مصرف داروهای آنتیپسیکوتیک تیپیک، با گروهی از عوارض نورولوژیک ناراحتکننده و بالقوه خطرناک همراه است. این داروها، از طریق جلوگیری از اتصال دوپامین به گیرندههای دوپامینی عمل میکنند که این مسئله هم در کنترل حرکات ارادی و هم غیرارادی نقش ایفاء میکند. داروهای آنتیپسیکوتیک جدیدتر (آنتاگونیستهای سروتونین - دوپامین)، بسیار کمتر از اتصال به گیرندههای دوپامینی جلوگیری میکنند و کمتر احتمال دارد که چنین سندرمهائی را ایجاد نمایند.
پارکینسونیسم ناشی از مصرف نورولپتیک
تشخیص، علایم و نشانهها
نشانههای این اختلال شامل سفتی عضلات (ریژیدیته لوله سوئی ـ lead pipe)، ریژیدیته چرخدندهای (cogwheel)، راه رفتن لخ لخکنان (shuffling gait) (راه فتن بهصورت کشیدن پا بر روی زمین)، حالت خمیده و آبریزش از دهان میشوند، لرزش (ترمور) به حالت تسبیح چرخاندن (pill-rolling) که از علامات پارکینسونیسم ایدیوپاتیک است بهندرت دیده میشود، اما ممکن است لرزش منظم واحضی مشابه لرزش ذاتی (essential tremor) وجود داشته باشد. یکی دیگر از عوارض پارکینسونی که همراه آنتیپسیکوتیکها دیده میشود. نوعی لرزش موضعی دور دهانی است که گاهی از آن، با عنوان سندرم خرگوش (rabbit syndrome) یاد میگردد. البته این نوع لرزش نسبت به دیگر انواع لرزشها، بیشتر بعد از دورههای طولانی درمان دیده میشود.
اپیدمیولوژی
عوارض جانبی پارکینسونی، در تقریباً ۱۵% از بیمارانی که با آنتیپسیکوتیکها درمان میشوند (معمولاً ظرف مدت ۵ تا ۹۰ روز از آغاز درمان) دیده میشود. زنان حدوداً دو برابر مردان مبتلا میشوند، و این عوارض در تمامی سنین میتواند اتفاق بیفتد، اگرچه بعد از ۴۰ سالگی شایعتر است.
سببشناسی
این عارضه بهعلت انسداد مسیر انتقال دوپامین در تراکت نیگرواستریاتال رخ میدهد. تمامی آنتیپسیکوتیکها، بهخصوص آنتیکولینرژیکی (مانند تریفلوئوپرازین)، میتوانند این علایم را ایجاد نمایند. احتمالاً کلرپرومازین و تیوریدازین در ایجاد این علایم نقشی ندارند. احتمال ایجاد پارکینسونیسم توسط داروهای آنتیپسیکوتیک آتیپیکِ جدیدتر (مانند ریسپریدون) کمتر است.
تشخیص افتراقی
شامل پارکینسونیسم ایدیوپاتیک، دیگر علل ارگانیک پارکینسونیسم، و افسردگی (که میتواند با علایم پارکینسونیسم همراه باشد) میگردد.
درمان
این عارضه را میتوان با داروهای آنتیکولینرژیک، آمانتادین، یا دیفنهیدرامین، درمان نمود (جدول درمان داروئی اختلالات راههای خارجهرمی (extrapyramidal)).
۰/۵ تا ۲ میلیگرم خوراکی سه بار در روز
۱ تا ۲ میلیگرم عضلانی یا وریدی
دیستونی حاد، پارکینسونیسم، آکینزی، آکاتیژیا
بیپریدین
۲ تا ۶ میلیگرم خوراکی سه
بار در روز
۲ میلیگرم عضلانی یا وریدی
پروسیکلیدین
۲/۵ تا ۵ میلیگرم خوراکی دو تا چهار بار در روز
تریهگزل فنیدیل
۲ تا ۵ میلیگرم خوراکی سه بار در روز
اورفنادرین
۵۰ تا ۱۰۰ میلیگرم خوراکی دو
تا چهار بار در روز
۶۰ میلیگرم وریدی
سندرم خرگوش
آنتیهیستامین
دیفنهیدرامین
۲۵ میلیگرم خوراکی چهار بار
در روز
۲۵ میلیگرم وریدی یا عضلانی
دیستونی حاد پارکینسونیسم، آکاتیژیا، سندرم خرگوش
آمانتادین
۱۰۰ تا ۲۰۰ میلیگرم خوراکی دو بار در روز
پارکینسونیسم، آکینزی، سندرم
خرگوش
آنتاگونیستهای بتا - آدرنرژیک
پروپرانولول
۲۰ تا ۴۰ میلیگرم خوراکی سه بار در روز
آکاتیژیا، لرزش
آنتاگونیستهای آلفا - آدرنرژیک
کلونیدین
۰/۱ میلیگرم خوراکی سه بار در روز
آکاتیژیا
بنزودیازپینها
کلونازپام
۱ میلیگرم خوراکی دو بار در روز
آکاتیژیا، دیستونی حاد
لورازپام
۱ میلیگرم خوراکی سه بار در روز
بوسپیرون
۲۰ تا ۴۰ میلیگرم خوراکی سه بار در روز
دیسکینزی دیررس
ویتامین E
۱۲۰۰ تا ۱۶۰۰ IU در روز
دیسکینزی دیررس
آنتیکولینرژیکها را باید بعد از ۴ تا ۶ هفته قطع نمود تا برآورد کرد که آیا تحمل نسبت به عوارض پارکینسونی ایجاد شده است یا خیر. تقریباً نصف مبتلایان به پارکینسونیسم ناشی از مصرف نورولپتیک، نیاز به ادامه درمان خواهند داشت. علایم پارکینسونی حتی پس از قطع داروهای آنتیپسیکوتیک، ممکن است تا ۲ هفته و در افراد مسن تا ۳ ماه باقی بمانند. در این بیماران بهتر است پزشک داروهای آنتیکولینرژیک را پس از قطع آنتیپسیکوتیکها، تا محو کامل علایم پارکینسونی ادامه دهد.
دیستونی حاد ناشی از مصرف نورولپتیک
تشخیص، علایم و نشانهها
حرکات دیستونیک بهعلت انقباض یا اسپاسم آهسته عضلات که میتواند منجر به حرکت غیرارادی شود ایجاد میشوند. دیستونی میتوانند گردن (تورتیکولی 'torticollis' یا رتروکولی 'retrocolis' اسپاسمودیک)، فک (بسته شدن محکم فک که میتواند منجر به دررفتگی فک یا تریسموس شود)، زبان (بیرون آمدن یا چرخش) یا کل بدن (اُپیستوتونوس) را دربربگیرد. درگیر شدن چشمها میتواند منجر به حمله آگولوجایریک (oculogyric crisis) گردد که در آن، چشمها بهصورت یک طرفه به سمت بالا میروند. دیگر انواع دیستونی عبارتند از اسپاسم پلک (blepharospasm) و دیستونی گلوسوفارنژیال منجر به دیزارتری (dysarthria)، دیسفاژی (اختلال در بلع dysphagia) و حتی اشکال در تنفس میگردد که میتواند منجر به سیانوز شود. بهخصوص در کودکان امکان دارد اپیستوتونوس، اسکولیوز، لوردوز، و حرکات چرخشی دیده شود. دیستونی میتواند ایجاد درد یا ترس نماید، و اغلب منجر به عدم همکاری بیمار نسبت به ادامه درمان داروئی خواهد گردید.
اپیدمیولوژی
حدود ۱۰% بیماران، مبتلا به عارضه دیستونی آنتیپسیکوتیکها میشوند که معمولاً در ساعات یا روزهای اولیه درمان اتفاق میافتد. دیستونی عمدتاً در مردان جوان (زیر ۴۰ سال) رخ میدهد، ولی ممکن است در هر سنی و جنسی روی دهد.
سببشناسی
گرچه این عارضه عمدتاً بهعلت تجویز عضلانی آنتیپسیکوتیکهای قوی ایجاد میشود، ولی میتواند با هر نوع آنتیپسیکوتیکی رخ دهد. دیستونی کمتر از همه همراه با تیوریدازین دیده میشود و با مصرف ریسپریدون نیز شایع نیست. تصور میشود. مکانیسم دیستونی، افزایش فعالیت دوپامینی در هستههای قاعدهای باشد، و هنگامی رخ میدهد که سطح داروهای آنتیپسیکوتیک در CNS، مابین نوبتهای دریافت دارو افت پیدا میکند.
تشخیص افتراقی
شامل انواع تشنج و دیسکینزی دیررس میگردد.
سیر و پیشآگهی
دیستونی از نظر شدت میتواند خودبهخود نوسان داشته باشد و امکان دارد در پاسخ به اطمینان دادن، بهتر شود. در نتیجه، ممکن است پزشک به اشتباه نتیجهگیری کند که این حرکت، هیستریک و یا کاملاً ارادی است.
درمان
درمان پیشگیرانه با آنتیکولینرژیکها یا داروهای مربوط، معمولاً از بروز دیستونی پیشگیری میکند اما خطرهای چنین درمانی به منافع آن نمیارزد. درمان با آنتیکولینرژیکهای عضلانی یا دیفنهیدرامین عضلانی یا وریدی (۵۰ میلیگرم) تقریباً همواره نشانههای این عارضه را برطرف میکند. دیازپام (۱۰ میلیگرم وریدی)، آموباربیتال، بنزوآت سدیم کافئین، و هیپنوتیسم نیز بنا بر بعضی گزارشها مؤثر بودهاند. اگرچه معمولاً نسبت به این عوارض تحمل پیدا میشود، گاهی عاقلانه آن است که چنانچه بیمار بسیار در مورد عود این عارضه نگران باشد، داروی آنتیپسیکوتیک را تعویض نمائیم.