چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
مولینکس زن را آزاد میکند
به مجله فیلسوفان سوئدی با عنوان «گالانتا» دعوت شده بودم تا مفهوم انبوهه را تفسیر کنم. سعی داشتم تا بر تاثیری که این مفهوم بر مبارزات زنان داشته متمرکز شوم، اجبار بیان افکارم به زبان بیگانه و در برابر غریبهها، به من اجازه داده بود تا به لطف جنبش زنان فارغ از هر اشارهای به مردانگی، به این مقوله بپردازم.
● زنشدگی کار
اگرچه خود را چندان متخصص نمیدانم، میخواهم به شکلی شوخطبعانه این موضوع را بررسی کنم که «کار» به نوعی زنشدگی دچار شده که از مدتها پیش درباره آن قلمفرسایی شده و بر سر زبانها افتاده است. این ایده زمانی به سراغم آمد که در الجزیره به شالهای صنعتی نگاه میکردم؛ شالهایی که کارگران مرد برای رئیسان مرد خود تولید میکردند و آنها را به مردان سرپرست خانوادهای میفروختند که زنانشان به تن میکردند. پیش از صنعتی شدن، زنان این شالها را خود و برای استفاده شخصی خود میبافتند. شال سنتی بسیار زیباتر از شال صنعتیای بافته میشد که آن زمان به توریستها فروخته میشد. کارگری که شال جدید را با ماشین میبافد تنها زمانی میتواند به شال سنتی دست یابد که در انتهای تولید انبوهی از شالهای جدید باشد، و به هر جهت شال جدید، حتی اگر به نظر او و زناش زشتتر از شال سنتی ارزیابی شود، باز هم همان استفاده را دارد. بهعلاوه در بازار نیز پشمهایی که با آن شال سنتی بافته میشد دیگر در دسترس نیست و بدینترتیب شغل بافندگی از خانهها کوچید.
جمعیت محلی نیز به تدریج از داشتن این شالها محروم شد، شالها اکنون برای آراستن شانههای بیگانگان رهسپار شدهاند، زیرا بورژواهای بزرگ دیگر چنین شالهای عامهپسندی را به دوش نمیاندازند. به زودی زمانی فرا خواهد رسید که دیگر حتی یک زن هم قادر نخواهد بود شالهای سابق را ببافد، و آن زمانی است که جامعه صنعتی معیار گذشته را برای فروش شالهای قالبی سابق بهتر بررسی کند و آنها نیز به شالهای قدیمی اصیلی شباهت خواهند داشت که دیگر در موزهها به نمایش گذاشته شدهاند. شالهای جدید سنتی این قابلیت را خواهند داشت که به لطف توریستهای بیپول، بسیار گرانتر از شالهای صنعتی اولیه به فروش رسند، بنابراین شالها برای کارگر و زناش بیشتر از شالهای اولیه در دسترس نیستند.
● ارزش نامحدود کار زنده
«مولینکس زن را آزاد می کند» و حتی مردان را در نبود ارزش کاری خود قانع میکند، این در حالی است که با خرید آن ابزار آزادی زن فراهم میشود. خریدن دیگر کافی نیست و زن باید خود در بهرهبرداری مشارکت کند تا از درون به ابزار رهاییبخش مجهز شود. کریستین ماراتزی در کتاب «جایگاه جوراب» (نشر اکلت، ۲۰۰۲) خاطرنشان میکند:
در کار خانگی ما با نوعی از کار خاص سر و کار داریم که در بطن نظام پُستفوردیست* قرار گرفته و به معنی کار زنده است... که امتداد خود را در دروناش مییابد ... در واقع فناوری نقش کار زندهای را که توسط زنان تکامل مییابد کمرنگ نمیکند... ارزشها، شاخصهای فرهنگیـزیباییشناختی (مثل تلاش مداوم برای اصلاح و انضباط بیشتر) سبب شده که زن کار خانگی را در جهاتی دیگر هدایت کند... به جای هر ۱۰ روز یکبار، هر دو روز یکبار راهها را میزداید و صیقل میدهد، با کار کردن در بیرون از خانواده، در سر کار و در مدرسه، نیازهای مربوطه شوهر و فرزنداناش را رفع میکند. کار به او امکان حفظ و بازآفرینی روابط بیرونی او را بازآفرینی میکند.
پس کار زنده خانگی در چرخه اختصاصی یک متن ارتباطیِ عمومی باز تولید میشود، و حتی بدینوسیله است که به معنای کار زنده در میآید، و همواره سرشار از نمادها، نشانهها، تصاویر و نمایشی از این متن اجتماعی فرهنگی است. همچنین فعالیت خانگی زن تواناییهای اساسی او را افزایش میهد، چون باید همواره با کار زنده برای نشانهها و اطلاعاتی که متن خانواده در آن گنجانده شده است، ایفای نقش کند...
برخلاف همه نظریههای ارتقای فناوری، نه تنها کیفیت کار زنده کاهش نمییابد بلکه بیشتر هم میشود. به موازات کاهش کار صنعتی، کار ارتباطی افزایش مییابد... کار «ذهنی و فکری» میشود. کار زنده که در عین حال هم اسیر میکند و هم رهایی میبخشد، به بازآفرینی قانع نمیشود، نتیجه میگیرد، کشف میکند، زنبودگی را که از متن اجتماعی وام گرفته و در حاشیههای حرکت خود محدود شده است رسم میکند، تصویری خلق میکند که میتواند با دستهبندیهای بزرگ اجتماعیـاقتصادی همسو باشد بدون اینکه آنها را تقلیل دهد. بازآفرینیای که با کار زنان انجام میگیرد یک بازآفرینی ساده نیست، گسترده هم نیست، بلکه فعالیتی کاملا متفاوت است اما با نیاز خود و حوادث زندگی در ارتباط است که اگر مثبت باشد به کاری رو به ترقی و اگر منفی باشد به بیکاری، حادثه و جنگ میانجامد.
عینیت کار زنان برای بهبود یافتن و تصدیق شدن بیشک به موقعیت اجتماعی شوهر بستگی دارد، اما وضعیت جستجو و میزان توجهی که محرک آن است برای همه زنان یکسان است. فعالیت زنان ابتدا عبارت است از توان برقراری گفتوگو با همجنسان خود، مثل زمانی که از کارخانه خارج میشوند یا وقتی داخل کارخانهاند، یا در دفتر کار، مقابل مدرسه، در خواربار فروشی، نانوایی یا در مراکز تجاری، با تلفن یا پای اینترنت است. همه این موقعیتها برای گفتوگو مناسباند و جوامعی که هر دو جنس (مذکر و مونث) را در مداری موازی جای میدهند از این چرخه خارج نیستند. همچنین زنان هستند که به خود ارزشهایی خاص خود میدهند، نگاه خاصی به جامعه دارند و به جستجوی آنانی هستند که همین عقیده را دارند، برای نمایش خود، تهاجم یا مقاومت خود آماده میشوند. زنان کار میکنند تا روزمرگی را دگرگون کنند.
● زنان نیمی از تولید انبوه را به عهده گرفتهاند
تحولاتی نظیر روابط اجتماعی تولید، روابط کاری و ارتباط با مالک بیشترین حجم مشغولیات زنان را تشکیل میدهند.
تعیین هویت کارگر همواره به عنوان «رئیس خانواده» انجام گرفته است اما هنگام بررسی تحولات نیروی کار»، که به زن نیز میپردازد، با زنی بیچاره و بیوه روبهرو میشویم که همه تلاشش را بهکار میگیرد تا کمبودها را جبران کند. این «نیروی (یکار)» طبق فرضیهها مردانه است، در حالیکه اولین مطالعات بر موضوع تقسیم کار، که در کارخانه سنجاقسازی لگل در سال ۱۷۳۸ انجام شده، نشان میدهد که همان کار میتواند به لطف ماشینها، بهوسیله زنان و کودکانی انجام شود که مزد کمتری دریافت میکردند، این تحسین و تشویق ناملموسی است برای زنانی که تولید انبوه دارند و محرکی است که تولید کنند و عرضه دهند.
این تولید انبوه زنانه همان چیزی بود که شکارچیان زیادهخواه در اواخر قرن ۱۶ و اوایل قرن ۱۷، به دنبالاش بودند. دولت، خودکامگیاش را در بیشتر کشورهای اروپایی تحمیل میکرد. این تولید انبوه باعث ایجاد مرافعات و مشکلات اجتماعی زیادی شد. این مرافعات گریبانگیر مناطق کاتولیکنشین و پروتستان در فرانسه و بهخصوص آلمان بود (یک نفر هر ۱۰ هزار نفر آنها که ۸۰ درصد آن را زنان تشکیل میدادند، قربانی این جریان شدند.) رشد مالکیت خصوصی زمین، به معنای پایان یافتن امتیازات بهرهجویانهای بود که اقتصاد قرن وسطی را شکل میداد. پیشرفت کارخانهها و تولید پیشتاز صنعتی عده زیادی از روستانشینان را به سوی اقتصاد جدید هدایت کرد تا کار کردهای اجتماعی جدید را عهدهدار شوند. زنان به تنهایی تاییدی بودند بر رقابتهای مفید. تلاش میکردند تا در روزنههای اجتماع جدید نفوذ کنند، تا به تلاشهای ارتباطی و جمعی خود معنا دهند تا کار خود را ارزشگذاری کنند و نشان دهند تنها آنانند که میتوانند افکارشان را بیان کنند. در عرصه اقتصاد کلان، این تولید انبوه کاملا مورد تایید قرار گرفت و با پول یا دستمزد به هر صورت پرداخت میشد. زنان دوره بحران را به سختی تحمل کردند و ماجراجویی روی بدش را نشان داد.
زنان، فعالیت انسانی را غیر قابل تقلیل به کالا میدانستند، چیزی که آنها تولید میکردند در کنترل دولت بود، دولت هم محدودیتهای از پیشتعیین شده مالک؛ از جمله حق تملک بیچون و چرا، را وضع میکرد. کار زنان در بنیان خود به نمایشی اقتصادی تبدیل شده بود، اهریمنی، روندی نزولی و محکوم به نابودی بود. علاوه بر این، منع کار تولید همواره برای زنان گویای این بوده که در دوران باستان نمیتوانستهاند حقوق سیاسی داشته باشند و اجازه نداشتهاند تا در تولید موسسات که پیامد آن هدایت شهرها در دوره قدیم بوده، شرکت داشته باشند در حالیکه در شکلگیری تولیدات این موسسات (که رشد و تکوین داشتهاند) سهم بسزایی داشتند. آزادسازی زنان مستلزم تغییر کار زیاد آنان است، کار باید انتزاعیتر شود تا آنان را از قید فرمهای عینی نجات دهد و این تنها با چند لایگی کیفیت و چگونگی کار مجزا انجامپذیر است. هر زنی در میان دیگران نقش خاص خود را بهعهده میگیرد، خود را از اطرافیانش جدا میکند، از همکارانش متمایز میشود تا جایگاه خود را مشخص کند، کاری مقلدانه و در عین حال با هدف خودش انجام میدهد، هر زنی در این کار در جستوجوی فردیت خویش است.
زن، گرفتار در زندگی زناشویی، در بند کار حقوقبگیری است. این کار اضافه زن را به فرمان خود در میآورد، هدایتش میکند و با حضورش زن محدود میشود، حالا زن، در مرزهای خشک و سختی اسیر شده، به روند اجتماعی شدگی و نهادهای کاری خو گرفته است. همه هنرش را بهکار میگیرد تا در امکانهایی بینهایت، وضعیتی مناسب انتخاب کند. این هنر، مستلزم کاری بسیار پیچیده و ظریف است که زن باید در حین دغدغههای زندگی زناشویی خود به آن بپردازد. متن زندگی اجتماعی، اطلاعات زیادی ارائه میکند، اما این اطلاعات باید در روند کنشهای متقابل بهکار گرفته شود تا اعتبار خود را آشکار سازد.
ارونیگ گافمن از کنشهای متقابلی صحبت میکند که در آن توسعه و پیشرفت فنون، دیگر نابرابریها را توجیه نمیکند. این چیدمان دوباره، مدلی است که گافمن آن را « سنتی و مخصوص طبقات آبرومند» میداند. ولی از جهتی نامتقارن است چون مرد در آن اجازه دارد تا مداخلهای مستقیم، داشته باشد ولی به زن، تنها موقعیتی اجتماعی ارائه میکند مدرنیته قصد دارد که به زن هم به حق مداخله مستقیم» داده شود.
● فضاهایی که کار اضافه میتراشند
خواسته ما، افزایش فضا است و داشتن قوانینی که اجازه میدهند تا از معادلات جنسی و بازیهای طبقات خارج شد، تا نفسی کشید تا از قواعد زناشویی و وامهای فرسایندهاش خلاص شد. زنان در زیر نقاب عشق زناشویی پنهان شده است، اتاقی که از آن خود، بخششی است به شرط آنکه غذا بپزد، رفت و روب کند و تا زمانی که تحت کنترل است، راهی به سوی آزادی نخواهد داشت. در اضافه کار زنانه اسیر خواهد بود، او هدایت میشود و راضیکننده است چون تا زمانیکه وضعیت مالی و مادی خود را به تنهایی تعیین و تجربه نکند، خطرناک نیست.
زوج کارگر، به خدمت نیاز تولید در آمدهاند. زوج کارگر موظفند اجاره مسکن و همه امکاناتش را پرداخت کند، این قانونی است که دولت آن را طی ۲۰ سال و با تقلید از الگویی آمریکایی به ما تحمیل کرده است. در «شهرهای جهانی» نیازهای آقایان مالک تامین میشود، او مالک است، میخواهد خانهاش را چهار برابر قیمت به ما قالب کند و دوست دارد اخطارهایی دمِ خانه برسد که از قِبلشان شش برابر بیشتر کاسب است. نقشههای پسانداز نقش بر آب میشوند. همکاری زن و مرد، زن با زن و مرد با مرد، همه برای دیدن هر چه بیشتر فضاهایی جدید از زندگیای خیالی است، مسکنی که در آن ماجراهایی جدید اتفاق میافتد. تنها تعدادی وارث از این ورطه بیرونند که آنها هم خائنانه به طبقهای از استثمار میپیوندند.
آن کرین
ترجمه پریسا رشیدی
پینوشت:
*نظام سلطه تولید اقتصادی مصرفگرایی است که در کشورهای صنعتیشده، در قرن بیستم به وجود آمده است و در تقابل با فوردیسم (نظامی که در کارخانههای اتومبیلسازی بهوجود آمده و در آن کارگران در خط تولید کار میکند و همواره کارهای خاصی را تکرار میکنند) معنای اصلی و هدف پستـفوردیسم بسیار وسیع است و محققین درباره آن مجادله دارند. (ویکیپدیا)
منبع: seminaire.samizdat.net
ترجمه پریسا رشیدی
پینوشت:
*نظام سلطه تولید اقتصادی مصرفگرایی است که در کشورهای صنعتیشده، در قرن بیستم به وجود آمده است و در تقابل با فوردیسم (نظامی که در کارخانههای اتومبیلسازی بهوجود آمده و در آن کارگران در خط تولید کار میکند و همواره کارهای خاصی را تکرار میکنند) معنای اصلی و هدف پستـفوردیسم بسیار وسیع است و محققین درباره آن مجادله دارند. (ویکیپدیا)
منبع: seminaire.samizdat.net
منبع : روزنامه کارگزاران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست