چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا


جوانان‌ افسرده‌اند!


جوانان‌ افسرده‌اند!
جوانی‌، دیباچه‌ شیرین‌ دفتر حیات‌ است‌، مقدمه‌ تمام‌ برنامه‌ریزی‌های‌ زندگی‌ آینده‌ به‌ شمار می‌آید و مروری‌ بر زندگی‌ تمام‌ انسان‌های‌ موفق‌ نشان‌ می‌دهد در سال‌های‌ جوانی‌ بذری‌ كاشته‌اند و در دوره‌های‌ دیگر زندگی‌شان‌ آن‌ بذر به‌ ثمر نشسته‌ و محصولش‌ را درو كرده‌اند . برعكس‌، كسانی‌ كه‌ در دوره‌های‌ میانی‌ زندگی‌ شكست‌ را تجربه‌ كرده‌ و خصوصا در روزگار سالمندی‌ ضرر و زیان‌ شكست‌های‌ زمان‌ میانسالی‌ خود را پرداخته‌اند، غالبا كسانی‌ هستند كه‌ برنامه‌ریزی‌های‌ آنان‌ در ایام‌ جوانی‌ صحیح‌ و منطبق‌ بر اصول‌ صحیح‌ برنامه‌ریزی‌ نبوده‌است‌. كمتر كسی‌ است‌ كه‌ نداند برای‌ برنامه‌ریزی‌ درست‌ چند عامل‌ مهم‌، نقش‌ تعیین‌كننده‌ دارد كه‌ از آن‌ میان‌ داشتن‌ راهنمای‌ فهیم‌، برخورداری‌ از محیط‌ خانوادگی‌ و اجتماعی‌ مناسب‌، داشتن‌ نگرش‌ مثبت‌ و بالاخره‌ روحیه‌ بالا قابل‌ اشاره‌ به‌ نظر می‌رسد. با این‌همه‌، در روزگار ما، با وجودی‌ كه‌ بسیاری‌ از شرایط‌ اجتماعی‌ نسبت‌ به‌ سال‌های‌ پیش‌ و پیش‌تر تغییر كرده‌ و منطقا باید جوانان‌ در شرایطی‌ باشند كه‌ بتوان‌ آینده‌ بهتری‌ را نسبت‌ به‌ نسل‌ گذشته‌ برایشان‌ پیش‌بینی‌ كرد، یافته‌های‌ محققان‌ و جامعه‌شناسان‌ حكایت‌ از آن‌ دارد كه‌ اگر به‌ قول‌ معروف‌ درها بر روی‌ همین‌ پاشنه‌ بگردد، بسیاری‌ از كسانی‌ كه‌ سال‌های‌ جوانی‌ را می‌گذرانند، در آینده‌ با تنش‌های‌ متعددی‌ در زندگی‌ شخصی‌، شغلی‌ و اجتماعی‌ روبرو می‌شوند. از میان‌ مجموعه‌ عواملی‌ كه‌ وجود آنها برای‌ توفیق‌ جوانان‌ در برنامه‌ریزی‌ موؤر به‌ نظر می‌آید و متخصصان‌ بر آنها تاكید دارند، چند عامل‌ فراهم‌ است‌. از جمله‌ والدین‌ امروزی‌، به‌ دلیل‌ برخورداری‌ از سطح‌ سواد بالاتر نسبت‌ به‌ گذشتگان‌ خود، می‌توانند راهنمایان‌ صدیق‌ و دلسوزی‌ برای‌ فرزندان‌ جوانشان‌ باشند. درك‌ جوانان‌ هم‌ به‌ واسطه‌ گسترش‌ رسانه‌های‌ گروهی‌ و ارتباط‌های‌ انسانی‌ بالاتر كه‌ مظاهر عینی‌ آن‌ را در اشتیاق‌ به‌ برخورداری‌ از تحصیلات‌ عالیه‌، افزایش‌ مطالعه‌ و... نسبت‌ به‌ نسل‌ گذشته‌ افزایش‌ یافته‌ است‌. اما با كمال‌ تاسف‌، چند عامل‌ دیگر كه‌ اهمیتش‌ اگر بیشتر از عوامل‌ یاد شده‌ نباشد، از آنها كمتر هم‌ نیست‌، مفقود است‌ و همین‌ امر نگرانی‌هایی‌ در ارتباط‌ با نسلی‌ كه‌ وظیفه‌دار ساختن‌ فردای‌ كشور است‌، به‌ وجود می‌آورد.
جوانان‌ افسرده‌اند
دكتر داوود شجاعی‌زاده‌ (دانشیار دانشگاه‌ علوم‌ پزشكی‌) و حمیدرضا رصافیانی‌ (كارشناس‌ ارشد آموزش‌ بهداشت‌) كه‌ تحقیق‌ گسترده‌یی‌ پیرامون‌ میزان‌ افسردگی‌ جوانان‌ در مقطع‌ سنی‌ پیش‌ دانشگاهی‌ انجام‌ داده‌اند، نتیجه‌ گرفته‌اند موضوعاتی‌ چون‌ وضعیت‌ مالی‌ خانواده‌، چگونگی‌ رابطه‌ والدین‌، مطرح‌ كردن‌ مشكلات‌ شخصی‌ با دیگران‌، نحوه‌ برخورد دبیران‌ و مسوولان‌ مدارس‌ با دانش‌آموزان‌ و میزان‌ تحصیلات‌ پدر و مادر، از جمله‌ عوامل‌ تاثیرگذار بر میزان‌ افسردگی‌ جوانان‌ به‌ شمار می‌آید.
یك‌ جوان‌ كه‌ در رابطه‌ با تحلیل‌ این‌ تحقیق‌، طرف‌ گفت‌وگو قرار گرفته‌، می‌گوید: در حال‌ حاضر، وضعیت‌ اغلب‌ خانواده‌ها به‌ گونه‌یی‌ است‌ كه‌ امكان‌ پرداخت‌ حداقل‌ پول‌ توجیبی‌ به‌ فرزندان‌ جوانشان‌ را ندارند و در نتیجه‌، اولین‌ اندیشه‌یی‌ كه‌ برای‌ حل‌ چنین‌ مشكلی‌ به‌ ذهن‌ جوان‌ می‌نشیند این‌ است‌ كه‌ با كسب‌ درآمد شخصی‌، میزان‌ توقع‌ خود از والدینش‌ را پایین‌ بیاورد. ولی‌ فقدان‌ كار مناسب‌ برای‌ جوانان‌، از جمله‌ تنگناهایی‌ است‌ كه‌ راه‌ را بر حل‌ این‌ مشكل‌ می‌بندد. محمدرضا زهتابی‌ دراین‌ باره‌ می‌افزاید: از سوی‌ دیگر، بسیاری‌ از پدر و مادرها، حتی‌ آنهایی‌ كه‌ استطاعت‌ مالی‌ بسیار پایینی‌ دارند، علاقمندند فرزندانشان‌ از تحصیلات‌ عالیه‌ بهره‌مند شوند تا آینده‌یی‌ بهتر از خودشان‌ داشته‌ باشند . این‌جاست‌ كه‌ جوان‌ بر سر دوراهی‌ قرار می‌گیرد. اگر بخواهد درس‌ بخواند، ناچار است‌ همچنان‌ سربار پدر و مادر بماند و مخارج‌ خود را به‌ آنان‌ تحمیل‌ كند و در صورتی‌ كه‌ بخواهد دست‌ از تحصیل‌ بكشد و جذب‌ بازار كار شود، فرصت‌ اشتغال‌ چندانی‌ برایش‌ فراهم‌ نیست‌ و همین‌ امر، كه‌ در واقع‌ باید آن‌را نارضایی‌ از شرایط‌ موجود و ترس‌ از آینده‌ دانست‌، باعث‌ می‌شود كه‌ جوانان‌ سرزندگی‌ و نشاط‌ لازم‌ را نداشته‌ باشند و هیجان‌ جوانی‌ در آنان‌ دیده‌ نشود. جوان‌ دیگری‌نوعی‌ دیگر این‌ نكته‌ را مورد تاكید قرار می‌دهد و خاطرنشان‌ می‌سازد:
راه‌ یافتن‌ به‌ دانشگاه‌، بر خلاف‌ تصوری‌ كه‌ اغلب‌ پدر و مادرها دارند، كاری‌ چندان‌ ساده‌ نیست‌ . محدودیت‌ پذیرش‌ دانشجو توسط‌ مراكز آموزش‌ عالی‌ و افزایش‌ روزبه‌روز مشتاقان‌ برخورداری‌ از تحصیلات‌ عالیه‌، باعث‌ می‌شود كه‌ بعضی‌ جوانان‌ چندین‌ سال‌ پشت‌ سد كنكور بمانند و نتوانند جوابگوی‌ لطف‌ خانواده‌شان‌ نسبت‌ به‌ خود باشند . تازه‌، زمانی‌ هم‌ كه‌ در دانشگاه‌ قبول‌ شوند، چون‌ هیچ‌ تناسبی‌ بین‌ نیازهای‌ بازار اشتغال‌ و تعداد فارغ‌التحصیلان‌ سالانه‌ دانشگاه‌ها وجود ندارد، می‌دانند كه‌ باید علی‌رغم‌ داشتن‌ مدرك‌ تحصیلی‌ دانشگاهی‌ بیكار بمانند یا به‌ انجام‌ كارهایی‌ خارج‌ از تخصا خود رضایت‌ بدهند. مصطفی‌ خدابنده‌لو می‌افزاید: به‌ فرض‌ هم‌ كه‌ جوانی‌ بتواند وارد دانشگاه‌ شود، شرایط‌ كنونی‌ جامعه‌ به‌ شكلی‌ نیست‌ كه‌ بتواند با اشتغال‌ حین‌ تحصیل‌، لااقل‌ قسمتی‌ از مخارج‌ زندگیش‌ را تامین‌ كند و به‌ همین‌ جهت‌، قشر وسیعی‌ از تحصیلكردگان‌ دانشگاه‌ها، آمادگی‌ دارند تا هر شغلی‌ را كه‌ پیدا شود بپذیرند و تا زمان‌ یافتن‌ شغلی‌ متناسب‌ با توان‌ و تحصیلاتشان‌، از محل‌ درآمد آن‌ شغل‌، بخشی‌ از دینی‌ را كه‌ پدر و مادر بر گردنشان‌ دارند، ادا كنند. متاسفانه‌ در آن‌ مقطع‌، موضوع‌ انجام‌ خدمت‌ نظام‌ وظیفه‌ مطرح‌ می‌شود و جوانی‌ كه‌ حداقل‌ تا سن‌ بیست‌ و چهار، پنج‌ سالگی‌ به‌ پدر و مادر تحمیل‌ بوده‌، ناچار است‌ دو سال‌ دیگر نیز همچنان‌ خود را سر بار ببیند. این‌، در حالی‌ است‌ كه‌ می‌دانیم‌ در طبقات‌ میانه‌ و پایین‌ اجتماع‌، كم‌تر خانواده‌یی‌ پیدا می‌شود كه‌ درآمدش‌ جوابگوی‌ حداقل‌ معاش‌ باشد، چه‌ رسد به‌ آن‌كه‌ بتواند مشكل‌ نیازهای‌ منطقی‌ فرزند جوانش‌ و بیكاری‌ و بی‌درآمدبودن‌ او را هم‌ تحمل‌ كند.
آمار چه‌ می‌گوید
گفته‌های‌ این‌ دو جوان‌ را یافته‌های‌ آماری‌ هم‌ تایید می‌كند. در یك‌ نظرسنجی‌ كه‌ سازمان‌ ملی‌ جوانان‌ با مراجعه‌ به‌ بیش‌ از ۷۵ هزار جوانان‌ در سطح‌ كشور انجام‌ داده‌، موید آن‌ است‌ كه‌ حداقل‌ ۲۰ درصد جوانان‌ كشور فاقد هر نوع‌ درآمد هستند و ۷۰ درصد آنان‌ كم‌تر از ماهی‌ پنج‌ هزار تومان‌ پول‌ توجیبی‌ می‌گیرند و درآمد ۸۰ درصد جوانان‌ شاغل‌ ایرانی‌، كم‌تر از ۱۰۰ هزار تومان‌ در ماه‌ است‌، كه‌ در مورد متاهل‌ها، چنین‌ درآمدی‌، حتی‌ كفاف‌ پرداخت‌ كرایه‌ یك‌ اتاق‌ اجاره‌یی‌ در محلات‌ متوسط‌ و پایین‌ شهر را نیز نمی‌دهد . برای‌ آن‌ دسته‌یی‌ هم‌ كه‌ مجرد مانده‌اند، به‌ این‌ زودی‌ها مجال‌ ازدواج‌ فراهم‌ نیست‌. زیرا ۷۰ درصد شاغلان‌ جوان‌ دستمزدشان‌ كمتر از ماهی‌ ۵۰ هزار تومان‌ است‌.
اگرچه‌ به‌ گفته‌ دكتر مرتضی‌ میرباقری‌ (رییس‌ پیشین‌ سازمان‌ ملی‌ جوانان‌)، هویت‌های‌ دینی‌ و ملی‌ باعث‌ شده‌ تا جوانان‌ خویشتنداری‌ قابل‌ ستایشی‌ در برابر معضلات‌ از خود نشان‌ دهند، اما این‌هم‌ دروغ‌ نیست‌ كه‌ همه‌روزه‌ شاهد اخبار مرتبط‌ با ناهنجاری‌های‌ رفتاری‌ جوانان‌ در نشریات‌ كشور هستیم‌ و تمام‌ كسانی‌ كه‌ اهل‌ روزنامه‌خوانی‌ هستند، تایید می‌كنند كه‌ هر گاه‌ روزنامه‌یی‌ را باز كرده‌اند، در صفحه‌ حوادث‌ خبرهایی‌ درباره‌ زورگیری‌، سرقت‌، جعل‌، قتل‌، آدم‌ربایی‌ و... جوانان‌ خوانده‌اند، تنشان‌ لرزیده‌ و بی‌اختیار این‌ پرسش‌ بر ذهنشان‌ رسوب‌ كرده‌ كه‌ چرا كسی‌ به‌ فكر جوانان‌ كشور نیست‌ و فكری‌ برای‌ تغییر وضعیت‌ آنان‌ نمی‌كند؟
بدیهی‌ است‌ كه‌ هر تغییری‌ در وضعیت‌ هر كدام‌ از اقشار جامعه‌، نیازمند مطالعه‌ و برنامه‌ریزی‌ همه‌جانبه‌ درباره‌ آن‌ قشر است‌ و هیچ‌ برنامه‌ریزی‌ یا مطالعه‌یی‌، بدون‌ برخورداری‌ از آمارهای‌ دقیق‌ و صحیح‌، امكان‌پذیر نیست‌ . جای‌ خوشحالی‌ است‌ كه‌ سازمان‌ ملی‌ جوانان‌، به‌ عنوان‌ یكی‌ از متولیان‌ امر جوانان‌، با درك‌ شرایط‌ و ضرورت‌ها، مرتبا نسبت‌ به‌ تهیه‌ چنین‌ آماری‌ اقدام‌ كرده‌ و نتایج‌ آمارگیری‌ها را منتشر نیز ساخته‌ است‌. آماری‌ كه‌ توسط‌ سازمان‌ ملی‌ جوانان‌ و بر اساس‌ نظرسنجی‌ از ۷۵ هزار جوان‌ در سطح‌ كشور گرفته‌ شده‌، دلالت‌ داردكه‌ در مقایسه‌ با وضعیت‌ میانگین‌ (كه‌ عدد ۵۳ است‌)، تمایل‌ به‌ اعتیاد جوانان‌۵۲، تمایل‌ به‌ خلافكاری‌ ۱۶۳ و تمایل‌ به‌ طغیانگری‌ ۰۱۳ است‌ و این‌ آمار نگران‌كننده‌ حكم‌ می‌كند مسوولان‌ كشور با توجه‌ به‌ رشد این‌ مولفه‌ها، با برنامه‌ریزی‌هایی‌ كه‌ ضرورتشان‌ اجتناب‌ناپذیراست‌، مانع‌ از گسترش‌ وضعیت‌ فعلی‌ شوند و با برنامه‌ریزی‌های‌ لازم‌ و یافتن‌ راهكارهای‌ مناسب‌، جلوی‌ وقوع‌ بحران‌های‌ احتمالی‌ در آینده‌ را بگیرند.
بیكاری‌ عامل‌ جرم‌ آفرینی‌ است‌یك‌ مشاور، بیكاری‌ را عامل‌ اصلی‌ ارتكاب‌ جرایم‌ مختلف‌ توسط‌ جوانان‌ می‌داند و می‌گوید: نیازهای‌ ارضا نشده‌ مادی‌ و ناامیدی‌ از ارضا این‌گونه‌ نیازها در آینده‌ نزدیك‌،همچنین‌ روحیه‌ ماجراجو و هیجان‌طلب‌ جوانان‌، نقش‌ موثری‌ بر گرایش‌ آنان‌ به‌ جرایم‌ مختلف‌ دارد و چنانچه‌ با واقع‌بینی‌ موقعیت‌ تحصیلی‌ و خانوادگی‌ مجرمان‌ جوان‌ مورد مطالعه‌ قرار گیرد، مشخص می‌شود اغلبشان‌ متعلق‌ به‌ خانواده‌های‌ كم‌درآمد و مبتلا به‌ فقر فرهنگی‌ هستند كه‌ در مقطع‌های‌ مختلف‌ تحصیلی‌، ترك‌ تحصیل‌ كرده‌اند و به‌ علت‌ ناموفق‌ ماندن‌ در یافتن‌ فرصت‌ شغلی‌ مناسب‌، برای‌ برطرف‌ ساختن‌ نیازهای‌ مالی‌ خود مرتكب‌ جرم‌ شده‌اند. این‌ گفته‌ پروانه‌ بنی‌یعقوب‌ را اظهارات‌ سردار سرتیپ‌ مرتضی‌ طلایی‌ هم‌ كه‌ به‌ واسطه‌ طبیعت‌ مسوولیت‌ شغلی‌ خود بیشترین‌ مواجهه‌ را با مجرمان‌ جوان‌ داشته‌، تایید می‌كند. زیرا به‌ اعتقاد وی‌، كارگران‌ كم‌هزینه‌ترین‌ گروه‌ جامعه‌ از نظر نرخ‌ جرایم‌ و آسیب‌های‌ اجتماعی‌ هستند. بنی‌یعقوب‌، در توجیه‌ اظهارات‌ سرتیپ‌ طلایی‌ می‌گوید: تجربه‌ نشان‌ داده‌ كه‌ هر شخصی‌ دارای‌ درآمد مستمر باشد، حتی‌ در صورت‌ پایین‌ بودن‌ میزان‌ درآمدش‌، سعی‌ بر حفظ‌ آن‌ درآمد دارد و چون‌ می‌داند كه‌ ارتكاب‌ جرایم‌ اجتماعی‌ محذوراتی‌ برایش‌ به‌ وجود می‌آورد كه‌ ممكن‌ است‌ بر منافع‌ مادی‌ وی‌ تاثیرگذار باشد، حتی‌الامكان‌ از تعمد در ارتكاب‌ جرم‌ خودداری‌ می‌كند . اگر می‌بینیم‌ میزان‌ وقوع‌ جرم‌ در بین‌ جوانان‌ شاغل‌ بسیار ناچیز و در حد صفر است‌، باید یكی‌ از دلایلش‌ را همین‌ امر دانست‌.
فاصله‌ طبقاتی‌ و فقر مالی‌
بعضی‌ صاحب‌نظران‌ نیز فاصله‌ طبقاتی‌ و فقر مادی‌ را موجب‌ افسردگی‌ جوانان‌، افزایش‌ دغدغه‌های‌ آنان‌ و بروز ناهنجاری‌های‌ اجتماعی‌ توسط‌ جوانان‌ می‌دانند. از جمله‌ هما حكیم‌زاده‌، جامعه‌شناس‌ و محقق‌ مسائل‌ اجتماعی‌ عقیده‌ دارد فقدان‌ امنیت‌ اجتماعی‌، باعث‌ ناامنی‌های‌ اخلاقی‌ می‌شود، یا آن‌را در جامعه‌ رشد می‌دهد. به‌ گفته‌ این‌ جامعه‌شناس‌، فاصله‌ طبقاتی‌ و فقر مالی‌ جامعه‌ جزو دلایل‌ عمده‌ بروز تنش‌ در جوانان‌ است‌. در همین‌ رابطه‌، یك‌ روزنامه‌نگار می‌گوید: جوانی‌ كه‌ از حداقل‌ امكانات‌ زندگی‌ محروم‌ است‌ و حتی‌ امكان‌ تغذیه‌یی‌ مناسب‌ را ندارد، وقتی‌ می‌بیند كه‌ جوان‌ دیگری‌ در سن‌ و سال‌ خودش‌، بر اتومبیل‌ مدل‌ بالا سوار می‌شود، لباس‌های‌ گران‌قیمت‌ می‌پوشد، تلفن‌ همراه‌ و هزار جور امكانات‌ مادی‌ دیگر دارد، خواه‌ ناخواه‌ به‌ مقایسه‌ خود با او می‌پردازد و چنین‌ مقایسه‌یی‌ زمینه‌ساز دو واكنش‌ متفاوت‌ می‌شود. مریم‌ شاهسمندی‌، با بیان‌ این‌ نكته‌ می‌افزاید: نتیجه‌ طبیعی‌ مقایسه‌یی‌ كه‌ بعضی‌ جوانان‌ بین‌ خود و همتایانشان‌ انجام‌ می‌دهند این‌ است‌ كه‌ یا با نوعی‌ بدبینی‌، به‌ دامن‌ افسردگی‌ می‌غلتند و این‌ تصور برایشان‌ پیش‌ می‌آید كه‌ هرگز نخواهند توانست‌ به‌ سطح‌ شخا یا اشخاص‌ مورد نظرشان‌ برسند . لذا انگیزه‌ هر نوع‌ تلاش‌ و كوشش‌ را از دست‌ می‌دهند و یا به‌ دلیل‌ آنكه‌ از راه‌های‌ مشروع‌ و سالم‌ قادر به‌ تامین‌ نیازشان‌ نیستند، به‌ سوی‌ حرفه‌های‌ كثیف‌ یا جرایم‌ اجتماعی‌ متمایل‌ می‌شوند.
هنوز جای‌ امید هست‌
برشمردن‌ دشواری‌های‌ روزگار جوانی‌، به‌ معنای‌ تخطئه‌ تلاش‌هایی‌ نیست‌ كه‌ از سوی‌ مسوولان‌ كشوری‌ برای‌ رفع‌ تنگناهای‌ جوانان‌ انجام‌ می‌شود و خوشبختانه‌ تلاش‌هایی‌ در جریان‌ است‌ كه‌ انتظار می‌رود با تداوم‌ آنها و همچنین‌ اعتنا به‌ راهكارهای‌ دیگری‌ كه‌ وجود دارد، این‌ مشكلات‌ حل‌ و فصل‌ شود. از جمله‌ راهكارها، كه‌ برخی‌ از آنها به‌ جریان‌ نیز افتاده‌، می‌توان‌ به‌ ایجاد فرصت‌های‌ اشتغال‌ توسط‌ دولت‌، تاسیس‌ دانشگاه‌های‌ مجازی‌، كاهش‌ مدت‌ خدمت‌ سربازی‌ و... اشاره‌ كرد.
منبع : روزنامه اعتماد