جمعه, ۲۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 14 March, 2025
مجله ویستا


بحران گذار در خانواده ایرانی


بحران گذار در خانواده ایرانی
امواج رادیو و تلویزیون و این اواخر، ماهواره و تلویزیون کابلی و اینترنت و... به خانه های خانواده های گرم و صمیمی سرازیر شد و آنها را با انواع مختلف سلیقه ها ، فرهنگ ها و هنجارها در قالب برنامه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آشنا کرد. خانواده جدید چنان ابعادی یافته که هرگز در تاریخ نداشته است. افراد خانواده عادت کردند که با تاریکی هوا در خانه جمع شوند و به رادیو یا تلویزیون گوش فرا دهند. این روند نیز روز به روز به سمت فردی شدن سوق پیدا کرده است به طوری که افراد خانواده با کامپیوتر و اینترنت و روزنامه و... به صورت فردی، سر خود را گرم می کنند.
خانواده با وجود داشتن ویژگی های مختص خود که برای سلامت جسم و روح انسان ها در تمامی جوامع مفید بوده است در معرض تهدیدهای بسیاری است. تجربه نشان داده است که تمدن هایی که به خانواده اهمیت نداده اند و بحران ایجاد شده در خانواده ها را به جامعه منتقل کرده اند دچار «بحران تمدنی» شده اند. دکتر باقر ساروخانی عضو هیأت علمی دانشگاه تهران معتقد است که هیچ آسیب اجتماعی وجود ندارد که بتوان خارج از چارچوب خانواده متصور شد و می گوید: در تحقیقی که در کانون اصلاح و تربیت انجام دادیم مشخص شد تمام کودکان- بدون هیچ استثنا- مشکل خانوادگی داشته اند. توجه به خانواده، توجه به سرنوشت بشر است. فرزندان را می توان پدران بشر تلقی کرد. وقتی کودکان از درون یک خانواده بیمار برخیزند قطعاً نمی توانند در ساختن جامعه جدید توانمند باشند. وی معتقد است که در جامعه جدید، خانواده به عنوان میراث مهم سرنوشت ساز، دچار مسائلی شده که در نتیجه آن، انواع دیگر خانواده به وجود آمده است. از جمله این انواع خانواده ها می توان به خانواده های «دور زی» ، «اضطراری» و «تفقد یافته» اشاره کرد.
وی در توضیح خانواده «دور- زی» می گوید: در این نوع، اعضای خانواده دور از هم زندگی می کنند؛ پدر در شهری بزرگ و بدون همسر و فرزندانش زندگی می کند و ناچار است در سال، دو- سه بار بیشتر همسرش را نبیند. کارگران ساختمانی از این دست هستند که هم در سطح ملی و هم در سطح بین المللی مطرح اند. متأسفانه تعداد این نوع از خانواده ها در ایران رو به افزایش است. افراد باوجود اینکه نیازهای عاطفی دارند ناچارند دور از هم زندگی کنند.
دکتر باقر ساروخانی- عضو گروه جامعه شناسی خانواده دانشگاه تهران- در ادامه در مورد خانواده های اضطراری می گوید: خانواده ای که به ظاهر سر پا و سالم است ولی فضای آن خالی از محبت است، خانواده اضطراری است. این نوع از خانواده ها نیز در ایران بسیار زیاد است. عواطف انسانی که دل و میل افراد را در خانواده ها قرار می دهد در این خانواده ها مشاهده نمی شود.
خانواده های اضطراری اگرچه در ابتدا به اضطرار، دور هم جمع نمی شوند اما به مرور زمان، زن چاره ای جز زندگی با شوهر به خاطر عدم اشتغال یا تحصیلات کافی و... ندارد و در جوامعی که طلاق یک امر ممنوع و پیچیده و سخت است خانواده اضطراری بیشتر ظهور می کند. وی ادامه می دهد: در این شرایط، خانواده از یک گروه نخستین به یک گروه ثانویه تبدیل می شود. ارتباطات به جای بعد عاطفی، بعد قراردادی می یابند. در نتیجه پسر به خاطر تنبیه یا انتقام از پدری که بر سر سفره اش غذا خورده به دادگاه شکایت کرده و او را به زندان می اندازد. این پدر بعدها همین کار را با فرزندش انجام می دهد و خانواده بدون عواطف را تبدیل به یک پادگان می کند. این جامعه شناس توضیح می دهد: وقتی در جامعه ای مهریه های سنگین در نظر گرفته می شود و مسائلی چون به روزسازی نرخ مهریه، تقسیم اموال بعد از طلاق و بیمه مهریه و... مطرح می شود خانواده های ناسالم به ظاهر سرپا نگه داشته می شوند ولی از درون دچار پوسیدگی می شوند.
دکتر ساروخانی در مورد خانواده تفقدیافته می گوید: نوع دیگری از خانواده که در جامعه ایران امروز به وجود آمده خانواده های تفقدی است. در این خانواده هرم قدرت افقی شده به حدی که خانواده تبدیل به «سرا» شده است. هرکس کلید آپارتمان اتاق خود را دارد و با اینترنت و کامپیوتر و... خود سرگرم است. اعضای خانواده همدیگر را در آشپزخانه می بینند.
اما به اعتقاد دکتر شهلا کاظمی پور- عضو هیأت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران- خانواده نیز به مانند سایر پدیده های اجتماعی، دائماً در حال تغییر است. خانواده ایرانی نیز از این حیث مستثنی نیست. بعد خانوار در این سال های اخیر به دلیل کاهش موالید رو به کاهش است. در چشم انداز ۲۰ساله، ایران با ساختار جدیدی از خانواده روبه رو خواهد شد ولی الآن خانواده ایرانی در حال سپری کردن دوره گذار یا انتقالی است.
در این دوره، زنان به دنبال اشتغال در خارج از خانه اند، مردان که نان آوران خانه بودند نقششان کم رنگ تر می شود، فرزندان کمتر از حرف والدین تبعیت می کنند، فرزندسالاری به جای پدر یا مادرسالاری حاکم است، خانواده ها سعی می کنند امکانات لازم را برای تحصیلات فرزندانشان فراهم کنند و... . به گفته این جامعه شناس، در گذشته به خاطر اینکه میزان دانش و ارتباطات افراد کم بود، والدین با فرزندانشان تفاوتی نداشتند اما در حال حاضر خیلی از بچه ها به خاطر دسترسی به اینترنت ، ماهواره و فیلم، خانواده خود را قبول ندارند. وی با اشاره به اینکه پدیده شکاف نسل ها در جامعه ما باز است می گوید: شاید یک سری از ناهنجاری هایی که در سطح جامعه و در قالب بودن با دوستان و همسالان خود را نشان می دهد، ناشی از همین تفاوت هاست.
دکتر شهلا کاظمی پور- عضو گروه جامعه شناسی خانواده دانشگاه تهران- مسائل اقتصادی را در به وجود آمدن خانواده های کنونی در ایران بسیار تأثیرگذار می داند و می گوید: افزایش تورم از یک سو و مصرف گرایی نسل جدید، جوانان را با خانواده ها وارد جدال کرده است. این جدال یا جوانان را دچار سرخوردگی می کند یا آنها را به سمت بی بند وباری های موجود در جامعه می کشاند.
وی دلیل این زیاده خواهی های جوانان را آموزه ها و الگوهای دور از دسترس ارائه شده در فیلم های تلویزیون و سینما می داند و می گوید: خانواده ها نیز نمی دانند چگونه رفتار کنند. اگر خانواده ای در مرحله گذار، نسبت به آموزش فرزندان غفلتی انجام دهد از عهده مسائل عاطفی آنها بر نخواهد آمد و در نتیجه هم به خودش آسیب می رساند و هم به فرزندان.
به عقیده این جامعه شناس، جامعه ایران دچار بحران خانواده است؛ بسیاری از خانواده ها مهارت خروج از بحران را ندارند. این مسأله شکاف نسل ها را بیشتر و بیشتر می کند.
دکتر شهلا کاظمی پور به ایجاد نوع جدیدی از خانواده اشاره می کند و می گوید: در غرب، برخی از افراد به صورت «همزیستی» و بدون برگزاری مراسم رایج ازدواج، سال ها با هم زندگی می کنند. در این نوع از ارتباط، نحوه ظهور فرزند در خانواده زیاد مهم نیست. در واقع فرقی نمی کند که این فرزند، حاصل ازدواج قبلی مرد یا زن خانه است. این پدیده گاه در شهرهای بزرگ و توده تحصیل کرده مشاهده شده است. مشکلات موجود بر سر راه ازدواج، باعث بروز این پدیده می شود تا افراد از این طریق، هم نیازهای جنسی خود را ارضاء کنند و هم تنهایی خود را پر کنند. وی در مورد دلیل به وجود آمدن این پدیده می گوید: این پدیده دلایل متعددی می تواند داشته باشد؛ فزونی دختران در معرض ازدواج نسبت به پسران یکی از دلایل است. همچنین در جامعه این تلقی برای پسران وجود دارد که وقتی دختری با شرایط حداقلی با او کنار می آید چرا باید به زیر بار هزینه های آنچنانی ازدواج رفت. بحث مهریه و نفقه در جامعه ما به دلیل دادگاهی شدن، مشکل ساز شده است. در ایران روشی باید اتخاذ شود که به نفع همه مردم باشد؛ مردان اگر نخواهند مهریه بپردازند، به راحتی آن را نمی پردازند.
دکتر ساروخانی ایجاد نهادهای حمایتی را برای رسیدن به وضعیت بهتر پیشنهاد می دهد و می گوید: متأسفانه در ایران همه امور اجتماعی، سامان دهنده و متکفل دارد ولی خانواده مسئولی ندارد. شورای عالی خانواده قرار بود تشکیل شود ولی هیچ خبری از آن نیست. او همچنین می گوید: شیوه های درست ازدواج و زندگی و روابط خانوادگی بایستی به خانواده ها آموزش داده شود. سازمان متکفل خانواده علاوه بر ساماندهی خانواده،باید پژوهش های این حوزه را راهبری و هماهنگ کند. به جای اینکه به دانش آموزان بگوییم در اعماق اقیانوس ها چه خبر است آنها را از مهارت های زندگی سالم مطلع سازیم.
دکتر شهلا کاظمی پور معتقد است که این خانواده ها هستند که باید برای ساماندهی خود کاری بکنند. او می گوید: اکثر خانواده ها بدون فکر و برنامه ریزی تشکیل می شوند. در بسیاری موارد نیز خانواده ها فکر می کنند که دولت مسئول تأمین هزینه ها و برنامه های خانواده است و از پذیرفتن مسئولیت فرار می کنند.
البته وقتی دولت خود را در همه امور- حتی مسائل درون خانواده ها- دخالت داده است، والدین خود را مسئول تربیت، آموزش، کار و... کودکان نمی دانند.
خانواده ایرانی به دلیل تحولاتی که از آن یاد شد با تهدیدات متعددی روبه رو است اما به عقیده برخی جامعه شناسان، هیچ دلیلی وجود ندارد که دال بر تغییرات سریع و وسیع در نقش خانواده در جامعه جدید باشد. حتی در جوامع صنعتی، انسان ها به ثبات کانون خانواده می اندیشند.
زهرا رفیعی
منبع : روزنامه همشهری