شنبه, ۱۴ مهر, ۱۴۰۳ / 5 October, 2024
مجله ویستا

THX 1138 - Thx 1138


THX 1138 - Thx 1138
سال تولید : ۱۹۷۱
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : امریکن زوتراپ
کارگردان : جرج لوکاس
فیلمنامه‌نویس : والتر مرچ و لوکاس، برمبنای داستانی نوشته لوکاس
فیلمبردار : دیو مایرز و آلبرت کین
آهنگساز(موسیقی متن) : لالو شیفرین
هنرپیشگان : رابرت دووال، دانلد پلیزنس، دون پدرو کالی، مگی مک‌اومی، ایان وولف، مارشال افران، آیرین فارست، گاری آلن، جان سیتن و جان پی‌یرس.
نوع فیلم : رنگی، ۹۵ دقیقه.


جامعه‌ای در آینده: شهری زیرزمینی که با کامپیوتر برنامه‌ریزی شده و در آن مردم با شماره‌های‌شان مشخص شده‌اند؛ جامعه‌ای از انسان‌های بی‌اراده که باید در طول روز مقدار زیادی آرام‌بخش مصرف کنند، با کله‌هائی تراشیده، یونیفورم‌های سفید مشخص و بچه‌های آزمایشگاهی. شهری که پلیس‌های آهنی آن را اداره می‌کنند و همه چیز از طریق یک مونیتور بزرگ کنترل می‌شود. یک زوج کله تراشیده، THX 1138 (دووال) و LUH 3417 (مک اومی) شروع به شکستن قوانین می‌کنند. زن داروهایش را قطع می‌کند؛ آنان با هم مغازله می‌کنند و بچه‌دار می‌شوند. در این بین سروکله SEN 5241 (پلیزنس) پیدا می‌شود که ادعا می‌کند قادر به قریب کامپیوترهاست و توانسته کاری کند تا THX هم اتاقی جدیدش شود. مصرف کم داروها بر کار THX تأثیر می‌گذارد و او دستگیر و به زندانی برزخ گونه منتقل می‌شود. در آنجا SEN را می‌بیند که حتی کامپیوتر - فریبی‌اش هم نتوانسته مانع دستگیری‌اش شود. آنان متعجب از فضای زندان، مردی را می‌بینند که مدعی است یک راه فرار می‌شناسد و آنان را به راهروهای مملو از جمعیتی شتاب‌زده راهنمائی می‌کند. در جربان فرار، ارتباط THX با SEN قطع می‌شود. در گریز از یک روبات پلیس، THX یک جت - اتوموبیل و از گذرهای تونل مانند اطراف شهر فرار می‌کند، ولی اتوموبیلش تصادف می‌کند. در همین هنگام مرکز کنترل اعلام می‌کند که هزینه عملیات دستگیری فراتر از بودجه تعیین شده رفته و روبات تعقیب کننده بلافاصله از کارش دست برمی‌دارد. در اینجا THX از نردبانی که به پشت بام سقف شهر راه دارد، بالا می‌رود و وقتی به سطح آن می‌رسد، خورشید در حال غروب کردن است.
* نخستین فیلم داستانی لوکاس در واقع نسخه طولانی شده فیلم کوتاه تحسین شده‌ای است که او در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی ساخته بود. فیلم آشکارا به رمان 1984 جرج اورول شبیه است، فیلم نامه‌ای خسته کننده دارد اما از نظر بصری مؤثر است. او هم چنین موفق شده دنیای بدون عاطفه و بی‌رحم احتمالی آینده را با بدبینی آشکاری، به نمایش درآورد.