چهارشنبه, ۲ خرداد, ۱۴۰۳ / 22 May, 2024
مجله ویستا


آشنایی با بنیاد ایران شناسی


آشنایی با بنیاد ایران شناسی
فرزانه فرهیخته آقای دکتر حسن حبیبی از سیاستمداران برجسته و خوشنام ایران زمین است که به مدت بیش از دو دهه در عرصه های برجسته و طراز اول علمی، فرهنگی، سیاسی و مدیریتی ایران در بالاترین سطوح حضور داشته است. سوابق مبارزاتی ایشان در سالهای قبل از انقلاب در خارج از کشور و شکل دهی مبارزات دانشجویی شاخه آمریکا و اروپا به گواه آگاهان بی نیاز از هر توضیحی است.
قدرت مدیریتی این چهره شاخص، با طمانینه و آرامشی که همگان از دیر باز، از او سراغ دارند، معروف خاص و عام است. ایشان در طول سه دوره ای که به عنوان معاون اول رئیس جمهور به مدیریت و تنظیم امور مختلف کشور اشتغال داشت، با آرمشی مثال زدنی، توانست نقشی ویژه در هدایت و جریان امور اساسی و بنیادین کشور ایفا کند. در یک کلام می توان از دکتر حسن حبیبی با عنوان یکی از بی حاشیه ترین رجال سیاسی ایران در چند دهه اخیر یاد کرد که به چیزی جز انجام وظیفه و خدمت و بسامان کردن امور نیندیشیده است.
چندی پیش که عارضه ای جسمی برای این چهره ارزشمند حادث شد، بسیاری از چهره های فکری و فرهنگی کشور در اندوه این ناراحتی همواره پیگیر سلامتی و شفای عاجل ایشان بودند که به لطف خداوند حاصل شد و ایشان سلامتی خود را به تدریج بازیافتند که جای شکر دارد.
گفتگویی که در زیر می آید، در واقع از اولین گفتگوهای رسمی آقای دکتر حسن حبیبی است که به جهت آشنایی بیشتر با بنیاد ایرانشناسی انجام گرفته است . لازم به اشاره است که بنیاد ایرانشناسی از تاسیسات و خدمات گرانسنگی است که دکتر حسن حبیبی بعد از فراغت از کارهای سیاسی آغاز نموده و به انجام رسانده اند و اکنون در مرحله بهره برداری و ارائه تحقیقات بنیادی و ارزنده در قلمرو ایران و ایرانشناسی است.
با شادمانی از سلامتی این چهره ارزشمند، این گفتگو را به حضور خوانندگان گرامی تقدیم می نماییم.
□□□
به عنوان اولین سؤال، بفرمایید که بنیاد ایران‌شناسی، در موقعیت فعلی چه وضعیتی دارد؟ بجاست که دربارة بنیاد توضیحاتی کلی نیز بیان بفرمایید.
بنیاد ایران‌شناسی، چندسال پیش تاسیس شده است و قصد و هدف آن شناسایی هرچه بیشتر ایران از جهت‌های مختلف است. در نتیجه بنا دارد، به یک رشته تحقیق دست بزند که اصولاً باید بین رشته‌ای باشد و تنها یک رشتة تاریخ یا جغرافی در آن لحاظ نمی‌شود بلکه رشته‌های مختلف تمدنی و فرهنگی و تاریخی و جغرافیایی و مردم‌شناسی و نظایر آن در آن مورد مطالعه قرار می‌گیرد و تحقیقات، از این جهت جامع‌الاطراف است.بنیاد، کار خودش را شروع کرده و تحقیقاتش آرام آرام به نتیجه می‌رسد.
▪ فـکر مـی‌کنید در این نوع از تـحقیقات و کلا? علوم انسانی چه مشکلاتی وجود دارد؟
یکی از مشکلاتی که در علوم انسانی، بخصوص علوم انسانی ایران وجود دارد، نبود تحقیق و پژوهشگر نیست بلکه پژوهشگران قابلی داریم ولی این تحقیقات همچنان در حالت گزارش و نوشته‌هایی که در بایگانی‌ها می‌ماند، باقی است و هیچ‌گاه این نوع تحقیقات و پژوهش‌ها به مرحلة انتشار نمی‌رسد تا فایده‌اش عام باشد. البته از زمانی که رایانه وارد کار شده قسمتی از این تحقیق‌ها به صورت صفحه‌های فشرده یا سی.دی دربیاید، ولی در هر حال، استفادة عمومی و مکتوب از آنها نمی‌شود. این مشکل یا نقصی است که در علوم انسانی ایران در علوم اجتماعی‌اش وجود داشته و کم و بیش وجود دارد.
▪ بنیاد ایران شناسی در این باره چه روشی در پیش گرفته است؟
ما در بنیاد ایران‌شناسی کوشش می‌کنیم تحقیقات‌مان زود به نتیجه برسد و این تحقیقات منتشر شود. خوشبختانه چند رشته از این تحقیقات در مرحلة نتیجه‌گیری یا انتشار است. اولین نمونه از این نوع تحقیقات، در شرف انتشار است. یکی از آنها وصف خلیج‌فارس در نقشه‌های تاریخی است که مورد استقبال هم قرار گرفت. موارد دیگری هم هست که در آستانه انتشار است، مثل تقسیمات کشوری ایران در صدسال اخیر و تغییراتی که در تقسیمات کشوری رخ داده و نام و نشان روستاها و بخش‌های ایران گردآوری شده است و در چندین مجلد منتشر خواهد شد. جلد اول دربارة آذربایجان شرقی و غربی و اردبیل و اصفهان است.
در این زمینه کتابهای دیگری هم در دست داریم، از جمله تحقیق دربارة امامزاده‌های تهران و شمیرانات و شهرری، تاریخچه و معماری و نحوة برگزاری مراسم‌ها از جمله مسائل مورد تحقیق است. هم‌چنین تحقیق در مساجد تهران و اطراف تهران که جلد دوم هم دارد و نیز موارد و کتابهای دیگر که منتشر خواهد شد. این خلاصه‌ای از کارهای بنیاد ایران‌شناسی است.
▪ آقای دکتر! ظاهراً تعمد داشته‌اید که معماری ساختمان بنیاد سنتی باشد، درست است؟
بله. سعی کرده‌ایم از معماری ایرانی استفاده شود و یک نوع تقابل عملاً با معماری غربی دارد که در ایران رواج پیدا کرده است، بدون این که تسهیلات و مزایای ساختمان غربی را داشته باشد و بدون اینکه بهره‌ای از مزایای معماری ایرانی داشته باشد.
▪ کمی هم دربارة اشعاری که به گونة کتیبه در نماهای بیرونی ساختمان کار شده است، سخن بگویید!
ما سعی کردیم در ساختمان، موزه‌ای از چندکار داشته باشیم که در معماری ایرانی هست. مثل در و پنجره‌ها که سعی شده، ایرانی خالص باشد. دیگری استفاده از کاشی است که در معماری قدیم رسم بوده و به زینت ساختمان بسیار افزوده است و علاوه بر کاشی، خط هم جزء لاینفک کاشیکاری در این اماکن هست، مثل مساجد و ساختمانهای تاریخی ایران که استفاده کردیم. حدود ۱۰ تا ۱۴ خوشنویس معاصر ایرانی در اینجا حضور دارند. یعنی هر قسمتی از خط‌‌ها، متعلق به یکی از خوشنویسان ماست. بنابراین، از این جهت یک گنجینه است و نمونه‌ای است که از خطوط مختلف در اینجا جمع شده است. این کار، در هیچ جای دیگر انجام نشده است. در گذشته هم، مساجد و امارات ما را، یک یا دو خوشنویس نوشته‌اند. بهترین، یا جزء بهترین خوشنویسی‌ها، خوشنویسی‌های مسجد سپهسالار است که بیش از دو نفر نیست و خوشنویس اصلی آن میرزا غلامرضاست ولی این که در یک محل همه خوشنویس‌های معاصر شده باشند، کمتر جایی ممکن است شما چنین وضعی را ببینید. به هرحال، در اینجا قسمت‌هایی است که برخی از افتخارات ایران را نشان می‌دهد. هم چنین کوشش شده است که این نوشته‌ها از شاعران متعدد باشد؛ شاعران ایرانی مشهود که به تعداد ۱۵ نفر در این نوشته‌ها حضور دارند و هرکدام هنرنمایی می‌کنند.
▪ همچنان که فرمودید، بنیاد حالت موزه هم دارد. با توجه به این که در حوالی روز جهانی موزه هستیم، بسیار بجاست که شما دربارة وضعیت موزه در ایران نیز مطالبی را بیان فرمایید.
باید بگویم که موزه در ایران مورد توجه است. بنیاد ایران‌شناسی در حقیقت موزة دیگری را در خود جا داده است و آن موزة بنیاد امیرکبیر است. این علاوه بر قسمت موزه‌ای خود بنیاد است که در آیندة نزدیک در قسمتی که فعلاً آن را «گلگشت ایران» نامگذاری کرده‌ایم، به نمایش گذاشته خواهد شد. البته گلگشت ایران قصد دارد که همه ایران را به صورتی ریز نشان دهد: ریز به معنای کوچک. بنابراین، ایرانی کوچک، در قسمت‌های مختلف تاریخی، طبیعت و فرهنگ و هنر و تمدن نشان داده خواهد شد.
▪ اما موزة بنیاد امیرکبیر، در نهایت از دو قسمت کتابخانه و اشیاء موزه‌ای متفرق تشکیل شده است.
در مورد نفس موزه باید بگویم: به نظر من، ایران و مردم ایران به گردآوری آثار هنری علاقمند هستند، هر کسی در حد خودش. به نظر می‌رسد برخی امکانات مالی این کار را دارند ولی برخی دیگر فقط ذوق این کار را دارند. این هر دو گروه، تا امروز توانسته‌اند اشیایی را جمع‌آوری کنند. موضوع کتاب نیز به همین صورت است و کتابخانه‌های متعددی در خانه‌ها و خانواده‌های ایرانی وجود داشته و دارد. اما ممکن است این علاقه‌ها، از نسلی به نسل دیگر شدت و ضعف پیدا کند و نتیجة این زحمات، بعد از چند سال تقریباً از بین برود.
راهکار این است که دولت و هم‌چنین خود مردم کوشش کنند که چنین اشیایی را در زمان حیات خودشان به صورت متمرکز جمع‌آوری کنند.
▪ برای این منظور، حضرتعالی چه راهی را پیشنهاد می‌کنید؟
این کار، دو راه دارد. یکی این است که نظام هر کشور، و در بحث ما ایران، تدبیری بیندیشد که این آثار را به هرترتیبی که بشود، جمع‌آوری کند، یا به صورت هدیه از طرف گردآورندگانش و یا خرید از آنها. پیش‌بینی این کار در قانون برنامه چهارم شده است ولی تا آنجا که من اطلاع دارم، چندان مورد اجراء قرار نگرفته است. در آن قانون گفته شده است که دولت و شهرداریها، می‌توانند این اشیاء را به عنوان هدیه بپذیرند و یا محلی فراهم کنند و آن اشیاء را به نحوی خریداری کنند تا بماند. نمونه‌ای از این کار، بنیاد امیرکبیر است که این کار را انجام داده است و اشیاء گوناگونی در اینجا گردآوری شده است. هیچ‌یک از این اشیاء ارزش مالی بسیار بالا ندارد بلکه نمونه‌هایی است از زندگی مردم ایران و برخی از ملل که برخی از اشیاء آنها در اینجا حضور دارد. در بخش ایران، شما چند سال دیگر سماورهایی را که از صد سال پیش در تهران و شهرهای دیگر بوده، نخواهید دید. بنابراین لازم است جایی باشد که فرزندان ما بدانند که پدرانشان در گذشته چگونه زندگی می‌کردند. سماور و چراغ خوراک‌پزی، موارد ریز این مسئله است. یا استکان و نعلبکی‌های گذشته و دیگر اشیایی که امروز دیگر وجود ندارد. مثلاً درهای خانه‌های قدیمی، امروز قابل استفاده نیست ولی در توضیح معماری ایرانی، باید نمونه‌هایی از آنها باشد تا بتوان از مردم عادی گرفته تا دانشجویان و دیگران آنها را توضیح داد.
بنیاد امیرکبیر، چنین هدفی را پی‌گیری می‌کند و اساسنامه‌اش هم به گونه‌ای است که دیگران هم، صرفنظر از چیزهایی که الان در بنیاد هست، دیگران می‌توانند به صورت هدیه کردن اشیاء‌شان حضور پیدا کنند و اگر تعدادش زیاد باشد، به نام خودشان خواهد بود و حتی می‌توانند به امانت بگذارند و نیز می‌توانند به صورت کامل واگذار کنند. در عین حال، در اساسنامه این مسئله نیز پیش‌بینی شده است که اگر روزی سازمان فعلی بنیاد به‌هم بخورد، همة اشیاء و وسایلی که گردآوری شده است، باید به آستان قدس رضوی منتقل شود که از بیش از هشتصد سال قبل، اشیاء قدیمی را نگهداری کرده و نگذاشته است که از میان برود. درنتیجه، از این جهت هم اطمینانی هم برای مؤسسان اولیه وجود دارد که نتیجه زحماتشان از میان نرود و هم دیگر اشخاص که بعدها می‌توانند به این مؤسسه بپیوندند؛ یا به صورت اهداء و یا به صورت این‌که آنها را جزو اموال اینجا بکنند و به طور امانت چند سال در اینجا بگذارند و بعدها، هرکجا که خواستند ببرند.
▪ کتابهای کتابخانه به چه صورت است و تعدادشان چقدر است؟
تعداد کتابهای کتابخانه بنیاد، ۲۰هزار جلد است. قسمت عمدة این تعداد مربوط به تأسیس اولیه است ولی بسیاری از مؤسسات دولتی و ناشران خصوصی هم کتابهای خودشان را به اینجا هدیه کرده‌اند که حدود ۴هزار تاست و رو به توسعه هم هست. کتابخانه دارای بخش‌ها و مواد و موضوعات متعدد است و برای دانشجویان قابل استفاده است و از حسن‌اتفاق، مرکز بنیاد، نزدیک کوی دانشگاه تهران است و خود به خود می‌تواند به مسئله تحقیق و مطالعه کمک کند.
در مورد کتابها و کتابخانه‌ها، فکر می‌کنم کسانی که کتاب جمع کرده‌اند، اگر می‌بینند که بعد از خودشان امکان استفاده از آنها وجود ندارد، خصوصاً که مجموعه‌های خصوصی برای مردم کمتر قابل استفاده است، اگر استفادة عموم موردنظرشان باشد، بهتر است که آنها را به دولت بسپارند، تا به مجموعه‌دارانی که چنین ابتکاری را کرده‌اند، واگذار کنند. اگر این کار بشود، ما در آیندة نزدیک امکانات فراوانی، از لحاظ کتاب و کتابخانه و اشیاء موزه‌ای خواهیم داشت. اشیاء موزه‌ای، به معنای اشیاء قیمتی نیست. چیزی که فرهنگ و تمدن را نشان می‌دهد، اشیاء موزه‌ای است.
منبع : روزنامه اطلاعات