چهارشنبه, ۱۹ دی, ۱۴۰۳ / 8 January, 2025
سال به سال دریغ از پارسال
این روزها همه چیز نسبت به گذشته تغییر کرده است، حتی نحوه ارتباطات و رفت و آمدهای خانوادگی و دوستانه. تا همین چند دهه پیش روابط خانوادگی و فامیلی از یک انسجام عاطفی و صمیمیت بیشتری برخوردار بود.
روزهای تعطیل و عصرهای پنجشنبه که میشد اغلب اعضای فامیل، منزل مادربزرگ و پدربزرگ جمع میشدند. با این که وسایل نقلیه به فراوانی امروزه نبود، در طول هفته هم هر موقع فرصتی پیش میآمد، راهی خانه عمو و دایی و عمه بودند. آخر شب که میشد بچهها به زور دل از هم میکندند.
بزرگترها هم کلی حرفهایشان برای ملاقاتهای بعدی باقی میماند. خیلی وقتها هم اعضای فامیل رسمی را دایر میکردند با عنوان «مهمانی دورهای»؛ یعنی هر هفته کل فامیل خانه یکی از اقوام جمع میشدند. همه چیز هم اغلب ساده و با کمک هم برگزار میشد. در این میان پدربزرگها و مادربزرگها هم از دیدن صمیمیت بین بچهها و نوههایشان لذت میبردند. در طول سال هم هر موقع تعطیلی چند روزهای پیش میآمد، در یک مسافرت دستهجمعی ممکن بود همه دوباره دور هم جمع شوند. قهرها و آشتیها و دلخوریها هم بود، اما همه کوتاهمدت و گذرا؛ چراکه ملاقاتهای هر روزه اجازه نمیداد دلخوریها عمیق و به کینه و قهرهای طولانیمدت تبدیل شود.
اما حالا همه چیز به کلی فرق کرده است. انگار دیگر کسی حوصله و دل و دماغ شبنشینی و دور هم جمع شدن را ندارد. دیدن عمو و خاله و دایی که هیچ دیدار، پدربزرگها و مادربزرگها هم بندرت اتفاق میافتد. از این عید به آن عید اعضای فامیل شاید کوچکترین سراغی از هم نگیرند تا این که موضوع و خبر جدیدی پیش بیاید. اگر خبر شادی باشد که با یک تبریک خشک و خالی یا فرستادن یک دسته گل موضوع را فیصله میدهند، اما اگر خبر ناگواری مثل مرگ باشد، تازه ممکن است برای چند ساعت یا حتی چند دقیقهای کمی وجدانها درد بگیرد که چرا در این همه مدت سراغی از هم نگرفتهاند.
در دنیای پرمشغله و در زندگی شهرنشینی امروز دید و بازدید و شبنشینی و گردهماییهای فامیلی دیگر معنایی ندارد. مشغلههای کاری، گرفتاریهای شخصی و دغدغههای مالی یا چشم و همچشمیهایی که همه را درگیر شغل دوم و سوم کرده از یک طرف، شلوغی و ترافیک و دوری راه هم از طرف دیگر بهانهای شده برای خانوادههای امروزی که دایره رفت و آمدشان را محدود و محدودتر کنند. نهایتش خیلی بامعرفت باشند، بچهها از پدر و مادرشان و پدر و مادرها هم از بچههایشان سراغ میگیرند.
دیگر کمتر کسی از عمو و دایی و خاله و عمه سراغ میگیرد. تازه بعضی وقتها پدربزرگ و مادربزرگها هم فراموش میشوند.
مریم بابایی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست