یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
ازدواج حضرت فاطمه س و حضرت علی ع
فاطمه زهرا علیهاالسلام دختر پیغمبر اكرم و از دوشیزگان ممتاز عصر خویش بود. پدر و مادرش از اصیل ترین و شریف ترین خانواده های قریش بودند. از حیث جمال ظاهری و كمالات معنوی و اخلاقی از پدر و مادر شریفش ارث می برد. و به عالیترین كمالات انسانی آراسته بود. شخصیت و عظمت پیامبر اكرم روز به روز در انظار مردم بالا می رفت و قدرت و شوكت او زیادتر می شد به همین علت دختر عزیزش زهرا (علیها السلام) همواره مورد توجه بزرگان قریش و رجال با شخصیت و ثروتمند قرار داشت هر از چندگاه از او خواستگاری می كردند اما پیامبر با خواستگاران طوری رفتار می كرد كه می پنداشتند مورد غضب پیامبر قرار گرفته اند.رسول خدا فاطمه را برای علی (علیه السلام) نگاه داشته بود و مایل بود از جانب او پیشنهاد شود. پیامبر از جانب خدا مأمور بود كه نور را با نور به ازدواج در آورد.
پیشنهاد به علی:
اصحاب رسول خدا احساس كرده بودند كه پیغمبر اكرم تمایل دارد فاطمه (علیها السلام) را با علی پیوند ازدواج دهد، ولی از جانب علی پیشنهادی نمی شد. یك روز عمر و ابوبكر و سعد بن معاذ و گروهی دیگر كه پیامبر تقاضای ازدواج آنها را رد كرده بود در مسجد گرد آمده بودند و از هر دری سخن می گفتند. در این بین سخن از فاطمه به میان آمد. ابوبكر گفت: مدتی است كه اعیان و اشراف عرب فاطمه علیهاالسلام را خواستگاری می نمایند اما پیغمبر اكرم پیشنهاد احدی را نپذیرفته و در جوابشان می فرماید: تعیین همسر فاطمه با خداست.برای همه روشن بود كه خدا وپیغمبر، فاطمه را برای علی علیه السلام نگاهداشته اند.سپس به «عمر» و «سعد بن معاذ» گفت: حاضرید به اتفاق هم نزد علی برویم و جریان را برایش تشریح كنیم و اگر به ازدواج مایل بود همراهیش كنیم؟! آنها از این پیشنهاد استقبال و او را در این كار تشویق كردند.سلمان فارسی می گوید: عمر و ابوبكر و سعد بن معاذ بدین قصد از مسجد خارج شدند و به جانب آن حضرت شتافتند.علی (ع) فرمود: از كجا می آیید و به چه منظور اینجا آمده اید؟ابوبكر گفت: یا علی تو در تمام كمالات بر سایرین برتری داری، و از موقعیت خود و علاقه ایكه رسول خدا به تو دارد كاملاً آگاهی. اشراف و بزرگان قریش برای خواستگاری فاطمه علیها السلام آمده اند ولی پیغمبر صلی الله علیه وآله دست رد به سینه همه زده و تعیین همسر فاطمه را به دستور خدا حواله داده است. گمان می كنم خدا و رسول، فاطمه را برای تو گذاشته اند. و شخص دیگری قابلیت این افتخار را ندارد.
افكار خفته بیدار می شود: اوضاع بحرانی اسلام و گرفتاری ها و فقر اقتصادی مسلمین، چنان علی (ع) را مشغول ساخته بود كه به خواسته های درونی خویش و ازدواج و تشكیل خانواده هیچگونه توجه نداشت.علی (ع) اندكی پیرامون پیشنهاد آنها تأمل و اطراف و جوانب قضیه را به خوبی بررسی نمود: تهیدستی خود و مشاهده گرفتاریهای عمومی از یك طرف و فرا رسیدن زمان ازدواج وی از طرف دیگر(۱). او بخوبی می دانست كه اگر همسری چون فاطمه را از دست بدهد دیگر این فرصت قابل جبران نیست.
علی (ع) به خواستگاری می رود:
این پیشنهاد علی را تحت تأثیر قرار داد بطوریكه دست از كار كشید و به منزل بازگشت. خود را شستشو داد، عبای تمیزی بر تن كرد و به خدمت رسول اكرم شتافت. درب خانه را به صدا درآورد. پیغمبر به «ام سلمه» فرمود: در را باز كن. كوبنده در شخصی است كه خدا و رسول او را دوست دارند او هم خدا و رسول را دوست دارد.عرض كرد: یا رسول الله! پدر و مادرم فدایت، كیست كه ندیده درباره اش چنین داوری می كنی؟فرمود: ای ام سلمه! مردی دلاور و شجاع است او برادر و پسرعمویم و محبوب ترین مردم نزد من است.ام سلمه از جای جست و در سرای را باز كرد. علی (ع) داخل منزل شد، سلام داد و در حضور پیغمبر نشست. از خجالت سرش را به زیر انداخت، و نتوانست تقاضای خویش را عرضه بدارد. مدتی هر دو خاموش بودند. بالاخره پیغمبر (ص) سكوت را شكست و فرمود: یا علی گویا برای حاجتی نزد من آمده ای كه از اظهار آن خجالت می كشی؟ بدون پروا حاجت خود را بخواه و اطمینان داشته باش كه تمام خواسته هایت قبول می شود. عرض كرد: یا رسول الله پدر و مادرم فدای تو باد، من در خانه شما بزرگ شدم و از الطاف شما برخوردار گشتم. بهتر از پدر و مادر، در تربیت وتأدیب من كوشش نمودی و به بركت وجود شما هدایت شدم. یا رسول الله! به خدا سوگند اندوخته دنیا و آخرت من شما هستی. اكنون موقع آن شده كه برای خود همسری انتخاب كنم و تشكیل خانواده دهم، تا با وی مأنوس گردم و از ناراحتیهای خویش بكاهم. اگر صلاح بدانی و دختر خود فاطمه علیها السلام را به عقد من در آوری سعادت بزرگی نصیب من شده است. رسول خدا كه در انتظار چنین پیشنهادی بود صورتش از سرور و شادمانی بر افروخته شد، فرمود: صبر كن تا از فاطمه اجازه بگیرم.پیغمبر نزد فاطمه (ع) رفت، فرمود: دخترم! علی بن ابی طالب (ع) را به خوبی می شناسی برای خواستگاری آمده است. آیا اجازه می دهی ترا به عقدش در آورم؟ فاطمه از خجالت سكوت كرد و چیزی نگفت. پیغمبر چون آثار خشنودی را درچهره او دید گفت: الله اكبر و سكوت او را علامت رضایت دانست (۲).
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
امیرعبداللهیان حسین امیرعبداللهیان سازمان همکاری اسلامی دولت سیستان و بلوچستان جنگ انتخابات مجلس شورای اسلامی حجاب دولت سیزدهم مجلس حسن روحانی
سیل یسنا تهران هواشناسی شهرداری تهران بارندگی سازمان هواشناسی باران فضای مجازی آتش سوزی هلال احمر آموزش و پرورش
هوش مصنوعی خودرو بانک مرکزی قیمت خودرو قیمت دلار مسکن قیمت طلا تورم دلار بازار خودرو حقوق بازنشستگان ایران خودرو
تلویزیون صدا و سیما جهان مهران غفوریان موسیقی صداوسیما سریال سینمای ایران سازمان صدا و سیما
رژیم صهیونیستی فلسطین اسرائیل جنگ غزه روسیه آمریکا ترکیه انگلیس اوکراین نوار غزه ایالات متحده آمریکا یمن
فوتبال پرسپولیس رئال مادرید استقلال سپاهان لیگ برتر باشگاه استقلال بازی باشگاه پرسپولیس علی خطیر جواد نکونام بایرن مونیخ
آیفون اینستاگرام دیابت اپل ناسا عکاسی تبلیغات موبایل گوگل
کبد چرب فشار خون