جمعه, ۲۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 14 February, 2025
درباره عدالت
هدف افلاطون این بود که به هر ترتیب ثابت کند ماهیت حکومت آرمانی او ناشی از اصول اولیه عقلی است، البته شاید منصفانه نباشد که از او ایراد گرفته شود که چرا نتوانست برنامهای عملی برای معاصرانش فراهم کند، ولی اینکه چرا او به عنوان فردی فیلسوف، فهمی درست از مسائل عصر خود نداشته توقعی به حق است.
علت اصلی مشکلات یونان در زمان حیات افلاطون به سبب پدید آمدن حرکتهای فکری عامگرایانه و فردگرایانه عقلایی بود که سبب شد نظام دولتشهر از شکوفایی باز ایستد، یونان نیاز به رهبری سیاسی داشت که آیندهنگر باشد و بتواند از عرق ملی مردم برای پدید آوردن واحد سیاسی بزرگتری استفاده کند.
ولی افلاطون در حکومت آرمانی خود توجه به قبیلهگرایی داشت- آن هم در سطحی محدود – که به کار روزگاران گذشته میآمد. او نسبت به هر آنچه که آتن در عصر پریکلس پدید آورده بود تنفر داشت و دشمن تجارت، صنعت و بازرگانی دریایی بود، او میاندیشید که دولتشهر مستقل و کوچک تنها الگوی سیاسی است که میتواند وجود داشته باشد، یا حداقل برای یونانیان چنین است و با آنکه میخواست ویرانیهای ناشی از جنگهای داخلی یونان را تعدیل کند، ولی تداوم آنها را محتوم میدانست و جنگ را عملی افتخارآفرین میشمرد. الگویی که او از جامعه در ذهن داشت دولت شهری بود کوچک و وابسته به کشاورزی که مردمی جنگجو و ممتاز بر آن حاکم باشند، چنین جامعهای پیش از پیدایش تجارت و مردمسالاری در یونان وجود داشت و هنوز هم موجود بود، که در مجموعه اسپارت را میتوان از این حیث مثال آورد.
به رغم فضای امیدوارکنندهای که در جمهوری احساس میشود، کم و بیش جای تردید است که افلاطون به واقع معتقد بوده باشد که یک نفر فیلسوفشاه بتواند چنان جامعهای پدید آورد که از تباهی ناشی از افکار جناحی شهروندانش و اقدامات همهجانبه آنان مصون بماند. آرمان افلاطونی بهطور کلی در ثبات و ایستایی است که چون وجود یافت هر تغییری در وضعیت تثبیت شده تباهیآور است.
افلاطون در قوانین به واقع در پی آن است تا جلوی نوآوریها را بگیرد، زیرا به عقیده وی اگر مردم به هنگام جوانی مجاز به بازیهای جدید باشند در بزرگسالی انقلابی میشوند.
جمهوری با شرحی درباره انسان عادل آغاز میشود. سقراط پس از دست کشیدن از این بحث که عدالت بازتاب اراده اقویا و بنابراین امری است صرفاً قراردادی، متوجه مفهوم جامعه عادل میشود و به توضیح آن میپردازد.
آنگاه پس از سخنی کوتاه درباره حرفههای تخصصی مختلف که موردنیاز جامعهای سازمانیافته است، به سرعت بر سر این موضوع میرود که حکومت نیاز به سربازانی دارد که آنان نیز باید افرادی حرفهای و متخصص باشند. او سپس شرحی مفصل درباره نوع آموزشی که طبقه سرباز باید ببیند، بیان میدارد. این موضوع محور اصلی اکثر قسمتهای مکالمهای است که به دنبال میآید، سوالات اصلی – ماهیت انسان عادل و جامعه عادل – فقط به کوتاهی و به ندرت مورد گفتوگو قرار میگیرند و این بحث که طبقه سرباز برای به وجود آوردن حکومت اشرافی است بدون ذکر هیچ دلیلی پایان میگیرد. این قطعه از مکالمه با مهارت و استادی تمام به منظور تحمیق خواننده تنظیم شده و هدف اصلی آن این است که خواننده بیدقت را فریب دهد تا بیهیچ دلیلی سخنانی بیمعنا را بپذیرد و در همان حال توجه او را به بحثی پیرامون تعلیم و تربیت مطلوب خود معطوف میدارد و به این ترتیب ذهن او را از آنچه در بحث اصلی میگذرد منحرف میسازد.
دکتر محمد بقاییماکان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست