سه شنبه, ۲۵ دی, ۱۴۰۳ / 14 January, 2025
مجله ویستا
مدرسه شوک
بازدید از مدرسه پر سر و صدای «روتنبرگ سنتر» که برای آموزش به دانشآموزان استثنایی توسط یک روان شناس یهودی به نام ماتیو اسراییل در ایالت ماساچوست تأسیس شده، بهانه نگارش این مقاله است. در این مدرسه، از سه دهه پیش با استفاده از یک دستگاه مخصوص، در صورت انجام کاری اشتباه از سوی هر یک از دانشآموزان، یک شوک الکتریکی دو ثانیهای به مچها و یا پاهای وی وارد میشود. البته در پارهای از موارد از شوکهای تنبیهی پیشگیرانه نیز استفاده میشود. نویسنده با اشاره به سایر روشهای تنبیهی مورد استفاده نظیر تظاهر به خفه کردن، سیلی زدن، گرسنه نگاه داشتن و یا استفاده از مواد بد بو و بد طعم، معتقد است که در هنگام اجرای تئوریهای علمی، باید اصول اخلاقی نیز مورد توجه قرار گیرد تا شاهد چنین روشهای غیر انسانیای نباشیم.
در آخرین روزهای فصل تابستان، دانشآموزان مدرسه «روتنبرگ سنتر» که یک مدرسه خصوصی برای دانشآموزان استثنایی در ایالت ماساچوست است، شادمانه به بازی مشغولند. البته جدا از نوع آموزشهای ویژهای که به آنان ارائه میشود، یک تفاوت دیگر نیز میان آنها و سایر دانشآموزان وجود دارد: وجود یک مجموعه سیم که از پشت آنها تا مچهای دستهایشان نصب شده است. بر روی هر دو مچ آنها یک صفحه دایرهای نقرهای به اندازه یک سکه یک دلاری به چشم میخورد که به وسیله آن سیمها، به یک کیت مخصوص الکترونیکی متصل است. در این کیتها نیز یک باتری و یک ژنراتور به اندازه یک فیلم وی.اچ.اس وجود دارد. البته برای عدهای از آنها، این صفحات بر روی بازوها و یا پاها نصب میشود. هدف از این کار چیست؟ وارد کردن یک شوک دو ثانیهای به دانشآموزان استثنایی، در صورت عدم انجام کار خواسته شده از آنان از سوی مربیان آنها.
این طرح برای اولین بار از سوی مؤسس و مدیر این مدرسه آقای دکتر ماتیو اسراییل طراحی و اجرا شد. یک پیرمرد هفتاد و سه ساله خوشاندام و با موهایی سفید که یک کت اسپرت سفید و پیراهن مشکی بر تن دارد. این روانشناس فارغالتحصیل از دانشگاه «هاروارد»، به آرامی اما با قاطعیت، از طرح شوک درمانی پوستی در مدرسه خود دفاع میکند. وی معتقد است که در طراحی این کیت، از اندیشههای روان شناس برجسته حوزه علوم رفتاری، پرفسور بی.اف.اسکینر استفاده کرده است.
آقای اسراییل در مدرسه خود دویست و سی مربی و دانشآموز تمام وقت دارد که از عقب ماندگیهای ذهنی و جسمی و یا بیماریهایی نظیر اوتیسم (در خودماندگی)، افسردگی و شیزوفرنی رنج میبرند. اکثر این دانشآموزان از شهرهای بوستون، نیویورک و حتی کالیفرنیا به این مدرسه شبانهروزی آمدهاند. گفته میشود، این تنها مدرسهای است که از روش شوک درمانی استفاده میکند. و البته باید با موجی از انتقاداتی که این روش را بیرحمانه و دردناک میخوانند، مقابله کند. اسراییل میگوید: «آنها در واقع این موضوع را نمیفهمند... چرا که این بچهها را نمیتوان با هیچ روش دیگری هدایت و یا تنبیه کرد.»
گفته میشود که در سی و پنج سال اخیر تلاشهایی برای تعطیل کردن مدرسه وی انجام شده است؛ چرا که روشهای کنونی به کار گرفته شده جهت تنبیه دانشآموزان معلول و استثنایی نظیر سیلی زدن، قرار دادن یخ در لباسهایشان، نیشگون گرفتن، تظاهر به خفه کردن با دست برای چند ثانیه، استفاده از مواد بدبو و بدطعم، گرسنه نگاه داشتن و عدم اجازه خوابیدن به آنها، در مدارس مشابه آمریکا، همواره با اعتراضاتی رو به رو بوده است؛ اما به دلیل آزادیهای کنونی قانونی، بهرهگیری از این روشها همچنان ادامه دارد.
در گذشته، تعدادی از این روشهای تنبیهی به آثار ناگواری نظیر نابینایی منجر شده که حتی اعتراض کارکنان مدرسه را به دنبال داشته است. افرادی هم سرهای خود را به میزهای کلاسها میکوبند و حتی موجبات خونریزی خود را فراهم آوردهاند؛ اما اسراییل همچنان معتقد است که روش شوک درمانی پوستی به بهبود رفتارهای کودکان منجر میشود.
در همه نقاط کلاسها، خوابگاهها و زمینهای ورزشی، دوربینهای مدار بسته قرار دارد و تعدادی از مسئولان، بر اثر بخشی رفتارهای کارکنان خود نظارت همهجانبهای دارند. گفتنی است که دانشآموزان در همه ساعات حضور خود، باید کیت شوک درمانی را به همراه داشته باشند و هر یک از معلمان میتواند همزمان، حداکثر به هفت دانشآموز شوک وارد کند. میتوان دریافت که افراد بیرونی قادر به درک آثار این روشها نیستند، مثلاً کاترین، دختر نوجوان این مدرسه، چندی پیش با یک سی دی شکسته قصد داشت که سر یک دانشآموز دیگر را از تنش جدا کند. خانم پارکر، مدیر برنامهریزی آموزشی این مدرسه که دو دهه تجربه کاری در پرونده خود دارد، بر روی دستها و صورتش آثار جراحت متعددی ناشی از حملات کودکان به وی، به راحتی قابل مشاهده میباشد. وی معتقد است که چنین بچههایی، حتی ممکن است دیگران را بکشند.
در این مدرسه، عدم وجود مرکز مشاوره روان شناسی، یک علامت سؤال بزرگ را در اذهان به وجود میآورد. به علاوه، از روشهای گروه درمانی و معاینه دورهای بچهها نیز استفاده نمیشود. پس از گشت و گذاری در این مرکز، به وجود تفاوت در کلاسهای مختلف آن پی میبریم. مثلاً دانشآموزان دیرآموز از آموزشهای کامپیوتری بهره میگیرند، ولی در تعدادی از کلاسها، دانش آموزان دارای سوء رفتارهای مختلف، با زنجیر به نیمکتهایشان بسته میشوند تا از زد و خوردهای احتمالی جلوگیری شود. در همه کلاسها نیز یک کمد جایزه قرار دارد که با توجه به نظر معلمان، هر یک از بچههای دارای عملکرد خوب، میتواند برای چند دقیقه با اسباببازیهای موجود بازی کند یا بخشی از یک کارتون را تماشا کند.
آقای اسراییل به ما میگوید که یک دستگاه شوک دیگر نیز با قدرتی چهار برابر نمونه مورد استفاده کنونی، برای استفاده در منازل به شرکت سازنده آنها سفارش دادهایم، اما سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA) تاکنون به این دستگاه، مجوزهای قانونی لازم را اعطا نکرده است. این کیت در هر بار، چهل و پنج میلیآمپر جریان برق به سطح پوست افراد و به دنبال آن روانه مغز فرد مورد نظر میکند که برابر با جریان برق مورد استفاده در یک لپتاپ میباشد.
گفتنی است که در سی و پنج سال اخیر، پنج نفر از دانشآموزان معلول آقای اسراییل در مدرسه جان خود را از دست دادهاند؛ اما وی معتقد است که چنین اتفاقاتی غیر قابل اجتناب بوده و این مرگها اتفاقی میباشد و همچنان مدیر این مدرسه کودکان استثنایی، از عملکرد دستگاههای شوک درمانی خود دفاع میکند.
آقای اسراییل یادآوری می کند که استفاده از این وسیله، به دلیل تنبیه سریع فرد در صورت انجام کاری نامناسب، میتواند منافع تربیتی و آموزشی زیادی به همراه داشته باشد. او برای ما توضیح میدهد که قریب به اتفاق دانش آموزان از جای خود بلند نمیشوند، دستان خود را بی جهت بالا نمیآورند و از پرخاشگری خود داری میکنند.
البته در صورت پرخاشگری شدید این کودکان و یا حمله به دیگران، از اتاق ویژهای استفاده میشود که پس از بستن فرد به مدت حداکثر سی دقیقه، به صورت متناوب از طریق پنج صفحه فلزی، به بخشهای مختلف بدن وی شوک وارد میشود. از سوی دیگر، مربیان این مدرسه از روش منحصر به فرد دیگری نیز استفاده میکنند: تنبیه پیشگیرانه کودکان استثنایی به دلیل عدم انجام کارهای اشتباه خود در آینده. یکی از مربیان به من میگوید که در صورت مشاهده مکرر استفاده کودک از یک وسیله تیز و یا خطرناک، یک چاقوی پلاستیکی بر روی میز قرار داده میشود و از کودک خواسته میشود که آن را بردارد. به محض انجام این کار، شوک الکتریکی به بدن وی وارد میشود.
نیم قرن پیش و همزمان با آغاز جنگ سرد، آقای اسراییل، نبردهای فکری دو ابرقدرت شرق و غرب را با دقت دنبال میکرد: سرمایه سالاری دموکراتیک در برابر مادی گرایی کمونیستی. وی به یک نکته دیگر نیز در گفت وگوهایش با ما اشاره میکند: «آقای اسکینر بارها به ما میگفت که یک انسان، اصولاً نه خوب و نه بد است... بلکه هر فردی در قالب محیط و خصوصیات ژنتیکیاش، رفتارهایی را از خود بروز میدهد.» این ایدئولوژی، در همه سالهای عمر، بر اقدامات وی تأثیرات زیادی بر جای گذاشته است.
آقای اسراییل پس از کسب مدرک دکترای خود در سال ۱۹۶۰ میلادی، ابتدا بر روی ساخت یک ماشین یادگیری به فعالیت پرداخت. در اواخر دهه شصت میلادی، به تأسیس مرکزی در جهت توسعه تکنیکهای رفتاری دست زد. سپس به دلیل ناموفق بودن کسب وکار تجاری مربوط به ساخت ماشینهای آموزش، تأسیس یک مدرسه را در دستور کار خویش قرار داد. نام کنونی این مدرسه نیز به افتخار قاضی ارنست روتنبرگ که توانست مجوزهای لازم در جهت استفاده از این روشهای شوک آور را برای آقای اسراییل به دست آورد، انتخاب شده است. باید دانست که اینگونه روشها ابتدا بر روی حیوانات مورد آزمون قرار گرفتهاند. همچنین بعدها برای درمان همجنسبازان نیز از روش شوک درمانی استفاده شده است. ولی رویکردهای دکتر اسراییل عموماً بر روشهای تنبیهی و نه تشویقی استوار بوده است. دکتر اسکینر نیز از چنین مدارسی به عنوان اتوپیای تربیتی یاد نمیکرد، ولی اعتقاد داشت که دانشآموزان میتوانند در چنین مراکزی، سادهترین وظایف مورد نیاز خود را بیاموزند.
اینگونه رویکردها در سطح جهان پذیرفته شده نیست. انجمن بیماریهای مزمن مغز و اعصاب آمریکا (AAMR) از این روشها به عنوان اقداماتی غیر انسانی نام برده و خواهان توقف آنها شده است. پژوهشگران زیادی هم اعتقاد دارند که به دلیل قدیمی و ناکارا بودن چنین اقداماتی، روش شوک درمانی تنها باید در مواردی بسیار اندک و در برخورد با معلولان ذهنی دارای رفتارهای مخاطرهآمیز، مورد استفاده قرار گیرد. چرا که استفاده از این جریانهای الکتریکی شوکآور بر روی یک انسان که ممکن است به مرگ وی بیانجامد، حتی در صورت عدم وجود منع قانونی، عملی غیر اخلاقی میباشد.
من باید به یک نکته مهم دیگر اشاره کنم: اغلب دانشآموزان این مدرسه، آموزشهای خود را در مدارس محلی ویژه آغاز کرده اند و به دنبال عدم توانایی کنترل آنها، این کودکان روانه مدارس خصوصی موجود نظیر مدرسه کودکان استثنایی روتنبرگ میشوند. البته مسئولان ایالتهای این کودکان، کلیه هزینههای مربوطه را تا بیست و یک سالگی آنان پرداخت میکنند و تنها در صورت اقدام به یک تجاوز جنسی و یا مشکلات خاص درمانی، ممکن است فردی از این مدرسه اخراج شود.
در مجموع، اگرچه اکثر روانشناسان از این روشها به عنوان آخرین گزینه موجود در موارد ویژه یاد میکنند، اما پافشاری آقای اسراییل بر روی چنین روشهایی با ادعای صد در صد موفقیت کامل، مخالفان زیادی در سراسر ایالات متحده دارد. تئوری آموزشی آقای اسراییل بر این اساس است که با ارائه شوک در صورت انجام رفتارهایی مخاطرهآمیز، مربی فرد میتواند زمان مناسبی را برای آموزش رفتارهای مثبت به دست آورد تا کودک چگونگی کنترل خود را بیاموزد. در پایگاه اینترنتی مدرسه نیز به مواردی اشاره شده که کودکان آموزش دیده توانستهاند بعدها به مدارس ابتدایی و دبیرستان ویژه افراد معمولی و حتی دانشگاه راه یابند.
آقای اسراییل میگوید: « بقیه این بیماران، هیچ گاه فردی عادی و اثربخش و مالیات دهنده نخواهند شد. اما امکان شاد کردن آنها و به وجود آوردن رفتارهای خوب در میان چنین بیمارانی وجود دارد.»
به دنبال بازرسی مقامات شهر نیویورک از این مدرسه، آنان نسبت به فقدان ارائه آموزشهای لازم جهت مربیان، اعتراض کردند. به علاوه اعلام کردند که بسیاری از این شوکهای الکتریکی، فاقد دلیل مناسب و موجه بوده است. از سوی دیگر، عدم ارائه غذا به عنوان تنبیه، میتواند آثار ناگواری به همراه داشته باشد.
مقامات مدرسه ادعا میکنند که افراد بازدید کننده، تحت تأثیر حرفهای روان شناسان مخالف قرار گرفتهاند. چندی پیش نیز گزارشی به پلیس منطقه تسلیم شد که حکایت از سوزاندن عمدی یک دانشآموز معلول در این مدرسه میکرد. یکی از مادران نیز سوگند یاد کرده که پسرش پس از چند ماه حضور در این مدرسه، با آسیبهای متعدد جسمی و ناراحتیهای روانی مختلف رو به رو شده است. یکی از قانون گذاران ایالتی در نیویورک هم از تهیه طرح ممنوعیت شوک درمانی و تصویب آن در آیندهای نزدیک خبر میدهد.
مدیران این مدرسه اعلام کردهاند که چنین مقرراتی، دست آنها را برای آموزش کودکان عقب مانده ذهنی و معلولان خواهد بست. تعدادی از اولیای این دانشآموزان نیز با حضور در دیوان عالی قضایی ایالتی، خواهان تداوم شرایط کنونی شدهاند.
با وجود رویکردهای تهاجمی این مرکز نظیر شوکهای الکتریکی، این سؤال به وجود میآید که چنین شوکهایی برای چند روز، هفته، ماه و یا سال باید تداوم یابد؟ اگر این روش برای مشکلات جدی رفتارهای نامناسب، نتایج خوبی به بار میآورد، آیا نمیتوان در مورد همه رفتارهای جزیی نیز از این وسیله بهره برد؟
من معتقدم که با مطالعه بالینی، میتوان پاسخ این سؤالات را دریافت. بسیاری از کارشناسان معتقدند که ما در این موارد، تنها با روشهای علمی مواجه نیستیم، چرا که نگرانیهای اخلاقی نیز باید در هنگام استفاده از تئوریهای علمی مورد توجه قرار گیرد.
جرت مورفی
مترجم:محسن داوری
منبع: WWW.MotherJones.com
منبع:ماهنامه سیاحت غرب ،شماره ۶۵
Jerrett Murphy: نویسنده و عکاس و روزنامه نگار آمریکایی. وی فارغالتحصیل انستیتوی تکنولوژی روچستر میباشد.
مترجم:محسن داوری
منبع: WWW.MotherJones.com
منبع:ماهنامه سیاحت غرب ،شماره ۶۵
Jerrett Murphy: نویسنده و عکاس و روزنامه نگار آمریکایی. وی فارغالتحصیل انستیتوی تکنولوژی روچستر میباشد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست