جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

۱۰ صبح به وقت سادگی


۱۰ صبح به وقت سادگی
تمامی اهالی شعر، از هر جریان و با هر نوع نگاهی که باشند، احمدرضا احمدی را دوست دارند. زیرا او شاعری است به واقع مدرن که کار خود را بلد است و نیازی به حاشیه و جریان ندارد. شاعری که در فضای فرهنگی ۴۰سال گذشته این سرزمین نفس کشیده و در حد توانش در چگونگی آن سهم داشته است. شاعری که در همان سال های ابتدایی دهه ۴۰ موج نو شعر ایران را طرح ریزی کرد و در روند شکل گیری آن نقش داشت.
« ساعت ۱۰ صبح بود » نام آخرین مجموعه شعر احمدرضا احمدی است که در تابستان سال ۸۵ از سوی نشر چشمه روانه بازار شده است؛مجموعه یی که حاوی شعرهایی است در ادامه منطقی روند شعری احمدی. احمدرضا احمدی که در بدو شاعری خود سعی در پیچیده فکر کردن و پیچیده سرودن داشت و به دنبال خود طیفی جوانان شاعر را به این وادی کشاند، امروز مهمترین مشخصه شعرهای او سادگی مفاهیم و روانی زبان شعرهای اوست. شاید دلیل این ویژگی شعرهای امروز احمدی را بتوان در رسیدن شاعر به دورانی به دور از هیاهوها و حاشیه های ادبی جست. در اینکه شاعر خلوت شاعرانه اش یافته و به ذهنش در حال پرستش سادگی این خلوت است.
مجموعه شعر «ساعت ۱۰ صبح بود» با واژگانی از جنس روزمرگی آراسته شده است. احمدی لزوماً نمی خواهد با سر درآوردن از گریبان لباس های مفاهیم فلسفی، سیاسی و... شعرهای خود را بزک کند. بلکه او در پی آن است تا نسبت به مفاهیمی که در پیرامون زندگی روزمره اش می گذرند دقیق تر و ظریف تر و شاعرانه تر نگاه کند و بی تفاوت از کنارشان نگذرد. احمدی اتفاقات حاشیه یی زندگی را به سادگی وارد شعر می کند تا شعرش بی حاشیه باشد. او از سبد خالی میوه که خورشید در آن جای گرفته و در خانه او مقیم شده است، می سراید. او چهره یی را می بیند که بر آن ابر آویخته شده و مرگ با جلالی جوان و چهارشنبه یی مستقل در بیرون از خانه ایستاده است. صبحانه را در شعر آماده می کند و گل های پژمرده یی که مهمان آورده را به کوچه می برد. دنیای ذهنی احمدرضا احمدی در شعرهای این سال هایش زنجیر شده به اتفاقات روزمره زندگی است و در واقع همین نکته است که باعث شده تا خوانندگان شعر امروز راغب به خواندن آثار متفاوت او نسبت به دیگران باشند.
اما نکته مهمی را در این مجموعه شاهد آن هستیم، مساله تکرار برخی از مفاهیم کلی زندگی از قبیل ترس، مرگ، سیب ً ازل و عناصری از قبیل قلب، دریا، سرما و... در آثار احمدی است. این مفاهیم به تناوب در شعرهای این کتاب تکرار می شوند. تکرار این مفاهیم موجب می شود تا ما نسبت به چگونگی دنیای شاعر و فضای ذهنی اش حساس و کنجکاو شویم. این مفاهیم به شکل های متفاوتی در هر شعر بروز پیدا می کنند. گاه شاعر از مرگ می هراسد و گاه مرگ را برای رهایی می طلبد. گاه سیب های نشسته و کال را به رودخانه روان می کند تا در کنار رودخانه بماند و تماشاگر آنها باشد و گاه نیمی از عمرش را به دنبال این سیب ها می گردد و می خواهد آنها را از رودخانه بچیند. شاعر در روزهای این سال ها به قلبش نزدیکتر شده و دریا را حس می کند که سال ها آن را در محاسبات روزانه اش محسوب نکرده است. احمدی خود را با این مفاهیم در روزمر گی زندگی درگیر می کند و از آنها اثر خلق می کند.
« ساعت ۱۰ صبح بود » را می توان مجموعه یی از دلمشغولی های شاعری حساب کرد که نوع نگاهش به کوچک ترین و پیش پا افتاده ترین مسائل زندگی برای زندگی سعی در پیچیده کردن مفاهیم در شعر دارند سرمشق باشد. شاعری که امروز شاعرانگی را نه در مفاهیم و زبان پیچیده بلکه در نوع نگاه و ریزبینی به اتفاقات زندگی و در چگونگی انعکاس آنها به مخاطب می داند. احمدی بی شک یکی از مهمترین جزء های شعر معاصر ایران است و نمی توان او را به دلیل سادگی اش دوست نداشت.

علیرضا فراهانی
منبع : روزنامه اعتماد