شنبه, ۱۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 1 February, 2025
روش صحیح كتاب خواندن
مطالعه مذموم مخصوص كسانی است كه مطالعه در آنها اثر مخدر دارد و بدینوسیله از عالم حقیقت خارج شده در محیطی تصوری پا میگذارند. این عده یك لحظه هم نمیتوانند بدون خواندن بگذرانند و به مطالعه هرموضوعی راغبند، مثلا دایرهالمعارف را باز میكنند و مقاله راجع به نقاشی با آب و رنگ یا اصول ساختمان ماشین را با میل مطالعه میكنند. در مواقع تنهایی به مجلات و روزنامهها پناه میبرند، به خواندن هرصفحهای كه به دستشان افتاد مشغول شده و حاضر
نیستند یك لحظه هم عنان به دست فكر خویش بسپارند.آنها در مطالعه دنبال عقاید و اعمال نرفته تنها كلمات را از نظر میگذرانند تا بدان وسیله دنیا و خویشتن را فراموش كنند وحقایق را از نظر دور كنند. بدیهی است با این ترتیب كمتر مطالب پرمغز فرا میگیرند و به ارزش علمی و ادبی كتاب نظری ندارند.
مطالعه تفریحی از آنچه در بالا گفتیم بهتر است. این عده كه كتاب <رمان> دوست دارند و این قبیل كتب را برای تفریح میخوانند یا از تاثیر زیبایی لذت میبرد و یا احساسات درونیشان در اثر این نوع مطالعات بیدار شده شعف و سروری بدانها دست میدهد و از خواندن كتابهای <رمان> به قضایایی كه در زندگی خودشان اتفاق نیافتاده است پی میبرند. برخی نیز كتب اخلاقی و شعر را دوست دارند زیرا میبینند آنچه را كه خود ملاحظه كرده یا احساس نمودهاند نویسنده به بهترین وجه شرح داده و به زبان سادهتر ترجمان احساسات آنها گشته است.
اما آنان كه كتب تاریخ را بدون آنكه به مطالعه دوره بخصوصی توجه داشته باشند میخوانند. بدین جهت از این كار كیف میكنند كه متوجه میشوند بشر در طی قرون متمادی همواره زجر و آلام یكنواختی داشته است. این نوع مطالعه تفریحی ضرری ندارد. بالاخره مطالعه جدی كه یك كار واقعی و مخصوص كسانی است كه دانشی میطلبند و اطلاعات معینی جستجو میكنند و به عبارت آخری برای استقرار بنایی كه طرح آن را به طور مبهمی در مغز خود ریختهاند مصالح تهیه میكنند. در این نوع مطالعه در صورتی كه خواننده كتاب حافظه خارقالعادهای نداشته باشد باید قبل از شروع مداد یا قلمی به دست گیرد و در غیر این صورت هربار دیگر كه به مطالب خوانده شده محتاج شد مجبور است كتاب را از سر گیرد. من هرموقع كتاب تاریخ یا هركتاب جدی دیگر را میخوانم در صفحه اول یا آخر كتاب موضوع اصلی را در چند كلمه یادداشت كرده و با این ترتیب میتوانم هربار بدون آنكه كتاب را از نو بخوانم به مطلب مورد نظر مراجعه كنم.
كتاب خواندن نیز مانند هر <كار> دیگر <قواعدی> دارد كه در اینجا بعضی از آن را ذكر میكنم:
۱) عدهای از بیشتر نویسندگان اطلاعات سطحی دارند و این طریقه خوبی نیست. بلكه بهتر آن است كه فقط چند نویسنده و چند موضوع انتخاب و مورد مطالعه قرار گیرد. زیرا زیبایی و تاثیر آثار هرنویسنده از اولین كتاب معلوم نمیشود. بایستی از جوانی همانطور كه برای انتخاب دوستان در جامعه جستجو میكنیم در عالم كتاب قدم گذارده دوستان خویش را پیدا كنیم. اما وقتی آنان را برگزیدیم و پسندیدیم بایستی دست به دستشان داده از دنیای كتاب خارج شویم. اگر توانستید با <مونتنی> و <سن سیمون>، <رتز> و <بالزاك> یا <پروست> مانوس شوید كافی است كه زندگی شما از بابت كتاب نقصی نداشته باشد.
۲) بایستی در انتخاب كتاب جای زیادی به آثار نویسندگان بزرگ و مشاهیر داد. گرچه محققا به حكم طبیعت انسان به نویسندگان همعهد خویش علاقهمند است و باید هم اینطور باشد. زیرا دوستانی كه درد و رنج و احتیاجاتی همانند ما دارند در آثار این نویسندگان بهتر یافت میشوند و از طرفی تعداد شاهكارهای نویسندگان دنیا به حدی زیاد است كه كسی موفق نمیشود همه را بشناسد. بنابراین باید آن كتابی را انتخاب كرد كه مردم یك قرن پسندیدهاند زیرا یك فرد و حتی یك نسل ممكن است اشتباه كند ولی عالم بشریت خطا نمیكند.
شعرا و نویسندگانی چون <همر>، <تاسیت>، <شكسپیر>، <مولیر> محققا لایق همه افتخارات و شهرتی كه نصیبشان شده میباشند. از این جهت باید این عده را بر كسانی كه نتوانستهاند در طی قرون چنین شهرتی كسب كنند ترجیح داد.
۳) غذای روح را باید خوب انتخاب كرد. روح هركسی غذایی مخصوص به خود دارد و باید كوشش كنیم نویسندگانی را كه مطلوب ما هستند و بدون شك با نویسندگان محبوب دیگران تفاوت فاحش دارند بیابیم. در ادبیات نیز مانند عشق انسان از انتخاب دیگران دچار حیرت میشود. بنابراین به نویسندهای كه خود انتخاب كردهاید وفادار بوده اطمینان داشته باشید كه در این مورد خودتان بهترین قاضی هستند.
۴) هروقت میخواهید كتاب بخوانید محیطی پر از احترام و تمركز خاطر، همانند آنچه در مجالس كنسرت و یا در مواقع تشریفات برقرار است ایجاد نمایید.
بعضی كتاب را باز میكنند، صفحهای میخوانند و برای جواب دادن به زنگ تلفن كتاب را كنار میگذارند. سپس در حالی كه معلوم نیست حواسشان كجاست مطالعه را از سر میگیرند و پس از لحظهای كتاب را تا روز دیگر به كناری میگذارند. این طرز كتاب خواندن نیست.
كسی كه بخواهد واقعا كتاب مطالعه كند بایستی شبهای دراز در به روی اغیار ببندد و به این كار بپردازد و بعدازظهرهای روزهای تعطیل زمستان را به مطالعه آثار نویسندهای كه دوست دارد اختصاص دهد یا در هنگام مسافرت با ترن به خواندن داستانهای <بالزاك> یا <استاندال> یا كتاب <ماوراء قبر> مشغول شود.
۵) بالاخره قاعده پنجم آن است كه كوشش كنیم لایق مطالعه آثار بزرگان شویم، زیرا كتاب خواندن مثل میكدههای اسپانیایی و مثل عشقبازی است.
یعنی در آنجا به جز آنكه با خود میبرید چیز دیگری یافت نمیشود.
كتابهایی كه در آنها احساسات شرح و توصیف شده، تنها خوشایند كسانی است كه آن مراحل را طی كردهاند و یا مطلوب جوانانی است كه با دلی پراندوه و امید در انتظار شكفتن نوگل جوانی و بیدار شدن احساسات خود به سر میبرند.
حالت روحی جوانانی كه سال گذشته فقط داستانهای پرحوادث را دوست داشتند و ناگهان به خواندن كتابهایی مانند <آناكارنین> یا <دومینیك> راغبتر میشوند هیجانآور است، زیرا در این سن به سعادت و دردی كه زاییده عشق است پی بردهاند.
موضوع مهم در روش كتاب خواندن این است كه انسان موفق شود زندگی را در كتاب بازیابد و به مدد كتاب به اسرار زندگی بهتر پی ببرد.
عزت ا... خردمند
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست