چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
مجله ویستا
از ارتباط مجازی تا کنش اجتماعی
جامعه اطلاعاتی به دلایل بیشماری که تنها برخی از آنها دلایل فناورانه هستند (ولی بیشترشان در موقعیت کنونی به محوریت اقتصاد در فرآیند جهانیشدن مربوط میشوند) سبب شده است که گروه بسیار گستردهای از ابزارهای ارتباطی و نوآوریهای فناورانه در جوامع انسانی بهگونهای تعمیم یابند که جماعتهای هر چه بزرگتری از انسانها به مصرفکنندگان کاذب آن وسایل تبدیل شده و اغلب بدون آنکه خود آگاه باشند به صورت کارگران هلدینگهای بزرگ مخابراتی عمل کنند: هر روز میلیونها دلار از طریق صورتحساب تلفنهای همراه و رایانههای خانگی و هزینههای حضور بر فضای مجازی و سایر ارتباطات مجازی بین انسانها، یا بین انسانها و دستگاهها در چارچوب بازیها نرمافزارهای هر چه پیشرفتهتری که طبعا نیاز به تغییر دستگاهها و مصرف بیشتر در زمینه سختافزاری را نیز ایجاب میکند، روانه صندوقهای این هلدینگها میشود و ظاهرا مابهازای این امر باید افزایش روابط انسانی و در نتیجه محکمتر شدن پیوندها و بافتهای اجتماعی باشد.
با این وجود آنچه عملا شاهدش هستیم، افزایش فردگرایی و از هم گسستن و سستشدن این بافتها است که خود را عمدتا به صورت تنهایی هرچه بیشتر انسانها از یک سو و جماعتگراییهای مبالغهآمیز از سوی دیگر نشان میدهد. تحولات فناورانه در این میان بهرغم گفتمان دروغینی که پیش میگیرند و در آن فناوریهای اطلاعاتی به خودی خود و به هر شکلی ابزارهایی برای افزایش ارتباطات انسانی تلقی میشوند، عملا هدف خود را بالا بردن مصرف به هر قیمتی قرار دادهاند. هم از این رو است که ما شاهد افزایش گسترده ابزارهای رایانهای میان کنشی به ویژه ابزارهای کنش انسانـرایانهای هستیم. تنها برای ذکر نمونهای در این زمینه میتوان به نسل جدید بازیهای رایانهای موسوم به ووی (wii) اشاره کرد که بر خلاف نسلهای پیشین بازیگر صرفا از دستها و دکمههای دستگاه کنترل از راه دور استفاده نکرده بلکه بخش یا بخشهایی از بدن خود را نیز به کار میبرد و همراه با ابزارهایی که به بدن خود نصب میکند، حرکات بدنی خود را در یک رابطه میانکنشی با دستگاه در بازی راه میدهد. این امر سبب میشود که ظاهرا بازی شکل بسیار «واقعی»تری به خود بگیرد و در عمل بازیگر را از واقعیت واقعی دورتر کند.
استدلال ما در اینجا برای دور شدن از واقعیت در اصل «حضور» به مثابه یک عامل اساسی در رابطه کنش اجتماعی است که سبب میشود یک «کنش واقعی»، یک «کنشگر واقعی» و در نتیجه یک «رابطه اجتماعی واقعی» ساخته شود. در برابر این استدلال ما بلافاصله با گفتمانی فناورانه و سطحی روبهرو میشویم که البته خود را بنا بر مورد با گفتمانهای فلسفی، اقتصادی، سیاسی و حتی اجتماعی «زیبا سازی» میکند و ادعای آن را دارد که در عصر انقلاب اطلاعاتی، «واقعیت واقعی» دیگر معنایی ندارد و نمیتوان یک «حضور واقعی» را از یک «حضور مجازی» جدا کرد و گاه حتی از این نیز پیشتر رفته و این پرسش را مطرح میکند که اصولاً چه اشکالی دارد که این جایگزینی انجام بگیرد زیرا میتواند به انسانها امکاناتی را بدهد که در گذشته، نداشتهاند؟ این استدلال ما را به یاد فیلمهای تخیلی قرن بیستم میاندازد که در مسخرهترین آنها انسانهای آیندهای دوردست به نمایش در میآمدند که به جای «غذا» از «قرص»های خاص استفاده میکردند و به جای حرکت کردن فیزیکی، با تجزیه مولکلولی جابهجا میشدند.
تنها تفاوت این است که اگر بسیاری از این گونه نوآوریها اتفاق نیفتاد، دلیل، لزوما در عدم امکان علمی انجام آنها نبود، بلکه بیشتر در آن بود که انسان موجودی فرهنگی است که نباید روابط و کنشهای او را صرفا در بعد مادی آنها دید. شکست پروژههای اتوماسیون کامل خدمات (برای مثال استفاده گسترده از منشیهای الکترونیک در پاسخگویی به مشتریان یا نصب دستگاههای خودپرداخت در سوپر مارکتها به جای صندوقدار و غیره) در سالهای اخیر نشان دادند که «حضور» انسانی در رابطه میانکنشی اجتماعی امری اساسی است و دنیای مجازی نمیتواند لااقل در چشماندازی قابل مشاهده جایگزین دنیای واقعی شود، هرچند میتواند از خلال دستکاریهای روزافزون رسانهای و همچنین استفاده از ابزارهای هر چه پیشرفتهتر گفتمانی درجه تحمیق انسانها را برای تبدیل کردن آنها به دستگاههای پولساز به جای زندگی کردن، امکانپذیر کند.
با این نگاه انتقال گسترده بحث اجتماعی میان گروههای اجتماعی، از محیطهای واقعی (که دائما به دلایل مختلف و با الزامات بیشتر جامعهای که نمیتواند مدیریت کنشهای اجتماعی و ایجاد هماهنگی میان کنشگران خود را با تنشهایی قابل تحمل و قابل مدیریت انجام دهد) که تعداد آنها دائما در حال کاهش است به محیطهای مجازی نظیر اینترنت که دریایی از کنشهای غیرقابل کنترل، ولی در عینحال قابل دستکاری، را میسازد، گرایش خطرناکی است که باید از آن جلوگیری کرد. این گرایش بهویژه برای تمدنهای باستانی و دارای سنتهای دیرینه تاریخی که «حضور» در آنها اهمیتی حیاتی در همه زمینهها از آموزش و پرورش تا اجتماعی کردن در همه سطوح و تداوم زبان و فرهنگ داشته است، اهمیت بیشتری مییابد. چند مثال شاید ما را در این زمینه روشنتر کند، حضور اجتماعی میتواند در محیطهایی سنتی همچون مساجد و تکیهها و قهوهخانهها یا سفرهخانهها و نمونه مدرن آنها یعنی رستورانها و کافهها و یا محیطهای دیگری چون کتابخانهها، فرهنگسراها، پاتوقهای فرهنگی، و هزاران محیط کوچک و بزرگ دیگر اتفاق بیفتد و هر یک از این محیطها به ما کمک میکند که بتوانیم جامعه را به سوی شکلگیری بیشتر همبستگیها و استحکام بافتهایش ببریم.
در غیر این صورت به هر دلیل که چنین محیطهایی کاهش بیابند یا از آنها استفاده ابزاری شده یا دچار کژ کارکرد (کارکرد آگاهانه یا ناخودآگاهانه انحرافی) شوند، هر چند ممکن است در کوتاهمدت به هدف که عموما یک کنترل اجتماعی (آن هم کوتاهمدت) است دست بیابیم اما در درازمدت زیانها و ضایعات گاه جبرانناپذیری به بدنه و روح آن وارد خواهیم کرد، در عینحال که وابستگی خود را به «فرهنگ بیگانه» که، به دلایلی گاه نامعلوم، ولی اغلب توهمآمیز یا تعمدا دستکاری کننده، آنقدر از آن در وحشت هستیم نیز، به دلیل انتقال کنشها در قالب کنشهای مجازی به محیطی که تقریبا هیچ کنترلی بر آن نداریم، افزایش دهیم.
ناصر فکوهی
منبع : روزنامه کارگزاران
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست