چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

اوراق والاچی - The Valachi Papers


اوراق والاچی - The Valachi Papers
سال تولید : ۱۹۷۲
کشور تولیدکننده : فرانسه و ایتالیا
محصول : دینو دِ لورنتیس
کارگردان : ترنس یانگ
فیلمنامه‌نویس : استیون گلر، برمبنای کتابی نوشته پیتر ماس
فیلمبردار : آلدو تونتی
آهنگساز(موسیقی متن) : ریتس اورتولانی
هنرپیشگان : چارلز برانسن، لینو ونتورا، فرد والکا، جاکومینو دِ میکلیس، آنجلو اینفانتی، آرنی فریمن، جرالد او لافلین، ماریو پیلار، سیلوستر لامونت، گوئیدو لئونتینی، والتر کیاری، آمدئو ناتزاری، جوزف وایزمن، فرانکو بورلی، جیل آیرلند و ماریا با کسا.
نوع فیلم : رنگی، ۱۲۷ دقیقه.


«جوزف والاچی» (برانسن) - که رئیس تبهکاران برای کشتنش 20000 دلار جایزه تعیین کرده - در سلولش درباره زندگی در مافیا می‌گوید... در سال 1929، «والاچی» که برای جرم کوچکی به زندان افتاده، با «دومینیک پتریلی» (کیاری) آشنا می‌شود. پس از آزادی، «پتریلی» او را با رئیس مافیا، «سالواتوره مارانتسانو» (وایزمن) آشنا می‌کند تا به‌عنوان راننده «گایتانو رینا» (ناتزاری) کار کند. «رینا» به‌دستور رقبای «مارانتسانو» - «ویتو جنووزه» (ونتورا) و «لاکی لوچانو» (اینفانتی) - کشته می‌شود و «والاچی» راننده خود «مارانتسانو» می‌شود و «پتریلی»، محافظش. در 1931 «مارانتسانو» به قتل می‌رسد و «والاچی» با دختر «رینا»، «ماریا» (آیرلند)، ازدواج می‌کند. «پتریلی» و «والاچی» با رؤسای تازه مافیا کنار می‌آیند، تا سال 1936 که «لوچانو» به‌ زندان می‌افتد و «جنووزه» به‌طور موقت به ایتالیا می‌رود و «پتریلی» را به‌عنوان محافظ محبوبه‌اش، «دونا پتریلو» (باکسا)، می‌گذارد. بین این دو رابطه‌ای شکل می‌گیرد و «جنووزه» در بازگشت با کشف این خیانت دستور می‌دهد که «پتریلی» را از بین ببرند. پس از ترور معاون «جنووزه» در 1957، تمام اعضـای تشکیلات مافیا در آپالاچین گردهم می‌آیند و با حمله پلیس به این جلسه، «والاچی» را تحت فشار می‌گذارند تا خبرچین پلیس شود؛ و وقتی چند سال بعد «جنووزه» به جرم قاچاق موادمخدر به زندان می‌افتد، «والاچی» را مقصر می‌داند. در 1963 «والاچی» اطلاعات کاملی درباره اعضای مافیا به کمیسیون مجلس سنا می‌دهد و «جنووزه» جایزه قتل او را به صد هزار دلار می‌رساند. اما «والاچی» در زندان زنده می‌ماند تا اینکه در 1971 - شش ماه پس از مرگ «جنووزه» - براثر حمله قلبی می‌میرد.
* فیلم یانگ، چه به‌دلیل زمان ساخت و چه از لحاظ مضمون، خواه ناخواه فکر مقایسه با پدرخوانده (فرانسیس فورد کوپولا، 1972) را مطرح می‌کند و طبعاً از هر جهت نازل‌تر از آن است. یانگ و گلرِ فیلم‌نامه‌نویس صرفاً رشته‌ایاز حادثه‌ها را به‌هم می‌چسبانند و قانع‌اند به این که اسم پشت اسم ردیف کنند. در برابر نگاه دقیق و جزئی نگرانه کوپولا به زندگی مافیائی (که خشونت صرفاً جنبه‌ای از آن است) فیلم یانگ به مارپیچی سرگیجه‌آور از جنایت و قساوت می‌ماند که دوره زمانی سی‌ساله‌ای را می‌پوشاند. «والاچی» تنها شخصیتی است که پرداخت نسبتاً عمیقی دارد ولی برانسن از عهده سرپا نگه‌داشتن فیلم برنمی‌آید.


همچنین مشاهده کنید