شنبه, ۱۴ مهر, ۱۴۰۳ / 5 October, 2024
مجله ویستا

فیل - ELEPHANT


فیل - ELEPHANT
سال تولید : ۲۰۰۳
کشور تولیدکننده : آمریکا
محصول : دَنی وولف
کارگردان : گاسن وان سنت
فیلمنامه‌نویس : گاسن وان سنت
فیلمبردار : هریس ساویدس
آهنگساز(موسیقی متن) : لودویگ وان بتهوون
هنرپیشگان : الکس فراست، اریک دویلن، جان رابینسن، الیاس مکانل، جوردن تیلر، کَری فینکلی، نیکول جرج و بریتانی ماونتین
نوع فیلم : رنگی، ۱۸۱ دقیقه


̎اریک̎ (دویلن) و ̎الکس̎ (فراست) دو دوست صمیمی، در دبیرستانِ خوش‌نامی در حومهٔ پورتلند مشغول به تحصیل‌اند. ̎اریک̎ و ̎الکس̎، نوجوانانی معمولی و در عین حال غیرمتعارف و ̎ناجور̎اند. در حالی‌که فعالیت‌هایشان به همان ̎باندبازی̎های دبیرستانی محدود می‌شود، ظاهراً مشکل دیگری ندارد که آن‌دو را از بچه‌های دیگر متمایز کند. یعنی لااقل در ساعات مدرسه رفتاری غیرعادی از آن‌دو سر نمی‌زند. اما در اوقات فراغتشان، هر دو نوجوان، مسحور شمایل‌نگاری‌های آلمان نازی هستند، از ویدئوگیم‌های خشن لذت می‌برند و خیلی خونسردانه نقشه می‌کشند که چه‌طور حمله‌ای غافل‌گیرانه به مدرسه انجام دهند. نقشهٔ حمله به غذاخوری مدرسه را موقع حضورشان در یکی از کلاس‌های درس می‌کشند و سپس از طریق اینترنت، اسلحه می‌خرند.
● نوسان‌های شدید و توجیه‌ناپذیر، مُهر شخصی وان سنت شده است. تجربهٔ انتزاعی پوچ‌گری در ۲۰۰۲ (شاید یکی از بی‌هدف‌ترین و توخالی‌ترین فیلم‌های بلندی که یک کارگردان شناخته شده به اسم تجربه‌گرائی ساخته است)، دست‌کم او را آماده کرد تا فیل را برای شبکه اصولاً بلندپرواز HBO بسازد و این یکی قالب فیلم تجربی را تا سطح نخل طلای کن ارتقا داد. فیلم الهام گرفته از حادثهٔ خونین ̎دبیرستان کلمباین̎ است و جزئیاتش را از دیگر تیراندازی‌های دبیرستانی در آمریکا قرض گرفته. برخورد وان سنت با موضوع ـ متفاوت از روش ژورنالیستی و محقق‌نمایانهٔ بولینگ برای کلمباینِ مایکل مور (۲۰۰۲) ـ ترکیب سبک‌پردازی بی‌پروا با مستندنمائی است. کار بزرگ ساویدسِ فیلم‌بردار خلق یک حرکت مداوم، ̎روح̎وار و شناورگونه برای دوربین است. نماهای طولانی تراولینگ و تغییرات فضاهای صوتی و نوری در سینما کم‌تر چنین ترکیب تکان‌دهندە‌ای به بار آورده است. روایتی اگر در کار است، ثبت لحظه‌ها و جمله‌هاست. شخصیت‌های فیلم درگذرِ بی‌وقفهٔ دوربین معرفی می‌شوند و گاه طی جلوه‌های تک‌نمای پیچیده‌ای که حیرت برمی‌انگیزد. آنان در نگاه اول ترکیبی از همهٔ نوجوانان ممکن و متصور ـ که در فیلم‌های دیگر دیده‌ایم ـ هستند و نابازیگرانی آنها را بازی کرده‌اند که دقت غریب وان سنت به آنان، دگرگونشان ساخته است. این‌که آنان در این لحظه هستند و می‌دانیم ـ نه فقط به خاطر اطلاعات پیشین دربارهٔ موضوع فیلم بلکه ضمناً به واسطهٔ سبک هراس‌آور دوربین که فقط ̎می‌گذرد̎ ـ که لحظه‌ای دیگر نخواهند بود، عامل تنش و تأمل لحظه‌به‌لحظه است. مسیرهای آدم‌ها تلاقی می‌کنند، صحنه‌ها از زاویه‌های متفاوت تکرار می‌شوند و زمان و مکان شکلی دهلیزوار و ذهنی پیدا می‌کنند. فیل اثری است دربارهٔ توالی لحظه‌ها و نقطه‌ها، اما نمی‌تواند و نباید توضیحی دربارهٔ دلایل قتل عامی که مأخذ آن است ارائه ندهد و با وجود خویشتن‌داری کارگردان در برابر وسوسهٔ چنین توضیحی، گاهی حین پرداختن به زندگی خصوصی دو قاتلِ خودمختار، عنان از کف می‌دهد. او پس از یک ساعت انتظار و گشت‌وگذار و پرسه‌زنی دوربین، دستور آغاز خشونت را می‌دهد. خشونتی که قسمت عمدهٔ آن خارج از قاب، و بارها هولناک‌تر از مشاهدهٔ عینی است و هرگاه دیده می‌شود مستقیم و فاقد بار نمایشی است. و به طرزی بسیار عجیب، هم‌چنان بخشی اجتناب‌ناپذیر از روال زمان و مکان به نظر می‌رسد.