جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا


موسیقی، پیوند دهنده انسان‌ها


موسیقی، پیوند دهنده انسان‌ها
ما در جهانی زندگی می کنیم که مملو از صداهای مزاحم است و متاسفانه این صداها به نظر عادی و طبیعی می رسند.
موسیقی درمانی نزدیک به دو دهه است که در جهان برای کمک به کاهش استرس مورد استفاده قرار می گیرد. موسیقی این امکان را به ما می دهد که احساسات، اندیشه ها، امیدها و ترس های خود را لمس کنیم. بسیاری از متخصصان در رشته عصب شناسی معتقد هستند همان گونه که موسیقی بخش زیبایی شناسی زندگی محسوب می شود و در شناخت زیبایی ها به انسان کمک می کند، از نظر بیولوژیکی نیز بخشی از زندگی انسان محسوب می گردد. گوش کردن به موسیقی به علت ارزش بیولوژیکی آن می تواند در به دست آوردن مهارت های اجتماعی به انسان کمک کند که این مهارت ها به نوبه خود باعث تقویت درک دیگران و پذیرفتن آن ها در تحمل تفاوت ها می شود و باعث گسترش درک ما از دیگران و بیان سالم عواطف و احساسات می گردد. زیرا موسیقی باعث ارتقای وحدت، هارمونی و هماهنگی می شود.
موسیقی توانایی ما را برای ایجاد، حفظ و نگهداری، انتقال و ارتباط مسائل پیچیده ذهنی تقویت می کند. منابع بیولوژیکی موسیقی طیف وسیعی دارند که به افزایش کنترل حرکتی، تمرکز، ایجاد خلاقیت، آرامش و رهایی، شادی، خود نظمی، افزایش قدرت تحرک و تنظیم بهتر تعادل روحی و احساسی کمک می کند. همچنین می تواند بر روی سیستم ایمنی بدن اثر شگفت انگیزی داشته باشد.
جنین انسان موسیقی را قبل از مفاهیم دیگر درک می کند. شواهد واضحی وجود دارد که جنین مادر در برابر موسیقی واکنش نشان می دهد. صداهای بلند باعث جهیدن و پریدن جنین می شود. بهترین موسیقی لالایی، آواز مادر و موسیقی ملایم بدون کلام است. نوزادان سالم پنج ماهه می توانند تفاوت دو قطعه آهنگ را بفهمند و ملودی آهنگ ها را درک کنند و حتی آن را حفظ نمایند. نوزادان می توانند یک ملودی یا آهنگ را با هر سرعتی که نواخته شود، تشخیص دهند. حتی زمانی که یک آهنگ با ریتم های مختلف پخش می شود، نوزادان تغییرات ریتم را سریع تشخیص می دهند. وقتی کودکان حرف زدن را آغاز می کنند، ترانه های ریتمیک کودکان، آهنگ ها و آوازهای شاد که همراه با قصه باشد، برایشان مفید است. موسیقی فیلم های کارتونی نیز کودکان را با سبک های مختلف موسیقی آشنا می سازد و سرودهای کودکانه آنها را برای یادگیری موسیقی به ذوق میآورد.
شواهد نشان می دهند که موسیقی و هنرهای مربوط به آن در یادگیری مطالب موثر هستند. این مطلب به این معنی نیست که بدون موسیقی افراد نمی توانند مطالب را یاد بگیرند بلکه یادگیری به همراه موسیقی امکان توسعه سیستم های مغز را که هیچ کدام به خاطر طبیعت خود امکان سنجش ندارند، فراهم میآورد. موسیقی می تواند از طریق تعلیم مغز به تمرکز و یادآوری جملات بلند موسیقیایی کمک کند و حافظه را تقویت نماید. هنرهای موسیقیایی این قابلیت را دارند که همه افراد را درگیر کنند. مغز انسان به طور استادانه ای مانند یک شبکه عصبی طراحی شده است که مغز را قادر می سازد ترکیبات موسیقی از قبیل تن، صدا، هارمونی، طنین یا رنگ صدا، ریتم و غیره را پردازش و شناسایی کند. این شبکه به نحوی طراحی شده است که بتواند در برابر همه نوع موسیقی که می شنویم، واکنش نشان دهد. مطالعات نشان می دهد که بین عوامل پیچیده ای که می توانند قدرت خلاقیت در زمینه ساختن موسیقی را در افراد افزایش دهند، هورمون تستوسترون عامل قدرتمندی به شمار می رود.
میزان این هورمون در خلاقیت موسیقیایی تاثیر زیادی دارد. در مورد مردان، میزان کم این هورمون باعث افزایش توانایی ساختن موسیقی در افراد می گردد. در حالی که در زنان بالا بودن سطح آن از میزان نرمال آن که کمتر از میزانی است که در مردان نرمال تلقی می شود، خلاقیت موسیقیایی را افزایش می دهد. همان گونه که جسم انسان میزان ارتعاشات خاص خود را دارد، موسیقی نیز دارای میزان ارتعاشات خاصی برای خود است جسم انسان در زمان سلا متی ارتعاشات عادی از خود منتشر می سازد، این ارتعاشات در زمان بیماری و ناراحتی از وضعیت طبیعی و عادی خود خارج می شوند. موسیقی وسیله ای است که به جسم کمک می کند تا به وضعیت عادی و تعادلی خود بازگردد. جسم انسان در برابر صداها و ارتعاشات گوناگون از حداقل تا حداکثر واکنش نشان می دهد. بنابراین جدا بودن جسم و ذهن از یکدیگر مفهوم ندارد. در واقع جسم ما به صورتی طراحی شده است که بتواند به طور مداوم ارتعاشات صدا را بگیرد و از خود نیز ارتعاشاتی منتشر سازد. هر فعالیتی که در بدن انجام می شود، تابع یک الگوی ریتمیک و ارتعاشی است و این الگوها تحت تاثیر صداها قرار می گیرند و بر روی مراکز عصبی بدن اثر می گذارند. مراکز عصبی شنوایی به طور گسترده تر ارتباط بیشتری نسبت به مراکز عصبی دیگر با تمام بدن دارند. به همین دلیل است که موسیقی از طریق این عصب ها و ارتباطات بر روی سیستم گوارشی، گردش خون، غدد داخلی و سیستم ایمنی بدن اثر می گذارد و چون بدن انسان از طریق ارتعاشات ریتمیک حفظ و بقا پیدا می کند، میزان ارتعاشات ایجاد شده توسط موسیقی می تواند الگوهای هارمونیک بدن را تغییر دهد و این تغییرات می توانند به نوبه خود بر سلامتی جسمی و ذهنی اثر بگذارند.
برای شروع می توانید یک قطعه موسیقی پخش کنید، سپس کاغذی بردارید و احساسات خود را در مورد طبیعت موسیقی از قبیل سردی، گرمی، سبکی و.. آن را بیان کنید. سعی کنید هر آنچه را که شنیده اید، یادداشت نمایید. انواع سازهایی را که در اجرای موسیقی به کار رفته است، بشنوید. زیرا گوش کردن ارادی به صداهای خاص می تواند سیستم های مغز را تقویت کند. گوش کردن به صداهای انتخابی می تواند باعث رشد و اصلاح سلسله اعصاب و شادابی و رضایت شود. خوشبختانه ما می توانیم مغز خود را برای گوش کردن و نه صرفا شنیدن صداها تعلیم دهیم. به سرعت ضربآهنگ ها توجه نمایید. آهنگ های آرام و آهسته ایجاد آرامش کنند. در حالی که آهنگ های تند با ملودی شاد و ریتم سنگین باعث افزایش انرژی و حرکت می کردند. به خاطر داشته باشید که موسیقی زبانی است که روح را جلا می بخشد و شکاف‌های قلب را پر می کند و می تواند سد بین افراد را بشکند.
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید