سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

اینترنت محض


اینترنت محض
علی رغم تبلیغات شدیدی که درباره اینترنت انجام می گیرد و ارزش گذاری فوق العاده ای که فناوریهای جدید اطلاعاتی با آن روبه رو هستند،این موضوع هنوز هم از اتفاق آرا برخوردار نیست. افراد بسیاری درملاء عام خاموشی گزیده اند، بخصوص کسانی که معمولا از تکرار کلیشه های فراوانی که محتوای اصلی شنیده ها در باره اینترنت را تشکیل می دهند، خودداری می کنند.به طور اجمالی می توان سه موضوع را متمایز ساخت: نخست هواداران”اینترنت محض” یا تازه‌گروندگان به آیین جدید،گاه بی آنکه بدانند،سپس تکنیک‌گریزان، دشمنان هرنوع تکنیک وسرانجام آنان که می اندیشند کاربرد منطقی فناوریها می تواند تحت بعضی شرایط، عامل پیشرفت باشد.‌
گروه اول قطعا بیشترین سهم را دارند و دیدگاهشان در حال تبدیل شدن به “ایدئولوژی برتر” در این زمینه است، یعنی تنها نگاه ممکن و مشروع به مسئله،به حدی که اغلب تصورنمی شود که نگاه دیگری نیز می توان داشت.گروه دوم تعدادشان از آنچه به نظر می رسد بیشتر است.آنان از سرشناخت، ناآگاهی یا صرفا خشم با نوعی مقاومت غیر فعال، پنهانی اما موثر، با اشاعه فناوریهای جدید اطلاعاتی مخالفت می ورزند.سومین موضع، که سعی دارد جایگاهی سنجیده را به تکنیک اختصاص دهد، هنوز گسترش چندانی نیافته است.این موضوع اغلب ازتجارب متعددی شکل گرفته که به سختی متحد می شوند.این موضع بر ارزشهایی انسان گرایانه تکیه دارد که به سختی تائید شده و برخی از این ارزش ها امروزه دچار بحران هستند.‌
● هواداران اینترنت محض‌
‌اولین موضع از سوی کسانی مورد‌ ‌دفاع قرار می گیرد که تمام توانشان را برای گسترش اینترنت نشان می دهند و سعی دارند‌ ‌آن را در تمامی ابعاد زندگی خصوصی، عمومی و حرفه ای ما به کار برند.اینان پیامبران(اینترنت محض) هستند و تنها یک نگرش نسبت به آینده دارند: دنیایی که فناوریهای‌ ‌جدید اطلاعاتی مرکز تازه ی آن خواهد بود، مرکزی فراگیر، چراکه در همه جا خواهد‌ ‌بود.اینترنت در این محیط مورد ستایش واقعی قرار می گیرد.‌
همان طور که یکی ازآنان با هیجان می گوید: ‌‌”تاریخ جهانی جهت یافته است،این تاریخ دربرگیرنده‌ ‌جهتی آشکارامتمایزست که ویژگی مجازی دنیا راتشدید می کند.مرزهای دنیا سیارنفوذپذیر، انعطاف پذیر و تعاملی می شوند و درهمه ی جهات به هم جوش می خورند.امروزه تکامل جهانی و فرهنگی در دنیای مجازی فضای سایبر به نقطه ی اوج می رسد”.‌
آنان بدون تردید از “دنیای تازه”که با دنیای قدیمی محکوم به حذف درتضاد‌ ‌است،سخن می گویند.این دنیای مجازی، دنیای شبکه ها، که “فضای سایبر” نیز نامیده‌ ‌شده،به یاد منشاء سایبرنتیک خود، به تدریج جایگزین “دنیای واقعی” قدیمی خواهد شد. اما دفاع از اینترنت محض می تواند با انگیزه های بسیاری صورت گیرد.در مرکز کسانی یافت می شوند که اغلب شیوه پیامبرگونه دارند و جهت حرکت را نشان می دهند.اینان اغلب روشنفکرانی از تبار مک لوهان هستند که به هواداران جامعه اطلاعات و‌ ‌سپس اینترنت مبدل شده اند.موضع آنها آغشته به نوعی مذهب گرایی است.‌
در این‌ ‌عرصه به عنوان مثال فرانسویانی چون پیرلوی وفیلیپ کئو یافت خواهند شد.بنیادگرایان اینترنت در ردیف آنان قرار می گیرند.پیرلوی نویسنده کتاب‌های‌ ‌بسیاری است که لحن عرفانیشان کاملا محسوس است.نفوذ وی در محیط های اینترنت حائز‌ ‌اهمیت است.آخرین کتاب وی، اثری مستدل وشورانگیز به هواخواهی “دنیای فلسفه” است که‌ ‌ترکیب خوبی از اعتقاد های محیط اینترنت را فراهم می آورد.دومین نفر فیلیپ کئو‌ ‌درمقام رئیس بخش انفورماتیک و اطلاعات یونسکو برای متقاعد ساختن عوام برموضع خود‌ ‌تاکید می کند که “هنوزهیچ چیزدیده نشده است”،که “تحول متافیزیک جدید” درجریان‌ ‌است،آنجا که “واقعیت تماما زبان می شود”، یعنی اطلاعات، و آنجا که به لطف فضای‌ ‌سایبر همه موفق به دستیابی به “اتحاد کامل نقشه و سرزمین”می شوند.‌
این دو‌ ‌نویسنده نسبتا به خوبی تثبیت می نمایند آنچه را که معمولا در محیط فناوریهای جدید‌ ‌اطلاعاتی اندیشیده می شود، این محیط ها اغلب خود را به عنوان حامل ارزش ها و رسالتی‌ ‌در برابر دیگران می‌دانند.اگر همه هواداران پرشور اینترنت خود را در محاصره چنین بینش های پیامبرگونه ای نبینند، به هر حال این بینش ها زمینه ای فلسفی را‌ ‌تشکیل می دهند که به شکلهای کم و بیش شناخته شده مورد قبول و مطالبه بسیاری است.این بینش ها “تفکر اینترنت” را به وجود می آورند.
به هر حال بسیاری ازهواداران‌ ‌این آیین جدید متقاعد گشته اند که فنون، طبیعتا حامل پیشرفت هستند و اینکه هرچه‌ ‌دنیای ما بخصوص به فناوریهای جدید اطلاعاتی اعتماد کند، بهترخواهد شد.بسیاری‌ ‌از انفورماتیسین ها از این دیدگاه دفاع می کنند.نیکولاس نگروپونت امریکایی، نویسنده رساله موفقی درباره”انسان عددی” است. در این رساله از این ایده‌ ‌دفاع می کند که “انفورماتیک شیوه ای برای زندگی است” و آرمان آن این است که از این‌ ‌پس بتوان “همنوع خویش را درمحله های عددی ملاقات کرد.‌
روبرت کاپیلو، انفورماتیسین‌ ‌سی. ان.آر.ان.(مرکز اروپایی تحقیقات هسته ای) در ژنو و یکی از مخترعان اصلی وب‌ ‌نیز تائید می کند که”رایانه یک ماشین نیست” و بعد از فرهنگ شکار و نیروی فیزیکی، فرهنگ کشاورزی و پول، حال نوبت دنیای شبکه ها و اطلاعات است. بیل گیتس، پایه گذار‌ ‌بسیار رسانه زده میکروسافت،آنارشیست قدیم و لیبرال امروز نیز به شدت از دنیایی‌ ‌دفاع می کند که در آن اطلاعات، تمام فعالیت های ما را مجذوب خواهد ساخت.درکنارپیامبران و فناوران،تمام کسانی یافت می شوند که به هردلیل،به گسترش(اینترنت محض)علاقه مندهستند یا فکر می کنندعلاقه مندند.‌
به خصوص این وضعیت‌ ‌رهبران فکری”اقتصاد جدید”است که درگسترش همه جانبه ی شبکه ها، فرصتی برای‌ ‌افزایش منافع یاحتی کسب ثروت های بادآورده می‌بینند.این وضعیت شامل‌ ‌سیاستمداران نیز می شود که اغلب توسط راهزنان پرشوری در این موضوع احاطه شده اند و‌ ‌در اینجا فرصت اجرای یک برنامه سیاسی را با بازی روی موج مردمی از دید خودشان‌ ‌می‌یابند.می توان بویژه از ال گور معاون رئیس جمهوری آمریکا و یا تمام کسانی که‌ ‌چون میونل ژوسپن در فرانسه توسط “جامعه اطلاعاتی همبسته” فریفته شده اند، نام‌ ‌برد. در همه جا اینترنت می تواند شتاب دهنده ی شگفت انگیز شغلی باشد.برخی از‌ ‌افراد چه بدان اعتقاد داشته باشند چه نداشته باشند، به شدت به دلیل دگرگونی‌ ‌ارزش‌های جامعه ما و گذرسریع به “جامعه جهانی اطلاعات” بدون توجه به نتایج آن‌ ‌و تنها به شرط اینکه جامعه جهانی در خدمت سرنوشت فردیشان باشد، مبارزه می کنند.‌
بدین ترتیب چه تعداد، با داوطلب شدن، در یک بنگاه یا موسسه، برای گسترش ابزار جدیدی‌ ‌که هیچ کس درباره آن چیزی نمی داند یا نسبت به آن بدگمان است، به سرعت در شغلی‌ ‌موفق خواهد شد؟
هیچ کس عمل بدی انجام نمی دهد، اما وقتی که قدرت مورد نظر نسبی است،‌ ‌در جایی که موفق به قبولاندن این ابزار می شوند، وسوسه هوادار “اینترنت محض” شدن‌‌ ‌قوی است.‌
پیامبران، خوش‌بینان فنی یا به سادگی حرفه ای های برانگیخته شده به‌ ‌وسیله اینترنت، همه برای به راه انداختن انقلابی جدید تفاهم دارند و متقابلا به‌ ‌هم تکیه می کنند بدون اینکه درباره عواقب اجتماعی و انسانی چنین باوری تامل‌ ‌کنند. اهل فن توجیه اعمال خود را در نوشته های “پیامبران”این جامعه جهانی‌ ‌اطلاعات خواهندیافت که پیدایش “دنیای جدید”را اعلام می کنند و اینان کلامشان را‌ ‌بر مثالهای کثیری از “موضوع” برگرفته اند استوار می سازند.‌
● تکنیک‌گریزان‌
‌امروزه دشوار است که با توان شکنندگی موج فنی و بخصوص ارزش های غالب همراه با‌ ‌آن، مخالفت کرد.با این همه این باورکه ارزشها از اتفاق آرا برخوردارشوند، خطاخواهد بود.این ارزش‌ها مقاومت‌های بی شماری را بر می انگیزانند، حتی اگر این مقاومت‌ ‌ها همگن بنا شوند.البته یک جریان تکنیک‌گریز جوامع ما را در می نوردد.برای برخی،‌ ‌فن خیلی زود معادل گناه شده است.اغلب این ضدیت، برارزشهای مذهبی یا حداقل تاویلی‌ ‌از این ارزش ها تکیه دارد.‌
به محض اینکه موضوع جامعه فن آور ارتباطات متصورشد، بخصوص توسط ریاضی دانان آمریکایی نوربرت واینر، فلاسفه ای دیگری چون ژاک الول‌ ‌فرانسوی که دردنیای پروتستانتیسم و ماورای آن بسیار نام آشناست، به نقد ریشه ای فنون دست زند، بخصوص در اثری به نام فن یا داو قرن که برای نخستین باردرسال ۱۹۴۷به چاپ رسیده و بویژه در ایالات متحده بلافاصله با موفقیت روبه روشد.‌
ازآن زمان‌ ‌ژاک الول مکتبی را پایه گذارکرده و بسیاری متفکران فن ازجمله آندره ویتالی فرانسوی را تحت تاثیرقراردادکه مدت زیادی برای سی.ان.آی.ال.(کمیسیون ملی‌‌ ‌انفورماتیک وآزادیها) کارکرده است.‌
با شروع تاملی درباره یکتاپرستی،ساموئل تریگانونیزبا”دنیای یکدست ویگانه ””دهکده جهانی” مخالفت می نماید.(دنیایی که درخلال جریانات اطلاعاتی و اقتصادی شکل می گیردکه “کادرهای عملی هویت انسان را نامطمئن می سازند.)به هرحال باموضعگیری جنجال برانگیز،صاحب‌نظرانی همانندبل ویرلیو فرانسوی، بسیاررسانه زده،درجبهه مخالفت ریشه ای با اینترنت،علیه خطرات “چرنوبیلهای انفورماتیک” و علیه‌ ‌جامعه ای که بیش از پیش با شتاب به “دیواراصابت خواهد کرد”، با احتیاط برخورد می‌ ‌کنند.‌
این موضع گیریها، هرکدام به شیوه خویش، مناظره ضروری درباره داوریهای اجتماعی فناوریهای جدید اطلاعاتی را تغذیه می کنند.اما یک جریان دیگر تکنیک‌ ‌گریز با حساسیتی کاملا متفاوت وجود دارد.این جریان به نادانی و به محرومیت بستگی‌ ‌دارد و اساسا به برخی ازکسانی که با دنیای فنون بیگانه هستند، مربوط می شود.این‌ ‌جریان اغلب انعکاس نابرابری موقعیتهای شخصی و حرفه ای درجامعه ای است که در آن‌ ‌هنوز آموزش فنی نسبت به آموزش فشرده از عمومیت کمتری برخوردار است. درواقع، به بی سوادی بسیارشایع تا قلب غنی ترین جوامع، “بی سوادی الکترونیکی” افزوده شده که‌ ‌سرچشمه محرومیت، عدم پذیرش و خصومت است. سرانجام تکنیک گریزان به دلیل ارتجاع‌ ‌و خشمشان در برابر ستایش واقعی نسبت به اینترنت، متمایز می گردند.‌
غالبا سخن دیگر و انتخاب دیگری جز اینترنت محض به ذهنشان خطور نمی کند، آنها تر وخشک را با هم‌ ‌می سوزانند و کلا آن را منکرمی شوند، بدون اینکه ، موضعشان فیلسوفانه و یا براساس‌ ‌طرح ارزش‌ها پایه ریزی شده باشد.تکنیک گریزی آنها بیشتر نشانه فقدان مناظره‌ ‌درباره موضوع است تا اینکه یک دشمنی واقعی با فنون باشد.‌
● هواداران کاربرد‌ ‌منطقی‌
‌درمیان شیفتگان تکنیک و تکنیک گریزان، راه سومی نیزامکان پذیر است.مرتبا، درتاریخ گسترش فناوریهای جدید درنیمه دوم قرن بیستم، صداهایی برای‌ ‌انتقادکردن از شور وهیجانی عظیم یا بدبینی عظیم برخاسته اند.حتی خود نوربرت‌ ‌واینر که طبق گفته خودش بعد ازمشارکت بسیار در “آزادسازی غول شر ازبطری”در‌ ‌اواخر حیاتش، درسالهای۶۰، جهشی ناگهانی و انسان گرایانه داشته است.در دنیای‌ ‌انفورماتیک، برخی ازنامهای بزرگ گواهی داده اند به نفع کاربردی منطقی، انسان گرایانه از فنون اطلاعاتی و علیه افسارگسیختگی و افراطی که فنون فراهم می آورند.‌
ازآغاز “انقلاب انفورماتیک”سالهای۶۰ و۷۰ زمانی که وعده جامعه ای بهتر به لطف‌ ‌رایانه ها داده می شد، یکی از بزرگترین متخصصان آی.ای.(هوش مصنوعی)،انفورماتیسین‌ ‌آمریکایی،ژوزف ویزان بوم درباره قادر محض آویخته به تکنیک در جوامع ما از خود‌‌ ‌پرسش می کند.‌
در فرانسه ژاک آرساک، صاحب اولین کرسی استادی انفورماتیک در دانشکده علوم پاریس، درسال ۱۹۶۸برای اعلام باوری قلم به دست گرفت که براساس آن‌ ‌انفورماتیک با حوزه “معنی” ارتباطی دارد: ‌
برای او این دیسیپلین،که آن را خوب می شناسد، می بایست در”عملکرد فرم” جا می گرفت.موضع او حتی اگرخود به روشنی آن را‌ ‌آشکار نمی کند از یک دیدگاه مذهبی الهام گرفته است، کاتولیسیسم او به سختی تحمل می‌ ‌کند که حوزه معنی، خاص دنیای روحانی، به وسیله فنون محاصره شده باشد.‌
برای‌ ‌این دو متخصص علت محرز است، ابزارفقط ابزار هستند، با اینکه کاملا درحوزه های‌ ‌دیگردرگیر هستند، به عنوان مثال این ادعا که از اینترنت اهرمی برای “انقلاب‌ ‌اجتماعی” ساخته می شود با آرمان های انسان گرایانه ای که انسان را و نه تکنیک را‌‌ ‌در مرکز دنیا قرارمی دهند،درتضاد قرارمی گیرد.
نقد “ایدئولوژی ارتباط” که ازسوی لوسین سفر، استاد دانشگاه آغازشد، و تحلیل “آرمانشهر ارتباط”، هرکدام به‌ ‌شیوه خویش، مقدمات اندیشه ای درباره کاربرد منطقی فنون در زمینه ای با این حال‌ ‌بسیارفنی را به همراه داشتند. از آغاز این فرضیه ها جریان “ضد جهانی کردن‌‌ ‌لیبرال” که در پایان سالهای نود در اروپا و جاهای دیگر پدید آمد، به طور بالقوه در‌ ‌برگیرنده نقدی منطقی درباره اینترنت است.در فرانسه این حرکت که توسط لوموند‌ ‌دیپلماتیک و شبکه های هوادارش جهت‌دار شده، منش مطمئنی را در منازعه اینترنت،به‌ ‌مثابه ابزاری که توسط لیبرالیسم کاملا ابزارگرایی شده،بازی می کند،این دیدگاه،که به عنوان مثال ازسوی ایگناسیورامونه در حکومت مطلقه ارتباط بیان شده، تحلیل‌ ‌ارزشهای سخن همراه فناوریهای جدید اطلاعاتی هماهنگ با فلسفه لیبرالیسم را میسر می سازد.‌
در چشم اندازی دیگر، هواداران “تنظیم” اینترنت از جمله تنظیم قضائی، نقش‌ ‌مهمی را در دفاع از کاربرد کنترل‌شده ی فناوریهای جدید بازی می کنند.به عنوان مثال‌ ‌این معنی مداخله جامعه شناس فرانسوی، متخصص رسانه ها، دومینیک وستون است، کسی که‌ ‌در اینترنت و بعد سعی نموده تاثیر فناوریهای جدیدرا نسبی گردانده و از قانونمندیشان دفاع کند “برای اینکه آزادی ارتباط مترادف قانون جنگل‌ ‌نشود.امروزه، بخصوص درفرانسه، درمیان هواداران بسیارفعال کاربرد منطقی،‌ ‌بخشی از مدرسان نیز یافت می شوند. وانگهی بدون شک این امر باعث می شود که آنان از‌ ‌سوی طرفداران پرشور جامعه اطلاعاتی مورد تمسخر و گاه اتهام قرار گیرند.آن ها را‌ ‌به سبب حالت معروف “مقاومتشان در برابر دگرگونی” سرزنش می کنند.باید گفت که در این‌ ‌مورد بسیار بد با آنها برخورد شده است.‌
از آغاز سالهای شصت،انفورماتیسینهای‌ ‌آی.بی.ام، نوید دهندگان “آموزشهای”جدید باالهام نسبتا رفتارگرایانه، پایان‌ ‌مدرسان “انسانی” و به طورخلاصه جایگزین شان توسط “ماشینهای آموزگار”را باغرور‌ ‌اعلام می کردند. این همان سخنی است که امروزه گاهی شنیده می شود، آنجاکه‌ ‌اینترنت با مجاز شمردن”دسترسی به دانش جهانی” با تصغیر انسان درحد بسیار ناچیز،‌ ‌او را از واسطه گری معاف ساخته، استاد را به “دستیار” دانش آموز مبدل می سازد.چنین‌ ‌جوی نمی تواند استقبال خوبی از تکنیک های جدید را مهیا سازد.با این همه بسیاری ازمدرسان به تاملی آموزشی درباره یک کاربرد منطقی، درخدمت آموزش و رابطه ضروری‌ ‌بین معلم و دانش آموز، مبادرت می ورزند.
در جو کنونی، هواداران کاربرد منطقی در هرحال با گرایش وزینی در تضاد هستند، یعنی اینترنت محض و ستایش واقعی که ازسوی‌ ‌متملقان آن ابراز می شود.دیدگاهشان یا انگیزه شان هرچه باشد، موضع آنها در واقع‌ ‌باعث چشم‌پوشی جزئی از توانایی فنون و قراردادن مرزهایی بسیار محدود بین دنیای‌ ‌تکنیک و دنیای انسانی است.‌
آنها به نوعی، بر خلاف مذهب گرایی جدید که دنیای‌ ‌اینترنت را آبیاری می کند، کاربرد “غیر مذهبی” فنون، نوعی جدایی بین کلیسای فنی و‌ ‌دولت انسانی را می ستایند.این مسئله نشان می دهد که آنها به سختی می‌توانند از گوشه عزلت خود خارج شده و تجربیاتشان را با دیگران رد و بدل کنند.اعمالشان،‌ ‌دربافتی که فشار اجتماعی بسیار قوی است به شبه نهفتگی نزدیک است. مشکلات این‌ ‌راه سوم، آن گونه است که، علی رغم یاری چند روشنفکر که چندان مظنون به دشمنی با‌ ‌فنون نیستند، هر موضع نقادانه، یا حتی یک فراخوان ساده به مناظره درباره اینترنت‌ ‌و سخنی که آن را می‌ستاید، اغلب توسط رسانه ها به یک “موافق یا مخالف” به شدت پیش‌ ‌پا افتاده تنزل می کند. ‌
بارها شنیده می شود به آنان که ملاحظاتی را درباره ‌ ‌اینترنت محض مطرح می سازند گفته میشود: “ولی این عجیب است، با این همه شما از پست‌ ‌الکترونیکی استفاده می نمایید.”آیین اینترنت آن قدر شایع شده که تصور نمی شود کسی‌ ‌بتواند از آن صرفا به عنوان ابزاراستفاده نمایید.البته فضایی برای نقد وجوددارد، اما این فضا صریحا در درون با مناظره ای باطل نشانه گذاری شده است: یا تکنیک گریز هستید،یعنی اینکه شما نه تکنیک را دوست داریدو نه دگرگونی و نه‌ ‌چیزهای مدرن را، یا شما کلا “هوادار اینترنت” هستید.یا شما از دنیای تکنیک رو‌ ‌آورده اید، یا “جوان” هستید، هواداران”دنیای نو” و یا “پیر وعقب افتاده” هستید.شیفته تکنیک تا تکنیک‌گریز، این تنها فضای موجود برای مذاکره است.‌
قطعا چنین‌ ‌ساده سازی نمی تواند دروضعیت کنونی مناظره اجتماعی ادعایی داشته باشد.هنوز راهی‌ ‌طولانی برای مبادرت به “غیر مذهبی کردن” فنون درپیش است، تا بتواند فاصله یکسانی‌ ‌را حفظ کند، هم با باور های تقریبا مذهبی که فنون را به طور مضحکی می پوشانند و هم‌ ‌با دشمنی‌ای که فنون اغلب برمی انگیزند.‌
فیلیپ برتون
استاد جامعه شناسی دانشگاه مارسی
‌ترجمه: علی فلک پور
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید