یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
مجله ویستا

این تبلیغات به زیان رئیس جمهور است


این تبلیغات به زیان رئیس جمهور است
بیشتر از دو سال است که محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران است و حدود یک سال و نیم دیگر دوره او به پایان خواهد رسید و ملت باید به فکر برگزیدن رئیس جمهوری جدید برای ایران اسلامی باشد. شاید رئیس جمهور جدید آقای احمدی نژاد باشد و شاید هم نباشد. ولی نکته این است که به هر حال دیر یا زود دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد مانند همه روسای جمهور دیگر به پایان خواهد رسید و آن هنگام است که دیگر مردم ایران و نسل آینده این کشور درباره او نه به عنوان کسی که هنوز هم رئیس جمهور است ، بلکه به عنوان رئیس جمهور سابق ایران به قضاوت خواهد نشست .
شاید برای احمدی نژاد هم مهم باشد که تاریخ درباره دوران زمامداری او چگونه قضاوت کند . اگر اینچنین نبود چنین حجم عظیمی از تبلیغات درباره شخصیت و عملکرد او در کشور به راه نمی افتاد. اما احتمالا اگر بنا باشد کارنامه احمدی نژاد را نسل های آینده مطالعه و مرور کنند، به یک نکته به صورت برجسته و دقیق برخواهند خورد و آن حجم عظیم «مبالغه گویی» و مداحی و تمجید توسط هواداران دولت، درباره یک رئیس جمهور است.
نگارنده هیچ تردیدی ندارد که چنین حجمی از تمجید ها درباره هیچ یک از روسای جمهور سابق ایران خاصه مقام معظم رهبری صد ق نمی کند و این خود جای سوال دارد. چگونه می شود درباره دوران ریاست جمهوری چهره های برجسته و محوری یک انقلاب و نظام ، چنین تمجیدهایی نشود، اما درباره یک نیرویی که محسن رضایی فرمانده سابق سپاه او را به عنوان چهره اصلی اصولگرایان هم قبول ندارد چنین حجمی از تبلیغات غلوآمیز و تعریف و تمجید ها ثبت شده باشد ؟
به هر حال باید این دو سال را دوره ای سراسر تبلیغات عنوان کرد. تبلیغاتی که هدفش محبوب قلوب نشان دادن یک شهروند به نام رئیس جمهور است. شهروندی که قرار بود خدمتگذار ملت ایران و مردم ولی نعمتان او باشند. شهروندی که قرار بود در این سال های ریاستش، پول نفت را سر سفره های مردم ببرد و رفاه و آسایش را به ارمغان بیاورد. شهروندی که قرار بود بساط فقر و فساد تبعیض را بر چیند.
به هر حال بعید به نظر می رسد کسی توقع داشته باشد که رئیس جمهور ایران در عرض دو سال همه این آرزوها را برآورده کند. اما لااقل توقع از او این بود که افقی روشن پیش روی ایرانیان قرار دهد . بی تردید احمدی نژاد رئیس جمهوری است با صندوق های انباشته از دلارهای نفتی و حمایت های همه جانبه. اما آیا ناکامی های دولت او سبب شده است که حامیانش رو به مبالغه و تبلیغات غلو آمیز بیاورند؟
تبلیغات غلو آمیز در واقع ابتدای انحراف یک گروه سیاسی است که می توان از آن به عنوان یک ظلم بزرگ به خود رئیس جمهور نیز نام برد. چه کسی است نداند که اگر تعریف و تمجید از یک شخصیت از حدش بگذر، تبدیل به افراط می شود و افراط بیشترین ضربه را به همان کسی می زند که بناست برایش تبلیغ شود.
احمدی نژاد تنها یک رئیس جمهور است و باید در اندازه های یک رئیس جمهور برای او تبلیغ کرد و نه بیشتر. درک این نکته اما برای بسیاری از حامیان رئیس جمهور که گویا هنوز از شوک پیروزی وی خارج نشده اند، آسان نیست. هر چند بعید به نظر می رسد که رئیس جمهور احمدی نژاد موافق تعاریف غلو آمیز و مبالغه گویی درباره شخصیت خود باشد. اما بی تردید سکوت او در برابر مبالغه گویان تا کنون آسیب هایی جدی به شخصیت وی وارد کرده است.
احمدی نژاد شاید نتوانسته باشد در تحقق همه وعده هایش موفق عمل کند اما تلاش برای روپوشانی این ناکامی ها از طریق تبلیغات غلو آمیز بیشترین ضربه را به شخص وی وارد کرده و خواهد کرد.
شاید بهتر بود همان زمان که رحیمی رئیس دیوان محاسبات وی را با پیغمبران مقایسه کرد، وی به شیوه بزرگان دین و اخلاق ما همچون اسفند از جا کنده می شد و واکنشی درخور نشان می داد. شاید بهتر بود آن زمان که همسر سخنگوی دولتش ، وی را «معجزه هزاره سوم» خواند نسبت به آن واکنش نشان می داد. شاید بهتر بود نسبت به همه تبلیغات مبالغه آمیز سالیان اخیر واکنشی جدی نشان می داد. اما چنین نکرد و امروز مبالغه گویان چنان در راه خود پیشروی کرده اند که وی را نشانه خداوند بر روی زمین می خوانند و بر خلاف عرف رایج در کشور ما به او که متخصص حمل و نقل ترافیک است، لقب «آیت الله احمدی نژاد» می دهند .
اما آیا تعریف و تمجیدهای غلو آمیز از رییس جمهور، به نفع اوست؟! به ویژه اگر همراه با تخریب دیگران باشد؟!
می دانیم و می دانید که محمود احمدی نژاد، پیش از برگزیده شدن به منصب ریاست جمهوری، شهردار تهران و پیشتر استاندار اردبیل و پیش از آن، فرماندار شهرستان خوی بود.
اما آنگاه که بخت یارش می شود و گام در جایگاه ریاست جمهوری می گذارد، به یکباره تحولی عظیم رخ می دهد و از زبان حامیانش «معجزه هزاره سوم» ، سقراط زمانه، الهام خداوند، بی نظیر و آیت الله لقب می گیرد.
آیا این تعریف و تمجیدها حد و نقطه پایان دارد یا همچنان اوج می گیرد؟
غرض از یادآوری این نکته به دوستداران ریاست محترم جمهوری، تلنگری است به ایشان که دست کم یکبار هم که شده، یکجا، مروری بر سخنان خود داشته باشند ، شاید که در شیوه و سیره خود تجدید نظر کنند که این حتما به نفع ریاست محترم جمهوری است:
همسر سخنگوی دولت نهم: آقای احمدی نژاد «معجزه هزاره» است. مرکز پژوهش و اسناد ریاست جمهوری در گزارشی سراسر تعریف و تمجید، آقای احمدی نژاد را با سقراط مقایسه کرده و ایشان را «سقراط زمانه!» می نامد.
خطیب موقت نماز جمعه تهران: این نامه ]نامه آقای دکتر احمدی نژاد به بوش[، فوق العاده است و عقیده من این است که از الهامات خدا بود.
خطیب موقت نماز جمعه تهران: آنچه ما باید همیشه و همه جا بگوییم و معمولا تا حالا جرات نمی کردیم و خودمان را می باختیم، وقتی می رفتیم در این مجالس و این جمعیت و وضعیت را می دیدیم، دیگر حتی حاضر نبودیم بسم الله بگوییم; چه برسد به این که نام حضرت مهدی(عج) را بیاوریم; اما آقای احمدی نژاد آن جا به دنیا فهماند که یک کسی خواهد آمد. باید از این مرد حقیقتا تقدیر کرد.
ناصر سقای بی ریا، مشاور رییس جمهوری در امور روحانیون: محبوبیت احمدی نژاد در نزد جهانیان بی نظیر است.
(لازم به یادآوری است «بی نظیر!» نه "کم نظیر"!)
آقای سقای بی ریا، مشاور ریاست جمهوری در امور حوزه و روحانیت، سفر ریاست جمهوری به نیویورک را با برکت خواند و گفت: «رییس جمهور در این سفر ماهیت واقعی و شیطانی دشمنان اسلام و انقلاب را به جهانیان نشان داد.»
ایضا آقای سقای بی ریا: در سفر شانگهای خانم های هندو آمدند و با دست مالیدن بر شیشه اتومبیل رئیس جمهور می خواستند خودشان را تبرک کنند.
آقای دکتر رحیمی رییس دیوان محاسبات کشور: «در سوریه، یکی از مسلمانان به من گفت: من معتقدم اگر بنا بود بعد از پیامبر، پیامبری بیاید، آن احمدی نژاد بود...»
حامی افراطی آقای رییس جمهور در مطلبی با عنوان «آیت الله احمدی نژاد...!» ، در سایت شخصی خود نوشت:
«احمدی نژاد کسی است که چون صورت نورانی اش را در اثر کثرت خدمت به خلق خدایش ببینی، جز عشق به خدا نخواهی دید. کسی است که حتی کینه توزان و منتقدانش بر خدایی بودنش دلالت می کنند. به راستی تاکنون چه کسی این چنین مورد غضب دشمنان خدا قرار گرفته؟ چه کسی تاکنون این چنین ذکر خدا را با عمل برای او عجین کرده تا بزرگترین و موثرترین درس که همان درس عملی باشد را به دیگران بیاموزد؟ آیا او نشانه خدا نیست؟ آیا همردیف کسانی نیست که دلالت می کنند بر خدا و راهش و ولی اش...؟ آیا او آیت الله نیست؟».
البته این رشته سر دراز دارد که از همان آغاز ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد با تشبیه مراسم تحلیف ایشان در مجلس شورای اسلامی، به واقعه غدیر خم آغاز شد و با موسای نبی خواندنش ادامه یافت و این سلسله همچنان برقرار است و آنچه آمد مشتی بود نمونه خروار!
در اینجا بد نیست به جمله ای از شهید رجایی اشاره کنیم، همان کسی که حامیان رئیس جمهور علاقه وافری دارند احمدی نژاد را خلف صالح وی معرفی کنند; رجایی می گوید: انسان را دشمنانش تخریب نمی کنند، بلکه این، اطرافیانش هستند که می توانند او را خراب کنند.
به راستی آیا رئیس هتاک دانشگاه کلمبیا با آن بی حرمتی اش به احمدی نژاد لطمه زد یا اطرافیان رئیس جمهور با این مبالغه هایی که در میان مردم هیچگونه پذیرش ندارد؟
احمدی نژاد، رئیس جمهور سخت کوشی است که باید اجازه داد نتیجه کارها و برنامه هایش را مردم، خود به نظاره و قضاوت بنشینند نه اینکه گروهی - ولو به نیت خیر - با مداحی های خویش، چهره او را مخدوش کنند.
یاد مرحوم شریعتی به خیر که می گفت: اگر می خواهی کسی را خراب کنی، از او به بدترین شکل ممکن دفاع کن!
منبع : روزنامه مردم سالاری