمیکنند. شرکت گاز پروم در هیئتمدیره خود تعدادی از این افراد را در اختیار دارد. شرکت ”روس اویل“ یک شرکت نفت دولتی است که توسط نماینده سابق ک گ ب که اکنون معاون رئیس ستاد اداری کرملین است، اداره میشود. یکی از تحلیلگران روسی میگوید: مردم اروپا از اینکه گرمای خانههایشان توسط این افراد تأمین میشود، نگران هستند.در حال حاضر این وابستگی یک طرفه است. اروپا نیمی از واردات گازی خود را وابسته به روسیه است، اما مسکو بخش بزرگی از درآمدهای صادراتی خود را از اروپا بهدست میآورد. تهدیدهای مکرر کرملین برای انتقال جریان گاز به چین بدون وجود خط لوله چندان جدی نیست زیرا سالها زمان نیاز دارد تا این خطوط لوله ساخته شود. نگرانی برخی کشورهای اتحادیه اروپا آن است که شاید روزی منافع سیاسی بر منافع تجاری غلبه کند. بنا بر بررسیهای وزارت دفاع سوئد از ۵۵ قرارداد گازی که از سال ۱۹۹۱ توسط روسیه اجراء شده تنها ۱۱ مورد بدون انگیزههای سیاسی بوده است.
گذشته از این مطالب، اتحادیه اروپا با مسئلهای جدیتر و نگرانکنندهتر روبهرو است. اینکه آیا ذخایر گازی روسیه میتواند انرژی کافی برای اروپا را تأمین کند یا نه؟
تولیدات سه میدان بزرگ گازپروم که دربرگیرنده سهچهارم تولیدات کل این شرکت است، سالانه ۶ تا ۷ درصد در حال کاهش است. تولیدات میدان گازی جدید شرکت گاز پروم هم که در سال ۲۰۰۱ شروع به کار کرد، همچنان در اوج خود قرار دارد. در سال گذشته گاز پروم درصدد توسعه میدانی وسیع در شبه جزیره یمل که یک منطقه منجمد است، برآمد اما احداث آن، سالها از زمان نیاز دارد. در ضمن تقاضای داخلی برای گاز نیز هر ساله بیش از ۲ درصد رشد دارد. در نتیجه، روسیه دچار کمبود گاز است، مشکلی که توانائی تولید برق این کشور را نیز تحتالشعاع قرار داده است. این مطلب، کمبود ذخایر روسیه را نشان نمیدهد بلکه عدم سرمایهگذاری کافی در بخش توسعه را نمایان میکند.
شرکت گازپروم اعلام کرده تنها در صورتی در میدانهای گازی جدید، سرمایهگذاری خواهد کرد که تولیدات خود را به اروپا پیشفروش کند. اما در عوض مبالغ بسیاری را در بخش خطوط لوله و دارائیهای پائیندستی خود هزینه کرده است.
در عین حال گازپروم برای پر کردن خلاء موجود در منابع گازی خود که نگرانی بسیری از سرمایهگذاران و مصرفکنندگان را در پی داشته، به آسیای مرکزی بهویژه ترکمنستان وابسته است. بررسی که توسط بانک ”یو بی اس“ بهعمل آمده نشان میدهد ترکمنستان قراردادهائی منعقد ساخته است که بعد از سال ۲۰۰۹، ظرفیت تولید گاز خود را به دو برابر برساند. نگرانی در خصوص کمبود گاز تا حدودی به سود شرکت گاز پروم است. همچنین گفتوگوها درباره تشکیل اوپک گازی، اروپائیها را ترغیب به انعقاد قراردادهائی ویژه با گاز پروم میکند.
در عین حال جایگاه گاز پروم به حمایت از شرکتهای بزرگ اروپائی نظیر شرکت گاز فرانسه، ”ای ان آی“ ایتالیا و ”روهر گاز“ آلمان بستگی دارد. شرکتهائی نظیر روهر گاز و گاز پروم منافع یکدیگر را تأمین میکنند. در حقیقت، شرکت روهر گاز حدود ۷ درصد از سهام شرکت گاز پروم - به ارزش ۱۷ میلیارد دلار - را در اختیار دارد. این شرکت در هیئت مدیره گاز پروم نیز جایگاه خاصی دارد.
شرکتهای ”ای ان آی“ و ای نل“ ایتالیا در ماه جاری میلادی هنگامیکه در یک حراجی جنجالی دارائیهای شرکت ورشکستشده ”بوکوس“ را خریداری کردند. مستقیماً به سود گاز پروم اقدام کردند.
این دو شرکت ایتالیائی توافق کردند که این دارائیها را به شرکت گاز پروم واگذار نمایند و در عوض، در میادین گازی روسیه و همچنین در هیئتمدیره شرکت نفت گاز پروم به امتیازاتی دست یافتند. گاز پروم همچنین قراردادهای بلندمدت گازی با شرکت ای ان آی منعقد کرده است که به این شرکت امکان دسترسی مستقیم به مصرفکنندگان ایتالیائی را میدهد.
گاز پروم طرحهای مشابهی نیز در آلمان و فرانسه دارد و لادیمیر میلوف رئیس مؤسسه سیاست انرژی در مسکو میگوید: ارتباط میان شرکت گاز پروم و همتایان اروپائی آن برابر با تشکیل کارتلی میان خریداران و فروشندگان عمده است - بازندگان این بازی، مصرفکنندگان اروپائی هستند که مجبور هستند چند برابر هزینهای را بپردازند که شرکتهای ملی آنها به گاز پروم پرداخت کردهاند.
وادار کردن روسیه برای پایان دادن به انحصارگذاری گاز پروم امری بیهوده است. بهترین راه برای افزایش امنیت انرژی اتحادیه اروپا، آزادسازی بازارها و خدمات ملی است.
کمیسیون اروپا از کشورهای عضو اتحادیه اروپا خواسته تا شرکتهای تأمینکننده انرژی خود را منحل کنند، اما فرانسه و آلمان در برابر این اقدام مقاومت کردهاند. کمیسیون اروپا بر این عقیده است که مشکل اصلی، آن است که دولتها ارتباط میان امنیت بیشتر انرژی و آزادخواهی را درک میکنند. یکی از مقامات ارشد اتحادیه اروپا میگوید: اعضاء جدید اتحادیه، امنیت را با ملیگرائی برابر میدانند. اما تنها جایگزین برای تکامل، انزوا است.
در نشست اخیر اتحادیه اروپا که در بروکسل برگزار شد، سران کشورهای عضو موظف شدند که ذخایر انرژی و فعالیتهای تولیدی خود را از شبکههای حملونقل جدا کنند. این روند منجر به افزایش رقابت خواهد شد. سران اتحادیه اروپا لزوم ارتباط شبکههای سوختی کشورها با یکدیگر بهمنظور تجارتهای مرزی بیشتر را حائزاهمیت دانستند که این امر منجر به افزایش رقابت و کاهش قدرت گاز پروم میشود. اروپا همچنین در فکر ساخت پایانههای ال ان جی بیشتری است که سوخت آن توسط توزیعکنندگان دیگر تأمین میشود.
واردات ال ان جی اتحادیه اروپا در سالهای آتی بهطور حتم افزایش خواهد یافت. آژانس بینالمللی انرژی برآورده کرده است که واردات گازی اروپا از آفریقا و خاورمیانه که عمدتاً بهصورت گاز ال ان جی خواهد بود تا سال ۲۰۳۰، چهار برابر خواهد شد. اما این سوخت، گران و عموماً مستلزم انعقاد قراردادهای فروش بلندمدت و ثابت است.
دستیابی مستقیم به گاز آسیای میانه و منطقه دریای خزر، برای امنیت انرژی اروپا بسیار حائزاهمیت است. روسیه و در طرف دیگر آمریکائیها که در منطقه نقشی فعال دارند، نیز از این موضوع آگاهی کامل دارند. به همین منظور آمریکا قراردادهائی را در زمینه ساخت خطوط لوله نفت و گاز - که از کشور آذربایجان به ترکیه کشیده شد و از گرجستان نیز عبور میکند - منعقد کرده است. آمریکائیها بسیار تمایل دارند که این گاز از طریق خط لوله نابوکو از ترکیه به اروپای مرکزی کشیده شود.
اما ذخایر آذربایجان آنقدر نیست که در امنیت انرژی اروپا تفاوت ایجاد کند. پس در حال حاضر جنگ استراتژیک بر سر نطقه غنی آسیای میانه است. آمریکائیها طرحهای پیشین خود را برای ساخت خط لولهای که از دریای خزر میگذرد، احیا کرده و فعالانه سیاستمداران منطقه را تحت فشار قرار دادهاند. تغییر دولت در ترکمنستان نیز به این تلاشها نیروی جدیدی بخشیده است اما انتقال گاز از آسیای مرکزی به اتحادیه اروپا بدون دخالت روسیه باید مورد بررسی قرار گیرد. انتقال گاز از ترکمنستان به اروپا - صرفنظر از ایران - از طریق دریای خزر خواهد بود. اما کشمکشهای طولانیمدت و غیرقابل حل بر سر مالکیت دریای خزر میان ایران، قزاقستان، آذربایجان و روسیه این گزینه را نیز دستنیافتنی ساخته است.
روسیه از موضع خود در قبال بازارهای آسیای میانه و کنترل بر این بازارها حفاظت میکند و هزینه پرداختی برای گاز ترکمنستان را بیش از دو برابر کرده است و در حال حاضر در تلاش برای خرید کل گاز تولیدی ترکمنستان طی ۲۵ سال آینده است.
چندی پیش سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه روسیه بهمنظور توسعه همکاریهای دوجانبه و نزدیکتر به ترکمنستان سفر کرد که این امر به معنای مخالفت با هرگونه طرح آمریکا است. روسیه نمیتواند از کنترل بر صادرات گازی خود در آسیای میانه چشمپوشی کند، زیرا این امر به تسلط این کشور بر اروپا پایان میدهد. کنترل کامل ذخایر گازی از سوی کرملین، ارزیابیها را گران کرده است. اما این شرایط برای روسها هم خطرناک است.
در صورتیکه اتحادیه اروپا مسیر جایگزینی را برای انرژی روسیه پیدا کند - این امر چه به صورت گاز ال.ان.جی، گاز ایران، یک انرژی تجدیدپذیر و یا یک خط لوله زیر دریای خزر باشد - روسیه را از کنترل بر بازارهای کلیدی خود خارج میسازد. اما در صورتی که این امر محقق نشود، اقتصاد روسیه پیش از گذشته بر منابع طبیعی وابسته خواهد بود. در حالی که پوتین در اندیشه یک اوپک گازی است، باید این مطلب را به خاطر بسپارد که اگرچه اوپک نفتی سال ۱۹۸۳ به تداو محیات رژیم شوروی کمک کرد، اما اقتصاد روسیه را در برابر رقبای غربی به عقب متمایل ساخت. بنابراین توانائی روسیه را در ضربه زدن به خود و دیگران بهمنظور اثبات قدرت،نباید دست کم گرفت.
منبع: اکونومیست
ترجمه: رضا فروغیزاده
ترجمه: رضا فروغیزاده
منبع : روزنامه آفتاب یزد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست