یکشنبه, ۱۰ تیر, ۱۴۰۳ / 30 June, 2024
مجله ویستا

توفان موسمی انقلاب در اتحاد شوروی سابق


توفان موسمی انقلاب در اتحاد شوروی سابق
آنچه رخ می داد، پیشینه ای نداشت. همچنان كه «ویتالی تریتیاكوف» مفسر سیاسی برجسته روسی و سردبیر مجله وزین «پولیتچسكی كلاس» اخیراً نوشته است: «به طور كلی، مسأله سیاسی متوجه ویژگی انقلاب به اصطلاح نارنجی در اوكراین است.به وضوح، معدودی از مردم هنوز می توانند باور كنند كه انقلاب نارنجی، انقلابی حقیقی بود؛ یعنی انقلابی آزاد، دموكراتیك و خودجوش. حتی كارشناسان و روزنامه نگاران غربی كه همگی یك صدا وقایع ۱۰ ماه گذشته «كیف» را انفجار خودجوش عشق به آزادی توسط توده های مشتاق دموكراسی توصیف كرده بودند، اخیراً بدون هیچ ملاحظه ای انقلاب نارنجی را به عنوان كودتایی در بین نخبگان سیاسی اوكراین توصیف می كنند كه به طور مصنوعی و ماهرانه طراحی شده بود و از خارج الهام و سرمایه می گرفت.با وجود این، وقایع اوكراین چنان تغییراتی را متحمل شد كه فضای پس از اتحاد شوروی را دچار شگفتی كرد. پرزیدنت «ویكتور یوشچنكو» و «نخست وزیر پیشین» یولیا تیموشنكو چهره های شاخص انقلاب نارنجی كه نفر اخیر اینك بر كنار شده است، هر دو به معامله با مسكو علاقمند هستند كه امیدهای آنها را در انتخابات پارلمانی ماه مارس بهبود بخشد، زیرا ایالات شرقی اوكراین با اكثریت رسمی تبارشان از نقشی تعیین كننده برخوردارند. محبوبیت آنها در اوكراین به نحو چشمگیری افول كرده است. آنها نیازمند حمایت مسكو برای ائتلافی جدید با مخالفان پیشین سیاسی در اوكراین شرقی هستند.
یوشچنكو، نخست وزیری متمایل به روسیه منصوب كرده است، یعنی «یوری یخانوروف» روسی تبار متولد روسیه و با «ویكتور یانوكوویچ» (كه رئیس جمهور او را طی انقلاب نارنجی به عنوان پیاده مسكو در شطرنج اوكراین تحقیر كرده بود) توافقنامه ای به امضا رسانده است.تیموشنكو به نوبه خود با سرمایه سالاران روسی هوادار كرملین كه بر اقتصاد به شدت صنعتی اوكراین شرقی به خصوص درناحیه «دونتسك» حاكمند، به توافقاتی رسیده است.طبع طنزپرداز «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهوری روسیه، هنگام دیدار یخانوروف با وی در روز ۳۰ سپتامبر در كرملین، او را به گفتن این مطلب برانگیخت: «روسیه بسیار امیدوار است كه شما بتوانید به رئیس جمهور (یوشچنكو) در همبستگی جامعه كمك كنید و با موفقیت بر سیر نزولی ایجادشده در اقتصاد اوكراین غلبه كنید». یخانوروف به نوبه خود چنین پاسخ داد. «روسیه شریك اصلی ماست و ما این مسأله را به وضوح درك می كنیم».
نبردگاه نیروهای جهانی
در این حال، كشورهای پس از اتحاد شوروی، یكی پس از دیگری، شروع به بیان نظرات خود و ابراز انزجار از غرب كردند زیرا بی شرمانه این كشورها را به عنوان منطقه ای برای اعمال نفوذ در نظر گرفته است.
در روز ۲۰ سپتامبر، محاكمه شورشیان ناآرامی های خشونت آمیز ماه مه «اندیجان» ازبكستان آغاز شد. دادستان های ازبك، مبارزان مسلمان فعال در اندیجان را به وابستگی به «حركت اسلامی تركستان» (كه قبلاً به نام حركت اسلامی ازبكستان نامیده می شد) و ارتباط نزدیك با القاعده در افغانستان و حزب التحریر (كه به نظر می رسد با هزینه سرمایه های غربی فعالیت می كند) متهم كردند.دادستان ها روشن كردند كه رسانه های معتبر غربی پیش از ماه مه در دره «فرغانه» مستقر شده بودند تا آنچه را كه رخ می دهد، به جهان اعلام كنند وظاهراً از وقوع انقلاب رنگین دیگری در قلب آسیای مركزی مطلع بودند. مطالب مطرح شده از جمله شهادت متهمان حاكی از جزئیات دخالت سفارت آمریكا در «تاشكند» به تأمین مالی بعضی از مبارزان فعال در شورش های اندیجان بود.همزمان با محاكمات اندیجان، ازبكستان نخستین تمرین نظامی خود را همراه با روسیه در خاك ازبكستان انجام داد. با در نظر گرفتن مسیر پرپیچ و خم ازبكستان - روسیه طی ۱۵ سال گذشته، یعنی پس از فروپاشی اتحاد شوروی، اقدام تاشكند، در حقیقت، اعلام بیانیه مهم سیاسی تلقی می شد.در این حال، در روز ۲۷ سپتامبر، مذاكرات بین ایالات متحده و ازبكستان در مورد اجاره پایگاه هوایی «كاشی خان آباد» به نظامیان ایالات متحده با شكست رو به رو شد و مسؤولین ایالات متحده اعلام كردند كه پایگاه تا پایان سال به مقامات ازبكستان تحویل خواهد شد. این ضربه بزرگ به حضور نظامی ایالات متحده در منطقه خواهد بود، زیرا پایگاه كاشی خان آباد غیرقابل جایگزین است. ضمن آنكه این پایگاه بزرگترین پایگاه در ناحیه به اصطلاح «منطقه نظامی تركستان» در حوزه اتحاد شوروی سابق در منطقه آسیای مركزی است.حال، واشنگتن شروع به پیش درآمدی كرده است تا به تاشكند بگوید گذشته ها گذشته است وباید برای تداوم استفاده از پایگاه به درجه ای از تفاهم سیاسی برسند. به عنوان یك عقب نشینی ملموس، واشنگتن اشاره كرد كه توجه به قراردادهای استفاده ازدالان های هوایی ازبكستان (برای پروازهای هواپیماهای آمریكایی از یا به مقصد افغانستان) مفید خواهد بود. واشنگتن موافقت كرد كه ۲۳ میلیون دلار برای برخی از خدماتی كه توسط ازبكستان طی ۵ سال گذشته به پایگاه ارائه شده بود، بپردازد. ولی نادیده گرفتن پیام های ایالات متحده توسط تاشكند می تواند نشان دهد كه چگونه احساسات ضد آمریكایی در منطقه در جریان است.با كمال شگفتی در ۲۱ سپتامبر رئیس جمهوری كشور همسایه ازبكستان، یعنی قرقیزستان، چنانكه از همسایه خود الهام گرفته باشد، درخواست كرد كه پنتاگون اجاره بیشتری برای پایگاهش در «ماناس» بپردازد و به محض برقراری ثبات در افغانستان ، آن را برچیند. رئیس جمهوری قرقیزستان اشاره خفیفی داشت كه از نظر بیشكك، هرگونه تداوم همكاری با واشنگتن درباره مسائل پایگاه اصولاً مسأله اقتصادی است وهیچ پیام ژئوپولتیكی ای را در بر نمی گیرد. وی این موضوع را در دیداری از پایگاه نظامی روسیه در «كانت» ، شمال بیشكك در حضور وزیر دفاع روسیه سرگی ایوا ایراد كرد. او گفت كه اجاره فعلی ماناس بسیار پایین است و اقتصاد قرقیزستان نیازمند سرمایه است.طی همین هفته پارلمان قرقیزستان از تأیید ادامه كار «روزا اوتون بایوا» در دولت جدید رئیس جمهور پس از انتخابات ریاست جمهوری قرقیزستان خودداری كرد. اوتون بایوا كه سفیر سابق قرقیزستان در واشنگتن بوده است، از نظر عموم وابستگی نزدیك با آمریكا دارد. عدم حضور او در دولت قرقیزستان، نشانه دیگری از افول نفوذ آمریكا در بیشكك است.فقط ۳ روز بعد، در روز ۳۰ سپتامبر ، نخست وزیر جدید قرقیزستان یعنی «فلیكس كولوف» كه غالباً به عنوان رهبر هوادار آمریكا در انقلاب مخملین در ماه مارس نام برده می شود، برای دیداری رسمی به مسكو رفت.كولوف گفت: «این دیدار صرفاً سیاسی است و به عنوان نخستین دیدار خراجی در مقام خود به عنوان نخست وزیر اندیشیدم كه مهم است تا اولویت های سیاست خارجی ما و وفاداری مان به روابط دوستانه روسیه، یعنی مهمترین شریك استراتژیك خود را مشخص سازیم.براساس گزارش رسانه های روسی، كولوف طی دیدار خود اعلام كرد: عسكر آقایف رهبر تبعیدی قرقیزستان می تواند هر زمان كه خواست به بیشكك بازگردد و من مانعی در این راه نمی بینم.«امامعلی رحمانف» رئیس جمهوری تاجیكستان نیز كه ظاهراً نمی خواست از این افكار مسری در فضای شوروی سابق دور بیفتد، طی دیداری از مناطق شرقی در همسایگی چین در روز ۲۳سپتامبر اعلام كرد كه: «در تاجیكستان، هرگز پایگاه آمریكایی نبوده و وجود نخواهد داشت. اظهارات وی در روزهای اخیر باعث خاموش شدن شایعات انتقال نیروها و تجهیزات آمریكایی پس از تخلیه ازبكستان به تاجیكستان شد. بدون شك، نگاه مجدد اوكراین به روسیه، تأثیر عمده روانی و سیاسی بر تمام فضای پس از اتحاد شوروی خواهد داشت. پس لرزه های انقلاب نارنجی طی ۸ماه گذشته حتی تا آسیای مركزی نیز حس شد. پدیده انقلابهای رنگین طی ۱۸ تا ۲۰ماه گذشته به طور بحث برانگیزی باعث لحظات خاصی در تحول كشورهای فضای پس از اتحاد شوروی شد. طبیعتاً وقوع انقلابات رنگین و زنده می توانست تأثیری عمیق بر تمام آسیای مركزی بر جای گذارد.رخدادهای اوكراین مطمئناً وقایع متضادی را در فضای پس از اتحاد شوروی تشدید كرده است. نخست، حوادث اوكراین فقط نشانه نخبگان در تحول كشورهای اتحاد شوروی سابق را مشخص می كند، چنانكه در گرجستان، اوكراین و قرقیزستان انقلاب زده رخ داد و به اشتباه، به عنوان تغییر غیرقابل برگشت در نظر گرفته شد.معنای این حرف آن است كه وقوع تحول در جمهوریهای اتحاد شوروی سابق (به جز جمهوریهای بالتیك كه دارای ویژگی ها و تاریخ خود هستند) و تبدیل به سیستم دموكراتیك پایدار و اقتصاد پیشرو بازار همچنان دشوار و پیچیده باقی خواهد ماند. این كشورها (بر خلاف جمهوریهای بالتیك یا اروپای مركزی) فاقد سنت استقلال ملی هستند؛ آنها دچار خطوط قراردادی قومیت وخرده قوم گرایی هستندكه با تقسیمات منطقه ای، ساختارهای قومی و مانند آن پیچیده تر شده است. موقعیت حساس ژئوپولتیك بین روسیه، چین و اروپای غربی باعث مسائل وشرایط خاص می شود.دوم آنكه، شك زیادی وجود دارد كه آیا در هر كدام از این كشورهای در حال تحول واقعاً پویایی انقلابی وجود داشته باشد. در این كشورها، مخالفان تمایل دارند كه پا را از مقررات سیاسی موجود فراتر بگذارند و مستقیماً با مردم مذاكره كنند. این مسأله حتی در كشوری مانند گرجستان با چنین روحیه بالای انقلابی واقعیت مسلمی به شمار می رود. روشهای پرزیدنت «میخائیل ساكاشویلی» به سرعت به طرف سنتهای مطلوب قفقازی باز می گردد. به نظر می رسد واشنگتن هر از چندگاه از كوره درمی رود. این در حالی است كه حمایت مالی سخاوتمندانه آمریكا از حكومت ساكاشویلی و مسأله ناتمام تخلیه پایگاه روسی از جنوب قفقاز در جریان است. (گرجستان پس از اسرائیل دومین كشور جهان از نظر دریافت كمك مالی سرانه از آمریكاست).سوم، با نقل قول از «ایر اشتراوس» كارشناس مسائل روسیه، وقایع اوكراین نشانگر آن است كه مسائل جغرافیایی، بخشی از سرنوشت كشورهای در حال تحول اتحاد شوروی سابق است. او می گوید: تاریخ چنین است. قرار نیست فضای پس از اتحاد شوروی موقعیت كشورهای دریای مدیترانه یا آتلانتیك را داشته باشد. قرار نیست كه زلزله ای مرزهای قانونی اوكراین با روسیه را به مرزهای اجتماعی یا قومی تبدیل كند یا روابط نزدیك این كشور را با همسایه بزرگترش بر هم زند. همچنین غیرممكن است كه تدریج در تحولات اجتماعی - اقتصادی یا پیچیدگی های متعدد اصلاحات و نیازهای متناقض آن را حذف كند.چهارم، باید دریافت كه عاملی اصلی در وقوع انقلاب «نارنجی» در درك دیرهنگام این حقیقت در كیف نهفته است كه اتحادیه اروپا صرفاً تمایلی به افزایش جمعیت ندارد، بلكه خواهان در بر گرفتن كشوری به بزرگی و مسائل اوكراین است.البته جمهوریهای آسیای مركزی پس از اتحاد شوروی این واقعیت را زودتر دریافتند و كوشیدند با گسترش روابط دوجانبه با كشورهای اتحادیه اروپا، پاسخگوی این نیاز باشند. احتمالاً اوكراین در برهه ای از زمان به شرق و غرب نظر داشته است، ولی كشورهای آسیای مركزی عمیقاً به محدودیت های شدید برای ایجاد تعادل در روابطشان با شرق و غرب و یا بهره گیری از مسكو در برابر واشنگتن آگاه بوده اند.درست است كه تمایل كشورهای آسیای مركزی از سال۱۹۹۰ در نوسان بوده است، ولی در حقیقت، آنها تصویر آیینه ای از اعمال «بورس یلتسین» را به نمایش می گذارند كه به نحو متزلزلی، ارتباطات ناپایداری را با غرب در ضمن اشتیاق به تداوم خودمختاری استراتژیك داشت. استروب تالبوت جانشین وزیر امورخارجه وقت آمریكا این الگو را در كتاب «راشیا ایندیا» با یادآوری او از دیپلماسی پرزیدنت «بیل كلینتون» با یلتسین مشخص كرد؛ هنگامی كه وی سخن از «احساس غربی شده روسی از كشور خودش را به عنوان غول بزرگ، دوست داشتنی و وحشی اوراسیایی كه در پوست خود نمی گنجد و مطمئن نیست كه در اروپا و یا به همین دلیل در غرب و یا در سرزمین خود مورد خوشامد قرار گیرد» به میان آورد.آشكار است كه با قدرت گرفتن ولادیمیر پوتین در امور روسیه، نوسان این آهنگ در جمهوریهای آسیای مركزی پس از اتحاد شوروی (و حتی در اوكراین تحت ریاست «لئونید كوچما» و گرجستان تحت اداره «ادوارد شواردنادزه») آرام گرفت. به طور قابل بحث ، انقلابات رنگین در گرجستان، اوكراین و قرقیزستان به علت مقاومتی كه در مقابل آرامش نوسانات این آونگ ایجاد شده بود، به صورت ضرورتی فوری درآمد.پنجم، یكبار دیگر وقایع اوكراین نشان داد كه روند تلفیق با غرب در جمهوریهای پس از اتحاد شوروی به شدت وابسته به شرایط تلفیق جهت گیری روسیه با غرب است. در حقیقت، آنچه در هفته ها و ماههای آینده در اوكراین رخ خواهد داد، نشانگر شكل گیری وقایع آتی فضای پس از اتحاد شوروی است.سخنرانی مهم «سرگی لاوروف» وزیر امورخارجه روسیه در دانشگاه «استانفورد» در ۲۰سپتامبر، هشداری در مورد خطر حقیقی اشتباه درگیر شدن در جنگ سرد دیگر است.آیا روسیه و غرب به جای مقابله در اوكراین با یكدیگر همكاری خواهند كرد؟ آیا اوكراین مجاز خواهد بود كه به عنوان پلی بین غرب و روسیه عمل كند؟ چنین به نظر می رسد كه اوكراین خود داوطلب آن نیست كه در اتحادی وارد شود كه منجر به جدایی این كشور از روسیه شود. در چنین حالتی، آیا این وضعیت روشی اصلاحی را از سوی غرب ایجاب می كند كه روسیه خود را به آن نزدیك نماید؟ فضای پس از اتحاد شوروی، هوشیارانه منتظر پاسخ این سؤالات است.

منبع: سایت اینترنتی «ایژیا تایمز آن لاین» ـ ترجمه : مرضیه خادم شریف
منبع : روزنامه ایران