پنجشنبه, ۱۶ اسفند, ۱۴۰۳ / 6 March, 2025
مجله ویستا

برنوشتی به مجموعه داستان «قصه های پشت آن کوه بلند » از داراب آقاسی زاده


برنوشتی به مجموعه داستان «قصه های پشت آن کوه بلند » از داراب آقاسی زاده

مجموعه داستان «قصه های پشت آن کوه بلند» اثری است از داراب آقاسی زاده که با مشخصات ظاهری ۱۵۹صفحه توسط انتشارات ظهور به زیور چاپ آراسته شده است

مجموعه داستان «قصه های پشت آن کوه بلند» اثری است از داراب آقاسی زاده که با مشخصات ظاهری ۱۵۹صفحه توسط انتشارات ظهور به زیور چاپ آراسته شده است . این مجموعه مشتمل بر ۵ داستان با عنوان : ۱- سفر اول ۲- موًذن ۳- ماًمور آمار ۴- آقای رویایی ۵- بمباران می باشد . طرح روی جلد کتاب نمادی از فضای روستا ها و عشایر غرب کشور را به تصویر می کشد و عنوان کتاب نیز ، با طرح روی جلد کتاب ارتباط معنایی دارند چه این که طراح ، طرحی از روستاهای غرب کشور را که در پشت کوه کبیر کوه سکنی گزیده اند را به دایره ی تصویر کشیده است . درونمایه ی داستان ها اجتماعی _ اعتراضی است که راوی این داستان ها معلمی است که در روستاهای دور افتاده ی غرب کشور به تدریس مشغول است . و اغلب داستان ها ی وی ، در فضای روستاها می گذرد که راوی با بهره گیری و مستفاد از باورداشت ها و آداب و رسوم حاکم در این روستاها ، داستان های خود را به رشته ی تحریر و خلق در می آورد . مضاف بر این که نویسنده با نگاهی عمیق ، آلام و رنج های روستائیان را در زوایایی مختلف می کاود .

داستان ها از قالب و بافتی منسجم برخوردارند به گونه ای که روش روایت این داستان ها ، فرآیندی واحد را از حیث معنا و مفهوم طی می کنند زیرا که فضا و نمادها با تاًسی از بستر روستا شکل می گیرد . دیگر نکته در درونمایه ی داستان های این اثر حضور ادبیات folklore (فرهنگ عامیانه ) به اشکال و صورمختلف توسط راوی در داستان هاست که با زیر لایه هایی جامعه شناسانه به دایره ی تصویر در می آیند . بدین سان که نویسنده با مهارت لازم توانسته لهجه ها و گویش ها متفاوتی را از مردم غرب کشور که اغلب لر ، لک و کرد می باشند را در داستان های خود لحاظ نماید و این خلافیت را نویسنده با گزینش واژه ها و ابیات لری_لکی و کردی و زبان محاوره ای حاکم بر روستا به تصویر می کشد . افزون بر این که گزینش اشعار فارسی توسط داستان نویس از دیگر مواردی به شمار می آید که ازحیث معنا و مفهوم ارتباط موضوعی و محتوایی خود را با داستان های کتاب برقرار می سازند .

زبان داستان ها صریح ، ساده و سلیس و صمیمی است و این زبان از عصاره ی روح زلال و پاک مردم غرب کشور ترآوش و سرچشمه می گیرد . نویسنده دراین مجموعه داستان ها علاوه بر تصویر سازی و ایجاد فضا در کلام دربطن و متن نوشتارها ، گام به گام با مردم این روستاها می باشد و سعی بر آن دارد تا که با قلمی ریزنگر اغلب فضاهای اجتماعی و معنوی و فرهنگی این روستاها را به نمایش بگذارد و در این رهگذر نیز به نوبه ی خود موفق نشان داده است . این مجموعه داستان ها از آن نوع نوشتارهایی قلمداد می شوند که در قالبی کوتاه نگاشته شده اند و سبک و سیاق آن ها ، رئالیسم ( واقع گرایی ) است و نویسنده با بهره گیری و مستفاد از موًلفه ها و پارامترهایی واقعی درمتن داستان ها درتکاپو و جهش است .

این اثر داستانی از جمله آثاری به شمار می رود که اغلب عناصر سازنده ی یک اثر داستانی را داراست چه این که درونمایه – طرح – شخصیت – صحنه – لحن – گفتگو – سبک و زاویه ی دید را به عینه می توان در بطن داستان ها مشاهده کرد . به عنوان مثال : طرح (پیرنگ) plot حضوری بنیادی را در داستان های آفاسی زاده ایفا می کند . به طوری که پیرنگ را در مجوعه داستان های صاحب اثر می توان پیرنگ باز نامید که نظم حوادث در داستان ها عینی و طبیعی است و نویسنده نوعی نتیجه گیری قطعی و طبیعی را در داستان به خوبی به تصویر می کشد .فضای فیزیکی نیز در اثر نمودی نمادین دارد و نویسنده سعی برآن داشته تا که با ایجاد صحنه هایی متفاوت سیر داستان ها را به خوبی کنترل و هدایت نماید .

دیالوگdialoge)) نیز درژانر داستان های این کتاب نمادین است زیرا که داستان نویس ضرورت ایجاد دیالوگ ها را بر اساس کیفیّت و کمیّت درمتن داستان ها تعیین می کند و سعی بر آن دارد تا که از پراکندگی ذهن و فکر مبنی بر سوق دادن دیالوگ ها را به سمت و سویی مهجور، اجتناب کند . لحن tone)) نیز از عمده عناصری است که در داستان های این اثر مشاهده می شود چرا که لحن در داستان ها به شیوه هایی متفاوت در بطن و متن نمایان است که به نظر می رسد لحن نویسنده و یا گوینده در این داستان ها آرام ، عامیانه و صمیمی است و ساختار کلمات و کیفیّت معنایی و موسیفایی کلام خود مسببی شده که ترآوش لحن را در این مجموعه برای مخاطب دو چندان نماید و علت عمده نیز این است که نویسنده با لحن خودِ مردم و سلایق رفتاری و زبانی خودِ مردم داستان ها را پالایش و خلق می کند . دیگر نکته از عناصر سازنده ی یک داستان زاویه دید می باشد . زاویه ی دید ، روش روایت یک داستان را ترسیم می کند . یعنی این که مثلا" راوی خود نویسنده داستان باشد(زاویه دید بیرونی) یا به اصطلاح یکی ازشخصیت های داستان باشد (زاویه دید درونی). بنابراین با چشم اندازی ژرف تر و شگرف تر به درونمایه ی داستان های این اثر در می یابیم که هوشمندی نویسنده درانتخاب زاویه دید برخوانندگان واضح می باشد چه این که راوی در« قصه های پشت آن کوه بلند» خودِ صاحب اثر می باشد که داستان ها را برای مخاطب روایت می کند و یا معلمی است که وجه اشتراک فکری و فرهنگی با خودِ نویسنده ی کتاب دارد.

لذا اگر چه این داستان ها زائیده ی ذهن واقعی نویسنده هستند، ولی تجارب نویسنده خود مسببی است که تولد این داستان ها را آسان تر کرده است . شاید بتوان گفت تعداد ۵ داستانی که درکتاب «قصه های پشت آن کوه بلند» آمده است ، نوعی تجربه ی تقلیدی و تجربه ی تحقیقی است که نویسنده ی داستان ها به عینه این مناظررا در جامعه ی روستایی تجربه نموده است . حسن کلام این که ، این اثر از جمله آثاری است که با نگاهی عمیق به زبان ، گویش ، لهجه ، تاریخ، فرهنگ و آداب و رسوم و باورداشت های اجتماعی و فرهنگی روستائیان غرب کشور نوشته شده است و می توان چنین پنداشت که این نوع داستان ها که بر محور ادبیات فولکلور «فرهنگ عامه- باورهای عامیانه» در جهش و تکاپو هستند ، طبعا" پویایی و بالندگی ویژه ای را برای جامعه تجویز می کنند .

عابدین پاپی