تنها نه همین خنده و سیماش خوشست |
|
خشم و سقط و طعنه و صفراش خوشست |
سر خواستهی گر بدهم یا ندهم |
|
سر را محلی نیست تقاضاش خوشست |
|
توبه چکنم که توبهام سایهی تست |
|
بار سر توبه جمله سرمایهی توست |
بدتر گنهی بپیش تو توبه بود |
|
کو آن توبه که لایق پایهی تست |
|
توبه کردم که تا جانم برجاست |
|
من کج نروم نگردم از سیرت راست |
چندانکه نظر همی کنم از چپ و راست |
|
جمله چپ و راست و راست و چپ دلبر ماست |
|
توبه که دل خویش چو آهن کرده است |
|
در کشتن بنده چشم روشن کرده است |
چون زلف تو هرچند شکن در شکنست |
|
با توبه همان کند که با من کرده است |
|
تو سیر شدی من نشدم درمان چیست |
|
بنما عوض خود عوض جانان چیست |
گفتی که به صبر آخر ایمان داری |
|
ای بندهی ایمان بجز او ایمان چیست |
|
تو کان جهانی و جهان نیم جو است |
|
تو اصل جهانی و جهان از تو نو است |
گر مشعله جهانی و شمع بگیرد عالم |
|
بیآهن و سنگ آن به بادی گرو است |
|
تهدید عدو چه بشنود عاشق راست |
|
میراند خر تیز بدان سو که خداست |
نتوان به گمان دشمن از دوست برید |
|
نتوان به خیالی ز حقیقت برخاست |
|
جانا غم تو ز هرچه گویی بتر است |
|
رنج دل و تاب تن و سوز جگر است |
از هرچه خورند کم شود جز غم تو |
|
تا بیشترش همی خورم بیشتر است |
|
جانم بر آن جان جهان رو کرده است |
|
هم قبله و هم کعبه بدانسو کرده است |
ما را ملکالعرش چنین خو کرده است |
|
کار او دارد که او چنین رو کرده است |
|
جان و سر آن یار که او پردهدر است |
|
این حلقهی در بزن که در پردهدر است |
گر پردهدر است یار و گر پردهدر است |
|
این پرده نه پرده است که این پردهدر است |
|
جانی که به راه عشق تو در خطر است |
|
بس دیده ز جاهلی بر او نوحهگر است |
حاصل چشمی که بیندش نشناسد |
|
کو را بر رخ هزار صاحب خبر است |
|
جانی که حریف بود بیگانه شده است |
|
عقلی که طبیب بود دیوانه شده است |
شاهان همه گنجها بویرانه نهند |
|
ویرانهی ما ز گنج ویرانه شده است |
|
جانی که شراب عشق ز آن سو خورده است |
|
وز شیره و باغ آن نکورو خوردهاست |
آن باغ گلوی جان بگیرد گوید |
|
خونش ریزم که خون ما او خورده است |
|
جانی و جهانی و جهان با تو خوش است |
|
ور زخم زنی زخم سنان با تو خوش است |
خود معدن کیمیاست خاک از کف تو |
|
هرچند که ناخوشست آن با تو خوش است |
|
حسنت که همه جهان فسونش بگرفت |
|
درد حسد حسود چونش بگرفت |
سرخی رخت ز گرمی و خشکی نیست |
|
از بس عاشق که کشت خونش بگرفت |
|
چشم تو ز روزگار خونریزتر است |
|
تیر مژهی تو از سنان تیزتر است |
رازی که بگفتهای بگوشم واگوی |
|
زانروی که گوش من گرانخیزتر است |
|
چشمی دارم همه پر از صورت دوست |
|
با دیده مرا خوشست چون دوست در اوست |
از دیده دوست فرق کردن نه نکوست |
|
یا دوست به جای دیده یا دیده خود اوست |
|
چنگی صنمی که ساز چنگش بنواست |
|
بر چنگ ترانهای همی زد شبها است |
کیم بر تو غزلسرایان روزی |
|
وان قول مخالفش نمیید راست |
|
چون دانستم که عشق پیوست منست |
|
وان زلف هزار شاخ در دست منست |
هرچند که دی مست قدح میبودم |
|
امروز چنانم که قدح مست منست |
|
خون دلبر من میان دلداران نیست |
|
او را چون جهان هلاکت و پایان نیست |
گر خیرهسری زنخ زند گو میزن |
|
معشوق ازین لطیفتر امکان نیست |
|
چون دید مرا مست بهم برزد دست |
|
گفتا که شکست توبه بازآمد مست |
چون شیشه گریست توبهی ما پیوست |
|
دشوار توان کردن و آسان بشکست |
|
چونی که ترش مگر شکربارت نیست |
|
یا هست شکر ولی خریدارت نیست |
یا کار نمیدانی و سرگشته شدی |
|
یا میدانی ز کاسدی کارت نیست |
|
چیزیست که در تو بیتو جویان ویست |
|
در خاک تو دریست که از کان ویست |
مانندهی گوی اسب چوگان ویست |
|
آن دارد و آن دارد و آن آن ویست |
|
حاشا که به عالم از تو خوشتر یاریست |
|
یا خوبتر از دیدن رویت کاریست |
اندر دو جهان دلبر و یارم تو بسی |
|
هم پرتو تست هر کجا دلداریست |
|
حاشا که دلم ز شبنشینی سیر است |
|
یا ساقی ما بیمدد و ادبیر است |
از خواب چو سایه عقلها سر زیر است |
|
فردا ز پگه بیا که امشب دیر است |
|
خاک قدمت سعادت جان من است |
|
خاک از قدمت همه گل و یاسمن است |
سر تا قدمت خاک ز تو میرویند |
|
زان خاک قدم چه روی برداشتن است |
|
خواهی که ترا کشف شود هستی دوست |
|
بر رو به درون مغز و برخیز ز پوست |
ذاتیست که گرد او حجب تو بر توست |
|
او غرقهی خود هردو جهان غرقه در اوست |
|
خویی به جهان خوبتر از خوی تو نیست |
|
دل نیست که او معتکف کوی تو نیست |
موی سر چیست جمله سرهای جهان |
|
چون مینگرم فدای یک موی تو نیست |
|
خورشید رخت ز آسمان بیرونست |
|
چون حسن تو کز شرح و بیان بیرونست |
عشق تو در درون جان من جا دارد |
|
وین طرفه که از جان و جهان بیرونست |
|
خورشید و ستارگان و بدرما اوست |
|
بستان و سرای و صحن و صدر ما اوست |
هم قبله و هم روزه و صبر ما اوست |
|
عید رمضان و شب قدر ما اوست |
|