دوشنبه, ۲۰ اسفند, ۱۴۰۳ / 10 March, 2025
علم درباره رویای صادقه چه می گوید

هریک از ما تصویری از دنیا دارد. دنیای پیرامون ما همان دنیایی است که یکایکمان در آن به دنیا آمدهایم، بزرگ شدهایم و تجربههایی کسب کردهایم. هریک از ما - چه آنها که در هزاران سال قبل در غارها میزیستند و چه آنها که امروز در بزرگترین رصدخانههای جهان کار میکنند- همه نگرشی کلی و جامع به چیستی زندگی و قوانین حاکم بر آن داریم اما اینکه واقعا در این دنیا چه خبر است یا چه خبر خواهد شد، همچنان سوال بزرگی است که با وجود همه پیشرفتهای بشری پاسخ علمی و مورد اتفاقنظر جهانی برای آن وجود ندارد...
نکته مهم اینجاست که هرچه توانایی، قابلیت و استعداد فرارفتن از چارچوبها و زندانهای ذهنی بیشتر باشد، واقعیتهای محکمتری از مخفیگاه محدودیتهای حسی و ادراکی آدمی سر برمیآورند؛ واقعیتهای بزرگ و تکاندهندهای که همه قوانین به نظر فراگیر و کامل روزمرهمان را کمرنگ کرده یا به کلی زیر سوال میبرند.
صبح است و مردم طبق روال روزانه در حال رفتن به محل کار و تحصیلشان هستند و مادران هم در خانه به فکر پختن ناهاری برای روز جدید هستند. هواپیماها مسافران را به مقاصدشان میبرند اما برای فضانوردی که از ایستگاه بینالمللی ناظر زمین و مردم شهر مورد بحث ماست، روند امور و جو حاکم بر عالم قدری متفاوت است. هرچند به مدد شبکه تارنمای جهانی، تلویزیون و رسانههای مختلف همه تصوری از عالم بالای سرمان داریم اما تا زمانی که مانند خانم انوشه انصاری خارج از جو زمین پرواز نکنیم، احساس حقیقی از معلقبودن ما و همه شهرها و خیابانهایمان در فضا و داشتن سرعت سیری در پهنای ژرف و سیاه مکان و گردشی بیصدا بر گرد خورشید را تجربه نخواهیم کرد. به عبارت دیگر واقعیت اصلی اگر چه قبولش داریم ولی ملموس نبوده بلکه بیشتر شبیه افسانههای مجازی است. برای امور روزمره ما توفیری ایجاد نمیکند و برای نان شب فرزندانمان هم فایدهای ندارد که آن بالا چه خبر است و ما از آن بالا قابل تشبیه به چه نوع مخلوقاتی هستیم. چقدر تکاندهنده است!
● جسارت علمی
تجسم ابعاد همین خورشیدی که هر روز صبح طلوع میکند و ما یعنی سیاره ما، میلیاردها سال است که هم از گزند سوختن در شعلههای بغایت سوزانش در امان بوده و در طول همه این سالها و این سفرهای نجومی بر گرد آن در دل فضا با او به هر کجا که میرود، رفتهایم و به دامش گرفتار نشدهایم و در عین حال در پناه چنین غول عظیم خشمگینی از آوارگی در بینهایت سرد و سیاه فضای بین ستارهای تاکنون جستهایم. متفکران، دانشمندان و محققان با قدرت فکر و تجزیه و تحلیل، از عالم محسوسات به دنیای واقعیتر و حقیقیتری از آنچه که با ابزارهای حسیمان قابل مشاهده است، میرسند و اینگونه وقتی اینشتین در عالم «مکان» خیالی با سرعت نور همسفر میشود و روی امواج آن به تفکر مینشیند، حقایقی را میبیند که شاید هرگز کسی جز او نمیتوانست به آنها دست یابد. البته حریم علم محترم است و نگهبانان آن همواره و بهخصوص در قرنهای اخیر کوشیدهاند جلوی ورود هرگونه خرافات، توهم و خطای ذهنی به اصول محکم علمی را بگیرند. اینگونه بوده است که سنگینترین هواپیماها از زمین برمیخیزند، در آسمان اوج میگیرند و مسافران را به سلامت به اقصینقاط جهان برده و به آرامی به منزلگاه مقصود مینشیند یا طبیبان قلب و مغز بیماران را با اطمینان به قدرت مداوای خویش میشکافند و هر آنچه لازم بدانند اعمال میکنند.
مقاومت دانشمندان در پذیرش و تفسیر بسیاری از پدیدههای مبهم متافیزیکی به این دلیل شایسته احترام است که همواره سنگ محکی بیحرف و حدیث برای سنجش پدیدهها فارغ از همه شبهات در دسترس محققان و متفکران باشد اما آفتی هم که علم عمدتا وارداتی به همراه آورده است، نوعی تمایل به تسامح پدیدههایی غیرعادی و غیرقابلتوجیه علمی است. هستند دانشمندان متعصبی که در انکار شعورمندی حیات، راه افراط را در پیش گرفتهاند و نوعی تعصب و تحجر علمی را بنیان گذاشتهاند.
بسیاری از ما وجود برخی ماجراهای مرموز و دستهای پشت پرده و نامرئی را در جریانهای زندگی خود حس کردهایم؛ اتفاقاتی که در قالب قوانین احتمالات و شانسی بودن برخی همزمانیهای به شدت سرنوشتساز نمیگنجند و در عین حال هم قدرت اثبات و مستندسازی آنها را به شیوه علمی نداریم. همه اینها را گفتیم تا برسیم به بحث رویا و رویاهایی که به نظر میرسد واقعا صادق هستند اما باز هم نیاز داریم که قدری در مورد ابزار ادراکات حسیمان سخن بگوییم.
● عملکرد مغز
مغز ما هنگام بیداری بهطور لحظهای و پیدرپی جهان پیرامونمان را آنگونه که آن را میبینیم و احساس میکنیم پس از محاسبههای ریاضی بسیار مفصل، پیچیده و دقیق در ذهن ما منعکس میکند. این انعکاس در واقع، تصاویر ذهنی بازسازیشدهای از حقیقت بیرونی هستند. از این رو باید مغز را بیشتر از هر چیز به عنوان یک فیلمساز بسیار سریع و امانتدار به حساب بیاوریم؛ فیلمسازی که متناظر با هر شخصیت و پدیده حقیقی مشاهدهشده شبحی ریاضی را در لایههای ذهن میآفریند.
حتما متوجه شدهاید که بسیاری از وقایع روزانه مهم خودبهخود طی ساعتها یا روزهای بعدی مرور و تکرار میشوند. وقتی جریان ورودی اطلاعات از محیط قطع میشود به عنوان مثال زمانی که فرد در مکانی تاریک و بدون صدا برای مدتی طولانی محبوس میماند (شرایطی که محرومیت حسی نامگذاری شده)، ذهن فیلمساز نبود خوراک حسی را نهایتا با خلاقیت و داستانپردازی خیالی جبران میکند؛ تجربههای کاذبی که ممکن است بسیار طبیعی جلوه کنند و فرد دچار توهم را منقلب سازند. از طرف دیگر وقتی چشم برهم میگذاریم و بهتدریج خواب وجود ما را دربرمیگیرد وقایع روزانه خودبهخود در برابر ذهن حاضر میشوند. در مطالعهای مشخص شده که تقدم و تاخر اتفاقها در این حالت، برعکس میشود یعنی وقایعی که جدیدترند زودتر بازپخش میشوند. در خواب با حرکتهای سریع چشم، فیلمهای ساخته شده ذهن باز پخش و اصلاح میشوند. گاه معضل لاینحلی که روزهای مدیدی فکر ما را به خود مشغول داشته در کمال ناباوری حل میشود و ما به طرز معجزهآسایی به خواستههای رویاییمان میرسیم و البته گاهی نیز نگرانیهایمان در خصوص عزیزانمان در قالب نمایشهایی کاملا طبیعی مبنی بر رودرروشدن ما با فوت آنها کابوسهایی وحشتناک را خلق میکنند اما گاهی اتفاقی را در خواب میبینیم که به راستی روی میدهد! یا مادری به درستی از وقوع مشکلی برای فرزندی که کیلومترها از او دور است آگاه میشود. پرسش این است که چگونه چنین چیزی ممکن است؟
● رویای صادقه و نگاه دانشمندان
از یک فیلمساز بسیار ساعی و پرکار برمیآید که گاهی هم فیلمی تخیلی بسازد که بین هزاران هزار فیلمش یکی از آنها با واقعیات بعدی تا حدودی جور دربیاید. این نگرش بسیاری از دانشمندان یا پزشکان درخصوص رویاست، خصوصا به این دلیل که قبول امکان دیدار با آینده به معنی پذیرش غیرممکنهای علمی است اما دنیای ما همواره حیرتانگیزتر از چارچوبهای ذهنی دانشمندان سنتگرا بوده است. با وجود تمام ناباوریها به برکت پیشرفتهای دانش فیزیک نظری دو غیرممکن بدیهی به طرز تکاندهندهای نقض شدهاند؛ یکی امکان عبور از زمان و ملاقات با گذشته یا آینده و دیگری در هم شکستن بعد مکان!
● عبور از سد زمان
از دیرباز منجمان در اقصینقاط جهان به پیشبینی آینده مشغول بودهاند، کافی بوده که پیشبینی نادرستی انجام دهند تا سرشان بر باد رود و بر تمام ادعاهایشان از اساس مهر بطلان کوبانده شود اما بهرغم همه مخاطرههایی که پیشبینیهای دروغین میتوانست داشته باشد. هزاران سال پیشگوها با روشهای مختلفی که برای پیشبینی آینده به کار میبردند در کنار حاکمان حضور داشتند. حتی همین اواخر نیز مدارکی دال بر استفاده برخی از سیاستمداران مشهور یا ارکان کلان دولتی از پیشگویان یا دوربینندگان به دست آمده است. شواهدی مبنی بر اینکه آدلف هیتلر یک پیشگوی اختصاصی داشته است که اتفاقا پایان شوم جنگ را پیشبینی کرده بود یا استفاده از روشهای غیرمتعارف ذهنی برای شکار صدام در جنگ عراق و آمریکا مثالهایی از این دست هستند.
بین منجمانی که در آسمانها در جستجوی آینده بودند، بودند دانشمندانی که با تفکر سیستماتیک و واقعگرایانه جایگاه زمین و شیوه گردش آن در منظومه شمسی را کشف کردند و جالب آنکه دریافتند نگاه به آسمان به جای اینکه آیندهنگر باشد، در واقع نگریستن به گذشتههای بسیار دور است. نظریههای نسبیت اینشتین انقلابی در فضا و زمان ایجاد کرد. زمان و مکان پدیدههایی ازلی و ابدی نیستند بلکه در حدود ۱۵ میلیارد سال قبل با انفجار بزرگ خودشان خلق شدهاند! و این پرسش که قبل از انفجار بزرگ چه خبر بوده، بیمعناست.
● جاودانگی در زمان و مکان
از سوی دیگر، کافی است سرعت حرکت شما زیاد باشد تا بتوانید زمان را آهسته کنید. اگر به سرعتی معادل ۳۰۰ هزار کیلومتر در ثانیه برسید، یعنی به جاودانگی رسیدهاید. تمام جهان در حال پیر شدن خواهد بود اما شما همچنان طراوت، جوانی و نشاط زندگی خود را برای همیشه حفظ خواهید کرد. جالب اینجاست که مهم نیست به کدام سو سفر میکنید، به هر جهت که باشد تفاوتی ندارد، مهم حرکت داشتن است. گویی مکان دامی است و چسبی دارد که اگر بتوانید قبل از آنکه بتواند شما را به قوانین حاکم بر خود آلوده و زمینگیرتان کند، از آن بجهید و نقطه دیگری از مکان را اشغال کنید، دیگر چون اسفندیار در برابر چرخ روزگار رویینتن خواهیدشد و هرگز مرگ و پایانی در انتظارتان نخواهد بود و ساکن عالم جاودانهها خواهید بود.
میبینیم با پدیدهای به این آسانی یعنی سرعت داشتن که در واقع چیزی جز بازی مکان در ظرف زمان نیست، همه داستان و قواعد بازی تغییر میکند. سوال اینجاست که در چنان سرعتی عالم به چه شکلی مشاهده میشود؟ آیا ممکن است همان عالم غیبی که برخی گاه به آن سرکی میکشند و آن را عالم شهود مینامند، در چنان سرعتی قابلمشاهده شود؟
برگردیم به ابزار حسیمان و سامانه عصبیای که دنیا را به ما بازمیانگاراند. دستگاهی که با شرایط فعلی ما تطبیق یافته و ابزاری است برای تعامل با جهان در سرعتهای پایین و معمولی. زمانی که این دستگاه میخواهد برای مدتی خاموش شود، گویی برخی تنظیمهای بسیار پیچیدهاش در مرحله گذر به خواب، به هم میریزند تا به شرایط پایدار خواب کامل برسد.
شناختهشدهترین اختلال در این تنظیمها، وقوع تکانهای هیپناگوژیک یا در طیف دیگر وقوع فلج خواب یا بختک است، اما جالب اینجاست که برخی کشفهای بزرگ علمی نظیر جدول تناوبی اعداد یا ساختار حلقه بنزن در چنین حالتهایی روی دادهاند؛ شرایطی که ذهن از اسارت چارچوبهای ذهنی رها میشود، شرایطی که نه هوشیاری کامل است و نه بیهوشی، بلکه خلسهای است همراه با احساسهایی متفاوت نسبت به هستی و بودن. جالب است که روانشناسان بزرگی چون فروید یا برنده جایزه نوبل فیزیولوژی، اکلز، هم به وجود ذهنی ناهوشیار که چه بسا قویتر از ذهن هشیار آدمی است، اشاره دارند.
● واقعیت و رویا
«تلقین» یا «سرآغاز» (Inception) نام یک فیلم مرموز و علمی- فلسفی به کارگردانی، نویسندگی و تهیهکنندگی «کریستوفر نولان» و با بازی «لئوناردو دیکاپریو» و یک گروه از بازیگران مکمل است.
فیلم «سرآغاز» در مورد خواب شفاف، خواب غیرشفاف، خودآگاهی، و نفسگرایی است. موضوع این فیلم، دستیابی انسان به فناوری نفوذ به خوابهای دیگران در آیندهای نزدیک و ربودن اسرار ذهن آنها در خواب است. در این فیلم، برخی افراد ضمن نفوذ به خوابهای دیگران، حتی توانایی استخراج اطلاعات محرمانه از میزبان خواب را نیز پیدا میکنند و این اطلاعات میتواند بسیار مهم باشد چرا که مثلا میتوان اسرار نظامی یا تجاری شخص مهمی را از ذهن ناخودآگاهش (هنگام خواب دیدن او) دزدید. راجر ایبرت، خبرنگار و منتقد معروف آمریکایی، میگوید: «کریستوفر نولان با این فیلم یک داستان باورپذیر را به هالیوود وارد کرده است.»
● خواب فرعون معاصر موسی(ع)
فرعون (رامسیس دوم) طاغوت خودسر و مغرور مصر، مردم را به دو طبقه مستضعف و مستکبر (بردگان و اشرافیان) به نام سبطیان و قبطیان، تقسیم کرد. قبطیان همان فرعونیان بودند که در اطراف فرعون به هوسبازی و عیش و نوش و ظلم و ستم سرگرم بودند و همه اختیارات کشور دست آنها بود و سبطیان طبقه پایین اجتماع و ستمدیدگان مستضعف که همواره زیر چکمه و چنگال فرعونیان رنج میبردند. موسی (ع) و بنیاسرائیل از سبطیان بودند و فرعون از قبطیان.
به این ترتیب نژادپرستی عجیبی در کشور مصر و اطراف آن حکمفرما بود و قبطیان میخواستند همین وضع ادامه یابد. ۴۰۰ سال این وضع نابسامان ادامه یافت تا اینکه خداوند به بنیاسرائیل لطف کرد و پیامبری به نام موسی(ع) فرستاد تا آنها را از زیر یوغ استعمار و استثمار فرعون نجات بخشد.
در همین ایام، یک شب فرعون در عالم خواب دید آتشی از طرف شام شعلهور شد و زبانه کشید و به طرف مصر آمد و به خانههای قبطیان افتاد و همه آن خانهها را سوزاند. سپس کاخها و باغها و تالارهای آنها را فراگرفت و همه را به خاکستر و دود تبدیل کرد. فرعون در حالی که بسیار وحشتزده شده بود، از خواب برخاست و در غم و اندوه فرو رفت، ساحران، کاهنان و دانشمندان تعبیر خواب را به حضور طلبید و به آنها رو کرد و گفت: «چنین خوابی دیدهام، تعبیرش چیست؟» یکی از آنها گفت: «چنین بهنظر میرسد که به زودی نوزادی از بنیاسرائیل به دنیا آید و واژگونی تخت و تاج فرعون و نابودی فرعونیان، به دست او انجام شود.»
● خواب یوسف (ع)
حضرت یوسف(ع) هنگامی که ۹ سال داشت، روزی نزد پدر آمد و گفت: «پدر! من در عالم خواب دیدم که ۱۱ ستاره و خورشید و ماه در برابرم سجده میکنند.»
یعقوب(ع) که تعبیر خواب را میدانست، به یوسف(ع)گفت: «فرزندم! خواب خود را برای برادرانت بازگو مکن که برای تو نقشه خطرناکی میکشند، چراکه شیطان دشمن آشکار انسان است و اینگونه پروردگارت تو را برمیگزیند و از تعبیرخوابها به تو میآموزد و نعمتش را بر تو و بر خاندان یعقوب تمام و کامل میکند، همانگونه که پیش از این بر پدرانت ابراهیم و اسحاق(ع) تمام کرد، به یقین پروردگار تو دانا و حکیم است.»
این خواب بر آن دلالت میکرد که روزی حضرت یوسف(ع) رییس حکومت و پادشاه مصر خواهد شد، ۱۱ برادر و پدر کنار تخت شکوهمند او میآیند و به یوسف تعظیم و تجلیل میکنند و سجده شکر به جا میآورند.
طبق بعضی از روایات، بعضی از زنهای یعقوب(ع) موضوع خواب یوسف(ع) را شنیدند و به برادران یوسف(ع) خبر دادند. از این رو حسادت برادران نسبت به یوسف(ع) بیشتر شد به طوری که تصمیم خطرناکی در مورد او گرفتند.
● خواب ابراهیم(ع)
شاید این سوال، سوال شما هم باشد که چگونه حضرت ابراهیم(ع) خوابش درباره ذبح فرزند را حجت دانست؟ در پاسخ به این سوال، گاه گفته میشود: «خوابهای انبیا هرگز خواب شیطانی یا زاییده فعالیت قوه واهمه نیست بلکه گوشهای از برنامه نبوت و وحی آنهاست.» و به تعبیر دیگر، ارتباط انبیا با مصدر وحی، گاهی به صورت القا به قلب است، گاه از طریق دیدن فرشته وحی، گاه از راه شنیدن امواج صوتی که به فرمان خدا ایجاد شده و گاه از طریق خواب است.
به این ترتیب، در خوابهای آنها هیچگونه خطا و اشتباهی رخ نمیدهد و آنچه در خواب میبینند، درست همانند چیزی است که در بیداری میبینند.
گاه گفته میشود ابراهیم(ع) در حال بیداری از طریق وحی آگاهی یافت که باید به خوابی که در زمینه «ذبح» میبیند، عمل کند.
برخی هم معتقدند قرائن مختلفی که در این خواب بود و از جمله اینکه در ۳ شب متوالی عینا تکرار شد، برای حضرت ابراهیم(ع) علم و یقین ایجاد کرد که این یک ماموریت الهی است و نه غیر آن.
به هر حال، همه این تفسیرها ممکن است صحیح باشد و منافاتی با هم ندارد و مخالف ظواهر آیات نیز نیست.
محمدرضا صائبیپور
متخصص علوم اعصابشناختی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست