اختلالات تجزیهای در DSM-IV-TR به اینگونه تعریف شده است که دارای یک ویژگی اصلی است و آن اختلال 'هوشیاری، هویت، یا ادراک محیط' است. بیمارانی که دچار این اختلال هستند ممکن است پدیده تجزیهای را از محدوده طبیعی (قابل هیپنوتیزم شدن) تا پاتولوژیک (چندشخصیتی) به نمایش بگذارند. تجزیه، دفاعی در مقابل تروما است و به فرد کمک میکند که در هنگام وقوع تروما، خود را از آن دور نگه دارد و اثر ناشی از تروما را به تأخیر بیندازد. در DSM-IV-TR چهار اختلال تجزیهای خاص مشخص شده است: فراموش تجزیهای، گریز تجزیهای اختلال هویت تجزیهای، اختلال مشخص شخصیت. یک طبقهبندی باقیمانده هم بهنام اختلال تجزیهای که بهگونهای دیگر مشخص نشده، وجود دارد.
جدول خلاصه اختلالات تجزیهای
فراموشی تجزیهای
گریز تجزیهای
علایم و نشانهها
از دست دادن حافظه، معمولاً با شروع
ناگهانی.
بیمار از این فقدان آگاه است.
قبل و بعد از فقدان، هوشیار است.
سرگردانی هدفمند، اغلب در مسافات طولانی
فراموشی در مورد زندگی گذشته
اغلب از فقدان حافظه آگاهی ندارد.
اغلب هویتی جدید اتخاذ میکند.
رفتار در مدت گریز طبیعی است.
اپیدمیولوژی
شایعترین اختلال تجزیهای. پس از بلایا یا زمان جنگ شایعتر است.
زن>مرد
نوجوانی، جوانی
نادر
پس از بلایا یا در مدت جنگ شایعتر است.
نسبت جنسی و سن شروع متغیر است.
سببشناسی
آسیب هیجانی آشکارساز (مثل خشونت در منزل).
علل طبی را رد کنید.
آسیب هیجانی آشکارساز.
ممکن است مصرف زیاد الکل، عامل زمینهساز باشد.
اختلالات شخصیتی مرزی، نمایشی و اسکیزوئید، زمینهساز هستند.
علل طبی را رد کنید.
سیر بیماری و پیشآگهی
خاتمه یافتن ناگهانی، عودهای محدود
معمولاً کوتاهمدت، چند ساعت یا چند روز
میتواند ماهها طول بکشد و مسافرتهای طولانی را باعث شود.
معمولاً خودبهخود و سریع بهبود مییابد.
عود نادر است.
اختلال هویت تجزیهای
اختلال مسخ شخصیت
علایم و نشانهها
بیش از یک شخصیت مجزا درون یک فرد هرکدام از آنها در موقع حضورشان بر رفتار و تفکر فرد غلبه میکنند.
تغییر از یک شخصیت به شخصیت دیگر ناگهانی است.
معمولاً نسبت به بقیه شخصیتها فراموشی وجود دارد.
حس پایدار عدم واقعیت نسبت به بدن و خود واقعیتسنجی سالم است.
پویش ایگو
اپیدمیولوژی
به میزانی که تصور میشود نادر نیست.
حدود ۵% بیماران روانپزشکی را مبتلا میکند.
نوجوانان، جوانان (اگرچه ممکن است بسیار زودتر شروع شود)
زن>مرد
در خویشاوندان درجه اول، بیشتر است.
اگرچه اختلال به شکل خالص نادر است اپیزودهای متناوب مسخ شخصیت شایع میباشد.
پس از ۴۰ سالگی نادر است.
ممکن است در زنان شایعتر باشد.
سببشناسی
سابقه سوءرفتار شدید جنسی یا روانشناختی در کودکی.
فقدان حمایت از افراد مهم.
ممکن است صرع، دخالت داشته باشد.
علل طبی را رد کنید.
استرس، اضطراب یا افسردگی شاید زمینهساز هستند.
علل طبی را رد کنید.
سیر بیماری و پیشآگهی
شدیدترین و مزمنترین اختلال تجزیهای.
بهبودی کامل نیست.
شروع معمولاً ناگهانی است.
گرایش به مزمن شدن دارد.
فراموشی تجزیهای (dissociative amnesia)
از دست دادن خاطرهای مشخص و مهم، که معمولاً استرسزا یا تروماتیک است، با حفظ توانائی یادگیری موضوعات جدید، که در اثر یک بیماری طبی یا دارو ایجاد نشده است.
تشخیص، علایم و نشانهها
به جدول زیر نگاه کنید. بیمار معمولاً هوشیار و آگاه نسبت به از دست رفتن حافظه است. شایعترین نوع آن فراموشی موضوع (localized) است که در آن وقایع مربوط به دوره زمانی کوتاهی، از خاطره پاک میشود. ممکن است بیتفاوتی واضح نسبت به از دست رفتن حافظه دیده شود. تیرگی هوشیاری به شکل خفیف ممکن است رخ دهد.
- معیارهای تشخیصی فراموشی تجزیهای در DSM-IV-TR
:
الف ـ اختلال اصلی بهصورت یک یا چند اپیزود ناتوانی در به یاد آوردن اطلاعات مهم شخصی است که معمولاً ماهیت تروماتیک یا استرسزا دارد و شدیدتر از آن است که با فراموشی معمولی توضیح داده شود.
ب ـ اختلال، انحصاراً در طول دوره بیماری اختلال هویت تجزیهای، گریز تجزیهای، اختلال استرس حاد یا اختلال جسمیسازی اتفاق نیفتاده است و بهدلیل اثر فیزیولوژیک مستقیم یک ماده (مثلاً مادهای که مورد سوءمصرف قرار میگیرد، یا دارو، یا یک بیماری طبی عمومی یا نورولوژیک (مثل اختلال فراموشی بهدلیل ضربه به سر) نمیباشد.
ج ـ علایم از نظر بالینی موجب ناراحتی واضح یا اختلال در عملکرد اجتماعی، شغلی یا سطوح دیگر عملکردی میگردد.
اپیدمیولوژی، سببشناسی
به جدول خلاصه اختلالات تجزیهای نگاه کنید.
آزمونهای آزمایشگاهی و روانشناختی
در صورت اندیکاسیون، باید بیماری طبی رد شود. مصاحبه به کمک دارو (مثلاً با آموباربیتال) میتواند به تشخیص اختلال فراموشی ناشی از یک بیماری طبی عمومی و فراموشی تجزیهای کمک کند، بیماران مبتلا به فراموشی که بیماری ارگانیک دارند با آموباربیتال بدتر میشوند، در حالیکه در بیماری که دلیل فراموشیاش، ممکن است حافظه برگردد.
روانپویشی
از دست دادن حافظه ثانویه به تعارض روانشناختی دردناکی است که در آن بیمار منابع هیجانی محدودی دارد. مکانیسمهای دفاعی شامل واپسزنی (متوقف ساختن تکانههای ناراحتکننده از سطح آگاهی به شکل ناخودآگاه)، انکار (واقعیت خارجی نادیده گرفته میشود)، و تجزیه (گروهی از فرآیندهای ذهنی به شکل جداگانه و مستقل از فرآیندهای دیگر عمل میکنند) است. در همه اختلالات تجزیهای مکانیسمهای دفاعی مشابهی استفاده میشود.
تشخیص افتراقی و سیر بیماری و پیشآگهی
- تشخیصهای افتراقی قابل ملاحظه در فراموشی تجزیهای:
- دمانس
- دلیریوم
- اختلال فراموشی بهدلیل یک وضعیت طبی عمومی:
فراموشی آنوکسیک
عفونتهای مغزی (مثل هرپس سیمپلکس که لوبهای تمپورال را درگیر کند)
نئوپلاسمهای مغزی (بهخصوص لیمپیک و فرونتال)
صرع
اختلالات متابولیک (مثل اورمی، هیپوگلیسمی، آنسفالوپاتی هیپرتانسیو، پورفیری)
فراموشی پس از ضربه مغزی (پس از تروما)
فراموشی پس از عمل جراحی
- درمان با الکتروشوک (یا شوک الکتریکی قوی دیگری)
- فراموشی ناشی از مواد (مثل اتانول، آرامبخش - خوابآورها، آنتیکولینرژیکها، استروئیدها، آنتاگونیستهای گیرنده بتاآدرنرژیک، پنتازوسین، فنسیکلیدین، داروهای هیپوگلیسمیک، حشیش، توهمزاها، متیل دوپا)
معمولاً بهبودی بدون درمان و به شکل خودبهخود اتفاق میافتد:
- هیپنوتیزم:
به بیمار به حد کافی آرامش داده میشود تا اطلاعات فراموششده را به یاد بیاورید.
- مصاحبه به کمک دارو:
ممکن است برای کمک به بیمار در جهت یادآوری خاطرات فراموششده. از باربیتوراتهای متوسطالاثر و کوتاهاثر (مثل تیوپنتال و سدیم آموباربیتال) یا بنزودیازپینها، به شکل تزریق وریدی استفاده شود.
- رواندرمانی:
به بیماران کمک میشود تا خاطرات را در سطح هوشیاری خود بگنجانند.