پنجشنبه, ۱۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 6 February, 2025
مجله ویستا

آموزش فلسفه به کودکان و همه بایدها و نبایدها


 فلسفه و کودک:

نگارنده 4 جنبه را در کار فيلسوفان متمايز ساخته است. اين جنبه‌ها عبارتند از:

1– فعاليت‌هاي خاص

2– روش‌هاي معين

 3 - ويژگي‌هاي فکري معين

4- استنباط فيلسوفان از هستي، شناخت و ارزش.

همان‌طور که گفته شد، معمولا فلسفه را مجموع نظريات فيلسوفان درباره موضوع‌هاي بالا  مي‌‌دانند. به‌نظر ما در جنبه‌هاي ديگر کار فيلسوفان، مي‌توان روش‌هايي را که با تجربيات کودکان و نوجوانان سازگار باشد، مطرح كرد. اکنون 3 جنبه‌ مختلف کار فيلسوفان را مطرح مي‌کنيم و مواردي را که مي‌توان در آموزش کودکان و نوجوانان از اين جنبه‌ها استفاده كرد، مي‌‌آوريم.

جنبه اول به صورت فعاليت‌هاي خاص در کار فيلسوفان مشاهده مي‌‌شود. اين فعاليت‌ها عبارتند از:

1 - تحليل زبان و فکر، 2 - ترکيب،  3 - انتقاد، 4 - بررسي ارزش‌ها، 5 - سير عقلاني و 6 - تفسير يا بسط نظريات علمي

در برخي فعاليت‌ها مي‌توان نکته‌هايي را به کودکان و نوجوانان آموخت.

در تحليل زبان، هدف مشخص‌کردن مفاهيم کلمات است(2). كودك به‌تدريج بين خود و دنياي خارج فرق مي‌گذارد. ابتدا دنياي خارج در نظر او پيچيده و درهم است و خود را جدا از اين عالم مبهم و پيچيده نمي‌بيند.

كودك ميان موجودات زنده و غيرزنده تفاوت نمي‌گذارد. به‌تدريج خود را جزئي از عالم خارج حس مي‌کند و در اثر برخورد با اشيا، مفاهيم تازه وارد ذهن او مي‌شود. تکامل دستگاه عصبي طفل و رشد قوه بيان او موجبات رشد عقلاني وي را فراهم مي‌سازد و محيط اطراف او به‌تدريج براي طفل معنا و مفهوم خاصي پيدا مي‌کند.

مشاهده اشيا و مقايسه آنها، به‌تدريج قدرت تعميم و بررسي مفاهيم کلي را براي كودك ميسر مي‌سازد. اواسط دوره كودكي (6 تا 12 سالگي) معمولا چند هزار مفهوم در ذهن خود دارد.

به کمک اين مفاهيم، قدرت تفکر كودك توسعه مي‌يابد و به‌تدريج درباره خود و محيط خود اظهارنظر مي‌کند. مربيان به‌تدريج مي‌توانند از اين فعاليت‌هاي فلسفي استفاده کرده و به کودکان و نوجوانان در درک نسبتا درست برخي مفاهيم، کمک کنند.

مراد از «تحليل فکر» يا «تحليل نظر»، روشن‌كردن پايه‌ها و مباني هر نظر است. اين فعاليت پيچيده‌تر از مشخص‌ساختن مفاهيم است اما در جريان رشد، کودکان و نوجوانان به‌تدريج درباره امور مختلف اظهارنظر مي‌کنند.

مربيان بايد باتوجه به تجربيات آنان، کم‌کم پايه و اساس برخي گفته‌ها را براي آنها روشن كنند.

در اجراي فعاليت‌هاي ترکيبي، مي‌توان کودکان و نوجوانان را به‌تدريج با اجزاي يک شيء آشنا كرد؛ مثلا در شناختن مفهوم «درخت» توجه به اجزاي آن (ريشه، ساقه، برگ، شاخه و ميوه) براي کودکان جالب است. آنها به‌تدريج ارتباط اجزاي يک شيء را با هم درک مي‌کنند.

انتقاد به‌ عنوان يک فعاليت ديگر در زندگي کودکان و نوجوانان مطرح مي‌شود. منظور از «انتقاد» در اينجا «ارزيابي رفتار» است.

کودکان به‌تدريج اهميت راستگويي و پرهيز از دروغگويي را فرا مي‌‌گيرند. در پوشيدن لباس و در بازي، همکاري با همسالان، توجه به دلايل يک نوع رفتار به‌تدريج براي کودکان و نوجوانان ميسر است.

خوب و بد و مفيدبودن يا زيان‌بخش‌بودن يک عمل يا شيء در زندگي کودکان و نوجوانان به‌تدريج مطرح مي‌شود. باتوجه به تجربيات کودکان بايد به‌تدريج به آنها کمک كرد تا ارزش امور را درک کنند.

سير عقلاني نيز در زندگي کودکان و نوجوانان اهميت ويژه دارد. چنان که در کتاب «روان‌شناسي تربيتي» آورده‌ام، فعاليت‌هايي که مربوط به ادراک و فهم، تشکيل مفاهيم و بررسي معاني کلي، تفکر و تعقل و پيش‌بيني و استنتاج و تعيين هدف و انتخاب وسيله و اقدام به حل مسائل است، جزء جنبه عقلاني شخصيت آنها قرار دارد.

بايد توجه داشت که جنبه عقلاني شخصيت کودکان و نوجوانان، پايه جنبه اجتماعي، عاطفي و اخلاقي ايشان را تشکيل مي‌دهد. مربي بايد با توجه به سطح فهم کودکان و برخوردهاي مختلف آنها به ايشان کمک کند تا درباره رفتار خود فکر کنند و قبل از عمل، نتيجه کار خود را پيش‌بيني كنند.

در انجام دادن اين‌گونه فعاليت‌ها، بايد متناسب با سطح رشد و تجربيات کودکان و نوجوانان رفتار كرد. بايد توجه داشت که کودکان در سايه تجربه، امور مختلف را فرا مي‌گيرند.

تجربه، محدود به فعاليت‌هاي حسي نيست. ضمنا کودکان و نوجوانان در فعاليت‌هاي خود منفعل نيستند؛ به سخن ديگر، تجربه به‌طور کلي تاثير متقابل فرد و محيط است. فرد ضمن اينکه تحت‌تاثير محيط قرار مي‌گيرد، بر محيط نيز اثر مي‌گذارد، محيط را به صورتي خاص درک مي‌کند و رويدادها، اشخاص و حوادث را براي خود به صورتي معين درمي‌آورد.

مربيان بايد توجه داشته باشند که کودکان از ابتدا تحت‌تاثير انگيزه‌هاي فطري و تجربيات خود، در برابر حوادث، واکنش‌هاي مختلف ابراز مي‌دارند.

در آموزش کودکان و نوجوانان بايد به نقش خود آنها توجه كرد و از آنها انتظار نداشت که حالت پذيرندگي داشته باشند و آنچه را مربي مي‌گويد، بپذيرند. بايد توجه داشت که ادراک كودكان از خود و ديگران ابتدا سطحي است و با واقعيت وفق نمي‌دهد.

مفهوم زمان و مکان براي کودکان روشن نيست. اينگونه امور را کودکان و نوجوانان به‌تدريج فرا مي‌گيرند.

نکته اساسي در آموزش، توجه به تفاوت‌هاي فردي در کودکان و نوجوانان است. در آموزش کودکان و نوجوانان بايد توجه داشت که رشد عقلاني با حفظ مطالب و پذيرش آنچه ارائه مي‌شود، تفاوت دارد. همچنين تمرين، تکرار و تقليد، دليل بر رشد عقلاني افراد نيست. بايد به‌تدريج افراد را تشويق کرد که به صورت عقلاني با امور مختلف برخورد کنند.

دومين جنبه از کار فيلسوفان که در آموزش کودکان و نوجوانان مي‌تواند موجبات رشد آنها را فراهم کند، روش برخورد آنان با مسائل و امور مختلف است. مربيان بايد توجه کنند که يکي از فعاليت‌هاي مهم فيلسوفان معرفي روش‌هاي اساسي در برخورد با امور است.

به سخن ديگر، اين فيلسوفان بودند که روش‌هاي استقرايي و قياسي را مطرح كردند. منطق، بيان‌کننده انديشه‌هاي اساسي فيلسوفان و انديشمندان در برخورد با امور مختلف زندگي است. آشنايي کودکان با امور جزئي و شناختن هر امر با استفاده از حواس، ذهن و تشکيل مفاهيم، مستلزم استفاده از روش استقرايي است. در عين حال، بايد توجه داشت که استقرا، زمينه قياس را فراهم مي‌کند. مطالعه موارد، وسيله تعميم مفاهيم کلي است.

تشکيل مفاهيم کلي و تطبيق آنها بر موارد نيز در رشد عقلاني کودکان و نوجوانان تاثير فراوان دارد. علاوه بر آشنايي به روش استقرايي و قياسي بايد کودکان را با روش حل مسئله نيز آشنا كرد.

انديشيدن به معناي برخورد با موقعيت ناهنجار، غيرعادي و پيچيده است. در فرايند انديشيدن، فرد پس از برخورد با چنين موقعيتي درصدد مشخص كردن مسئله يا مسائل موجود در موقعيت برمي‌آيد و آنها را به صورت روشن و واضح بيان مي‌کند.

پس از بيان مسئله بايد براي پيدا‌کردن راه‌حل يا راه‌حل‌ها اقدام و در اين زمينه نيز بايد اطلاعات مرتبط با مسئله را جمع‌آوري كرد. در اينجاست که فرد انديشمند از تجربيات شخصي، آرا و تجربيات ديگران و قدرت تخيل خود استفاده مي‌کرده و نسبت به حل مسئله اقدام مي‌كند.

کودکان و نوجوانان را نيز مي‌توان با اين روش ـ يعني روش حل مسئله ـ آشناكرد. بدون ترديد بايد سطح تجربيات و رشد کودکان و نوجوانان را هم در نظر گرفت.

جنبه ديگر کار فيلسوفان ـ که در آموزش کودکان و نوجوانان بايد مورد توجه مربيان باشد ـ خصوصيات فکري آنها يا روح فلسفي است.

خصوصيات روح فلسفي را مي‌توان تحت عناويني چون  ترديد منطقي، کنجکاوي، ژرف‌انديشي‌، ديد گسترده، سعه صدر، ترقي‌طلبي، وحدت شخصيت و طرفداري از ارزش‌هاي انساني مورد بررسي قرار داد.  پاره‌اي از اين خصوصيات را مي‌توان از طريق فعاليت‌هاي کودکان و نوجوانان در نحوه تفکر آنها به وجود آورد يا تقويت كرد.

کودکان کنجکاو هستند. آنها سؤال طرح مي‌کنند و ميل دارند امور را به طور عميق مطالعه کنند. آنها علاقه به درک ارتباط امور دارند. کودکان علاقه دارند خود به حل مسئله خويشتن اقدام کنند. کودکان و نوجوانان ميل دارند از تجربيات پدر و مادر و خواهران و برادران بزرگ‌تر از خود استفاده کنند. آنها به‌تدريج ياد مي‌گيرند که در برخي امور ترديد كنند.

کودکان و نوجوانان در جريان رشد در زمينه‌هاي مختلف با مسائلي روبه‌رو مي‌شوند؛ براي مثال، چرا بعضي افراد دروغ مي‌گويند؟ چرا برخي افراد از آزار رساندن به ديگران لذت مي‌برند؟ چرا در برخورد با اندک ناملايمات عصباني مي‌شويم؟ چرا از کنترل عواطف خود عاجزيم؟ چرا در سازگاري با جمع دچار اشکال هستيم؟ چرا از درک امور ساده عاجزيم؟ چرا از نيروي تفکر در زندگي استفاده نمي‌کنيم؟ چرا قدرت پيش‌بيني نداريم؟ چرا در حل مسائل، عاقلانه عمل نمي‌کنيم؟ چرا با ديگران همکاري نمي‌کنيم؟ طرح اين پرسش‌ها زمينه‌اي را فراهم مي‌کند تا مربيان از فرصت‌هاي مناسب استفاده كرده و برخي خصوصيات روح فلسفي را در کودکان و نوجوانان تقويت كنند.

به‌نظر ما در فرايند رشد، مربيان مي‌توانند با استفاده از فعاليت‌هاي خاص، روش معين و ويژگي‌هاي فکري فيلسوفان به آموزش فلسفه به کودکان و نوجوانان بپردازند

  منابع:

1 - شريعتمداري، علي، اصول و فلسفه تعليم و تربيت، انتشارات امير‌کبير، چاپ بيست و دوم‌، 1383.

2 - شريعتمداري، علي، روان‌شناسي تربيتي، انتشارات اميرکبير، چاپ سيزدهم، 1380.

3 - شريعتمداري، علي، فلسفه - مسائل فلسفي، مکتب‌هاي فلسفي، مباني علوم، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، چاپ ششم، 1376