جمعه, ۱۴ دی, ۱۴۰۳ / 3 January, 2025
مجله ویستا
جامعهشناسی مردانگی در خاورمیانه
تجزیه و تحلیل خصلت مردانگی در خاورمیانه، یک رشتهی نسبتاً جدید در تحقیق ومطالعه به حساب میآید. تأثیرات فرهنگی توسعه و جهانیسازی غرب، چالشهای جدیدی را در این قسمت از جهان به وجود میآورد.
در جوّی مربوط به ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، فرهنگهای عامی غربی، از مرد مسلمان این منطقه تصوری همچون یک تهدید وجودی داشتهاند. هنوز هم اسلام خاورمیانه در چنگ تغییرات قدرتمند است. مردانگی به عنوان ساختاری اجتماعی است که میتواند در خاورمیانه به صورت فرمهای گوناگونی ظاهر شود. جوامع بزرگتر برخی را تحمل کرده و با آنها مدارا میکنند و این در حالی است که دیگران متحمل پیآمدهایی جدی میشوند. هنوز عامل جنسیت، همانند ساختار اجتماعی، در خاورمیانه قطعاً از جامعهای مردسالار شکل میگیرد یا براساس آن پیش میرود و مردانگی اسلامگرا در نهادهای فرهنگی بنیان گذاشته شده و به واسطهی عملکردهای فرهنگی تاب میآورد. این مقاله قصد دارد در خصوص این فرآیند بحث کرده و مردانگیهای اسلامی رادر خاورمیانه قابل رؤیت بسازد و به جزییات روندها و تمایلات آیندهی جنسیت ومردانگی در این منطقه بپردازد. گرایش و روند آتی خاورمیانه نشان میدهد که نیروهای فرهنگی و اقتصادی جهانیسازی در ترکیب با علم جمعیتشناسی به شدت بر بازسازی نقش جنیست و مردانگی در این منطقه تأثیرگذار خواهد بود. در حالیکه تغییرات سیاسی به سرعت رخ میدهند، گرایشات و طرز برخورد با موضوع تساوی مرد و زن خیلی آهستهتر تغییر مییابند. زمانیکه عوامل اجتماعی به سمت افزایش و تشدید عدم توافق و اختلاف میان طبقات اجتماعی هدایت میشوند، این امر مانع از پیشرفت به سوی مسأله تساوی مرد و زن میگردد.
● مقدمه
تجزیه و تحلیل مسأله مردانگی و مذکربودن، مباحثهای نسبتاً جدید در غرب است که به دیگر فرهنگها و مناطقی همچون خاورمیانه هم انتشار یافته است. هر چند، تأثیرات فرهنگی توسعه و جهانیسازی غرب، امواج جدیدی را از تضاد و ناسازگاری و چالشهای نوین در این قسمت از جهان ایجاد میکنند. در جوّ مربوط به ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، فرهنگهای عامی غربی از مرد مسلمان این منطقه تصویری همچون یک تهدید وجودی داشتهاند. هنوز هم اسلام خاورمیانه در چنگ تغییرات قدرتمند است. تلاش و جستجو برای تجدید و بازسازی اسلام همیشه با مقاومت در برابر برتری فرهنگی، سیاسی و نظامی غرب، دست به دست در جهان مسلمانان پیش رفته است. در این فرآیند مردانگیهای مسلمانان نسبت به مردانگیهای غربی در خصوص برتری جهان در رقابت و نزاع بوده است. این مقاله قصد دارد این فرآیند را مورد بحث قرار داده و مردانگی مسلمان را در خاورمیانه قابل رؤیت و دیدنی کرده و به جزییات روندها و تمایلات آینده جنسیت و مردانگی در این منطقه بپردازد.
● پیشزمینه
تصورات غربی از مردان مسلمان توسط کلیشهها و یکنواختی فرهنگهای مربوط به خاورمیانه ایجاد میشوند. این منطقه تحت فشارهای زیادی از جانب غرب بوده است تا اصلاحاتی را بر عهده گرفته و دموکراسی غرب را به عنوان مناسبترین مدل در حکمرانیکردن بر جوامع اقتباس نماید. در سه دههی اخیر شاهد ورود مردانگی اسلامگرا از جنبشهای اسلامی و بنیادگرایی بودهایم. مسائل روز پیرامون حقوق و نقش زنان و موقعیت آنها در جامعه اسلامی می باشد. طی دو دههی اخیر، تعدادی از نشریات در خصوص حقوق زنان و برابری زن و مرد در کشورهای اسلامی ظاهر شدهاند. درضمن، خصلتمردبودن و مردانگی نامعلوم باقی مانده و مسائل حیرتآوری در خصوص زنانگی (مؤنثبودن) ارائه داشته است. بنابراین نیاز به تحقیقاتی گسترده در این حیطه به وجود خواهد آمد.
● خاورمیانه
خاورمیانه منطقهای است که حدوداً دربردارندهی ۱۶ کشور بوده و از لحاظ استراتژی در قارههای آسیا، اروپا و آفریقا قرار گرفته است. این منطقه دارای جمعیتی بالغ بر ۴۰۰ میلیون نفر است و تنوع بسیاری در مذاهب، فرهنگها، اخلاقیات، تاریخها و زبانها دارد.
خاورمیانه قدیمیترین منطقه در تمدن بشر است. حدود ۱۰،۰۰۰ سال قبل از میلاد، نخستین کشاورزی در این منطقه که هلال پربرکت (حاصلخیز) نامیده میشود، توسعه یافت. امر فوقالعاده و فوریت شخمزدن زمینهای کشاورزی، با نیاز به نیروی فیزیکی برای هدایت گاوآهن و استفاده از حیواناتی با جثه بزرگ، ساختار اجتماعی وابسته به مردسالاری را در سراسر خاورمیانه بنیان گذاشته است.
خاورمیانه همچنین محل تولد سه مذهب جهانی یکتاپرستی یهودیت، مسیحیت و اسلام بوده است. هر چند مهرپرستی که از همه قدیمیتر است، مذهب برتر این منطقه به شمار میرود. مهر (میترا: نام روشنایی یا خورشید در میان ایرانیان باستانی)، خدای مذکر، فقط توسط مردانی در معابد مهریایی پرستش میشد. پس از آن، مهرپرستی در اروپا نیز گسترش یافت و رومیها و یونانیان باستان، میترا را نه تنها به عنوان خدای خورشید، بلکه به عنوان خدای پادشاهان و دلاوران و بنابراین خدای جنگ مورد توجه قرار دادند. مهرپرستی (خورشیدپرستی) بر یهودیت، آیین زرتشتی، مسیحیت و پس از آن بر اسلام در این منطقه تأثیر گذاشت (۱۹۵۶، Cumont). ساختار اجتماعی مردسالاری همانند میراث آن از طریق این مذاهب تا زمان کنونی نجات یافته است. مدارکی از بینالنحرین در هزارهی دوم قبل از میلاد جزییات قابل توجهی را در رابطه با قوانین احوال شخصی ارائه نمیدهد. جنس مذکر، مالک حقیقی خانوادهاش بوده است. او میتوانسته همسر و فرزندانش را بفروشد یا آنها را برای تضمین ادای بدهیاش گرو بگذارد. (۱۹۸۹، Ehrenberg).
برای درک پیچیدگی مذهبی منطقه باید به حضور آیین زرتشتی، رهبانیت، آیین مزدا، اسلام سنی و شیعه، دین بابی، دین بهائی و فرقههای خوارج، وهابی، سلفی، عبادی، اسماعیلی، ضیادی، سوفی و یزدی که اصلیت آنها در این منطقه است توجه کنی. زمانیکه به بررسی پیشینهی فرهنگی و اخلاقی و تاریخ کشورهای گوناگون علاوه بر طبقه اجتماعی و ساختار قدرت، روش زندگی و جنیست بپردازیم، منطقه خاورمیانه حتی پیچیدهتر از الآن می شود. جنبههای دیگر این پیچیدگی به فراوانی نفت و گاز طبیعی در این منطقه ارتباط مییابد که تأثیر و مداخلهی قدرتهای غربی را به خود جلب میکند. تمامی این عوامل، هر چند با درجات مختلف ، تأثیرگذار بودهاند.
● چارچوب تئوری
مذکربودن و طرفداری از عقیدهی برابری مرد و زن، به نظر میرسد دو زیر مجموعه هستند که تحت اصطلاح حفاظی «جنسیت» قرار گرفتهاند. در مطالعه و بررسی مردانگی (مذکربودن)، دو رویکرد مهم با عنوان کارکردگرا و سازندگیگرا وجود دارد. Gilmore (۱۹۹۰) رویکرد «کارکردگرا» را در تعریف ویژگیهای اساسی مذکربودن و تحت یک معنی جهانی به کار گرفت. در مقایسه با آن، تعبیرگرایان قانون (کسانیکه قانون اساسی را به طرز ویژهای تعبیر میکنند) بر روابط قدرت و تسلط مردان بر زنان تأکید دارند. تئوریهای این تعبیرگرایان بیشتر توسط تعدادی از جامعهشناسان مانند Stefe Jackson (۱۹۹۹)، Lynne Segal (۱۹۹۹)، Jeffery Weeks (۲۰۰۰) و از همه مهمتر Bob Connell (۲۰۰۰) توسعه داده شد. این طرفداران علم نظری بر سلسله مراتب جنیست و بیعدالتی جنسیتی نیز تأکید دارند. هر چند در انجام تحلیل کنونی جنسیت، نظریهی سازندگیگرایی اجتماعی رابطهای ارائه شده توسط Connell (۲۰۰۰) در اینجا پذیرفته میشود. Connell، جنسیت را به عنوان یک «عملکرد اجتماعی» توصیف میکند که به جسم (که جنس است) برمیگردد، اما به شکل تولید مثل یا جنسی واقعاً جسمانی، قابل تقلیل نیست. وی توجه را از نقش جنسیت به مشخصکردن ساختار آن تغییر مسیر میدهد و به این موضوع میپردازد که «جنسیت یک ساختار اجتماعی یا از نظر اجتماعی، مجموعهای سازمانیافته از عملکردهایی است که روابط میان افراد را شکل میدهد تا انواع بدیهی آنها را.» تحلیل Connell از مردانگی (مذکربودن) بر چهار محور قرار دارد. در مرحلهی اول، وی در خصوص «مردانگی» بحث میکند نه در مورد «مردان» که این امر از دوگانگی بارز مردان در مقابل زنان اجتناب میکند. در مرحلهی دوم، Connell بر شخصیت غیرپایدار، متغیر و تاریخی مردانگی با تکذیب جنبههای ضرورتگرایی جنسیت تأکید میکند. در مرحلهی سوم، مردانگی به نهادهای مختلف، علم اقتصاد و زندگی روزمره ارتباط یافته و قسمتی از تاریخ عام و داخلی (بومی) میگردد. در مرحلهی آخر، Connell چندگانگی و گوناگونی جنسیت و هویتهای غیرثابت را مورد بررسی قرار میدهد. به خاطر این جنبههای فکر است که مردانگی در خاورمیانه مورد تحلیل قرار میگیرد. برخلاف دیدگاه غربی که در آن اسلام، عامل تعیینکننده در شکلدهی هویتهای مسلمانان، عوامل طبقه اجتماعی، روابط نیروی کار، تجربیات فردی، تاریخی، جنسی و اخلاقی است این عوامل و روابط میان خانواده مشمول شکلگیری اثری در خصوص مردانگی مسلمانان در خاورمیانه است. استثناهای مهم،آثار Ghoussoub، Sinclair-Webb، Bayaet و Gerani هستند که در اینجا به آنها پرداخته میشود.
● عوامل تاریخی
در قرن هفتم، اسلام تبدیل به مذهب برتر منطقه شد. مردان مسلمان سلسله مراتب مذهبی را شکل داده و مانع از شرکت زنان در مسجدها میشدند. بخش نیروی کار به طور برجستهای بر مبنای جنسیت بود. اقتصاد در شهرهای سنتی اسلامی اطراف بازار میچرخید. جایی که تمام تاجران، مغازهداران و بازرگانان و تهیهکنندگان خدمات منحصراً مرد بودند. مردان مسلمان نه تنها به کنترل حوزهی سیاست میپرداختند بلکه بر مقولهی اقتصاد هم تسلط داشتند.
قبل از دوران مدرن کنونی، خاورمیانه بخشی از کشور عثمانی و سپس امپراطوری صفوی بود. فرمانروایی عثمانی از سال ۱۲۹۹ تا ۱۹۲۳ به طول انجامید. قلمرو آن طی قرنهای شانزدهم و هفدهم علاوه بر خاورمیانه شامل آناتولیا، بخشهایی از آفریقای شمالی و قسمت عمدهای از اروپای جنوب شرقی تا Caucasus بود.
امپراطوری صفوی نیز از سال ۱۵۰۱ تا ۱۷۲۲ به طول انجامید. این فرمانروایی، ایران، قسمتهایی از ترکیه و گرجستان را پوشش میداد. ایران تنها دولت پیرو شیعه در کل جهان مسلمانان در آن زمان بود.
تشیع به شهادت مفهومی بخشید که امتیاز انحصاری مردان اسلامگرا برای حفظ جایگاهی در بهشت از طریق فداکردن زندگیشان برای دفاع از اسلام شده است. این مفهوم به پیشرفت اولیهی اسلام، به ویژهی حکومت کوتاه مدت علی (ع) و واقعه کربلا در سال ۶۸۰ برمیگردد. پس از آنکه علی (ع) به عنوان خلیفه چهارم به قتل رسید، پسر دوم او، حسین تلاش کرد تا قدرت را از یزید خلیفه بازگرداند اما در واقع کربلا در سال ۶۸۰ کشته شد. علی به عنوان شخصی دلاور و حسین (ص)به عنوان یک شهید فداکار دو نوع مردانگی متفاوت را در اسلام شیعه نشان میدهند.
این طرز تفکر حسین را به عنوان یک الگوی مثبت تشویق و مقاومت در برابر ظلم و استبداد نمایان میکند که در روز عاشورا، روز عزاداری شیعیان، از او تجلیل شده و تقدیس میشود. این سنت به تکمیل ساخت مردانگی اسلامی در جوامع شیعه میپردازد. در پاسخ به فرآیند مدرنسازی، نوگرایان اسلامی، مجموعهای از عقاید جدیدی را در رابطه با اهداف ایدئولوژیکی متمایز توسعه دادهآند که یکی از آنها مبحث ارتدکسی (راستدین) اسلامی است که مدعی امتیاز انحصاری بیانات مذهبی مشروع و قانونی است. موارد دیگر، مباحث غیرمذهبی و ایدئولوژیهای مذهبی هستند که در نتیجهی مداخلهی اروپایی ها، شروع به تجاوز به سرزمینهای فرهنگی کشورهای اسلامی با نیروی قدرتمندی از اواخر قرن هجدهم کردهاند.
تصور جهانی غربی از مقوله مردانگی در این دوران پدیدار شد. تهاجم به کشورهای اسلامی به وسیله قدرتهای مستعمراتی غربی زبان «تجاوز به سرزمین مادری» را با نفوذکردن در نیرویی بیگانه افزایش داد. بنابراین با استعمارگرایی، حفاظت مردان از شرافت زنان تبدیل به سمبل افتخار ملی شد. این مسأله چالشهایی جدی برای مردانگی محلی در زمانی که شرافت مردان تهدیدشده و برای حفاظت از سرزمین مادری فراخوانده میشد را ایجاد مینمود. در اوایل قرن بیستم، مردانگیها در جوامع وابسته به خاورمیانه از مردانگیهای اخلاقی، قبیلهای و تباری، روستایی و شهری تا مردانگی ملی در جنبشهای مستقل و سپس تا مردانگیهای مختلف دوران معاصر گسترده بود. رسانههای ملی با تنوعی از الگوهای مردانگی شامل نمونههای اخلاقی، قشر زحمتکش و طبقه رعیت پژوهش و آزمایش میشد. هر چند، پیشالگوهای برتر با شکلگیری توسط اشخاص قدرتمند ملیگرا (ناسیونالیست) مانند کمال مصطفی آتاتورک در ترکیه، رضا شاه در ایران، کمال عبدالناصر در مصر همچنان باقی ماندند. رضا شاه در ایران، زنان را ممنوع الحجاب کرده و مانع از لباسپوشیدن سنتی، مذهبی و اخلاقی مردان شد. ملیگرایی عرب در اول سده پنجاه تبدیل به قدرتی اجباری در تغییرات فرهنگی کل کشورهای عربی شد. ملیگرایی عرب در قرن بیستم به دنبال سقوط امپراطوری عثمانی رخ داد. در سال ۱۹۱۶، تحت توافق پنهانی Sykes-picot، فرانسه و بریتانیا خاورمیانه را تقسیم کردند که منجر به پیشرفت و رشد در سال ۱۹۱۷ و ایجاد دولت اسراییل در سال ۱۹۴۸ شد.
بخشهای مدرن که بر مبنای توافقهای مذکور قرار داشتند در حافظهی جمعی مردم منطقه گنجانده شده و منجر به برخورد مردانگی برتری که در میان فلسطینیهای امروزی قابل مشاهده است میگردد. اشغال سرزمین آنان، بحرانی را برای مردانگی فلسطینیها ایجاد کرده است. براساس اعتقاد برخی از مردان اسلامگرا تنها راه، دفاع از سرزمین مادری است که تبدیل به فداکاری و جانفشانی آنان شده است. این مقایسهها، پاسخ مردان جوان اسلامگرا و حتی پسر بچهها به احساسات شدید و دیرینهی تقصیر، شرم و حقارت اسراییل و غرب است. این روند تبدیل به بحث و جدلی برتر شده است که مردانگی فلسطینی ها و اسراییلیهای جوان را از طریق سازمانهای نظامی شکل میدهد.
هر چند پاسخ به تأثیر رو به رشد غرب در منطقه و به فرآیند سریع مدرنسازی، آغاز پیدایش جنبشهای عقایدگرایان بوده است. طی چند دهه و در اواخر قرن بیستم، جنبشهای عقایدگرایان در سراسر خاورمیانه گسترش یافت که این روند توسط افرادی چون آیتا... روحا... موسوی خمینی از ایران، حسنالبنا و سید قطب از مصر، عبدالعلامه دودی از پاکستان، مصطفسی اسیبایی و عباس مدنی، شیخ مهنا و علی بلج از الجزایر رهبری میشد. آنها اظهاراتی را بر علیه دورههای تحصیلی ضداسلامی در دانشگاهها بیان داشته و مختلطبودن مرد و زن را در مکانهای عمومی محکوم کردند. این رهبران الگوهای تماماً غربی را رد کرده و بر وفاداری و صداقت بیقید و شرط و مطلق در اسلام اصرار داشتند. این تغییرات اجتماعی اجباری منجر به پدیدار شدن مردانگی اسلامگرا شد.
سیاستهای پارلمانی در ایران نیز طی کودتایی در سال ۱۹۵۳ خاتمه یافت. این امر برخاستن یک دولت جدید دیوانسالار را نشان میداد که به شدت در امور فرهنگی و اقتصادی مداخله میکرد. از سال ۱۹۶۰ به بعد با ایجاد جنبش آزادی (نهضت آزادی)، تغییر جهتی فرهنگی به دور از دنیاگرایی و در جهت اسلامگرایی اصلی به وجود آمد. مخالفت مذهبی به سمت شاه، به عنوان یک دستنشانده بیگانه غرب و فردی ضد اسلامی و توسعهدهندهی فرهنگ رو به انحطاط و فساد غربی پشت ماسک آزادی برای زنان، حملهور شد. یک ویژگی متمایز مخالفت، برخاستن ایدئولوژی و مبحث اسلامی با مرکزیت روحانیون بود.
هر چند، مردانگی اسلامگرا در درون نهادهای فرهنگی در خاورمیانه گنجانده شده است و تحت شرایط یک جامعه مردسالار که به کنترل زنان، به ویژه از طریق عملکردهایی در ارتباط با ایفای تعهد وننگینکردن و ختنه قرار دارد.
● نهادهای فرهنگی و عملکرد
مردانگی اسلامگرا در پیرامون نهادهای فرهنگی قرار داشته و به واسطه عملکردهای فرهنگی تاب آورده است. جنسیت در خاورمیانه توسط جامعهای مردسالار شکل گرفته و با آن پیش میرود. مردسالاری به صورت کنترل رسمی مردان بر زنان و خانواده که توسط پدران، شوهران و برادران اعمال میگردد، تعریف میشود.
( Kandiyoti (۱۹۹۱، بخشی از این کنترل از طریق عملکرد ایفای تعهد و شرمساری به کار گرفته میشود. این امر با رفتار (جنسی) زنان در جوامع خاورمیانه ارتباطی تنگاتنگ دارد. توسط صندوق جمعیت ایالات متحده تضمین زده شده است که تعداد کثیری از زنان و دختران به اندازهی ۵۰۰۰ نفر در هر سال توسط اعضای خانواده خود در سراسر جهان کشته میشوند که اصطلاحاً «قتل برای عزت و آبرو» نامیده می شوند.
ویژگی دیگر مردسالاری، میزان تمایل اجتماعی به فرزند پسر وجود دارد و دلایل بسیاری برای این گرایش وجود دارد. به علت کمبود سیستم امنیت اجتماعی و رفاهی،والدین تمایل بسیاری به فرزند پسر دارند تا آسایش آنها را در دورهی بعدی زندگیشان تأمین نماید. در نتیجه تمایل به فرزند پسر بر وضعیت اجتماعی مردان تأثیرگذار بوده است و به این دلیل است که پسرانی که دسترسی بیشتری برای برقراری ارتباط با مردم دیگر دارند، مردانی می شوند که میتوانند تأثیرشان را در درون جامعه گسترش دهند اما در مورد دختران چنین دسترسپذیری وجود ندارد. بنابراین دلایل اجتماعی، فرهنگی و همچنین اقتصادی بسیاری برای گرایش به وارثی مذکر به منظور بردوشکشیدن و حفظ نامخانوادگی وجود دارد، در غیر این صورت از بین رفتن دودمان و اصل و نسب، پیامدهای غمانگیزی در جامعهای به محور خانواده به دنبال دارد. (شعبان، ۱۹۹۸)
مردسالاری همچنین با ختنه جنس مذکر حفظ میشود. ختنه پسران، عملکردی است که به واسطه آن مردانگی بسیار صریح و معمولاً آشکارا ایجاد میگردد. ختنه پسران در جوامع مسلمان و فرهنگ یهودی مرسوم است. در حقیقت، فرض بر این است که این عملکرد یک وظیفهی دینی برای ختنهکردن پسران در هر دو آیین است. هر چند، مدارک نشان میدهند که این کار بیشتر یک عملکرد فرهنگی است تا تشریفاتی مذهبی. اگر چه برمبنای سنت «ختنهکردن پسران در سنت اسلام است که از ابراهیم پیامبر گرفته شده و همچنان در آیین یهودیت باقی مانده است و هنوز اجرا میشود.»
عملکرد یهودیت در ختنهکردن به طور کلی زودتر از آیین اسلام انجام میشود و به طور سنتی کودک را در هشت روزگی ختنه میکنند. Hoffmen پیشنهاد میکند که «ختنهکردن، ارائه یک نوع دوگانگی فرهنگی بسیار مبتدی میان مردان و زنان است.» این عملکرد به مقولهی مردسالاری نیز ارتباط مییابد و وظیفهی پدر است که پسرش را ختنه کند. هر چند در اسلام، ختنهکردن در سنین بالاتر انجام میشود و البته این سن متغیر میباشد. گزارشات نژادشناسان نشان میدهد که ختنهکردن در اسلام یک وظیفه محسوب میگردد. نهاد دیگری که بر مردانگی فلسطینیها و اسراییلیهای جوان تأثیرگذار است، نهادهای نظامی است. در واقع،تشریفات مذهبی سربازی در ارتشهای مدرن خاورمیانه تبدیل پسران به دوران مردانگی و شجاعت نشان میدهند. تحلیل نهادهای ارتش و جنگهای منطقهای، دیدگاهی را از عملکردهای برتر مردان ارائه میدهد.
Peteet (۲۰۰۰) انتفاضه را مورد آزمون قرار میدهد که در آن تشخص مردانگی مردان فلسطینی به مقاومت در برابر قدرتهای بزرگی ارتباط مییابد که توسط نیروهای دفاعی اسراییلی اداره و رهبری میشوند. Kaplan (۲۰۰۰) مفهومی را تعیین میکند که بر اساس آن، خدمت سربازی در ارتش اسراییل، روشهای مردانگی شایسته و نمونه را پایمال میکند، روشهایی که مبتنی به عقاید نهضت صهیونیسم در خصوص حقوق فلسطینیها نسبت به سرزمینشان است. در مردانگی برتر اسلامی، جوانان خصلت مردانگی ستوده شده و مورد احترام خود را از طریق عملکردهایی مثل فداکاری به نام کشور، ایمان و افتخار کسب میکنند.
● نوعشناسی مردانگیها در کشورهای خاورمیانه
اسلامگرایی همانند سوسیالیسم (جامعهگرایی)، یک نهاد مستقل و منحصر به فرد محسوب نمیشود. این امر یک پدیده سیاسی ـ اجتماعی با استراتژیها و مباحث بسیار است. این جنبش متغیر از بلند نظری و روشنفکری تا محافظهکاری از مدرنبودن تا سنتیبودن، از میانهروی تا کارهای اساسی و بنیادین، از روشی مبتنی بر دموکراسی تا علم نظری و از صلح تا خشونت گسترده است. آنچه که نقطه اشتراک این روندها است این است که آنها منابع خود را از حقانیت و مشروعیت اسلام استنتاج میکنند. هر چند،مردانگی به عنوان مقولهای اجتماعی، از شکلهای متنوعی در خاورمیانه برخوردار است. برخی از آنها توسط جامعهای بزرگتر تحمل میشوند در حالی که برخی دیگر، موجبات خساراتی جدی را فراهم میآورند. مسأله بعدی همجنسگرایی است که در تاریخ اسلامی همیشه به عنوان یک عملکرد جنسی «منحرف» در مقابل مردانگی علاقه به جنس مخالف (یادگرخواهیجنسی) «حقیقی» مورد توجه قرار گرفته است. بدیهی است که عدم پذیرش و تکذیب عمیق همجنسگرایی در سراسر خاورمیانه کاملاً گسترش یافته است. این اعتقاد در سطوح بسیاری با انجامدادن مجازات اجتماعی که گاهی همراه با خشونت است اجرا میگردد. Taylor (۲۰۰۵) اخیراً چگونگی شلیک به پسری ۱۴ ساله به نام احمد خلیل توسط پلیس عراقی را در درگاه ورودی منزلش توصیف کرده است که به خاطر جنایت مشهود همجنسخواهبودن کشته شد.
این مسأله در مقایسهای زیرکانه با عملکرد تغییر جنسیت در ایران قرار دارد. هر چند، همجنسخواهی به عنوان جنایتی تلقی میشود که مجازات مرگ را به همراه دارد. این در حالی است که در مورد نارضایی جنسیتی خبری نیست. اعتقاد بر این است که بر خلاف همجنسخواهی، این افراد از جدایی روح و بدن رنج میبرند چرا که بر این باورند که بدن و جسم خود آنها به آنها تعلق ندارد. جمهوری اسلامی ایران، رهبر بعید و غیرجذاب عملیاتهای تغییر جنسیت در جهان است. در مقایسه با تقریباً هر جای دیگری در جهان اسلام، عملیات تغییر جنسیت برای هر کسی که هزینهی آن را تقبل کند و کسانی را که معیار روانشناسی لازم تحت عنوان «امنیت و حفاظت نامحدود» را فراهم میسازند راضی نکند در کشور ایران قانونی به حساب میآید. دسترسپذیری جراحی، برای جامعهای که زمانی تضعیف روحیه شده و از یک وجود ماورایی پنهان ترسیده بود. یک نوع رهایی و رستگاری محسوب میشود. پیشبردن این مسأله تا جایی که نیازمند تفکر نظری مجددی در خصوص قوانین اسلامی شیعه باشد، پرداختن به عملکردهایی سنتی در مورد مسائل جنسی به حساب میآید. این دو مثال نشان میدهد که مردانگی یک مفهوم متغیر در چارچوب اسلامی است که در معرض تفاسیری مختلف در زمان و مکان متفاوت است.
ظاهر فیزیک برای نمایان ساختن مردانگی در خاورمیانه در نظر گرفته میشود. البته ظاهر فیزیکی و تصویری از مردانگی در مقولهی اخلاقیات، طبقه اجتماعی و مذهب در خاورمیانه متفاوت است. برای مثال، چهرهای با ریش کامل با نوعی انگشتر خاص نمونهی یک مرد محافظهکار اسلامگرا به حساب میآید. داشتن سبیل برای یک فرد معمولی نشانهی مردانگی به تمام معنا است. از نظر مفهوم نمادگرایی در این مسأله «یک سبیل تجملی، گنجینهای بیکران به حساب میآمده است که دادن یک موی تنهای آن برای تضمین یک وام یا یک وعده کفایت میکرده است.» پیشالگو یا نمونههای اولیه اسلامگرایان که در سطح جهانی شناخته شده است به صورت زیر در ایران خلاصه می گردد: «مردانی با ریش، حامل اسلحه، با پوشیدن چفیه (دستمالی طرحدار) و لباسهای بلند و گشاد و در برخی مواقع با لباسهای مخصوص سربازی در کشور یا سازمانی اسلامگرا.» این ویژگیها از طریق رسانهها و جلسات سیاسی به شدت تأثیرگذار بوده و سپس به عنوان یک ارزش باطنی و درونیشده و برای پیشبرد نوعی طرح اولیه مورد نیاز تقویت میگردند.
هر چند جنبشهای اسلامگرای طرفدار عقاید کهنه با ایجاد مردانگی اسلامی، ایدئولوژیای را با ایجاد آنچه که به عنوان جامعه اسلامی مطلق با نام شریعت ادعا میشود، تصویب کردهاند. مبحث مردانگی اسلامگرا بنابر اصول جهاد و شهادت قرار دارد. اکثر مسلمانان امروزی، جهاد را به عنوان کشمکشی شخصی میدانند. در صورتی که غرب آن را به عنوان پیشالگوی مردانگی اسلامگرا میشناسد. مفهوم شهادت از اسلام شیعه مشتق میگردد که دلالت بر سطح عام و شخصی پرداختن به حفاظت از اسلام یا ملت اسلامی دارد. طی جنگ هشت سالهی ایران و عراق، شهادت و شهید و تبدیل به الگویی نهادینه برای ورود داوطلبان جوان (بسیج) در ایران شده بود. این مردان یا پسران جوان، مسلمانانی بیگناه بودند که در مقابل نیروهای کافر جنگیدند. در حالی که به ایمان خود شهادت میدادند. این بسیجیان، سربازان کم سن و سالی در جهان بیرون از جنگ محسوب میشدند. درمبحث اسلامگرایان، آنها شهید نامیده میشوند. این ایده شهادت بعدها منطقه را فراگرفت.
در مصر، شورشها و سرکشیهای مختلفی به مقولهی برادری مسلمانان نسبت داده شد و تمامی هواپیماربایان حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، خصوصیتها و شخصیتهایی از این نمونهی اولیه داشتند و برای اکثریت افراد منطقه، آنها نماد شهید را داشتهاند. هر چند طی دههی اخیر و مواجه با واقعیت، بسیجیان یا به اصطلاح «فرزندان انقلاب» به دو گروه تقسیم میشوند: آنهایی که همچنان به ایدئولوژی اصلاحطلبان یا پیوندخوردن دموکراسی و اسلام پایدار وفادارند و آنهایی که تبدیل به طرفداران و حامیان سرسخت جدایی اجتنابناپذیر مذهب و کشور با تأکید بر دموکراسی غیرروحانی شدهاند. گروه اول با تفسیر مجدد قرآن، از ساختارهای نوین هویت مسلمانان حمایت میکنند. گروه دوم، رشد و پیشرفت مردانگی غیرروحانی را در قیاس با الگوهای غربی که به دفاع از دموکراسی غیرروحانی میپردازندتسریع میکنند.
هر دو گروه، حامیان جنبش زنان و برابری حقوق مرد و زن هستند و این در حالی است که تأثیرات آنها بر روش زندگی مردم و مسائل جنسیتی و مردانگی، به طور قابل توجهی در حال افزایش است. اگر چه پیشالگوهای مردانگی مسلمانان خاورمیانه در عصر حاضر بر مبنای موقعیتها و ساختارهای اقتصادی است. برای مثال، در ایران، طبقه بالاتر از روحانیون مذهب شیعه سطح بالا ترکیبیافته است که حامیان قدرتمند بنیادگرایی و مردسالاری هستند. در خاورمیانهی قرن بیست و یکم، نیروهای فرهنگی واقتصادی جهانیسازی در ترکیب با علم جمعیتشناسی بر بازسازی نقش مردانگی و جنسیت در این منطقه تأثیر شدیدی دارند. میانگین سنی در منطقه خاورمیانه، تقریباً ۲۱ سال است در حالی که ۶۰ درصد از ۷۰ میلیون جمعیت ایران کمتر از ۳۵ سال دارند و از ۳ میلیون نفر بیکار در ایران، خانوادههای طبقه متوسط یا پایینتر شهری هستند که این روند کنونی بیکاری در آینده رو به افزایش است. تشخیص مردان جوان فارغالتحصیل دانشگاه خاورمیانه به علت فشارهای اجتماعی مطابق با ساختارهای وابسته به خاورمیانه در خصوص مردانگی مربوط به فراهمسازی درآمد به عنوان نانآور خانه چالشبرانگیز شده است.
طبقه متوسط حرفهای و متخصص جدید نیز با چالشها و مشکلات مخصوص به خود روبرو است. در حالی که اشتغال داشتن به فعالیتهای حرفهای و تخصصی با کاری پرمعنا و مفید، جایگاه دانشگاه را برای نسلهای بعدی تضمین مینماید. تحصیلات و فعالیت تخصصی و روابط آنها با دنیای غرب، آنها را در شرایطی قرار میدهد که حامیان بالقوهی آزادیخواهی برای تساوی حقوق زن و مرد باشند. در قرن بیست و یکم دانشآموزان مؤنث بیشتر از جنس مذکر در کشورهای اسلامی مانند ایران، ترکیه و مصر وارد دانشگاه میشوند. اما تحصیلات دانشگاهی همچنان از امنیتبخشیدن به زندگی آنها امتناع میکند و در نتیجه تقاضای مهاجرت به کشورهای غربی افزایش مییابد. اعضای طبقات پایینتر که مستضعفین، یک واژهی عربی به معنای ستمدیده، نامیده میشوند در حال حاضر در نواحی فقیرتر در تمام شهرهای وابسته به خاورمیانه وجود دارند.
این طبقه دارای چند ویژگی است: آنها بیکار بوده یا دارای شغلی نصفه و نیمه و نامشخص با سطح مهارت پایین هستند و به طور گستردهای در شرایطی حاشیهای زندگی میکنند. برخی از آنها به صورت فصلی کار میکنند و زندگیشان سخت و گاهی طاقتفرسا است. آنها در حاشیههای جامعه و در محلههایی کثیف با خیابانهای پرجمعیت و بدنما و در سلامتی و بهداشت بد با تغذیه نامناسب زندگی کرده و با فرصتهای تحصیلی معدودی برای فرزندانشان مواجهاند. مردم مستضعف در خاورمیانه با دو مقوله مواجه هستند: بنیادگرایی اسلامی و آزادیخواهی فرهنگی. دولتهای خاورمیانه میتوانند مساعدت و کمکی برای این بخش از جمعیت فراهم سازند اما قادر به برآوردن نیازها و فراهمکردن کار برای تمام این افراد نیستند. این مسأله در این مفهوم گنجانیده میشود که مردانگی متغیر مسلمانان در حال شکلگیری مجدد در ساختارهای اجتماعی طبقات مختلف جامعه، مردسالاری، ساختارفرهنگی و اقتصادی و سیاست و مذهب است.
● آینده
جوامع اسلامی درگیر روندهای نادرست جهانیسازی، آزادیخواهی فرهنگی و بنیادگرایی اسلامی و دموکراسی علاوه بر بحرانهای کنونی انرژی هستهای ایران و رنج طولانی مدت فلسطینیها هستند. هر چند، اسلام نیز همانند مسیحیت، به دور از یکپارچگی است. زمانی که خصوصیات خشونتورزی و بنیادی در اسلام وجود دارد، فریادهایی اسلامی نیز وجود دارند که بر حمایت از مکتب تساویطلب میپردازند. حتی در ایران و در پناهگاههای امن و کلیشهای بنیادگرایی اسلامی، اصلاحطلبان در جهت تغییرات صلحآمیز فعالیت دارند. یکی از آن اصلاحطلبان، شیرین عبادی بود که در سال ۲۰۰۳ برندهی جایزه نوبل صلح شد. محدودیت هویت مسلمانان در خاورمیانه، به نظر میرسد در وهلهی اول تحت تأثیر طبقه اجتماعی مردان قرار گیرد. وقتی که تغییرات اجتماعی به سرعت روی میدهند، گرایشات به سمت تساوی مرد و زن آهستهتر پیش میرود. عوامل اجتماعی به سمت تشدید و تقویت اختلاف و عدم توافق میان طبقات مختلف اجتماعی پیش میروند تا مانع از پیشرفت حقوق تساوی زن و مرد گردند. علاوه بر آن، بررسی مردانگی مسلمانان، درک مردان مسلمان را در تغییرات جهانی و سریع اجتماعی و حمایت آنها را از حقوق تساوی مرد و زن در جوامع مسلمان افزایش میدهد.
نوشته : دکتر حسین ادیبی
ترجمه عالیه شکر بیگی
ترجمه عالیه شکر بیگی
منبع : انجمن جامعه شناسی ایران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست