سه شنبه, ۲۹ خرداد, ۱۴۰۳ / 18 June, 2024
مجله ویستا


اختر چرخ ادب؛پروین


اختر چرخ ادب؛پروین
پرداختن به شخصیتهای ادبی و فرهنگی، یكی از نكات حائز اهمیت نمایش حال حاضر است. زیرا تاكنون آثار اندكی توانسته‌اند به تصویر چهره‌های ادبی كشور ما بپردازند و این خلاء همواره در تاریخ ادبیات نمایش این مرز و بوم بسیار مشهود است. بروجردی در این نمایش به زندگینامهٔ شاعر معاصر «پروین اعتصامی» می‌پردازد و بخشهایی از زندگی او را به تصویر می‌كشد نمایش فقط به بیان شرح حال این شخصیت اكتفا نمی‌كند بلكه می‌كوشد تا با بازتاب حالات روحی و روانی شاعر، او را بر روی صحنهٔ نمایش و برابر چشم تماشاگران بیاورد و از این رو، نمایش در رسیدن به اهداف خود موفق است. آغاز این نمایش زمانی است كه بیماری حصبه در پروین به اوج رسیده و این امر باعث برهم خوردن تعادل روحی او شده است. در این لحظه، پروین كابوس و واقعیت گذشته و امروز را در كنار یكدیگر می‌بیند زمانی كه تب او به اوج می‌رسد ارتباط او با زمان حال به كوتاه‌ترین مرز ممكن می‌رسد زیرا زندگی برای پروین تیره و تار می‌گردد و ناگزیر حوادث تلخ زندگی در ذهن او پدیدار می‌شود. پروین آینده‌ای را در پیش رو ندارد زیرا بیماری، پ‍ُل رسیدن او را به آینده‌ای روشن نابود می‌سازد، پس فقط گذشته در پیش چشمان او آشكار می‌شود و این آغاز نمایش است. پروین به واگویه گذشتهٔ خود می‌پردازد زیرا تصو‌ر می‌كند حادثه‌ای در گذشته‌های دور در زندگی او اتفاق افتاده كه با نادیده گرفتن آن، زندگی خود را به ویرانی سپرده است. این كشف مهم پروین در لحظهٔ آغاز دیدار مرد ناشناس است؛ مردی كه به تصور پروین بیست‌ سال گذشته او را دیده است. پروین به یاد می‌آورد كه با فردی نظامی پیمان زناشویی بسته است و به تصور آنكه همسرش به هنرش احترام می‌گذارد روزهای خوش را در كنار او گذرانده اما پس از مدتی كوتاه درمی‌یابد كه همسرش دلباختهٔ شهرت پروین بوده است.او زنی می‌خواسته تا به واسطهٔ آن بتواند اعتباری اجتماعی به دست آورد اما اشعار انتقادی پروین باعث شده است تا دیگران او را سرزنش كنند. تیمسار پس از زندگی مشترك با پروین درمی‌یابد كه او زنی خانه‌نشین است و كوچك‌ترین علاقه‌ای به معاشرت با افراد سرشناس صاحب‌نام ندارد. از این رو تفاوت دیدگاه این زن و شوهر سرانجام به جدایی می‌انجامد. پروین دیروز خود را بر پایهٔ انتخابی اشتباه از دست داده و امروز او دستخوش یك بیماری علاج‌ناپذیر است. این امر باعث می‌شود كه او در مرزهای گذشته و امروز، بیماری و كابوس گام بردارد. اما نمایش در ساختار بخشیدن به این وضعیت، دچار نارسایی است. به عنوان نمونه در صحنه‌ای از نمایش پروین دچار توهم شده است و فقط تنها به مرگ می‌اندیشد و تصور می‌كند كه در این لحظه می‌تواند پدرش ـ یوسف‌خان اعتصامی را كه سالها قبل فوت كرده ـ را ببیند. در این لحظه كارگردان با استفاده از تكنیك بازگشت به گذشته ـ‌ فلاش‌بك ـ به نمایش زندگی پروین اعتصامی می‌پردازد، اما انگیزهٔ كارگردان از این بازگشت چیست؟ برای دریافت پاسخ این پرسش، ما ابتدا به مطالعهٔ روحی و روانی كاراكتر پروین می‌پردازیم تا بتوانیم پاسخگوی این پرسش باشیم پروین در یك لحظه روحی به این نقطه می‌رسد كه پدر خود را ببیند. این دیدار فقط با مرگ پروین امكان‌پذیر است اما اگر پروین بتواند با جادوی خیال حركت خطی زمان را متوقف كند و به گونه‌ای سیر طبیعی حوادث را از گذشته، حال، آینده به آینده، حال، گذشته تبدیل سازد در این صورت می‌تواند گذشتهٔ خود را بببند و در این دیدار با گذشته، با پدرش به گفت‌وگو بپردازد، اما زمانی كه كارگردان بخواهد این اندیشه را به تصویر تبدیل كند می‌تواند از تكنیك بازگشت به گذشته ـ فلاش‌بك ـ سود ببرد. اما كارگردان نمایش نماهای زیر را در هنگام بازگشت به گذشته به نمایش می‌گذارد: ۱ـ‌ نمایش مقدمات خواستگاری، در این صحنه پدر و مادر پروین پیرامون موضوع خواستگاری تیمسار ـ شوهر پروین‌‌ ـ‌ به گفت‌وگو می‌پردازد. پدر پروین با این ازدواج نامناسب مخالفت می‌كند اما مادر او بر این وصلت اصرار دارد. در این صحنه تماشاگر با برخی از ویژگیهای اخلاقی اعتقادی و فرهنگی پدر پروین ـ‌ یوسف خان اعتصامی ـ‌ آشنا می‌شود ۲ـ نمایش صحنه خواستگاری تیمسار ۳ـ نمایش صحنه‌ای كه بیانگر گذشت مدت زمان زیادی از ازدواج پروین و تیمسار است و آن دو با یكدیگر به مشاجره می‌پردازند.صحنه‌های فوق در نمایش كاركردی اساسی دارند اما نحوهٔ چیدمان آنها در ساختار نمایش نامناسب است و این مسئله باعث به‌هم‌ریختگی ساختار نمایش گردیده است. كارگردان در نمایش «اختر چرخ ادب پروین» به چارچوب روایت پای‌بند است از این رو، نمایش بر اساس مقتضیات روحی و جسمی كاراكتر شكل می‌گیرد. او فقط برای تنو‌ّع و گذراندن زمان به تصویرپردازی نمایش شاعرانه [تنها هدف از این واژه نمایشهایی است كه بر پایهٔ شعر و زندگی شاعران شكل می‌گیرد. توضیح اینكه واژهٔ مناسب‌تری برای ادای مقصودم نیافتم‌] از آسیبهای این نوع نمایشها، در امان است زیرا اولین خطری كه یك نمایشگر را تهدید می‌كند شیفتگی به سروده‌های شاعر است كه ناگزیر برای بیان احساسات فرد به خواندن پیاپی اشعار شاعر دست می‌زند بی‌آنكه منطق دراماتیك مناسب آن را در متن نمایش بیابد.

هومن نجفیانكارگردان با دو تمهید نمایش به تصویر پروین اعتصامی می‌پردازد:
الف ـ بیان خصوصیات شاعرانگی شخصیت پروین اعتصامی:
ابعاد شاعرانگی در زندگی «پروین اعتصامی» باعث شده است كه او به زندگی خاصی دست یابد، به عواطف انسانی پای‌بند باشد و به ارتباط با دنیای متافیزیك بپردازد به گونه‌ای كه وقتی پروین بر اثر بیماری دچار هذیان می‌شود برادر او «فتحعلی» می‌پندارد پروین در دنیای شاعرانه‌ای گام می‌نهد و از او می‌خواهد كه دریافتهای درونی خود را به رشتهٔ تحریر درآورد.
ب‌‌ ـ‌ بیان تأثیر اجتماعی اشعار پروین اعتصامی:
تأثیر اشعار پروین در جامعه‌ای كه زندگی می‌كند بسیار زیاد است كارگردان برای بیان تأثیرات اشعار او به دو كاراكتر «بی‌بی‌‌سرو» ـ‌ پیرزن بی‌سواد خدمتكار ـ و تیمسار ـ همسر نظامی پروین ـ‌ اشاره می‌كند. بی‌‌بی‌سر‌و گاهی اوقات با زمزمه كردن ابیاتی از اشعار پروین، پروین را شگفت‌زده می‌كند اما یكی از صحنه‌های شعرخوانی بی‌بی‌سرو از دیدگاه شخصیت‌پردازی دچار نارسایی است. در این صحنه «بی‌بی‌سرو» به بیان ارتباط متقابل اشعار پروین اعتصامی و زندگی مادر موسی(ع) می‌پردازد و به كنایه به پروین می‌گوید باید اشعار خود را نادیده بگیرد و همانند مادر موسی كه فرزندش را برای نجات دادن از دست فرعون در رود نیل انداخت اشعار خود را برای رسیدن به زندگی بهتر فراموش كند ـ تمثیل مادر موسی(ع) كوچك‌ترین ارتباط معنایی با سروده‌های پروین اعتصامی ندارد و این نكته تا حدی واضح است كه نیازی به واشكافی ندارد. گذشته از این ممكن است افراد بی‌سواد قدرت تمثیل‌سازی بسیاری داشته باشند و خلاقیت ذهنی آنها حتی از افراد روشنفكر هم، بیشتر باشد اما شخصیت سادهٔ «بی‌بی‌سرو» با گفته‌های تمثیلی كوچك‌ترین هماهنگی ندارد. زیرا كاركرد زبان نمادین زمانی است كه انسان نمی‌تواند اندیشه‌های خود را به گونهٔ مستقیم بیان كند اما «بی‌بی‌سرو» به روشنی به انتقاد از نحوهٔ زندگی پروین می‌پردازد و انگیزه‌ای برای بیان نمادین اندیشه‌های خود ندارد.
چند اشاره‌ای كوتاه پیرامون نارساییهای متن و اجرا:
۱ـ در ابتدای نمایش، پروین از كوچهٔ باریكی در حال عبور است جوانی راه او را سد می‌كند اما پروین او را نمی‌شناسد. جوان، پروین را تعقیب می‌كند و پروین از او می‌گریزد و با ترس تا نزدیكیهای خانه‌اش می‌رود و در را به صدا درمی‌آورد و بی‌بی سرو در را باز می‌كند و پروین وارد خانه می‌شود.
‍‍[تذكر: به میزانسهای یادآوری شده توجه كنید] اما در میانه‌های نمایش پروین و بی‌بی سرو در حال گفت‌وگو هستند ناگهان دیوانه‌ای وارد صحنه می‌شود و آن دو بدون كوچك‌‌ترین تعجبی با او گفت‌وگو می‌كنند.
‍[یادآوری بر طبق قراردادهای نمایش ورود و خروج بازیگران از در اصلی كه پیش روی تماشاگران قرار گرفته است می‌‌باشد‍[ اما در اینجا كارگردان كوچك‌ترین توجهی به این مسئله نمی‌كند.
۲ـ در تمام لحظه‌های نمایش، پروین به پیرمردی اشاره می‌كند كه همواره در كابوسهای او حضور ‌دارد پیرمرد روی پلی در حال حركت است و در صحنهٔ پایان نمایش پروین به بی‌بی‌سرو اشاره می‌كند كه پیرمرد از روی پل می‌افتد و باید برای نجات او قدمی برداشت. اما بی‌بی سرو به او می‌گوید من فقط می‌توانم به خودم كمك كنم. در اینجا تداوم صحنه‌ای نمایش رعایت نشده است زیرا بی‌بی‌ سرو كوچك‌ترین اطلاعی از كابوسهای پروین ندارد اما ناگهان در این لحظه نمایش در كابوس‌های پروین حضور می‌یابد، از این رو كارگردان در پایان ‌بندی دچار اشتباه می‌شود. كارگردان نمایشنامه، «بروجردی» در كارگردانی نمایش دچار كاستیهایی می‌باشد و این خلاء از متن نمایشنامه پدیدار می‌شود و این به‌علت حضور كاراكترهایی است كه در نمایشنامه كاركردی ندارد مانند مادر، مست، دكتر، دیوانه و فتحعلی كه نبودن آن، كوچك‌ترین تأثیری در شكل‌گیری نمایشنامه ندارد. بسیاری از جابه‌جاییهای صحنه‌ای نمایش، به دلیل آنكه نقشی در پی ندارند نمی‌توانند نام میزانسن به خود بگیرند. نمایش چند میزانسن قابل تأمل دارد كه به یكی از آنها به عنوان نمونه اشاره می‌كنیم، در صحنه‌ای از نمایش پروین در حال بو كردن گلهای خوشبو است و «بی‌بی سرو» در كنار دوك نخ‌ریسی نشسته و شعر می‌خواند، پروین تصور می‌كند «ننه سرو» می‌خواهد به او كنایه بزند زیرا «بی‌بی‌ سرو» شاعر نیست وعلاقه‌ای به زندگی شاعرانهٔ پروین ندارد. شعر برای «بی‌بی‌ سرو» یك كاركرد اجتماعی دارد بنابراین زمانی كه «بی‌بی‌ سرو» این شعر را می‌خواند پروین می‌پندارد شعرخوانی بیان ذوق فردی نیست و در آن عبارتی مستتر نهفته است. میزانسن درك كارگردان برای تأكید این اندیشه بسیار مناسب است.
منبع : پایگاه رسمی انتشارات سوره مهر