پنجشنبه, ۱۹ مهر, ۱۴۰۳ / 10 October, 2024
مجله ویستا
روح به تنبور رسوخ میکند
فریدون حقیقی، متولد ۱۳۳۹ از شاگردان برجسته استاد یداله اشرفی است. پس از گذراندن حدود یکسال و نیم در محضر این استاد، با سید خلیلی عالینژاد آشنا میشود و برای تکمیل کار خود نزد او میرود. پس از چندی، او هم بههمراه عالینژاد که از شهرستان «صحنه»کرمانشاه برای ادامه تحصیل به دانشگاه هنر تهران آمده بود، رهسپار پایتخت میشود و حدود ۶ سال در خانهای در تهران مشترکا به کار ساختن ساز میپردازند. عمده شهرت فریدون حقیقی، ساخت سازی به نام «تنتار» است که ایده آن را از عالینژاد میگیرد. این ساز که یک طرف آن سهتار و طرف دیگرش تنبور است، کاسه ندارد و نوازنده به راحتی میتواند در بین اجرا، تنبور را پشت و رو کند تا سهتار بنوازد. قرار بر این بود تا به مناسبت اولین سالگرد فوت استاد یداله اشرفی(پنجم اردیبهشتماه ۱۳۸۶)،که از بزرگترین سازندگان سازهای سهتار، تار و بهخصوص تنبور در ایران بود، با این شاگرد خلفش به گفتوگو بنشینیم، که حقیقی، درباره استاد خود یادداشتی برای ما فرستاد. پس، به گفتگو درباره ساخت و صدای تنبور پرداختیم.
▪ ساخت ساز تنبور چه تفاوتی با سازهای دیگر مثل تار و سهتار دارد؟
ـ سهتار با تنبور فرق زیادی نمیکند، ولی این دو با تار تفاوت دارند. تنبور کاسه و دستهاش با سهتار متفاوت است، یعنی دستهاش کوتاهتر و کاسهاش بزرگتر از سهتار است. پردهبندی تنبور چهاردهتایی و سهتار بیستوپنجتایی است. سهتار چهار سیم دارد و تنبور سهتا. فرق ظاهرشان از نظر سیمبندی است و کاسه و دسته.
▪ از چه نوع چوبی برای ساخت تنبور استفاده میکنید؟
ـ چوب کاسه تنبور از درخت توت ساخته میشود و دستهآنهم از چوب گردو است. البته برای تزئین از چوبهای دیگری مثل شمشاد یا عناب یا احیانا آبنوس هم استفاده میکنند. هرچه چوب مورد استفاده کهنتر باشد، برای ساخت ساز بهتر است. چوبهای مناطق گرمسیر یا کوهستانی، چوبکوههای کرمانشاه، کرمان، مشهد و شیراز برای اینکار مناسبند. ساز تنبور به دو صورت ساخته میشود. یکی بهصورت کشکولی یا کاسهای و یک تکه است و یکی هم بهصورت ترکهای یا چمنی که تکهتکه است. امروزه بیشتر سازها را ترکهای میسازند.
▪ کدام بهتر است؟
ـ از نظر دوام، ساخت ساز بهصورت کشکولی بهتر است و از نظر صدادهی، ترکهای مناسب است.
▪ چرا؟
ـ چون برای ساخت ساز به صورت ترکهای نوع چوب را خود سازنده انتخاب میکند، ولی در روش کشکولی، با کنده چوبی طرف هستیم که باید آن را بهصورت کاسه درآوریم و انتخابی در نوع آن نداریم. البته در سازهای کشکولی هم پیش میآید که چوب خوبی باشد و صدادهی مناسبی بدهد.
▪ نوع چوب چه تاثیری در صدادهی ساز دارد؟
ـ هرچه چوب کهنهتر باشد و مثلا بیش از ۱۰۰ سال عمر کرده باشد، شیرهها و صمغ آن خشک شده و منفذهای آن باز شده است. وقتی چوب توت را که عمر زیادی کرده باشد بهصورت لایه نازکی ببرید و در مقابل نور قرار دهید، لایهلایه و سوراخسوراخ مثل آنکه لانه زنبور است، مشخص است. هرچه چوب کهنهتر باشد، این آوندها یا سوراخسوراخها یا خط ها بیشتر است. اولین موج صدا که از ضربه زخمه به سیم ناشی میشود، به کاسه ساز میخورد و بعد به بالا میرود. از طریق همین آوندهاست که انعکاس این صدا رساتر و زیباتر میشود. کهنگی چوب و البته پخت و پز مناسب آن، که بستگی به کار استاد دارد تا صمغ آن خوب خشک شود، تاثیر زیادی روی صدا دارد.
▪ اکثر تنبورنوازان مثل کیخسرو پورناظری، اعتقاد دارند که تنبور صدایی عرفانی دارد که در دیگر سازها نیست. این صدا چگونه در ساخت ساز بهوجود میآید؟
ـ در حقیقت ریشه باطنی دارد. بیشتر عرفا معتقدند که روز ازل وقتی خداوند به روح امر کرد که در کالبد انسان جابگیرد، روح رغبتی برای اینکه به این کالبد گلی برود از خود نشان نداد. معتقدند که در این وقت حضرت جبرئیل اولین کسی است که تنبور میزند و روح نیز با شنیدن صدای تنبور، مست و بیخود شده و در کالبد بشر جا گرفته است.
به تایید این ماجرا، حضرت مولانا میفرماید: «بانگ گردشهای چرخ است اینکه خلق / میسرایندش به تنبور و به حلق / بس حکیمان گفتهاند این لحنها / از دوار چرخ بگرفتیم ما / ما همه اجزای آدم بودهایم / در بهشت این لحنها بشنودهایم / ناله تنبور و بعضی سازها / اندکی ماند بدان آوازها.» جای دیگری هم میفرماید: «مو به مو در نالهام گویی که استاد ازل / رشته جانم بهجای تار در تنبور بست.» منظور شاعر از تار، تار و پود بدن است.
میگوید بهجای تار و پود، رشته بدن من را با تنبور ساختهاند. عطار هم در جایی درباره بایزید بسطامی میفرماید: «در کنار دجله سلطان بایزید / سیر میکرد با جمعی مرید / داشت تنبوری پرسوز میان ردا / پنهان ز خلق آن ساز خوشنوا / ناگه آمد آوایی ز بام کبریا / خورد بر گوشش که ای شیخ ریا / آنچه داری در میان کهنه دلق / میل آن داری که بنمایم به خلق / تا خلایق سنگبارانت کنند / زنده زنده بر سر دارت کنند / در جوابش گفت آن شیخ باوقار / کای خداوندی چرخ زرنگار / کردگارا میل آن داری تو هم / شمهای از رحمتت سازم رقم / تا خلایق از عبادت کم کنند / از نماز و روزه و حج رم کنند / آمد این آوا ز باب ذوالمنن / نی زما و نی ز تو رو دم مزن.» برای همین است که جای دیگری میگوید: «گر برآید ناله تنبورها / سر برآرند مردگان از گورها.» اینکه آقای پورناظری گفته و آقا سیدخلیل هم میگفت، کاملا درست است. تنبور ساز عشق است و با روح انسان عجین است. حتی خارجیها هم به سرعت جذب آن میشوند. هیچ سازی اینچنین آدمی را تکان نمیدهد.
من به سفرهای خارج از ایران که میرفتم، تاثیر صدای این ساز را روی خارجیها میدیدم. همه آنها دلیل این صدای زیبا و عجیب را میپرسیدند و من هم همین شعرهای مولوی و دیگر بزرگان را برایشان میخواندم و دوستان هم ترجمه میکردند. موضوع دیگری هم هست و آنهم اینکه درخت که تنبور از آن ساخته میشود، خودش روح دارد.
بهخصوص درخت توت که در قرآن هم نامی از آن آمده است. زمانی که حضرت موسی(ع) که کلیم الله است و همصحبت خداوند، میخواهد که او را ببیند، خداوند به او میگوید که به کوه طور بیاید و به درختی بنگرد که نوری او را فرا گرفته است. ناگاه به موسی(ع) میفرماید: «ای موسی منم پروردگار جهانیان.» منصور حلاج هم که اناالحق میگوید و دستور قتلش را صادر میکنند، شیخ شبستری دربارهاش میگوید: «روا باشد اناالحق از درختی / چرا نبود روا از نیکبختی.» مولانا هم میفرماید: «کیست غیر از حق تا گوید اناالحق / اناالحق کشف اسرار است مطلق.» در تایید این مسئله حضرت مولا علی(ع) در خطبهالبیان میفرماید: «اکنون در وجود من تابیده آن نور که موسی(ع) در طور دید و هدایت شد.» فکر میکنم مسئله این است که ساز از درختی ساخته شده که خداوند نظر خاصی نسبت به آن دارد. حافظ میفرماید: «جلوهای کرد به جهان که ببیند صورت خویش / خیمه بر مزرعه آب و گل آدم زد.»
▪ سهتار هم از چوب درخت ساخته میشود، چرا پس به تنبور تا این اندازه بها میدهند و چرا این ساز را دارای صدای عرفانی میدانند؟
ـ همه سازها مشتق شده از تنبور هستند. این ساز مادر همه این سازهاست.
من هنوز هم متوجه نشدم که چه چیز در تنبور است که صدای آن را تا این اندازه زیبا و مورد توجه میکند.
آوای دوست است دیگر (میخندد). نمیشود به دنبال این صدا در فیزیک و نحوه ساخت آن بروید. حالا تنبور بهاندازه «تنتار» عجیب نیست. آقای ناظری و آقای علیزاده و آقای درویشی و برخی دیگر از اساتید وقتی «تنتار» را دیدند، تعجب کرده بودند که این ساز کاسه ندارد ولی صدای سهتار و تنبور میدهد. مولوی میفرماید: «عقل گوید شش جهت حد است و بیرون راه نیست / عشق گوید راه هست و رفتهام من بارها.» اینها فقط از طریق عشق است که ثابت میشود.
▪ یعنی در نحوه ساختش چیز بهخصوصی وجود ندارد؟
ـ اصلا. خودتان ملاحظه کردهاید که «تنتار» کاسه هم ندارد.
▪ «تنتار» را که شما ساختهاید و ساز باستانی نیست که بگوییم آوای دوست است؟
ـ این تنبور است که در دل آن سهتار بهوجود آمده است. «تنتار» برابری میکند با سازهایی که کاسه دارند و در خیلی از موارد صدای دلنشینتری نسبت به آنها دارد.
▪ آخر، تنبور با کاسهاش تنبور است، «تنتار» که کاسه هم ندارد؟
ـ (کمی مکث میکند) دیگر نمیدانم. ما را بدان نهان راهی نیست.
▪ ساخت ساز تنبور چه مدت زمان میبرد؟
ـ بستگی دارد. تنبور معمولی را یکهفتهای میسازم. تنبور خوب دو هفته زمان میبرد و ساخت تنبور عالی تا یکماه هم بهطول میکشد.
▪ چه فرقی با هم میکنند؟
ـ کاری که رویشان انجام میشود متفاوت است. برای ساخت تنبورهای عالی باید بهترین چوب را پیدا کنیم. بعد مرحله پخت و پز است که باید میزان آن بهاندازه و درست باشد تا شیره و صمغ به تمامی از چوب دسته و کاسه بیرون بیاید و آب غلیظ آن، روشن شود. بارها که این کار را کردیم، ساز را در آفتاب میگذاریم تا خشک شود که این کار بهتر است، وگرنه برای خشک شدن آن، ساز را روی داش نانواییها میگذاریم. در آخر هم باید به دقت قوس بدهیم. هرچه کار بیشتری روی ساز انجام دهیم، ساز بهتری را ارائه میدهیم.
▪ هر چه کار بیشتری انجام دهید، صدا هم بهتر میشود؟
ـ بله، کار بیشتر و جنس بهتر.
▪ پس صدای زیبای تنبور محصول کار بهتری است که روی آن انجام میگیرد؟
ـ یکی چوب کهنه و خوب و دیگری کار تمیز و درست. ولی اجازه بدهید، بعضی وقتها تنبور صدایی سوزناک و عالی دارد که دیگر دست استاد نیست. هرچه تنبور بسازیم، بههرحال صدای تنبور میدهد، ولی گاهی اوقات صدای مستکنندهای دارد که به نوع کار یا چوب ساز ربطی ندارد. نه تنها ما که سازنده آن هستیم، سر درنمیآوریم که این صدا از کجاست، بلکه اساتید تنبور هم در حیرت این صدا هستند. گویی هر تنبوری روحی دارد که الهی است.
▪ برخی از سازندگان ساز اعتقاد دارند، زمانیکه سازی را با دست و بدون ابزار مدرن میسازند، ساز بهتر و خوشصداتری بهوجود میآید. میگویند تماس دست با ساز باعث میشود تا ساز را با عشق بسازنند. شما تا چه حد این موضوع را قبول دارید؟
ـ تا حدی درست گفتهاند، ولی ساخت ساز با دست یا وسیله، تاثیری در خوبی آن ندارد. اصل مطلب به حس و حالی برمیگردد که سازنده در حال ساخت ساز دارد. یک زمانی است که سازنده همه وسایلش قدیمی است ولی حقیقتا حالش وصل نیست. گاهی اوقات هم وسیله برقی دست سازنده است ولی عشق دارد و سیم باطنش وصل است. فرقی نمیکند، آن حس و حال و عشق درونی است که در وجود ساز رسوخ میکند. البته هنوز هم برای سازهای سنتی ایران مثل خارجیها کارخانهای وجود ندارد و نهایتا از یک دریل برقی استفاده کنیم.
▪ از ساخت «تنتار» بگویید. چگونه شد که این ساز را ساختید؟
ـ طرح این ساز برای آقای عالینژاد بود. ایشان گفتند در نظر دارند که سازی ساخته شود تا جواب دو ساز را بدهد. فقط صحبتش بین ما شد و وقتی ایشان در سال ۷۹ به سوئد رفتند، فرصت نشد تا در کنار هم آن را بسازیم.
بعد از حادثه دلخراشی که در سوئد برایشان رخ داد (عالینژاد در سوئد بهطرز مشکوکی به قتل رسید) و بعد از پرواز ملکوتیشان، به یاد روح بلندشان این ساز را همانگونه که خواسته بودند، ساختم. «تنتار» مورد تائید خانه موسیقی و اساتید قرار گرفت و بعد از آن برای ثبت به اداره ثبت اختراعات معرفی شد. برای اینکار نباید نمونهای ایرانی و خارجی وجود داشته باشد، بنابراین تحقیق شد و به عنوان «تنتار خلیل به شماره ۳۰۲۰۴ »د ر اداره ثبت و اختراع کشور ثبت شد. در حال حاضر هم در این فکر هستند تا این ساز را به ثبت جهانی برسانند، چون در جهان هم، اینکه دو ساز را در یک ساز قرار دهند، سابقه نداشته است. فعلا صحبت است تا به دانشگاه وین برود برای ثبت جهانی.
▪ شما شاگرد استاد اشرفی بودید و پس از آن پیش عالینژاد رفتید؟
ـ استاد اشرفی، بیست و یکسال پیش استاد من بود. پس از آن برای تکمیل شدن کار خدمت آقای عالینژاد رسیدم و با او به تهران هم آمدم و حدود شش سالی تا مهاجرت ایشان به سوئد، با او بهکار ساخت سه تار و تنبور مشغول بودم.
▪ عالینژاد هم ساز می ساخت؟
ـ ایشان با مهر «قلندر» ساز می ساختند. البته در کرمانشاه با مهر «شیدا» و پس از آن «قلندر». بعدها که دیگر ترافیک کاری ایشان زیاد شد، کار سازسازی را تعطیل کردند و از سازهای من برای نوازندگی استفاده میکردند. اولین ساز ایشان «نریمان» بود که حدود ۴۰ سال پیش ساخته شده بود. ساز دومش هم «مجذوب» بود که ساخته من بود و در موزه ایران باستان و تالار اندیشه با آن برنامه اجرا کرد.
از استاد اشرفی بگویید.
ایشان استعدادی ذاتی داشتند که خداوند به ایشان داده بود. نه تنها در ساخت تنبور، بلکه در ساخت سهتار و تار و قبل از آن هم در کار چوب بسیار ماهر بودند. از نظر اخلاقی انسان رئوف و مهربانی بود و همیشه آرزویش این بود که تا زمان مرگ در کارگاه خود در حال ساخت ساز باشد. میگفت دوست دارد تا تابوت او را به کارگاه بیاورند و از آنجا ببرندش.
بسیار هم سخاوتمند بود. خیلی از اوقات که دانشجویان به او مراجعه میکردند و پولی نداشتند، ساز را به آنها هدیه میداد و میگفت دعایی در حقش کنند، کفایت میکند. در روستای فش در حال حاضر بیش از ۳۰۰ خانوار مشغول ساخت سازند که مستقیم و غیرمستقیم شاگرد ایشان بودهاند.
محسن ظهوری
منبع : روزنامه حیات نو
وایرال شده در شبکههای اجتماعی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست