چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا

راهنمایی و مشاوره یک جریان یادگیری است


راهنمایی و مشاوره یک جریان یادگیری است
راهنمایی بخش تفکیک ناپذیری از نظام تعلیم و تربیت محسوب می‌شود. هدف تربیت شکوفا کردن و به فعلیت رساندن همه استعدادهای انسان است و شکوفا کردن و به فعلیت رساندن استعدادها، مستلزم شناسایی و پی بردن به کم و کیف آنهاست. کودکی که پا به مدرسه می‌گذارد با مشکلات متعددی در زمینه‌های عاطفی، خانوادگی، تحصیلی و اجتماعی مواجه است، که اگر در وهلهِ نخست برای پیشگیری و درمان آن اقدامهای جدی صورت نگیرد، ممکن است عواقب وخیمی به دنبال داشته باشد و سلامت روانی وی مختل شود.‌
تعلیم و تربیت زمانی با موفقیت و صحیح عملی خواهد شد که دانش‌آموزان اولاً مشکلات عاطفی که مانع یادگیری است، نداشته باشند و ثانیاً محتوای آموزشی با توجه به اختلافات فردی، تدوین و ارائه شود. بنابر این بر هر معلم لازم است که در مرحلهِ نخست اقدام به شناسایی دانش‌آموزانی کند که هرکدام به نوعی با مسائل و مشکلات اجتماعی و عاطفی روبرو هستند.
مرحلهِ دوم شناسایی هریک از دانش‌آموزان از لحاظ استعدادها و تفاوت‌های میان آنهاست. از آنجا که هر فرد شخصیت ویژه و بی‌همتایی دارد، نباید تمام دانش‌آموزان یک کلاس درس را به یک درجه از توانایی‌ها و میزان هوشمندی در نظر گرفت. راهنمایی تاکید دارد که تفاوت‌های فردی دانش‌آموزان در جریان تعلیم و تربیت لحاظ و برنامه‌های آموزشی براساس نیازهای فردی و اجتماعی تدوین و ارائه شوند.
آموزش ابتدایی که پایه و اساس سازندگی بنیادی جامعه است، دورهِ ایجاد رفتارهای پسندیده و پیشگیری از مشکلات آینده نامیده می‌شود و هر اقدام پیشگیرانه، نتایج ارزنده‌ای در رفتار دانش‌آموز در جهت نیل به خودکفایی کشور خواهد داشت.‌
پژوهش‌های بیشماری نشان داده‌اند که بسیاری از مشکلات و اختلالات روانی - عاطفی، ریشه‌های اجتماعی دارند. سازمان بهداشت جهانی (۱۹۹۹) اعلام کرده است که تقریباً، ۱۰ تا ۲۰درصد کودکان در مدرسه دارای گرفتاری‌های عاطفی و روانی هستند و ریشه این نوع مشکلات را باید در خانواده جستجو کرد. با توجه به اینکه کودکان از خانواده‌های متفاوت پا به مدرسه می‌گذارند، دارای مشکلات گوناگونی هستند. ارزیابی کودکان در محیط مدرسه از اهمیت خاصی برخوردار است. در این رابطه، معلمان با عدهِ بسیاری سر و کار دارند و از نزدیک با مشکلات رفتاری آنان در تماسند. بنابر این فرصت مشاهدهِ رفتار آن‌ها را نیز دارند. معلمان با کمک مشاور مدرسه می‌توانند با تشخیص مشکلات رفتاری و عاطفی دانش‌آموزان، میان کودکان دارای مشکل و کودکان عادی تمایز قایل شوند. بنابر این در هر آموزشگاه وجود افراد متخصص در مشاوره و راهنمایی ضروری به نظر می‌رسد. پس باید حداقل یک یا دو مشاور در هر آموزشگاه باشند که در چنین مواردی به راهنمایی و مشاوره دانش‌آموزان بپردازند.‌
● راهنمایی در مدارس‌
برای آنکه هدف‌های راهنمایی در مدارس روشن شود، بهتر است بدانیم که راهنمایی در دبستان، مدارس راهنمایی و دبیرستان‌ها، شامل چه موضوعاتی می‌شود؟ اگر راهنمایی را جریان پیوسته‌ای از کمک به دانش‌آموز بدانیم، باید این کمک از مقطع ابتدایی آغاز شود و تا پایان تحصیلات دانشگاهی ادامه داشته باشد و مسائل و مشکلات دانش‌آموزان در هر دورهِ تحصیلی توسط گروه راهنمایی و مشاوره مورد بررسی و تحقیق قرار گیرد. در مدارس ابتدایی مسائل و مشکلات دانش‌آموزان متنوع‌تر از سطوح دیگر آموزشی است. در این دوره مساله امنیت روانی و ثبات عاطفی کودکان و دانش‌آموزان از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است. اگر یک کلاس ابتدایی را با ۳۰ دانش آموز در نظر بگیریم، متوجه می‌شویم که هیچ یک از این دانش‌آموزان چه از لحاظ خصوصیات بدنی، روانی و اجتماعی با هم برابر نیستند. بنابر این، هر دانش‌آموز شخصیت ویژه‌ای دارد که دیگران ندارند. رشد شخصیت صرف‌نظر از عوامل ارثی به محیط خانواده و به دنبال آن به محیط اجتماعی وسیعتر، یعنی مدرسه ارتباط دارد و از این محیط‌ها تاثیر می‌پذیرد. محیط‌های یاد شده می‌تواند در سازگاری و یا ناسازگاری فردی و اجتماعی کودکان مؤثر باشد. رشد شخصیت سالم و متعادل و شکوفایی استعدادهای کودکان در سایه راحتی جسم و امنیت روان و ثبات عاطفی آنان امکان‌پذیر است. بی‌ثباتی عاطفی، دوگانگی احساس و تعارضات روانی، از موانع مهم در فرایند رشد شخصیت و سازگاری فردی و اجتماعی است. کودکانی که دچار تعارض و نبود امنیت روانی هستند، به ناچار بخش قابل توجهی از نیروی فکری خود را صرف حل مسائل خواهند کرد که آنان را اشغال کرده است. بالطبع در این شرایط دقت و توجه مطلوب و مشارکت در فعالیت‌های اموزشی کلاس بسیار اندک خواهد بود. نبود امنیت روانی در کودکان و دانش‌آموزان نه تنها بر چگونگی رشد شخصیت اثر می‌گذارد و عمدتاً موجب بروز و ظهور بسیاری از رفتارهای نامطلوب نظیر گوشه‌گیری و خیال‌پردازی، افسردگی، بی‌قراری، عصبانیت و پرخاشگری و غیره می‌شود، بلکه بیشترین تاثیر را بر شکوفایی هوش و تفکر و پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان خواهد داشت.‌
شیوه‌های رفتار کارکنان مدرسه با دانش‌آموزان نقش بسزایی در سلامت روانی آنان دارد و هرگونه اختلال در روابط، کودکان و نوجوانان را با مشکلات فراوان مواجه می‌سازد. در این میان نقش معلم، بویژه در مدارس ابتدایی اهمیت بیشتری دارد. معلمان و مدیران علاقه‌مند و آگاه، با دانش‌آموزان ارتباط حسنه برقرار می‌کنند، ترس و وحشت آنان را کاهش می‌دهند، ابتدا به موارد مثبت توجه می‌کنند و در جهت رفع نقص‌ها می‌کوشند و برای کمک به دانش‌آموزان با سایر همکاران مشارکت جدی به عمل می‌آورند. ارائه و بهره‌گیری از خدمات راهنمایی و مشاوره در مدارس چنین وضعیتی را آسان و ممکن می‌کند.‌
راهنمایی و مشاوره بهترین نوع تعاون و همکاری در سطح مدارس است. هدف این تعاون و همکاری حل مشکلات و آسیب‌های اجتماعی، خانوادگی، تحصیلی و... است. شناسایی مشکلات دانش‌آموزان با همکاری والدین و اولیای مدرسه با عوامل راهنمایی در مدرسه صورت می‌پذیرد و مشاور نقش اساسی‌را در این رابطه ایفا می‌نماید.‌
نقش معلم در راهنمایی و هدایت دانش‌آموزان به حدی مهم است که موفقیت یا شکست برنامهِ راهنمایی در مدرسه را تا حدود زیادی مرهون همکاری و فعالیت معلمان دانسته‌اند. معلم با شاگردان همه روزه تماس مستقیم دارد و منبع بسیار ارزشمندی در شناخت دانش‌آموزان محسوب می‌شود.
معلم همچنین می‌تواند در شناسایی دانش‌آموزانی که به کمک‌های خاص نیاز دارند گام‌های مهمی بردارد وآنها را به مشاور معرفی کند.
معلم مقام رسمی مدرسه است که از لحاظ تاریخی ارشدیت وی در مدرسه محرز است. معلم می‌تواند نقش تسهیل‌کننده را در راهنمایی به عهده بگیرد. معلم می‌تواند بطور موثر در برنامه تغییررفتار در کلاس درس شرکت کند. در حفظ بهداشت روانی دانش‌آموزان مقام مدیریت به عهدهِ اوست و جانشین والدین دانش‌آموزان است. بنابراین از معلمان انتظار می‌رود که بر طبق آموزش و تجربیات خویش مسئولیت‌هایی را در برنامه‌های راهنمایی و مشاوره مدارس به عهده بگیرند.‌
معمولا در کلاس‌های درس معلمان با برخی از مشکلات تحصیلی، روانی و اجتماعی و عاطفی دانش‌آموزان آشنا می‌شوند که ممکن است سئوالاتی برای آنان مطرح شود و به فکر پاسخ یا چاره‌جویی آن برآیند. برای نمونه ممکن است دانش‌آموز شناخت واقعی از استعدادها، توانایی‌ها و علائق خود نداشته باشد. عواملی چون: وجود نامادری، پدر سخت‌گیر، فقر مالی، محرومیت‌های عاطفی و تعارضات روانی، مانع اصلی ظهور توانائیها و استعدادهای بالقوه شاگردان و شکوفایی اندیشه‌های خلاق است.‌
مشاهده چنین مشکلاتی موجب می‌شود، معلم برای چاره‌جویی با دیگر همکاران خود یعنی مدیر مدرسه، مشاور و مربی پرورشی و والدین دانش‌آموزان به صحبت بنشیند و پس از تصمیم‌گیری گروهی، اقدامات خود را عملاً شروع کند. لازمهِ چنین فعالیتی نیاز به آگاهی و تخصص معلم از اصول، فنون و روش‌های مشاوره و راهنمایی دارد، که باید در برنامه‌های درسی مراکز تربیت معلم واحدهایی از دروس مشاوره و راهنمایی گنجانده شود و در کلاس‌های بازآموزی از طریق مراکز آموزش ضمن خدمت برای تمامی معلمان و اولیای مدرسه، نتایج یافته‌های تحقیقات مشاوره و راهنمایی در اختیارشان قرار داده شود.‌
طبیعی است که در این رهگذر خانواده در سلامت روانی کودکان نقش چشمگیری دارد. اگر محیط خانواده امن و آرام باشد، آنان قدرت سازگاری بیشتری با محیط خواهند داشت و آماده پذیرش مسئولیت و ایفای نقش‌های مختلف اجتماعی خواهند شد. برای ایجاد یک جامعهِ سالم و کارآمد، رفتار والدین باید در جهت مطلوب تغییر کند و توانایی آنان برای تربیت صحیح فرزندشان گسترش یابد. والدین با استفاده از خدمات راهنمایی و مشاوره، با خصوصیات و نیز مشکلات کودکان و نوجوانان آشنا می‌شوند، و شیوه‌های برخورد صحیح با فرزندشان را می‌آموزند و نقش مهمی در هدایت فکری و تربیت اخلاقی و اجتماعی کودکان برعهده خواهند داشت.‌
صاحبنظران معتقدند که راهنمایی و مشاوره در واقع یک جریان یادگیری است که از طریق ارتباط حسنه میان دو نفر انجام می‌گیرد و معلمان به سبب اینکه بیشترین ارتباط را با دانش‌آموزان دارند، می‌توانند از فرصت به موقع استفاده کرده و آنان را منطبق بر نیازمندی‌هایشان یاری دهند تا خود را بهتر بشناسند و با محیط خود نیز سازگار بشوند. یادگیری و سلامت روانی دانش‌آموزان با عوامل مدرسه و عملکرد آنان رابطهِ بسیار نزدیکی دارد و در این رابطه بهره‌گیری از خدمات راهنمایی و مشاوره نیز یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر است. آموزش و پرورش عبارت از فراهم آوردن زمینه‌ها و عوامل متعدد برای به فعلیت رساندن و شکوفا کردن تمام استعدادهای انسان و سوق دادن او به سوی هدفهای مطلوب از طریق برنامه‌ای سنجیده و حساب شده است.
باید توجه داشت که در جریان مطالعه و بررسی مشکلات دانش‌آموزان باید تمام جنبه‌های زندگی کودک مورد توجه قرار گیرد.
مطالعه در خصوص ویژگی‌های بدنی، عاطفی، عقلانی جهت کمک به وی لازم و ضروری است.
در این ارتباط افراد متخصص دیگری نظیر، روانپزشک، پزشک، روانشناس و مددکار اجتماعی هستند که همراه مشاور برای حل مشکل همکاری دارند.‌
در بسیاری از موارد نارسایی‌های جسمی دانش‌آموزان مشکلات تحصیلی و روانی را موجب می‌شوند. مثلا نقص در بینایی و یا شنوایی و یا اختلال در ترشح غدد داخلی ممکن است عقب‌ماندگی تحصیلی و یا نابهنجاری رفتار را سبب شود. در چنین مواردی کشف علل این مسائل و یا نارساییها و کمک به رفع آنها در حوزهِ وظایف پزشک قرار می‌گیرد.‌
روانشناس براساس مطالعات خود، دانش‌آموزان را در جهت رشد و تکامل شخصیتی راهنمایی می‌کند. از طرف دیگر با بررسی‌هایی که انجام می‌دهد راه‌های مفیدی را به معلمان توصیه می‌کند که از آن طریق امکانات و فرصت‌های مناسبی برای رفع مشکلات آنان فراهم سازند.
روانشناس با استفاده از آزمون‌های روانی و با تعبیر و تفسیر نتایج آنها برای معلمان، آنان را یاری می‌کند که از توانایی‌ها، نیازمندیهای روانی و خصائص شخصیتی شاگردان خودآگاه شوند و روش تعلیم خود را با نیازمندیهای فردی آنان هماهنگ سازند.
در بعضی موارد ممکن است دانش‌آموزانی در مدارس مشغول تحصیل باشند که نشانه‌های بیماری‌های روانی در آنها مشاهده شود کمک به درمان این گونه دانش‌آموزان معمولاً از وظایف روانپزشک یا روانشناس بالینی است که از طریق روان‌درمانی و یا شیوه‌های خاص روانپزشکی به درمان دانش‌آموزانی که مبتلا به بیماری‌های روانی هستند، اقدام می‌کند.‌
جلسات گفت و شنود اولیای کودک و آگاه کردن آنان از برنامه‌های راهنمایی و مشاوره و تقاضای همکاری از ایشان و توجه دادن والدین به موضوع مهم بهداشت روانی و ثبات عاطفی کودک و تبعات ناگوار ناشی از تعارض و نبود امنیت روانی می‌تواند کمک مؤثری در این جهت باشد.‌
کریم رنجه‌بازو
کارشناس ارشد راهنمایی و مشاوره‌
منابع:
۱- اصول و روش‌ها راهنمایی و مشاوره، تالیف حسن پاشا شریفی - سید مهدی حسینی‌
۲- خلاصه مقالات - اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران - آذرماه ۱۳۷۴
۳- راهنمایی و مشاوره تحصیلی و شغلی - دکتر عبدالله شفیع‌آبادی ۱۳۸۱‌
۴-‌ راهنمایی و مشاوره در مدارس دورهِ عمومی - ایرج وحدانی ۱۳۸۵
۵- نشریه علوم تربیتی، سال یازدهم، شماره ۲-۱، ۱۳۶۷
منبع : روزنامه اطلاعات