جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

می خواستم کلاسیک عاشقانه بسازم


می خواستم کلاسیک عاشقانه بسازم

کارگردان «پل چوبی» یادآور شد زمانی که این فیلم را ساختیم در جامعه یک رخوتی وجود داشت بنابراین, فکر کردم بسیار مهم است که در این مقطع یک هنرمند بتواند فضا را تلطیف کند چون چیزی که از هجمه ها و سیاسی کاری ها مهم تر است, عشق, خانواده و انسان است

کارگردان «پل چوبی» یادآور شد: زمانی که این فیلم را ساختیم در جامعه یک رخوتی وجود داشت بنابراین، فکر کردم بسیار مهم است که در این مقطع یک هنرمند بتواند فضا را تلطیف کند چون چیزی که از هجمه‌ها و سیاسی‌کاری‌ها مهم‌تر است، عشق، خانواده و انسان است. مهدی کرم‌پور درعین‌حال گفت:

«پل چوبی» یک درام کاراکتر محور است. در این فیلم گستره بیشتری را نسبت به کارهای قبلی‌ام در نظر گرفته بودم و دوست داشتم یک فیلم کلاسیک عاشقانه بسازم. برایم مهم بود، مردم بیشتری آن را ببینند؛ هدفی که قبل از نوشتن فیلمنامه داشتیم. این کارگردان سینما که سرانجام طلسم اکران چهارمین ساخته سینمایی‌اش بعد از دو سال شکست و این روزها «پل چوبی» را به عنوان آخرین فیلم تحریمی حوزه هنری روی پرده دارد در گفت وگو با ایسنا اظهار کرد: وقتی گستره بزرگتر می‌شود باید مد نظر داشت که امروز مخاطب با هزار تومان دی وی دی، بهترین فیلم‌های روز دنیا را می‌خرد و می‌بیند و وقتی تو می‌خواهی برایش فیلم بسازی باید بسته‌بندی درستی را ارائه کنی، بنابراین برای

«پل چوبی» بهترین بازیگران و عوامل فنی انتخاب شدند. وی ادامه داد: سعی کردیم با حساسیت‌ خاصی فیلم را بسازیم. انتخاب عوامل و حتی پخش‌کننده هم از ابتدا طراحی شد تا مسیر را اشتباه نرویم. طبق روال فیلم‌هایم برای این کار هم «استوری برد» کامل داشتم، البته هنگام نگارش فیلمنامه به بازیگران هم فکر کرده بودیم. خسرو نقیبی که به همراه کرم‌پور فیلمنامه این فیلم را نوشته است، «پل چوبی» را مزد رفاقت‌اش با این کارگردان دانست و گفت: ما بعد از نزدیک به ده سال کار کردن به یک زبان مشترک رسیده‌ایم که با آدم‌های دیگر سخت می‌شود آن را پیدا کرد. ما کاملا سلیقه هم را می‌دانیم و سر «پل چوبی» هم از روز اول با هم نشستیم و متمرکز کار کردیم. وی ادامه داد: این ایده را از سال ۸۳ داشتیم، با هم نشستیم قصه‌ای نوشتیم.اما آن قصه یک محرک لازم داشت که به آدم‌ها فشار بیاورد و در اثر آن فشار به تصمیم برسند. در واقع به گذشته‌ای نیاز داشتیم، یک واقعه اجتماعی موثر که تا آن زمان، انقلاب ۵۷، جنگ و اتفاقات سال ۷۸ را داشتیم. موثرترین گزینه‌ای که این قصه می‌توانست روی آن سوار شود انقلاب بود که داستان را وارد فاز دیگری می‌کرد. گروهک‌ها و ساواک و ... در نهایت تصمیم گرفتیم فیلمنامه را کنار بگذاریم. خسرو نقیبی، کرم‌پور را یک فیلمساز اجتماعی خوب معرفی کرد و گفت: به عنوان یک دوست و منتقد همیشه به او توصیه کرده‌ام در این حوزه کار کند. پس از رخدادهای سال ۸۸ احساس کردم کرم‌پور به عنوان یک فیلمساز اجتماعی و من هم به‌عنوان یک فیلمنامه‌نویس و روزنامه‌نگار باید به آن واکنش نشان دهیم و آن را ثبت کنیم. با مهدی در حال صحبت بودیم که بحث آن قصه قدیمی وسط آمد و خیلی سریع به طرح کنونی «پل چوبی» رسیدیم. وی افزود: یک ماه در شمال کنار هم کار کردیم و نسخه اولیه آماده شد.

تقریبا ۷۰، ۸۰ درصد تنه این قصه کنونی از همان نسخه اولیه، مانده است. اما بازنویسی‌های زیادی کردیم چون به شدت برایمان مهم بود و بسیار آن را دوست داشتیم و می‌خواستیم در بهترین شکل ممکن انجام شود. همچنین کرم‌پور با مشاورهای زیادی فیلمنامه‌ را مورد مشورت قرار داد که از نظرات آنها هم برای بهبود روند داستانی استفاده کردیم. مهدی کرم‌پور در ادامه با بیان اینکه تاکنون فیلم‌هایش ارتباط خوبی با مخاطب برقرار کرده است گفت: من برای تولید فیلم‌ استراتژی مشخصی دارم. «چه کسی امیر را کشت» را در ۱۹ جلسه فیلمبرداری و بسیار اقتصادی کار کردیم. سوپراستارها، سفید امضا کردند و حتی مهرداد فخیمی که آخرین کارش بود با تمام وجود و بی‌چشمداشت مالی به کار پیوست. این کارگردان ادامه داد: درهر کاری که انجام می‌دهم، طراحی تولید برایم مهم است. در «جایی دیگر» هم طراحی به شکلی بود که در اکران به سود برسد، همچنین «چه کسی امیر را کشت» و «پل چوبی». هر فیلمی طراحی تولید خودش را دارد. خوشبختانه همه کارهایم اکران خوبی داشته‌اند و سود هم کرده‌اند. آن فیلم مخاطب بسیار جدی داشت که از کار راضی بودند.

● آدم فرمالیستی هستم

وی خود را آدم فرمالیستی دانست و ادامه داد: اما در «پل چوبی» خیلی این موضوع را کنترل کردیم. اگر در «جایی دیگر» اولین بار تلفیق انیمیشن و درام تودرتو را امتحان کردیم یا در «چه کسی امیر را کشت» آن فرم خاص را، «طهران تهران» تجربه جدیدی در روایت بود که به شکل درام‌های دایره‌ای کار کردیم. در «پل چوبی» از ابتدا قرارمان یک داستان کاملا کلاسیک بود. چون در مضمون پیچیدگی داشتیم و نباید پیچیدگی فرمالیستی مضمون را از بین می‌برد. کرم پور که در «پل چوبی» از بازیگران چهره بهره گرفته است درباره آنها اظهار کرد: وقتی نام بازیگران اعلام شد شوخی می‌کردند و آن را مانند تیم

«رئال مادرید» می‌دانستند و می‌گفتند تیم کهکشانی جمع شده است. شانس ما بود که در «پل چوبی» توانستیم به جز یک مورد، انتخاب‌های اولمان را در کار داشته باشیم و این حاصل اعتماد سه طرفه‌ای بین ما، ‌بازیگران و متن کار بود. وی افزود: حتی بعضی مواقع بیشتر از آن چیزی که فکر می‌کردیم اتفاق افتاد. مثلا برای بازیگر دکتر صبوحی دنبال یک بازیگر خوش‌تیپ بودیم. به مهران مدیری فکر کردیم و فیلمنامه را فرستادیم که بلافاصله قبول کرد و با روی گشاده با ما قرارداد بست و بسیار هم همراهی کرد. او سر کار بسیار فوق‌العاده بود. یک روز که ۶ صبح آفیش شده بود، آمد دیدم زیاد سرحال نیست، پرسیدم چه شده؟ گفت ۳۰ سال بود ۶ صبح را ندیده بودم. حتی در کارهای خودش هم تصویربرداری پیش از ظهر شروع می‌شود. در ادامه حتی بعضی روزهایی هم که کار نداشت صبح بلند می‌شد و سرکار می‌آمد. خسرو نقیبی ادامه داد: مهران مدیری جزو بازیگرانی بود که رفتار حیرت‌انگیزی داشت. با اینکه خودش در کارهایش امپراتوری دارد اما در این فیلم حتی اگر می‌خواست یک کلمه در دیالوگ‌ تغییر دهد آن را با ما چک می‌کرد و بسیار همراه بود. نکته‌ای هم به عنوان یک منتقد بگویم. این نقش را بازیگران کمی حاضر می‌شوند در سینمای دنیا، بازی کنند؛ «اینکه بیایی چنین پیشنهادی بدهی و تا پایان قصه هم از حرفی که می‌زنی برنگردی». یک بازیگر باید اطمینان زیادی به خودش داشته باشد که این نقش را بازی کند و مهران مدیری بسیار عالی در این نقش ظاهر شد و بازی اعجاب‌انگیزی دارد. کرم‌پور افزود: قبلا هم گفته بودم ما در این دنیا فقط رفقای خوب داریم. حتی برزو ارجمند هم که نقش کوتاهی بازی کرده است روزی آمد و قبول کرد همین نقش کوتاه را بازی کند. این کارگردان درباره سرمایه‌گذاری برخی بازیگران در «پل چوبی» گفت: بهرام رادان، مهناز افشار و هدیه تهرانی در کار شریک هستند. چون هزینه فیلم نباید خیلی بالا می‌رفت و دستمزد بچه‌ها می‌توانست از فیلم، یک کار غیر اقتصادی بسازد. در دنیا هم این کار زیاد اتفاق می‌افتد. اینجا بعضا چون حساب و کتاب درست نداشتیم و دستمزدها بی‌رویه پرداخت شده است فیلم‌ها توجیه اقتصادی ندارند. خوشبختانه ما توانستیم طبق قوانین مشخصی کار کنیم و این باید به یک رویه تبدیل شود، خود من هم در این فیلم سرمایه‌گذاری کردم. کرم‌پور با اشاره به دیگر عوامل این فیلم همه را از حرفه‌ای‌های سینما دانست و ادامه داد: با بچه‌ها قبلا یا کار کرده بودیم و یا رفیق بودیم و فکر می‌کردم این گروه می‌تواند به من کمک کند. مثلا تورج منصوری در دانشگاه که استاد فیلمبرداری من بود. با کارن همایونفر هم کار کرده بودم و در «طهران تهران» که درباره موسیقی بود، تجربه خوبی با هم داشتیم. خسرو نقیبی افزود: یک دلیل مهم که عوامل کارشان در این فیلم بیشتر به چشم می‌آید این است که همه گروه حتی آهنگساز و تدوینگر قبل از تولید، به کار اضافه ‌شدند و هنگام نگارش فیلمنامه روی تک‌تک عوامل فکر شد.

● نمی‌خواستیم قصه را لو بدهیم

کرم‌پور درباره خلاصه داستانی که از این فیلم منتشر شد و گنگ بودن آن گفت: خلاصه‌ای بود که سر صحنه نوشتم. ربط دوری داشت اما نمی‌خواستیم قصه را لو دهیم چون حساسیت روی داستان زیاد بود و اگر معلوم می‌شد داریم چه قصه‌ای کار می‌کنیم شاید همان موقع کار را متوقف می‌کردند. وی همچنین درباره پایان‌بندی فیلم و تغییر آن در نتیجه اعمال ممیزی‌ها اظهار کرد: همان پایان‌بندی مدنظر ماست فقط کمی کوتاه‌تر شده است. در مجموع با همه ممیزی‌ها کلیت فیلم را حفظ کردیم و نسخه فعلی که اکران می‌شود همان نسخه جشنواره است. کرم پور در بخش دیگری از نشست ایسنا به حاشیه‌های اکران «پل چوبی» پرداخت و با بیان اینکه خود وزارت ارشاد هم با این فیلم مشکل داشت گفت: متاسفانه برخی افراد هر کاری می‌توانستند کردند تا این فیلم به نمایش درنیاید. حتی روز آخر شخصی آمد که مدعی بود فیلمنامه مال اوست و می‌گفتند از فیلم شکایت دارد. وی افزود: متاسفانه بحث خیانت درباره فیلم مطرح شد درحالیکه «پل چوبی» ربطی به خیانت ندارد بلکه در ستایش خانواده است. ما مشاور خانواده داشتیم. از ابتدا می‌دانستیم مساله چیز دیگری است.

حتی در جشنواره هم اگر می‌دانستیم پروانه نمایش قطعی نمی‌دهند همان ۳۰ مورد اصلاحیه را هم اعمال نمی‌کردیم. گفتند این ۹ دقیقه را کم کنید و فیلم بعد از جشنواره مشکلی برای اکران نخواهد داشت و ما هم قبول کردیم تا کلیت فیلم حفظ شود. حتی اعلام کردند، هر فیلمی که نامزد بهترین فیلم شود، پروانه فیلم بعدی بدون خواندن فیلمنامه داده می‌شود که هیچکدام اتفاق نیفتاد. بعد از جشنواره هم اعلام کردند برای پروانه نمایش دوباره اقدام کنید. این کارگردان درباره ممیزی‌های اعمال شده گفت: بیشتر حساسیت‌ها روی کاراکتر «مانی» و «آیدا» بود و حتی از آنها سکانس درآوردیم. کرم‌پور با بیان اینکه بعد از وزارت ارشاد، حوزه هنری وارد شد اظهار کرد: شش فیلمی که تحریم شدند هیچ تشابه تماتیکی نداشتند و در بیانیه اخیرمان هم به این موضوع اشاره کردیم. وی ادامه داد: بعد از اتفاقات حوزه هنری، تقریبا حدود ۱۶ شورا فیلم را دیدند و همه جا نمایش داشتیم و همه ارگان‌ها فیلم را دیدند. آخرین شورا متشکل از ۳۰ نماینده قوه قضاییه، سپاه، اطلاعات، دانشگاه امام صادق(ع) و سینماگران متعهد بود که در آخر سال ۹۱ گفتند، فیلم هیچ مشکلی ندارد.

● می‌خواستند انگ‌های مختلفی به فیلم بزنند

این کارگردان افزود: فکر می‌کردند چون مقطع فیلم در سال ۸۸ می‌گذرد و سفارش دولت هم نیست، چیزی هست که نمی‌فهمند. فضای پرسوء تفاهمی به وجود آمده بود و همه می‌خواستند انگ‌های مختلفی به فیلم بزنند. نقیبی اضافه کرد: نسخه‌ای که الان اکران می‌شود همان نسخه جشنواره هست و حتی یک دیالوگ هم کم نشده و می‌شد این نسخه در همان نوروز ۹۱ اکران شود، همان طور که امروز اکران شده و هیچ اتفاق عجیبی هم نیفتاده است. این فیلمنامه‌نویس اظهار کرد: صدور پروانه هم خیلی طول کشید و فیلم می‌توانست در جشنواره ۲۹ به نمایش درآید. بعد از فیلمبرداری به صحنه‌هایی ممیزی وارد شد که تعجب‌آور بود و در بعضی جاها دیالوگ‌هایی را عوض کردیم که حالا می‌بینید با لب بازیگرمان هماهنگ نیست. کرم پور خاطرنشان کرد: در حالیکه ۴ بار قرارداد داشتیم اما دو سال اکران را به تعویق انداختند. حتی روز آخری که جواد شمقدری سرکار بود گفتند پروانه نمایش را نمی‌دهیم. با عصبانیت به دفتر ایشان رفتم و گفتم اینکه در آخرین روزتان بازمانع اکران می‌شوید پاس گلی به من است و می‌روم بیرون و می‌گویم در آخرین روز هم شمقدری پروانه من را نداد و هفته دیگر حتما مجوز را از آقای ایوبی می‌گیرم. این ضرری است که به تهیه‌کننده می‌خورد. در نهایت هم پروانه را آقای ایوبی امضا کرد. این کارگردان درباره تأثیر تحریم حوزه هنری بر فروش این شش فیلم گفت: فیلم «من مادر هستم» میلیاردی شد که حواشی‌اش بیشتر از بقیه بود.

شاید فیلم‌های دیگر آنقدر درگیر حاشیه نشدند که میلیاردی شوند. گروه‌های افراطی در جامعه و مسئولین حوزه هنری باید به این فکر کنند چرا وقتی می‌گویند یک چیزی خوب نیست، استقبال می‌شود؟ این مساله مهم است و باید آسیب‌شناسی شود. ما از عنوان تحریمی استفاده نکردیم چون به این ماجرا اعتقاد نداشتیم و در تبلیغات‌مان هم قید نکردیم. در صورتیکه آخرین فیلم تحریمی حوزه هنری بودیم و اولین فیلم دولت یازدهم. وی ادامه داد: من دوست داشتم خود فیلم دیده شود اما ما را درگیر مسائل حاشیه‌ای کردند. شب ماقبل اکران خسرو نقیبی عکسی از سردر برایم گرفت و ارسال کرد که «بالاخره اکران شد». کاری کرده بودند که دیگر باورمان نمی‌شد فیلم اکران شود. در تمام این مدت اصلا به دنبال حاشیه نبودیم و بارها با حوزه مذاکره کردیم، سعی کردیم آرام باشیم اما نتیجه‌ای نداشت.

● پل چوبی یک رومنس است

کرم‌پور که قصه فیلمش در سال ۸۸ می‌گذرد درباره کهنه شدن موضوع فیلم در نتیجه تعویق اکران آن گفت: «پل چوبی» یک رومنس است در یک بستر سیاسی و اجتماعی و درباره یک مقطع زمانی صحبت می‌کند. این مقطع زمانی هیچ وقت کهنه نمی‌شود چون هر موقعی می‌توانیم درباره‌اش حرف بزنیم. چیزی که اهمیت دارد این است که ما اکنون را ثبت کردیم تا بماند. البته اگر فیلم سر جای خودش اکران می‌شد، ممکن بود حواشی بیشتری داشته باشد و بتواند به بهتر دیده شدنش کمک کند. اما سوژه فیلم ابدی و ازلی است و از عشق گفتن، کهنه نمی‌شود. وی درباره تکرار اتفاقات حوزه هنری اظهار کرد: تا موقعی که برای مقام گرفتن حاضر باشیم هر ارزشی را پایمال کنیم و تنها شعار بدهیم این اتفاقات ادامه خواهد داشت. کرم‌پور بار دیگر تاکید کرد: «پل چوبی» یک فیلم کاملا خانوادگی و درباره عشق است. اما در فضای غبارآلود هر انگی را می‌توان زد و اگر نگوییم «حسادت» می‌توان در بهترین شرایط گفت؛ سوءتفاهم به وجود آمد. این کارگردان در پایان سخنانش درباره کار آینده‌اش گفت: طرحی به نام «کیمیا‌گر» داشتم که آن را به علی میرفتاح داده‌ام، البته کار خیلی کُند پیش می‌رود اما او ذهن فوق‌العاده‌ای دارد و منتظرم ببینم به کجا می‌رسد. خسرو نقیبی هم اظهار کرد: با آرش خوشخو در حال نوشتن سریالی به نام «سالار» هستیم و اگر پولی به سازمان تزریق شود برای محرم امسال ساخته خواهد شد. هنوز کارگردان آن مشخص نیست. یک کار سینمایی هم به نام «سفارت» برای بهرام رادان نوشته‌ام که قرار است بعد از بازگشت از خارج از کشور درباره‌اش تصمیم بگیرد. وی افزود: فیلمنامه‌نویسی تنها کاری در سینماست که حجمی از کارهای رسما انجام شده‌، دیده نمی‌شود. کار نوشته می‌شود، دستمزد را می‌گیریم اما تولید نمی‌شود و این باعث می‌شود حجم کاری که انجام می‌دهی با حجم خروجی‌ات یکی نباشد. از سال ۸۳ و بعد از «چه کسی امیر را کشت» کارهای زیادی نوشته‌ام و درآمد اصلی‌ام از فیلمنامه‌نویسی است. نقیبی که به عنوان منتقد سینما و روزنامه‌نگار هم فعالیت دارد گفت: اگر کار روزنامه‌نگاری و نقد فیلم را ادامه داده‌ام به‌خاطر علاقه‌ام بوده است و دیوانه‌وار آن را دوست دارم. چون چیزی که می‌نویسی به سرعت بازخورد دارد و در تماس مستقیم با مخاطب هستی و این برایم جذاب است. البته الان فضا به سمتی رفته که دیگر نمی‌توان روزنامه‌نگاری را به صورت حرفه‌ای انجام داد و ترجیح می‌دهم در فیلمنامه‌هایم چیزی را که می‌خواهم بگویم. به‌هرحال در هر کاری که انجام دهم یک قانون کلی را رعایت می‌کنم که همان چیزی باشد که خودم دوست دارم بخوانم و ‌ببینم و مخاطبش باشم.

مسعود نجفی