پنجشنبه, ۳ خرداد, ۱۴۰۳ / 23 May, 2024
مجله ویستا


قلم در راه ایجاد مفاهمه


قلم در راه ایجاد مفاهمه
زمانی نه چندان دور قلم به عنوان یک اسلحه، آرمان روشنفکر مبارز بود. قلم توتم شریعتی بود که در زندان و در مناظره با زندانبان، خود را فردی مسلح و سلاحش را نیز قلم معرفی کرده بود. آن دوران عصر انقلاب ها بود و مبارزه مسلحانه تنها راه مطلوب بسیاری از روشنفکران.
پس اگر کسی را توان گرفتن سلاح در دست نبود، باز هم برای تایید حرکت مسلحانه، قلم را سلاح خود برمی شمرد؛ قلمی که در اعلامیه ها و شب نامه ها سخت ترین ضربه ها را بر پیکر رژیم وارد می آورد. در عصر انقلاب ها البته ربط اندیشه و خشونت آسان بود.
چرا که رژیم های مستبد مانع آگاهی معرفی شدند و قلم نیز اسلحه ای برای آگاهی بخشی. بزرگ ترین رسالت قلم، آگاهی بخشی بود و در هنگامه مبارزه، آگاهی بخشی مهم ترین هدف هر مبارز بود. از اینجا بود که قلم به عنوان یک اسلحه در دستان کسانی بود که مبارز راه آزادی بودند.
امروز عصر صلح و دموکراسی است و دوران انقلاب ها پایان یافته است. آگاهی بخشی از راه «گفت وگو» و «نقد» صورت می گیرد و نه از راه مبارزه مسلحانه.
در عصر اطلاعات آن کس که خواهان توزیع عادلانه اطلاعات است، مبارز محسوب می شود. تعریف فقر و ثروت نیز در حال تغییر است. فقیر کسی است که علم، دانش و اطلاعات ندارد و کسانی که جلو توزیع عادلانه اطلاعات را بگیرند عدالت محور محسوب نمی شوند.
جامعه آرمانی جامعه کمونیستی که در آن نان به یک قسم توزیع می شود، نیست؛ جامعه آرمانی آن جامعه اطلاعاتی است که میزان دسترسی اطلاعات برای تمام اعضای آن یکسان باشد. اطلاعات خود تولید ثروت می کند.
در این عصر که در آن زندگی می کنیم، دوران خشونت سپری شده است. چه برای روشنفکران که قلم را به شکل اسلحه و جوهر را به شکل گلوله ببینند و چه برای آنان که نویسندگان را مبارز مسلح قلمداد کنند.
قلم در جایی به مراتب رفیع تر از جایگاه اسلحه قرار گرفته است.
روشنفکران امروز در اندیشه صلح اند. اسلحه دیگر مقدس نیست و خشونت مذموم است. دیگر آگاهی بخشی توجیهی برای خشونت ورزی نیست، پس قلم نیز دیگر اسلحه نیست.
قلم، قلم است و در این راهی که طی شد، بازگشتی به خویشتن داشته است. امروز صاحبان قلم در راه آگاهی بخشی اقدام به توزیع اطلاعات می کنند.
صاحبان قلم اما نقش مهم دیگری نیز در فرآیندهای گذار به دموکراسی برعهده دارند. فرآیند گذار به دموکراسی نیز امروزه به شکل گذارهای اصلاح طلبانه و مسالمت جویانه درآمده است. امروز اما گذارهای دموکراتیک از راه اجماع و تفاهم نخبگان صورت می گیرد؛ گفت وگو و نقد راهی برای اجماع و تفاهم است.
نویسندگان و صاحبان قلم در این میان صحنه گردان میدان اند. از سویی می توان قلم را در جهت ایجاد منازعه میان نخبگان به کار گرفت؛ با اندکی افشاگری یا بزرگ کردن اختلاف ها و شکاف ها می توان جنگی سرد میان نخبگان و روشنفکران پدید آورد. این شاید باعث شهرت یا افزایش تیراژ شود اما راهی به سمت دموکراسی نمی گشاید. از سویی دیگر اما می توان گفت وگو و نقد را در جهت مفاهمه به کار گرفت.
یعنی اصحاب قلم و رسانه این بار معمار فضایی مفاهمه ای خواهند شد که اجماع نخبگان را در نیل به دموکراسی به دنبال دارد.
از این زاویه قلم می تواند در راه مفاهمه قدم بگذارد؛ در مرحله اول مفاهمه میان روشنفکران، فعالان سیاسی، فعالان حقوق بشر، فعالان جنبش های اجتماعی و در مرحله دوم مفاهمه میان فعالان سیاسی و روشنفکران از یک طرف و دولتمردان و حاکمان از طرفی دیگر.
اینگونه قلم در عصر اطلاعات مخالف خشونت و جنگ است و مدافع صلح و گفت وگو و تفاهم. قلمی که خداوند به آن قسم خورده، قطعاً جنس اش از فولاد و باروت نیست. قلم همچنان توتم ماست اما دیگر اسلحه ما نیست. جنس قلم از عشق و صلح است.
عماد بهاور
منبع : روزنامه شرق