سه شنبه, ۲۲ آبان, ۱۴۰۳ / 12 November, 2024
مجله ویستا

اروپای مسلمان!


اروپای مسلمان!
دو سال پیش برنارد لوئیس هشدار داد که اروپا تا پایان همین قرن مسلمان شده و بخشی از غرب عربی یا مغرب خواهد شد.
این روزها همین هشدار به غرب در کتاب هایی چون «وقتی اروپا خواب بود» و «تهدیدهای درون اروپا» مطرح می شود. استدلالی که در پس این هشدارها وجود دارد، این است که اروپای انعطاف ناپذیر نمی تواند شغلی برای مهاجران فراهم کند و نمی تواند با تندروهای متعصب روبه رو شود. اروپای سکولار نمی تواند با مذهب روبه رو شود. در بعضی شهرهای اروپا، مردم بیش از آنکه به کلیسا بروند به مسجد می روند.در جریان جنگ سرد، آمریکا دوستان اروپایی اش را به خاطر دست کم گرفتن تهدید شوروی سرزنش می کرد و می گفت که چرا اروپایی ها به اندازه کافی برای دفاع از خود در برابر این تهدید، هزینه نمی کنند. این روزها آمریکا درباره مسلمان شدن اروپا به این قاره هشدار می دهد.
دو اتفاق، زنگ خطر را در این مورد برای اروپا و آمریکا به صدا درآورد. اولین آن، اواخر سال گذشته روی داد؛ وقتی مسلمانان در چند منطقه حومه و مهاجرنشین فرانسه به اعتراض هایی دست زدند که خشونت های غیرقابل کنترلی را دامن زد. این نشانه ای جدی بود از ناکامی اروپا در فراهم کردن شرایط مطلوب اقتصادی برای تازه واردهای این قاره. اتفاق دوم، اندکی بعد روی داد و چاپ کاریکاتورهای اهانت آمیز به حضرت محمد(ص) در دانمارک، موج اعتراض های شدیدی را در سراسر جهان موجب شد. بعضی آمریکایی ها این اتفاق را ناتوانی یک قاره سکولار در درک عمق اعتقادات مردم دیگر خواندند و آن را نشانه ای خطرناک از مسلمان شدن اروپا دانستند.
در نقاطی از اروپا مسلمانان به چپ های مخالف حکومت نزدیک شده اند و حامیانی در میان آنها یافته اند. جنبش توقف جنگ در انگلیس که تجمعات اعتراضی زیادی علیه جنگ عراق سازمان دهی می کرد طرفدارانی، هم از اعضای اخوان المسلمین و هم سوسیالیست های سکولار دارد. طارق رمضان از رهبران مسلمان مقیم سوئیس که در دانشگاه آکسفورد درس خوانده، به دلیل رویکرد تلفیقی اش در وفاداری به اسلام و مخالفت با کاپیتالیسم جهانی، طرفداران زیادی در اروپا دارد.
وضعیت مسلمانان در هر یک از کشورهای اروپایی دچار تناقض آشکار است. حکومت سکولار فرانسه برای مساجد این کشور به عنوان نمایندگان اسلام در فرانسه، موقعیت و جایگاه ویژه ای قائل است، اما مسلمانان فرانسه بیشتر ترجیح می دهند در مراسم مذهبی فردی شرکت کنند.در آلمان اکثریت قابل توجه مسلمانان این کشور اصلیت ترک دارند. ترک های آلمان می گویند که از کشور میزبان رضایت دارند اما تمایلات مذهبی آنها روزبه روز بیشتر می شود. نظرسنجی ها نشان می دهد ۸۳درصد از ترک های آلمان «خیلی» یا «به شدت» مذهبی هستند و شمار کسانی که معتقدند زنان باید حجاب داشته باشند روبه افزایش گذاشته است. مقامات مسئول در انگلیس می گویند همه تلاش خود را به کار می گیرند تا ۲میلیون مسلمان این کشور در شرایط بهتری زندگی کنند، اما شاخص های اقتصادی نشان می دهد که مسلمانان در پایین ترین طبقه اقتصادی و اجتماعی انگلیس هستند.
در میان همه این تناقضات و سردرگمی ها، روند و رویکرد روشنی در میان مسلمانان اروپا به چشم می خورد و آن، این است که اسلام رفته رفته به عنوان نماد هویت، اهمیت بیشتری پیدا می کند. نزدیک به یک سوم دانش آموزان فرانسوی مسلمان، مذهب خود را به جای پاسپورت یا رنگ پوستشان به عنوان وجه تمایز خود می شناسند. مسلمانان جوان انگلیسی ،اسلام را خانه حقیقی خود می دانند نه انگلیس یا شهری که در آن زندگی می کنند.
دست کم در کوتاه مدت و طی سال های آینده، شانس اینکه اروپایی ها و آمریکایی ها زبان مشترکی درباره وضعیت مسلمانان و خود اسلام بیابند، بسیار کم است. بسیاری از اروپایی ها سیاست خارجی آمریکا را به ویژه در عراق، باعث تندشدن همشهریان مسلمان خود می دانند و می گویند اگر مسلمانان اروپا ضدغربی شده اند، دلیل آن اقدامات نادرست دولت بوش است.اما آمریکایی ها عملکرد نادرست رهبران اروپا در فراهم کردن شرایط اقتصادی و اجتماعی مطلوب برای مهمانان مسلمان شان را دلیل ضدغربی شدن مسلمانان اروپا می دانند. آمریکایی ها با اشاره به جمعیت مسلمان کشور خودشان که بین ۳ تا ۷میلیون نفر تخمین زده می شود، ادعا می کنند که این مسلمانان هیچ مشکلی با سیاست های آمریکا ندارند.
واشنگتن، ملی گرایی اروپایی را دلیل ضدیت مسلمانان اروپا با غرب می داند و معتقد است آمریکای مذهبی میزبان بهتری برای مسلمانان است.اما نظرسنجی های اخیر در آمریکا این ادعا را رد می کند؛ شمار آمریکایی هایی که نسبت به اسلام دیدگاه منفی دارند افزایش یافته و سازمان های مسلمان در آمریکا هر روز گزارش های بیشتری درباره تبعیض علیه مسلمانان منتشر می کنند.
آمریکایی ها همچنین توجه جدی به اصل آزادی بیان و دیگر آزادی های فردی را دلیل شرایط متفاوت مسلمانان در این کشور با کشورهای اروپایی می دانند. اما در آمریکا بعضی موضوعات، خط قرمزی جدی دارد که تخطی از آن نابخشودنی است. در انگلیس اعضای جنبش حزب التحریر که از جنبش های غیرنظامی اسلامگراست بارها در تلویزیون در رد اصول لیبرال دموکراسی و عدالت سکولار سخن گفته اند. چنین اتفاقی در آمریکا هیچگاه روی نخواهد داد. همچنین در آمریکا هیچ کس نمی تواند درباره برتری قوانین شریعت اسلامی بر قوانین ملی استدلال کند. مسلمانان اروپا بیش از آن که به دنبال ایدئولوژی باشند در فکر سیاست هستند و در این عرصه فعالیت می کنند. در بلژیک مسلمانان یک چهارم کرسی های دولت محلی بروکسل را در اختیار دارند. در شهرداری های انگلیس و هلند حتی بعضی چهره های تندروی مسلمان مشغول به کار هستند. شعار بعضی مسلمانانی که اخیراً در انتخابات محلی در شرق انگلیس با بعضی اقلیت های دیگر هم پیمان شده بودند این بود که، برای دفاع از حق برابری مسلمانان باید حتی با دیگر اقلیت ها در مبارزه با تبعیض نژادی متحد شد.
اما در سال های اخیر محور وفاق بعضی از این گروه های مسلمان در اروپا، مخالفت با آمریکا و سیاست های این کشور بوده است. در اروپا دو رویکرد در قبال مسلمانان از سوی سیاستمداران این قاره وجود دارد. یکی رویکرد سختگیرانه فرانسوی است که دانش آموزان و دانشجویان مسلمان را از داشتن حجاب در مدارس و دانشگاه های دولتی منع می کند و دیگری رویکردی همراه با مدارا و با گرایش چند فرهنگی در انگلیس و هلند. بحث در باره ورود ترکیه با جمعیت ۷۰ میلیونی مسلمان آن به اتحادیه اروپا از محورهای اصلی این جریان است که می تواند مستقیماً به ایجاد «اروپای عربی» منجر شود.
همان طور که گفته شد آمار دقیقی از تعداد مسلمانان اروپا وجود ندارد اما شمار آنها به بالای ۲۰ میلیون نفر نمی رسد. این رقم ۴ درصد ساکنان اروپا را شامل می شود. با ورود ترکیه به اتحادیه اروپا این رقم به ۱۷ درصد افزایش می یابد. این همان موضوعی است که اروپایی ها به شدت با آن مخالفند اما واشنگتن از آن حمایت می کند.
مسلمانان اروپا یک دست نیستند. مسلمانان انگلیس از جنوب آسیا آمده اند و مسلمانان فرانسه مهاجرانی از شمال آفریقا هستند. مسلمانان آلمان را هم بیشتر ترک ها تشکیل می دهند. اما شرایط اجتماعی و اقتصادی و به ویژه اشتغال، پاشنه آشیل اروپا در برابر مسلمانان است. در آمریکا یافتن شغل برای یک تازه وارد آسان است، اما برخورداری از خدمات رفاهی کار دشواری است. در اروپا این وضعیت برعکس است. بنابر این رهبران اروپا به جای پرداختن به موضوع حجاب و منع آن برای مقابله با مسلمانان باید شرایط اقتصادی و اشتغال آنها را سامان دهند.مسلمانان در اروپا رفته رفته عرصه سیاست را در این قاره تغییر می دهند و رابطه اروپا را با دنیای خارج متحول می کنند. ممکن است در این روند، خود مسلمانان هم تغییر کنند، اما بدون شک تغییری که ایجاد می کنند عمیق تر است.
برنارد لوئیس
ترجمه: نیلوفر قدیری
منبع : نوگرا