شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

عدل خداوند


عدل خداوند
گفت منصور خلیفه کای فلان
چون نگوئی شکر ایزد این زمان؟!
تا خلیفه گشته ام من بر شما
حق تعالی کرد طاعون را فنا
ابتدا پاسخ نگفتش آن عرب
همچنان پیچید در خود از تعب
با شگفتی کرد اندر او نگاه
پاسخش را زین نمط می جست راه
با تامل پس لب از لب باز کرد
این چنین با او سخن آغاز کرد
گفت: آری، گفته ات باشد درست
لیک بشنو این سخن از من نخست
عدل حق را گر تو داری اعتقاد
از چه این اندیشه ات در سر فتاد
حق تعالی بیش از آن عادل بود
دو بلا در یک زمان نازل کند
زین سخن شرمنده پس منصور شد
سر فرو افکند و از وی دور شد

از لطایف الطوایف
مولانا فخر الدین علی صفی
نویسنده : استاد خسرو شهابی
منبع : روزنامه مردم‌سالاری