سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
مجله ویستا

نظم و انضباط در مدارس


 روزنامه اطلاعات

نظم در لغت به معناي آراستن، برپا داشتن، ترتيب دادن كار و... و در اصطلاح نظامي به معناي پيروي كامل از دستورهاي نظامي است.‌

انضباط نيز به معناي نظم و انتظام، تربيت و درستي، عدم هرج و مرج، سامان‌پذيري و آراستگي است.

مي‌دانيم آنچه كه امروز حرف اول را در مدرسه مي‌زند انضباط است، انضباط اخلاقي و رفتاري دانش‌آموزان مي‌تواند روي آموزش اثرگذار باشد. بنابراين پرورش همراه آموزش مهم جلوه مي‌كند.

دانش‌‌آموزان با انضباط مي‌توانند مسئوليت‌هاي مهم مدرسه را به عهده بگيرند و در آينده نيز جامعه به خوبي پذيراي اين افراد است.

حال مسئله اين است كه اگر دانش‌آموز بي‌انضباط باشد چه كارهايي بايد انجام دهيم؟

مسلماً چنين افرادي داراي مشكلاتي هستند كه اين مشكلات مي‌تواند از مدرسه و يا عمدتاً از بيرون مدرسه باشد، به هر حال كمك به چنين دانش‌آموزاني وظيفه معلمان است تا بتوانند دانش‌آموزاني سالم و بانشاط تحويل جامعه دهند.



هدف از بررسي نظم و انضباط‌

هدف از اين موضوع، چگونگي ايجاد مدرسه‌اي شاد با دانش‌آموزان باانضباط و منظم كه انسانهاي پرورش يافته در اين مدرسه، در آينده انسانهايي به تعالي رسيده، تغيير رفتار داده و متفكر و متعهد خواهند بود كه فقط هدف آنها كسب نمره بالاتر نيست، بلكه هدف، آموزش و پرورش است.

نظم و انضباط حاكم بر مدرسه باعث مي‌شود دانش‌آموزان با برنامه‌ريزي به كارهاي خود برسند. و اين نظم و انضباط نه تنها داخل مدرسه، بلكه كارهاي خارج از مدرسه را نيز تحت الشعاع قرار مي‌دهد و باعث مي‌شود دانش‌آموزاني با ايمان، مشتاق به درس و مدرسه و در آينده توانمند روي كار بيايند.

اگر هر شخصي در هر مرحله زندگي كه هست نظم و انضباط داشته باشد موفقيت در انتظار اوست.

مي‌دانيم كه اگر به ‌آموزش و پرورش به ديد واقعي نگاه كنيم و به آن اهميت بدهيم باعث پيشرفت جامعه مي‌شود و شايد در كشورهاي توسعه يافته، آموزش و پرورش آنها دليل پيشرفت آنها بوده است. برنامه‌ريزي مناسب و جذاب بودن مدارس، بودن نظم و انضباط در مدارس، جهت دار بودن آموزش و پرورش، باعث به ثمر رسيدن اهداف از پيش تعيين شده جامعه مي‌شود.

هدف از نظم و انضباط در آموزش و پرورش، تربيت افرادي است كه خود اتكاء و مستقل باشند، دليل هر فرمان و دستوري را بدانند و چنين ديدي از انضباط، ظرفيت ذهني افراد را افزايش مي‌دهد و او را قادر مي‌سازد تا مفاهيم جهان اجتماعي و طبيعي را درك كند.



بيان مسئله‌

در اين گزارش اين سوال مطرح مي‌شود: آيا انضباط حاكم بر مدرسه مي‌تواند بر تحصيل موفق دانش‌آموزان اثر داشته باشد؟

و آيا معلمان مجرب ما مي‌توانند با ارائه مطالب جذاب و هيجان‌انگيز خود، دانش‌آموزان جامعه فعلي را كه پر از آلودگي‌هاي صوتي، تصويري و... است از نظر انضباطي كنترل كنند و در كلاس درس مشكلي نداشته باشند؟

و هزاران سوال ديگر كه با يافتن جوابهاي آن مي‌توانيم در امر آموزش و پرورش موفق باشيم.

متأسفانه اگر نتوانيم مشكل دانش‌آموزان را در مدرسه برطرف كنيم اين معضل بي‌‌انضباطي هم براي معلمان دردسرساز خواهد بود هم براي جامعه. زيرا بودن حتي يك دانش‌‌آموز بي‌انضباط در مدرسه نظم مدرسه و كلاس را بر هم مي‌زند. انسان به عنوان يك موجود اجتماعي براي زندگي و ارتباط با ديگران ناچار است اطاعت از هنجارهاي اجتماعي بين انسان‌ها را رعايت نمايد. به عبارت ديگر رفتارش بايد مورد قبول اجتماع باشد، يكي از راه‌هاي اجتماعي شدن و مورد قبول واقع شدن، رعايت مقرراتي است كه در اجتماع حكمفرماست. آموزش و پرورش و مدارس بعنوان يك سيستم اجتماعي و متشكل از افراد انساني به منظور نيل به اين هدف، بايد فعاليت‌هايي را پيش‌بيني كند كه اين مهارت اجتماعي را در دانش‌آموزان تقويت كرده و دروني سازد. امروزه نزد بسياري از محققان براي افزايش و ايجاد نظم و انضباط روش‌هاي تربيتي غيرمستقيم و غيركلاسيك موردتأكيد و تشويق قرار گرفته و اعتقاد بر اين است كه براي آموزش نظم تنها نبايد به آموزش كلاسي، مقررات مدرسه و خانواده اكتفا نمود، بلكه استفاده از مشاركت جوانان و نوجوانان را در فعاليت‌هاي گروهي و انتخابي بايد مدنظر قرار داد، تا از اين طريق علائق، قدرت سازندگي، ابتكار و خلاقيت دانش‌آموزان را افزايش داد و دركي كامل و سنجيده از اجراي مشاركتي فعاليت‌ها بدست آورد و راهكارهاي ارتقاء نظم و انضباط در سطح جامعه را بدست آورد.‌



رابطه نظم و انضباط با مدرسه سالم‌

آنچه كه براي ما اهميت دارد رابطه نظم و انضباط با مدرسه سالم است آيا مي‌توان بين اين دو ارتباط تنگاتنگي برقرار كرد. آنچه كه علم ثابت كرده و مشاوران مرتب روي آن در مدارس تأكيد دارند، برنامه‌ريزي است. حال آيا اين برنامه‌ريزي به دانش‌آموزان با انضباط برمي‌گردد يا نه؟

براي اينكه مدرسه‌اي بانشاط داشته‌باشيم موارد زير را در مورد انضباط رعايت كنيم:

* مدير و معاون و معلمان مدرسه در همه كارهاي مدرسه الگوي دانش‌آموزان باشند تا دانش‌آموزان الگوگيري كنند و دنياي فردا از دريچه روشنايي به سوي دانش‌آموزان باز شود.

* اگر در مدرسه مسئوليت‌هايي به دانش‌آموزان سپرده شود و خود دانش‌آموزان مدرسه را با نظارت كادر مدرسه كنترل كنند. براي مثال شوراي دانش‌آموزي مدرسه، معمولا بهترين دانش‌آموزان مدرسه را از نظر انضباطي تشكيل مي‌دهند كه توسط آراء دانش‌آموزان انتخاب مي‌شوند و اين دانش‌آموزان خيلي از كارهاي اجرايي مدرسه را در كنار مدير و معاون مدرسه انجام مي‌دهند. بايد سعي كنيم تمام دانش‌آموزان مدرسه را در كارها درگير كنيم.

* بررسي مشكلات دانش‌آموزان و همراهي ايشان در لحظات سخت زندگي.

* هم صحبت شدن با دانش‌آموزان و خود را در كنار ايشان گذاشتن.

* آشنايي با والدين دانش‌آموزان كه در انضباط تأثير بسزايي دارد.

در چنين مدرسه‌اي دانش‌آموزان از نظر پرورشي و تربيتي رشد خوبي خواهند كرد. چون نظم و انضباط همه كارهاي مدرسه را تحت‌الشعاع قرار مي‌دهد و دانش‌آموزان وظيفه خود مي‌دانند به موقع در صبحگاه، كلاس، نماز جماعت و... حاضر شوند يعني از نظر ديني نيز دانش‌آموزان به تعالي مي‌رسند اين مدرسه، مدرسه‌اي بانشاط خواهد بود در اين مدرسه اولويت اول با تربيت است سپس آموزش.

در مدرسه سالم و شاد كه بر پايه‌ انضباط است دانش‌آموزان خلاق و نوآور رشد مي‌كنند و تفكر اين دانش‌آموزان به طور كيفي است. به طوري كه هميشه خدا را ناظر بر اعمال خود مي‌دانند. دانش‌آموزان باانضباط، وقتي پا به اجتماع مي‌گذارند، سريعا خود را با اجتماع هماهنگ مي‌كنند و به دنبال اهداف از پيش تعيين شده خود مي‌روند. در اين مدرسه كه نظم و انضباط حاكم است جريان‌ ياددهي - يادگيري هر روز بهبود مي‌يابد و تعليم و تربيت هيجاني و شوق‌انگيز مي‌شود و مدرسه به سوي مدرسه‌ سالم سوق داده مي‌شود.



‌نظم و انضباط در خلقت‌

نظم و انضباط نه تنها در مدرسه، باعث مدرسه‌اي شاد و توانا مي‌شود بلكه اين نظم در آفرينش هم بسيار مهم است. مثلاً نظمي كه خداوند در كرات آسماني، گردش روز و شب و... قرار داده كه حكايت از بزرگي و عظمت خداوند باري تعالي است. خداوند در هر چيز تجلي يافته است و همه چيز از روي حساب و كتاب آفريده شده است. و همه چيز معلول تدبير خداوند حكيم، مدير و توانا است. وقتي خداوند در دستگاه پهناور خلقت خود نظم قرار دارد بنابراين انسانها هم بايد در زندگي فردي و اجتماعي خويش نظم و تربيت و تدبير را رعايت كنند. به گفته روانشناسان:

احتياج به نظم و ترتيب، جزء احتياجات اساسي و رواني محسوب مي‌گردد، رنگ و شكل خاصي به زندگي مي‌دهد، افراد ميل دارند زندگي فردي و جمعي خود را تحت نظم و قاعده مشخصي درآورند.‌

همه هزينه‌هاي هنگفتي كه صرف قانون‌گذاري مي‌شود، همه صرفاً به خاطر برقراري نظم در جامعه است. اسلام نيز به عنوان دين جامع و كامل به نظم و برنامه‌ريزي در زندگي اهميت فراوان مي‌دهد چرا كه همه احكام اسلامي بر پايه نظم است.

در دنياي كنوني، با پيشرفته شدن و روي آوردن به كامپيوتر اين نظم دقيقتر شده است. به طوريكه مي‌توانيم بگوييم منظم زندگي كردن، جزء ضروريات زندگي است و مورد پسند عقل و دين است.

اميرالمومنان علي (ع) مي‌فرمايد:

نظم و انضباط در روايات اسلامي نيز مورد تأكيد قرار گرفته است به طوريكه حضرت علي (ع) در خطبه‌هاي نهج‌البلاغه فرزندان خود را به تقواي الهي و نظم در كارهايشان سفارش مي‌كند همچنين به مالك‌اشتر در مورد رعايت نظم سفارشاتي را بيان مي‌دارد.



رابطه نظم و انضباط با مسئوليت‌پذيري

اگر دانش‌آموزان در مدرسه نظم و انضباط را رعايت كنند نتيجه آن مسئوليت‌پذيري آنها خواهد بود. اين دانش‌آموزان با رعايت حقوق تمامي افراد و برخوردهاي منطقي با مخالفين و احترام متقابل، از عصاره بدست آمده از رعايت رفتار و عمل به آن در سطح مدرسه و بعد از آن پياده كردن كاربردي‌تر در سطح اجتماع رفتار مي‌كنند كه مي‌تواند راهگشاي بسياري از مشكلات و كشمكشهاي موجود در داخل اجتماعات انساني باشد. ‌

اگر به دانش‌آموزان بي‌انضباط و يا كم‌ فعال مدرسه مسئوليتي را بدهيم و اجازه دهيم آن را تجربه كنند قطعاً اين دانش‌آموزان از نظر انضباطي بهبودي پيدا خواهند كرد فقط اين كار مستلزم فرآيند آزمايش و خطاست.

اين مسئوليت‌ها بايد از كوچك شروع شود و پس از آنكه دانش‌آموز از خود قابليت ايفاي مسئوليت را نشان داد مسئوليت‌هاي مهم داده شود. دانش‌آموز، با احساس مسئوليت كردن، به بحث و تصميم‌گيري و مشاركت در مدرسه مي‌پردازد كه باعث ايجاد مدرسه‌اي نتيجه‌بخش مي‌شود و محيط بهتري را براي آموزش فراهم مي‌كند.رابطه نظم و انضباط با مسئوليت‌پذيري، رابطه‌اي متقابل است.

آيا برقراري نظم و انضباط در مدرسه يك معضل است؟

بعضي‌ها بر اين باوراند كه برقراري نظم و انضباط در مدارس امروزي با توجه به اجتماعي كه در آن قرار داريم خيلي مشكل است. مدرسه‌اي كه نتوان در آن نظم را برقرار كرد، طبق مباحث قبلي اين مدرسه موفق نخواهد بود. نه دانش‌آموز درس خواهد خواند و نه نظم كلاس را رعايت خواهد كرد.

خيلي از معلمان مدارس ما از مشكل بي‌انضباطي زجر مي‌كشند زيرا عاقبت بي‌انضباطي را درس نخواندن مي‌دانند. انضباط و تعليم و تربيت ارتباط خيلي نزديكي دارند و بعضي ديگر از معلمان با مديريت خوب كلاس، انضباط را يك معضل نمي‌دانند.

بعضي معلمان و معاونان بر اين اعتقادند كه براي برقراري نظم حتماً شيوه تشويق و تنبيه بايد وجود داشته باشد و بعضي ديگر معتقدند براي دانش‌آموز بايد محيطي فراهم آورد كه در آن براي قدم گذاشتن در جاده‌ پيشرفت مورد حمايت قرار گيرد و موانع سر راهش هموار گردد. به نظر آنان دانش‌آموز انگيزه‌ دروني دارد بنابراين كافي است كه اين انگيزه پرورش يابد نه اينكه كنترل شود تا بتواند به بار بنشيند بنابراين طبق اين نظريه، معلم كه جهت دهنده است حرف اول را در پرورش نمي‌زند ولي به اين معني هم نيست كه دانش‌آموز را به حال خود رها كنيم.



‌چگونه با دانش‌آموزان بي‌انضباط برخورد كنيم‌

سعي كنيم با دانش‌آموزان بي‌انضباط، آرام، خونسرد و حرفه‌اي برخورد كنيم. اين نكته‌ خيلي مهمي است زيرا اگر مأمور پليسي وسيله‌ نقليه‌ ما را به خاطر رعايت نكردن قوانين رانندگي جريمه كند حق اجراي قانون انتظامي دولتي را دارد يعني صدور برگه‌ جريمه، ولي حق تحقير و رجزخواني و سرزنش شما را ندارد. در مورد دانش‌آموزان بي‌انضباط هم عيناً همين است ما در حيطه وظايف خود حق اجراي برنامه انضباطي را داريم ولي نبايد با فرياد زدن و حركت انگشت، يا نگاه‌هاي تهديدآميز و يا تعابير نيش‌دار و.... مورد بي‌انضباطي را به دانش‌آموز بگوييم. اگر برخورد ما با خونسردي و همراه با ريشه‌يابي باشد احتمال بيشتري دارد تا دانش‌آموز متوجه رفتارش شود زيرا ما مي‌خواهيم با دانش‌آموزان تا پايان سال تحصيلي در مدرسه، با هم باشيم. اگر ما از دست دانش‌آموز، از حال طبيعي خود خارج شويم ديگر نمي‌توانيم به دانش‌آموز تسلط داشته باشيم. ما هنگام برخورد با دانش‌آموز بي‌انضباط بايد آرام و خونسرد باشيم چرا كه دانش‌آموزان از رفتار ما الگوگيري مي‌كنند.‌

كم‌توجهي به دانش‌آموزان، به صورت ناتواني در ادامه دادن يك تكليف خاص آشكار مي‌شود. دانش‌آموزاني هم در مدرسه هستند كه معمولاً بيش‌فعال هستند كه هم خانواده از دست چنين دانش‌آموزاني ناراضي است و هم مدرسه.

اين دانش‌آموزان در مدرسه، از دستورها اطاعت نمي‌كنند عملكردي تكانشي دارند و تحريك‌پذير و خشن هستند. چون اين دانش‌آموزان چنين مشكلاتي را دارند با هم سالان خود و خواهر و برادرشان مشكل دارند بعداً ممكن است در اجتماع دچار تنهايي و گوشه‌گيري شوند. اين افراد از فعاليت‌هايي كه نيازمند كاربرد نظم و انضباط مداوم و كوشش ذهني و تقاضاهاي سازماني يا تمركز حواس است، اجتناب كرده و يا بدشان مي‌آيد. اين دانش‌آموزان در كلاس درس حواسشان به راحتي توسط محرك‌هاي ناآشكار منحرف مي‌شود و در نتيجه هر محرك بي‌اهميتي كار و فعاليت آنها را قطع كرده و باعث بي‌انضباطي در مدرسه مي‌شوند.

براي ايجاد انضباط معلم بايد خواسته‌هاي خود را با دانسته‌هاي دانش‌آموز هماهنگ كند و به اصلاح تجارب نادرست پرداخته و رفتارهاي جديد ايجاد كند و تداوم در اين رابطه اهميت دارد. همچنين همكاران بدانند كه دادن فرصت و مشاهده و تمرين رفتار مطلوب به دانش‌آموزان مي‌تواند مؤثر باشد و رفتار صحيح را در عمل آموزش دهند.

دانش‌آموزان كادر مدرسه را، راهنماي اخلاقي خود مي‌دانند و آنچه را كه وي به عنوان نيك‌ و زشت مي‌گويد مي‌پذيرند. بنابراين رفتار معلم با عمل او بايد يكسان باشد

12/8/87