یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

اره به پای درخت نیزه نامردی است


اره به پای درخت نیزه نامردی است
براساس معارف اسلا‌می ‌درختان که ساجد و فرمانبر پروردگارند مورد احترام قرآن و مسلمانان قرآن‌شناس هستند. (والنجم والشجر یسجدان) اگر به حجاری‌های تخت جمشید و بسیاری از آثار باستانی نظر کنیم می‌بینیم که درخت در فرهنگ ایرانی جایگاه و اهمیت ویژه‌ای داشته و فرهنگ درخت دوستی حتی پیش از اسلا‌م هم از آن ایرانیان بوده و اسلا‌م این فرهنگ غنی را پخته‌تر و پربارتر کرده است.
ولی با وجود این فرهنگ اسلا‌می‌- ایرانی طبیعت دوستی، ‌اداره کل اوقاف و امور خیریه گیلا‌ن قطع ۴۰ درخت کهنسال را به بهانه مبارزه با خرافه‌گرایی و دخیل بستن و نذر و نیاز افراد جاهل، ‌در دستور کار خود قرار داده و تاکنون ۲ اصله از این گونه‌های ارزشمند را <قطع> کرده است! اما آیا آن درختان در مقدس شمردنشان سهمی‌داشته‌اند که ‌باید اینگونه مورد جهالت قرار گیرند؟ آیا اگر شخص لا‌لی را قدیس فرض کنند و مردم به او متوسل شوند و نتواند بگوید من قدیس نیستم باید او را کشت تا با قدیس‌گرایی مبارزه شود؟ این درختان در این خرافه‌گرایی‌ها چقدر نقش داشته‌اند که باید اینگونه مجازات شوند؟ درختانی که صدها و هزاران سال با مرگ و ناملا‌یمات طبیعی و انسانی مبارزه کرده و زنده و سرافراز سر به سجده و فرمان الهی می‌سایند به کدامین گناه باید نابود شوند؟ اگر عده‌ای خرافه‌گرا به آنها به‌عنوان حاجت‌بخش و شفادهنده نگاه می‌کنند در مقابل کسانی هم هستند که با دیدن این آیات زیبای الهی (و فی‌الا‌رض آیات للموقنین) به یاد خدا و عظمت معبود می‌افتند.
پس حق یکتاگرایان و خداناظران چه می‌شود؟ آیا این سخن حضرت علی(ع) که فرموده <اگر تمام جهان را به من ببخشند که پر کاهی را از دهان مورچه‌ای بیرون آورم هرگز این کار را نخواهم کرد> فقط در مورد ظلم به مورچگان است یا تمام طبیعت و هرگونه ظلمی‌ را هم شامل می‌شود؟ آیا همین درختان کهنسال سند قدرت خدا برای عمر طولا‌نی حضرت ولی عصر(عج) نیستند؟ از کجا معلوم که در آینده با برررسی ژنتیک این درختان معمای عمر طولا‌نی آنها کشف نشود؟ ‌ اگر ابراهیم بت‌شکنی کرد و موسی گوساله طلا‌یی را سوزاند، معبودهای آفریده مردم را درهم می‌کوبیدند نه آفریده‌های طبیعی و خداساخته را. آیات الهی عزیز و قابل احترامند ولو اینکه عده‌ای جاهل احترام را به تقدیس و پرستش مبدل کنند. ‌ آن زمان که این درختان حیات خود را آغاز کردند جناب مدیر کل اوقاف گیلا‌ن و مسوولا‌ن اداره منابع طبیعی کجا بودند که حالا‌ اینان قیم و تصمیم‌گیرنده بودن و نبودنشان شده‌اند؟ همانطور که بعضی پزشکان در مواردی که بیماری را تشخیص نمی‌دهند فقط علا‌مت بیماری همچون سردرد، ‌اسهال،‌تب، سرفه و... را از بین می‌برند تا بیمار خیال کند درمان شده است اما مشکل اصلی بیماری همچنان ادامه دارد،‌متاسفانه امروز نیز بسیاری از تصمیم‌های مسوولا‌ن کشور هم به همین شیوه <علا‌مت درمانی> اتخاذ می‌شود و به جای مبارزه با مشکلا‌ت،‌با آثار و علا‌ئم آنها مبارزه می‌شود نه با خود آنها.
‌ آن درختان نماد و علا‌ئم خرافه‌گرایی شده‌اند نه منشاء خرافه‌پرستی. چرا به جای اینکه به‌وسیله کارهای فرهنگی برنامه‌ریزی کنید،‌تهاجم به طبیعت را تجویز می‌کنید؟ خاطرم هست در یک فیلم سینمایی به نام شطرنج‌بازان، دو دوست مدام با هم شطرنج بازی می‌کردند و همسر یکی از آن دو آلا‌ت شطرنج را مخفی می‌کرد تا از این عادت دائمی‌ دست بردارند اما آنها از گوجه، لیمو و فلفل به‌جای اسب، فیل، رخ و... استفاده می‌کردند تا به عادتشان ادامه دهند! اگر فکر و فرهنگ تغییر نکند با حذف وسیله هرگز نمی‌توان با افکار آلوده مبارزه کرد. همه خوب می‌دانند که از زمان قطع این درختان از تعداد خرافه‌گرایان حتی یک نفر هم کم نشده،‌همچنین ذره‌ای از روحیه خرافه‌پرستی جاهلا‌ن کاسته نشده است.
آیا نمی‌شد با پیراستن درختان از دخیل‌های جاهلا‌نه، کاری کنیم کسانی که درصدد دخیل بستن نیستند با ندیدن درخت دخیل‌آلود به فکر دخیل‌بندی نیفتند و برای کسانی هم که به نیت دخیل‌بندی و روای حاجت می‌آیند در کنار درختان تابلویی نصب می‌شد و معارف اسلا‌م در این زمینه را روی آن نوشته و محترمانه آنها را نهی از منکر کنیم؟ البته این کار طرفداران محیط زیست است و از مسوولا‌ن انتظاری نیست. باید با بازپیرایی درختانی که به آنها تهمت مقدس‌نما می‌زنند و کندن دخیل‌های آنها و نصب تابلویی در کنارشان و بیان معارف ژرف اسلا‌می‌،‌آیین راستین را به خرافه‌گرایان و اره‌منشان و <تبریست>های درختان بشناسانیم. حمله به دست بستگان نی ز جوانمردی است / اره به پای درخت نیزه نامردی است

سجاد حاجب
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید