جدول معیارهای تشخیصی DSM-IV-TR برای اسکیزوفرنی را نگاه کنید اسکیزوفرنی تشخیصی پدیدارشناخی (phenomenologic) براساس مشاهده و توصیف بیمار است و اغلب، نکات غیرطبیعی در اکثر اجزاء معاینه وضعیت روانی وجود دارد.
- عملکرد کلی:
سطح عملکرد بیمار کاهش یافته یا به آنچه که مورد انتظار است نمیرسد.
- محتوای تفکر:
غیرطبیعی (مثل هذیان، اندیشه انتساب 'idea of reference' ، فقر محتوای تفکر)
- فرم تفکر:
غیرمنطقی (مثل از خط خارج شدن 'derailment' ، شل شدن تداعیها 'loosening of association' ، گسیختگی 'incoherence' ، حاشیهپردازی 'circumstantiality' ، تفکر مماسی 'tangentiality' ، فراشمولی 'overinclusiveness' ، واژهسازی 'neologism' ، انسداد 'blocking' ، پژواکگوئی 'echolalia' ، همه تحت عنوان اختلال تفکر قرار میگیرند).
- ادراک:
تحریفشده (مثل توهمات: بینائی، بویائی، لامسه و بیش از همه، شنوائی).
- عاطفه:
غیرطبیعی (مثل سطحی 'flat' ، کند 'blunted' ، ابلهانه 'silly' ، بیثبات 'labile' ، نامتناسب).
- احساس خود (sense of self):
مختل (مثل از دست دادن مرزهای ایگو، اغتشاش در هویت جنسی، ناتوانی در تشخیص واقعیت بیرونی از درونی).
- اراده:
تغییر یافته (مثل سائق یا انگیزه غیرکافی، دوسوگرائی (ambivalence) مشخص.
- عملکرد بین فردی:
مختل (مثل گوشهگیری از اجتماع، سردی و بیتفاوتی هیجانی، پرخاشگری، عدم تناسب جنسی).
- رفتار روانی - حرکتی:
غیرطبیعی یا تغییر یافته (مثل آژیتاسیون تا گوشهگیری، شکلک درآوردن، وضعیتگیری 'posturing' ، آئینمندی، کاتانونی)
- شناخت:
مختل (مثل عینی بودن، بیتوجهی، اختلال در پردازش اطلاعات).
انواع
پارانوئید
۱. اشتغال ذهنی با هذیانهای سیتماتیزه (سازمانیافته) یا توهمهای مکرر شنوائی که موضوع واحدی دارند و معمولاً گزند و آسیب است.
۲. هیچیک زا این موارد وجود نداشته باشد: گسیختگی، شل شدن تداعیها، عاطفه سطحی یا واضحاً نامتناسب، رفتار کاتاتونیک، رفتار واضحاً درهمریخته
۳. نسبت به انواع کاتاتونیک و درهمریخته شروع دیرتر و پیشآگهی بهتری دارد.
- بیماری که دچار اشتغال ذهنی با هذیانهای منظم و سیستماتیزه و توهمات شنوائی است و در عین حال از نظر تکلم و ظاهر و رفتار مشکل زیادی ندارد، دچار کدام نوع اسکیزوفرنی است؟
(پیشکارورزی اسفند ۷۸)
الف ـ پارانوئید
ب ـ آشفته
ج ـ کاتاتونیک
د ـ باقیمانده
پاسخ: گزینه الف
درهمریخته (disorganized)
۱. گسیختگی، شل شدن واضح تداعیها رفتار واضحاً درهمریخته یا پسرفته
۲. عاطفه سطحی یا واضحاً نامتناسب.
۳. معیارهای تشخیصی نوع کاتاتونیک وجود ندارد.
۴. شروع زودهنگام، ظاهر فرسوده.
کاتاتونیک
۱. استوپور یا موتیسم
۲. منفیکاری
۳. ریژیدیته
۴. هیجانزدگی بیهدف با خطر آسیب به خود یا دیگران
۵. وضعیتگیری بدن
۶. پژواکگوئی یا اکوپراکسی
۷. ممکن است بهدلیل سوءتغذیه یا هیپرپیرکسی همراه نیاز به مراقبت طبی باشد.
نوع تمایزنیافته
۱. هذیان برجسته، توهم، گسیختگی، یا رفتار واضحاً درهریخته
۲. معیارهای تشخیصی انواع پاراتوئید، کاتاتونیک یا درهمریخته را ندارد.
۲. بهدلیل وجود دوز یا چند علامت باقیمانده شواهد کافی برای ادامه اختلال وجود دارد (مثل کندی هیجانی و گوشهگیری اجتماعی).
تیپ I و تیپ II
در تقسیمبندی دیگری اسکیزوفرنی به انواع (تیپهای) I و II تقسیم گردیده است. این سیستم براساس وجود علایم مثبت یا منفی میباشد. علایم منفی شامل عاطفه سطحی یا کند، فقر گفتار یا محتوای گفتار، انسداد، ظاهر ناآراسته و نقص در توجه است. علایم مثبت شامل شل شدن تداعیها، توهم، رفتار غریب و افزایش گفتار میباشد. بیماران تیپ I اکثراً علایم مثبت دارند و بیماران تیپ II بیشتر دارای علایم منفی هستند.
پارافرنی
پارافرنی گاهی مترادف اسکیزوفرنی پاراتوئید بهکار میرود. همچنین این اصطلاح برای دوره پیشرونده و تخریبکننده بیماری و نیز برای نشان دادن یک سیستم هذیان کاملاً سازمانیافته استفاده میشود، بهدلیل وجود چند معنی برای این اصطلاح، از میزان مفید بودن آن کاسته شده است.
اسکیزوفرنی ساده
اصطلاح اسکیزوفرنی ساده (که در DSM-IV-TR اختلال ساده تخریبکننده نامیده شده است) در زمانی استفاده میشد که اسکیزوفرنی مفهوم تشخیصی وسیعی داشت. مشخصه اسکیزوفرنی ساده از دست دادن تدریجی و خزنده سائقها و جاهطلبی بود. بیمارانی که این اختلال را داشتند، نه واضحاً پسیکوتیک بودند و نه توهم یا هذیانهای مشخصی را تجربه میکردند. علامت اولیه، کنارهگیری بیمار از موقعیتهای اجتماعی و وابسته به شغل میباشد.
اپیدمیولوژی
بروز و شیوع
تخمین زده میشود که دو میلیون آمریکائی دچار اسکیزوفرنی باشند. هر سال دو میلیون مورد جدید اسکیزوفرنی در جهان ظاهر میشود. شیوع مادامالعمر بیماری تقریباً یک تا یکونیم درصد است. شیوع، موربیدیته (morbidity)، و شدت تظاهرات بیماری در مناطق صنعتی بیشتر از مناطق غیرصنعتی است.
نسبت جنسی
نسبت درگیری مرد به زن، مساوی است.
وضعیت اجتماعی اقتصادی
شیوع بیماری در گروههائی که وضعیت اجتماعی اقتصادی پائینتری دارند بیشتر است، ولی بروز آن در گروههای اجتماعی اقتصادی مختلف مساوی است. این مسئله، نظریه افول (downward drift) را مطرح میکند که طبق این نظریه افراد اسکیزوفرنیک اگرچه ممکن است در هر گروه اجتماعی اقتصادی متولد شوند، ولی بهدلیل نقصهای قابل ملاحظهشان در نهایت به طبقههای پائینتر اجتماعی اقتصادی سقوط میکنند.
سن شروع
شایعترین سن شروع بین ۱۵ تا ۲۵ سالگی است (در ۵۰% موارد زیر سن ۲۵ سالگی شروع میشود) قبل از ۱۰ سالگی یا پس از ۴۰ سالگی نادر است. شروع بیماری در مردان در سن پائینتری نسبت به زنان اتفاق میافتد.
مذهب
یهودیها به نسبت پروتستانها و کاتولیکها کمتر دچار میشوند.
نژاد
شیوع در سیاهپوستان و اسپانیولیتبارها بیشتر از سفیدپوستان است. ولی این ادعا ممکن است نشاندهنده سوگیری تشخیصگذاران باشد یا بهدلیل اینکه درصد بالاتری از افراد اقلیت در گروههائی با وضعیت اجتماعی اقتصادی پائینتر و مناطق شهری صنعتی زندگی میکنند.
فصلیّت
بروز بالاتر در زمستان و اوایل بهار (در نیمکره شمالی از ژانویه تا آوریل [دیماه تا اوایل اردیبهشتماه]، و در نیمکره جنوبی از زمینه تا سپتامر [اواسط تیرماه تا اوایل مهر]).
موارد بستری در مقابل موارد سرپائی
از دهه ۱۹۷۰ (با خودداری از بستری طولانیمدت در مراکز نگهداری ـ deinstitutionalization) تعداد بیماران اسکیزوفرنی که در بیمارستانها بستری بودند. ۴۰ تا ۵۰ درصد کاهش یافت. در حال حاضر تا ۸۰% این بیماران بهصورت سرپائی درمان میشوند.
هزینه
هزینههای مستقیم و غیرمستقیم حدود صد میلیارد دلار در سال در آمریکا تخمین زده میشود.