پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا
مشروطه
● مشروطه:
به معنی "مشروط" و متضاد حكومت «مطلقه» و «مشروطهخواه» به مفهوم آن كس كه به جای حكومت خودكامه كهن یا «استبداد» كه شاه را فعال مایشاء سرنوشت ملت و صاحب امتیاز بلامنازع جان و مال و شرف آنان ساخته است، خواستار حكومت «مشروطه» یا حكومت مبتنی بر «قانون» است. «مشروطهخواه» ضد مستبد یا طرفدار حكومت خودكامه است و شاید بتوان گفت این واژه "Parliamentarian" است.(۱)
در سراسر مبارزه ایرانیان نسبت به سیاستهای خود، ایرانیان آگاهانه برای موجودیت خود بهعنوان (ملت) جنگیدهاند و بدین لحاظ حزب مشروطه یا مردمی را به درستی میتوان «ملیگرا»(Nationalist) نامید. نكته اصلی كه میخواهم بر آن تكیه كنم این است كه در ایران آن حزبی كه با واژگان گوناگون «ملیگرا»، «مشروطهخواه» و «مردمی»(Popular) نامیده میشود، اساساً حزبی میهنپرست و خواستار پیشرفت، آزادی، تساهل و برتر از همه استقلال ملی و «ایران برای ایرانی» است و وجود آن معلول سیاست كوتهبینانه، خودخواهانه و غیروطنپرستانهای است كه ناصرالدین تحت نفوذ زیانبار امینالسلطان پیشه كرد و كماكان توسط نوهاش محمدعلی شاه دنبال شد.(۲)
عباس امانت در بیان مفهوم واژه مشروطه عقیده دارد كه: واژه مشروطه همچون بسیاری از اصطلاحات كلیدی آن دوران، از جنبش عثمانیهای جوان نیز نشأت میگرفت. «نامق كمال»، اندیشهگر قرن ۱۹ تركیه، اشاره به یك حكومت مشروطه باعنوان «دولت مشروطه» داشت و نظامی وكالتی را تحت توجهات اسلام بهنام «اداره مشروطه» كه برای تمامی ملل تحت سلطه عثمانی كارایی داشته باشد، مطرح میساخت. این اصطلاح ازسوی «مدحت پاشا» در خلال مقطع بیدوام مشروطهخواهی سال ۱۸۷۶ پذیرفته شد. این احتمال نیز هست كه واژه دو پهلوی «مشروطه» به عمد برای ترجمه واژه فرانسوی "Contitononelle" به كار برده شد تا آن نظام پیشنهادی جدید با مفاهیم حقوقیومنطقی«شرط» و «مشروطه» در رویه قضایی اسلام آشتی دهد.(۳)
این واژه از حدود سال ۱۸۹۷م. در ایران كاربرد دارد. از قرار معلوم تقیزاده اولین نمایندهای بود كه در مشاجرات مجلس لغت "مشروطه" را در سخنرانی مهم ذیقعده سال ۱۳۲۵ / ۲۲ دسامبر ۱۹۰۶ مطرح كرد. اما مشروطه و مفاهیم حقوق اساسی ازسوی محافظهكاران استقبال نشد. این افراد تنها پیش از مشاجرات شدید در مجلس و بیرون از آن و طی گذر زمان آن را پذیرفتند.(۴) حتی در فرمان ۱۴ جمادیالثانی ۱۳۲۴ ق. (۵ اوت ۱۹۰۶ م.) ـ فرمان مشروطیت ـ كه اختیارات لازم برای تشكیل مجلس اول را فراهم میساخت نیز از واژه مشروطه ذكری نشده است. واژه مشروطیت در متمم قانوناساسی وارد میشود و بدون تعریفی دقیق از آن صرفاً ماهیت حكومت ایرانی را خاطرنشان میكند و در ماده ۷ اشاره میشود كه "اساس مشروطیت"، موقوفالاجرا نیست.(۵)
در نوشتههای پژوهشگران نو ایران و تركیه، واژه "مشروطه" بهعنوان معادلی برای واژه انگلیسی «كنستیتوشنالیزم» یا حكومتی كه بر شالوده یك قانون اساسی و نظام پارلمانی بنیاد شده باشد به كار برده میشود. در ایران دو واژه «مشروطه» و «مشروطیت» به آن حكومتی گفته میشود كه پس از انقلاب سال ۱۹۰۶ م. (۱۳۲۴) پدید آمد.(۶) به نظر میرسد نخستینبار واژه مشروطه، توسط میرزاحسنخان سپهسالار در سال ۱۹۶۸م./۱۲۸۵ هنگامی كه سفیر ایران در دربار امپراتوری عثمانی بود در خلال برخی از گزارشهای خود به معنی مورد بحث كنونی ما، به ایرانیان معرفی شد. سیدحسن تقیزاده مینویسد: یكی از علمای تبریز، آقای میرزاصادق آقا، پیشنهاد كرد كه لفظ اصلی اروپایی كه همان "كنستیتوسیون"(Constitution) میباشد در ایران به كار برده شود. (تقیزاده، خطابه، صفحه ۵۲) علمای ایرانی ساكن عراق كه در آغاز سال ۱۹۱۲م./۱۳۳۰ بهعنوان اعتراض به اشغال ایران بهوسیله روس و انگلیس، از نجف، كربلا و سامره به قصد عزیمت به ایران در كاظمین توقف كرده بودند. نیز واژه مشروطه را ریشه شرط گرفتند و بهعنوان یك رژیم ضداستبداد معنا كردند.(۷) واژه مشروطه برای حكومتی به كار برده شد كه براساس قانوناساسی و نظام پارلمانی بنیاد گردد و آن واژه از آن جهت در ایران متداول شد كه قرار بود رژیم نو به حدود و شرایطی كه قانون معین میكرد، محدود باشد.(۸)
تقیزاده كه خود شاهد عینی «انقلاب مشروطه» بوده است مینویسد: واژه مشروطه از لفظ فرانسوی "لاشارت" (La Charte) جدا شده است، ولی افزاید واژه لاشارت از اروپا به تركیه عثمانی و از آنجا به ایران وارد شد. (تقیزاده، خطابه، ص ۱۸ و ۵۳) (۹)
دكتررضا شفق نیز شاهد عینی انقلاب مشروطه بوده است و عقیده دارد كه كلمه مشروطه از تركیه به ایران آمده و ممكن است تركها آن را درست كرده باشند كه معنی حكومت ضداستبدادی یعنی حكومتی كه محدود به شرایطی است از آن بگیرند، ولی به خاطر دارم كه در برخی از نوشتههای تركها خواندهام كه آنها لفظ مشروطیت را از شرط عربی نگرفته بلكه از لاشارت فرانسوی استفاده كردند. اینگونه اشتقاقها در میان تركها رایج است.(۱۰) از میان دانشمندان تركشناس "نیازی بركس" و "برنارد لوئیس" واژه مشروطه را از شرط عربی میدانند. در سال ۱۹۰۷م./۱۳۲۴ زیر فشار آزادیخواهان، واژه مشروطه برای نخستینبار در یك فرمان رسمی محمدعلی شاه به كار برده شد. چون در فرمانهای پیشین مظفرالدین شاه لغت مشروطه یاد نشده بود، شاه جدید ناچار شد كه تغییر رژیم ایران را از استبدادی به مشروطیت با ذكر كلمه مشروط تأیید كند. (خاطرات و خطرات، ص ۱۴۹).(۱۱) دكترمحمد علی همایون كاتوزیان در مورد واژه مشروطه مینویسد: مشروطه واژه فارسی ـ عربی (عربی معجم) است به معنای «شرطی»، «محدود» یا «تعدیل یافته.» خواست مركزی انقلاب ایران، تأسیس سلطنتی محدود یا تعدیل یافته بود كه بزرگترین دستاورد ـ هر چند ناپایدار ـ انقلاب نیز بود. این به معنای لغو «حكومت زور» و جایگزینی آن با حكومتی بود كه مشروعیتاش زاییده حمایت مردم بود.(۱۲) ناظمالاسلام كرمانی میگوید: مشروطه یا جمهوری، مقصود از هر دو، یكی است. چه جمهوری از افراد مشروطه است و مراد از مشروطه، سلطنتعمومی و سلطنتملی است.(۱۳) علمای طرفدار مشروطه، یعنی آخوند محمدكاظم خراسانی و همپیمانانش عبدالله مازندرانی و محمدحسین تهرانی كه ساكن شهرهای مذهبی و شیعی عراق بودند. «مشروطه» را «اشتراط» تعریف میكردند.(۱۴)
در كتاب فرهنگ معین درباره مشروطه مینویسد: نوعی حكومت كه در آن وضع قوانین به عهده مجلس یا مجلسین (شورا و سنا) باشد و دولت مجری آن قوانین، بهشمار میآید؛ مقابل استبداد. از پس مشروطه نو شد فكرها/ سبكهایی تازه آوردیم ما (بهار)(۱۵)
داریوش آشوری در بیان حكومت مشروطه و مشروطیت میگوید:مشروطه، رژیم سیاسی یا حكومتی است كه دامنه كاربرد قدرت در آن، محدود به حدود قانون است، و به همین دلیل در برابر مفهوم حكومت استبدادی و دیكتاتوری قرار دارد. به عبارت دیگر حكومت مشروطه برابر با «حكومت قانون» یا «قانون روایی» است. همچنین حكومت مشروطه با پارلمان و پارلمانداری قرین است. حكومت مشروطه به دو صورت جمهوری و سلطنتی میباشد كه در اصل از جنبش آزادیخواهی مایه گرفته است.(۱۶)
منابع:
۱ـ انقلاب مشروطه ایران، ادوارد براوان، ترجمه مهری قزوینی، انتشارات كویر، تهران ۱۳۷۷، صص ۱۹ـ۱۷.
۲ـ همان.
۳ـ انقلاب مشروطیت، زمینههای فكری، عباس امانت، صص ۴۸ـ۴۵.
۴ و ۵ ـ همان.
۶ـ اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی (ویژه مشروطیت)، عبدالهادی حائری، صص ۳۹ـ۳۴.
۷ـ فكر آزادی، فریدون آدمیت، ص ۶۶.
۸ـ اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی، همان.
۹و۱۰و۱۱ـ همان.
۱۲ـ اقتصاد سیاسی ایران (از مشروطیت تا پایان سلسله پهلوی)، دكتر محمدعلی همایون كاتوزیان، ص ۱۰۱، نشر مركز، سال ۱۳۷۹.
۱۳ـ تاریخ بیداری ایرانیان، ناظم الاسلام كرمانی.
۱۴ـ انقلاب مشروطیت، همان.
۱۵ـ فرهنگ دكتر معین.
۱۶ـ دانشنامه سیاسی، داریوش آشوری، صص ۱۴۳ـ۱۴۲.
۱ـ انقلاب مشروطه ایران، ادوارد براوان، ترجمه مهری قزوینی، انتشارات كویر، تهران ۱۳۷۷، صص ۱۹ـ۱۷.
۲ـ همان.
۳ـ انقلاب مشروطیت، زمینههای فكری، عباس امانت، صص ۴۸ـ۴۵.
۴ و ۵ ـ همان.
۶ـ اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی (ویژه مشروطیت)، عبدالهادی حائری، صص ۳۹ـ۳۴.
۷ـ فكر آزادی، فریدون آدمیت، ص ۶۶.
۸ـ اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی، همان.
۹و۱۰و۱۱ـ همان.
۱۲ـ اقتصاد سیاسی ایران (از مشروطیت تا پایان سلسله پهلوی)، دكتر محمدعلی همایون كاتوزیان، ص ۱۰۱، نشر مركز، سال ۱۳۷۹.
۱۳ـ تاریخ بیداری ایرانیان، ناظم الاسلام كرمانی.
۱۴ـ انقلاب مشروطیت، همان.
۱۵ـ فرهنگ دكتر معین.
۱۶ـ دانشنامه سیاسی، داریوش آشوری، صص ۱۴۳ـ۱۴۲.
منبع : ماهنامه چشم انداز ایران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست