جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا

برخورد با کودک، وقتی از شما متنفر است!


شهرزاد: بیش‌تر والدين با اين قضيه احساساتي برخورد مي‌كنند. اول تعجب مي‌كنند، مي‌خندند و آن را تقليدي طوطي وار از همسالانش تعبير مي‌كنند، اما بعضي ديگر از نظر احساسي دگرگون مي‌شوند، گريه مي‌كنند و این فکرها به ذهنشان مي‌آيد: «بچه من؟!! چه طور مي‌تواند؟ هيچ‌كس بيش‌تر از من او را دوست ندارد، چرا مرا تحقير كرد؟ چه‌طور مي‌توانم با چنين رفتارهايي برخورد كنم؟ اكنون فرزند من كمي تند و تيز شده، در مقابل من ايستاده و به راحتي به من گفته كه از من متنفر است. شايد با اين كار مي‌خواهد به من نشان بدهد كه به اندازه كافي بزرگ شده و مي‌خواهد قدرت‌نمايي كند. مي‌خواهد متوجه بشوم كه آن‌قدر بزرگ شده كه راهش را از من جدا كند و خشمش را به من نشان بدهد.» ابراز تنفر از والدين، اولين شكل بيان احساسات تند كودكانه است. آن‌ها با گفتن این جمله مي‌خواهند به ما نشان بدهند كه از دست ما عصباني هستند.

وقتي آن‌ها از پنج سالگي به 13سالگي مي‌رسند، مثل ما والدين كه با خواسته‌هاي آن‌ها مخالفت مي‌كنيم، با ما مخالفت مي‌كنند و ضرورتي نمي‌بينند كه به پرسش‌هاي ما جواب واضحي بدهند و ما را متهم مي‌كنند به اين‌كه بي‌انصاف و بيش از حد احساساتي هستيم.


مسئله را بزرگ نكنيد

كودك را از حال‌وهواي استرس دور كنيد. كمي سخت است. موجي از تنفر و عصبانيت، از طرف كودك به طرف شما می‌آید. براي مقابله با اين موج سعي كنيد او را آرام كنيد و از به كار بردن كلماتي كه او را تحريك مي‌كند، پرهیز كنيد. اجازه ندهيد مسير صحبت‌هاي شما به بحث و جدل كشيده شود. دو، سه نفس عميق بكشيد و به او بگوييد: «من مي‌دانم كه تو از دست من خيلي عصباني هستي. من و تو درباره آن صحبت مي‌كنيم، اما نه حالا. بماند براي وقتي كه تو كمي آرام‌تر شوي.»

براي كودك بسيار مهم است كه بفهمد شما احساس خشم و ناراحتي او را درك مي‌كنيد. او را از خشم و تنش دور كنيد. نصيحت كردن را براي وقت ديگري بگذاريد. به او بگوييد كه تصميم گرفته‌ايد به شكل منطقي، مشكل را حل كنيد. وقتي آرام‌تر شد، از او بپرسيد واقعا از شما متنفر است؟ جواب او تا حدي آرامش را به شما بازمي‌گرداند؛ زيرا او از دوست داشتن شما مطمئن شده است.


عوض کردن فضاي غم‌انگيز

بعد از شدت گرفتن عصبانيت كودك، كمي صبر كنيد. وقتي غر زدن‌هایش را در اتاقش شنیدید، به سراغش برويد. شايد هنوز در ظاهر عصباني باشد، ولي اگر دقت كنيد، می‌بینید كمي آرام شده است.

در مورد چيزهاي مختلف با او صحبت كنيد تا استرس او كم‌تر شود. كم‌كم موضوع صحبت را به سمت عامل اصلي بحث بكشانيد، بدون هرگونه تنش و استرس. اگر ديدید كودك هنوز آمادگي ندارد، بحث را همان‌جا تمام كنيد.

اگر كودك آمادگي داشت، از او بپرسيد كه عامل نگراني‌اش چيست و چه كمكي از دست شما برمي‌آيد؟ به او بگوييد همه زحماتي كه مي‌كشيد، به خاطر اوست تا او بتواند زندگي آرامي داشته باشد. بگویید شما نمی‌خواهید زندگي‌اش را خراب كنید و تمام تلاش شما براي خوشبختي و آرامش اوست. مدام به او يادآوري كنيد كه دوستش داريد تا او هم بتواند هر چه زودتر بحث و مشاجره پيش آمده را فراموش كند.

نظرش را بپرسيد

وقتي آرامش به خانه برگشت، كم‌كم شكايت‌های كودك و نصيحت‌های والدين شروع مي‌شود. والدين معمولا نگرانند كه طوفان خشم كودك، دوباره شروع شود. از او بپرسيد براي اين‌كه دوباره اين اتفاق نيفتد، بايد چه كار كرد. توپ را جلوي پايش بگذاريد تا به هر طرف كه مي‌خواهد ضربه بزند. از اين‌كه برايش ارزش قائل هستيد، خوشحال مي‌شود، اما به طور نامحسوسي با شما درگير خواهد شد تا بتواند چيزهايي را كه دوست دارد، داشته باشد و از شما امتياز بگيرد.


دوستت دارم

اگر وقتي كودك عصباني است، به احساساتش توجه کنيد، به او آرامش مي‌دهيد. با وجود این‌كه نسبت به شما ابراز تنفر مي‌كند، اما در قلبش شما را دوست دارد. با آرامش‌تان به كودكتان مي‌گوييد كه حتي وقتي با من تند صحبت مي‌كني، باز هم دوستت دارم. اين برايش تسلي‌بخش است و به او کمک می‌کند به آرامش اوليه برگردد و از رفتارش پشيمان شود.

احساسات تند، زودگذر و مقطعي است. كودكان در هر سن‌وسالي نياز دارند كه به آنان يادآوري شود كه «طوفان خشم، يك‌باره فروكش مي‌كند. در اين طوفان سركش، هيچ پناهگاهي مطمئن‌تر از عشق والدين نيست.»