سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا
نیکلسون؛ درخشش
سالهاست که در سینما و بیشتر در تلویزیون پرسوناژهایی را که بازی کرده میبینیم و او را با هر شخصیتی که داشته باشد باور میکنیم، او را خوب میشناسیم و به عظمتش پی بردهایم ... «جک نیکلسون» را میگویم؛ متولد ۱۹۳۷ در نیوجرسی آمریکا، شخصی که در هالیوود چه از نظر هنری و چه از نظر زندگی خصوصی شخصیتی دستنیافتنی دارد. نیکلسون بازیگری خود را با تئاتر شروع کرد، پس از آن بازی در فیلمهای درجه ب هالیوود را آغاز نمود و بعد از آشنایی با «پیتر فوندا» و «دنیس هاپر» در «ایزی رایدر» بازی کرد و برای نخستین بار نامزد اسکار شد. او تا به امروز دوازده بار نامزد اسکار شده و از این میان سه بار جایزه را برده است.
زندگی ما با نیکلسون از زمان «پرواز بر فراز آشیانهی فاخته» شروع شد؛ از آن زمان بود که با لبخندهای او خندیدیم و با شکستهایش ناراحت شدیم. او با ایفای این نقش اولین اسکارش را گرفت و خود را به عنوان بازیگری صاحبسبک به جهانیان معرفی کرد؛ بازی در نقش یک شخصیت آرمانگرا برای فضای اجتماعی آن موقع جامعهی ما هم ستودنی بود.
اما سبک بازیگری نیکلسون چیست و او در این سبک - سبکی که در فیلمهای بعدیاش چون «درخشش»، «محلهی چینیها»، «از این بهتر نمیشه» و «دربارهی اشمیت» از آن تبعیت کرده - از چه ابزارهایی استفاده میکند؟
در مقدمهی این بحث باید خاطر نشان کرد که نیکلسون جزو آن نسل از بازیگرانی است که به شکل متد، بازیگری را آموختند و بعد از نسل ستارگان شهیر هالیوودی ظهور کردند و به قول رضا کیانیان برای ایفای هر نقش و هر شخصیتی آماده بودند ...
از درخشش شروع میکنم؛ نیکلسون در نقش یک نویسنده که روحش توسط ارواح درون هتل تسخیر شده چهرهی وحشتناکی را از خود به نمایش میگذارد، چهرهیی که با گریم کمی همراه است ولی مسئلهیی روحی - درونی یا بهتر بگوییم تحولی درونی او را از یک نویسندهی آرام به یک شخصیت وحشتآور - تا جایی که حتی به دنبال کشتن بچهاش نیز میرود - میرساند.
همین تحول درونی شخصیت اوست که ما را وحشتزده میکند و نیکلسون چهقدر ماهرانه این تحول را به نمایش میگذارد. او در آغاز شخصیت و پرسوناژی که میخواهد بازی کند را آنالیز میکند و بعد آن را به درونش میسپارد و کنشها و واکنشهایش را با توجه به شخصیتسازی درونش انجام میدهد.
ویژگی دیگری که نیکلسون در بازی خود دارد بداههپردازی است. برخی از بازیگران تازهکار میپندارند که بداههپردازی کار آسانی است، اما بداههپردازی آنان در عمل - هنگامی که بداههی خود را در معرض نمایش میگذارند - مشخص میشود.
در کارهای نیکلسون بداههپردازی مشخصی وجود ندارد؛ او آنچنان ماهرانه، دقیق و طبیعی بداههپردازی میکند که ما متوجه بازی بداههی او نمیشویم و فکر میکنیم بداههی او جزیی از بازی اصلی بوده که او باید ارایه میداده است، مانند صحنهیی از فیلم پرواز بر فراز آشیانهی فاخته که او سوار بر یکی از دیوانههای دیوانهخانه شده و سعی دارد توپ بسکتبال را داخل سبد بیندازد.
به غیر از درونگرایی و بداههپردازی در سبک بازی نیکلسون، او در تفکیک ابزارهای بازیاش که همانا بدن و بیان اوست، استاد است. در سیستمهای جدید آموزش بازیگری تفکیک اجزای جغرافیای صورت (میمیک) از یکدیگر امری واجب و ضروری است، زیرا بازیگر در صورتی که بتواند بر تمام اجزای صورت خود تسلط داشته باشد میتواند به راحتی احساسات درونی خود را به تماشاگر القا کند؛ نیکلسون چیرهدستی خود را در این امر نیز با بازیهایش، بهخصوص در «بتمنِ» تیم برتون، به خوبی نشان داده است.
حال که نوع بازی نیکلسون و ابزارهایی را که برای بازیاش از آنها استفاده میکند شناختیم، به سراغ شخصیتهایی که او آنها را برای بازی انتخاب کرده میرویم.
هنگامی که «فرانسیس فورد کاپولا» قصد داشت بازیگر نقش «مایکل کورلئونه» را برای «پدرخوانده» انتخاب کند، ابتدا به سراغ نیکلسون رفت و بازی در این نقش را به او پیشنهاد داد، اما نیکلسون پس از تحقیق به کاپولا جواب منفی داد و گفت: «این نقش را باید یک ایتالیایی - آمریکایی بازی کند». از آن زمان سالهای زیادی میگذرد، ولی باید خاطر نشان کرد که اگر نیکلسون نقش مایکل را انتخاب میکرد آیا میتوانست از پسِ آن بربیاید یا اینکه پاچینوی ایتالیایی - آمریکایی چگونه مطرح میشد؟
شخصیتهایی که نیکلسون در کارنامهی بازیگریاش دارد به نوعی دارای ویژگیهای خاص و یکسانی هستند؛ شاید در نگاه اول این نظر را رد کنیم، اما با کمی تأمل درمییابیم که نیکلسون در دوران اوج بازیگری خود در شخصیتهایی خشن به ایفای نقش پرداخته و در سنین بالاتر نقش یک بازنشسته را چندین بار بازی کرده است. ولی چرا هیچ کدام آنها تکراری نبودهاند؟
درست مسئله همینجاست. نیکلسون با وجود ویژگیهای خاص و یکسان انتخابهایش به دیگر خصوصیات شخصیتهایش هم میپرداخته و آنها را بسیار ریزبینانه به نمایش میگذاشته و بنابراین ویژگیهای یکسان را یک جور تکرار نمیکرده و این رمز موفقیت نیکلسون پس از ۷۰ سال زندگی هنری است.
سید سعید هاشم زاده
منبع : سورۀ مهر
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
سیدابراهیم رئیسی سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور رئیسی سقوط بالگرد رئیسی ایران بالگرد تبریز حسین امیرعبداللهیان دولت سیزدهم شهادت رئیسی شهادت سید ابراهیم رئیسی
کنکور تهران آیت الله رئیسی هواشناسی شورای شهر تهران تعطیلی مدارس هلال احمر قوه قضاییه پلیس سیل بارش باران آموزش و پرورش
قیمت خودرو قیمت طلا قیمت دلار یارانه بورس یارانه نقدی خودرو دلار بازار خودرو حقوق بازنشستگان ایران خودرو بازنشستگان
شهادت رئیس جمهور سریال پایتخت داریوش ارجمند تلویزیون سینمای ایران لیلا حاتمی آیت الله سید ابراهیم رئیسی سینما شعر زری خوشکام رسانه ملی نمایشگاه کتاب
کنکور ۱۴۰۳ دانشگاه پیام نور تلسکوپ فضایی هابل
رژیم صهیونیستی اسرائیل ترکیه امیرعبداللهیان روسیه فلسطین غزه آمریکا جنگ غزه چین حماس اوکراین
فوتبال پرسپولیس استقلال لیگ برتر باشگاه پرسپولیس لیورپول لیگ برتر انگلیس لیگ برتر ایران فدراسیون فوتبال بازی منچسترسیتی تراکتور
هوش مصنوعی تبلیغات مایکروسافت سامسونگ اپل موبایل ناسا نمایشگاه ایران هلث اینترنت فناوری
رژیم غذایی بارندگی آلزایمر طول عمر افسردگی استرس کاهش وزن مغز انسان