یکشنبه, ۲۷ خرداد, ۱۴۰۳ / 16 June, 2024
مجله ویستا

هوش عاطفی کودک، چطور اندازه گیری کنیم؟


دکتر مهدی نوری: به‌عنوان یک اصل کلی و اجتماعی، هرشخصی مایل است تا خود را در رده‌ بهنجار قرار‌دهد. بدیهی است که برداشت از مفهوم بهنجار بر‌اساس تجارب شخصی، علمی و منطقی نیست. اندازه‌گیری و مشخص‌کردن صفات شخصیّت‌، بهره‌‌هوشی، حافظه‌، معیارهای  عاطفی و رفتاری باید براساس روانشناسی علمی صورت‌ گیرد‌. روانشناسی به این واقعیت توجه‌دارد که افراد بشر در استعدادها و توانایی‌های خود با‌ یکدیگر تفاوت دارند. بسیاری از این تفاوت‌ها را می‌توان با معیارهای دقیق روان‌شناختی مشخص‌ کرد. البته اندازه‌گیری هوش از اندازه‌گیری قدرت سازگاری یا واکنش‌های عاطفی ساده‌تر و دقیق‌تر است‌. هوش همان استعداد سازش با محیط و حل مسائل جدید و یادگیری و درک مطالب است‌. هوش، استعدادهای عالی ذهن است که توانایی درک و فهم مطالب و تجزیه و تحلیل آنها را دارد‌. در‌حالی‌که تعریف سازگاری عاطفی به این سادگی ممکن نیست. وظیفه هوش است که راه‌های مناسب برای واکنش درست نسبت به عوامل خارج را بیابد تا فرد را به خواسته‌ها و هدف‌های مطلوب برساند، اما طبیعت این خواسته‌ها و انگیزه‌ آنها از مقوله‌ احساس است که تصمیم گیرنده‌ نهایی می‌باشد‌. اگر احساسات فرد  سبب ایجاد شک و تردیدی در فرد شود، ممکن‌است اضطراب و دو‌دلی ایجاد‌کند و تصمیم‌گیری را متزلزل نماید‌.
روش‌های مختلفی برای اندازه‌گیری درجه‌ رشد عاطفی افراد و گرایش آنها به‌سوی الگوهای رفتاری عصبی (Neurotic behavior patterns) وجود دارد. البته همان‌طور که اشاره‌ شد، اندازه‌گیری دقیق رشد عاطفی بسیار دشوارتر از سنجش هوش می‌باشد و در‌نتیجه به‌دقت تست‌های هوش نخواهد بود و نمی‌توان نتایج حاصله را با اعداد ریاضی نشان‌داد‌. درجه‌ رشد هوشی کودک را که بهره‌ هوشی (IQ:Intelligence Quotient) او می‌نامند، با تقسیم سن عقلی کودک بر سن تقویمی او محاسبه می‌کنند. به‌طورمثال، بهره‌ هوشی کودک ۴‌ساله‌ای که سن عقلی ۵سالگی را دارد و در‌نتیجه با هوش‌تر از همسالان خود فرض می‌شود‌، 125 است که از تقسیم 5به 4 و ضرب در100مشخص می‌گردد‌. اما محرومیّت‌ها‌، تضادها و نا‌امیدی‌ها را نمی‌توان با اعداد ریاضی نشان‌داد و آنها را شاخص دانست‌.