جمعه, ۲۱ دی, ۱۴۰۳ / 10 January, 2025
بی نظمی در گفتار سیاسی
میگویند یک بار مارک تواین نویسنده مشهور آمریکایی که شوخطبعیاش شهره بود، از سوی خانمی از طبقات بالای جامعه برای حضور در یک میهمانی عصرانه دعوت شد. در روز مقرر یکی از دوستان مارک تواین به دیدنش آمد، وی به دوست خود پیشنهاد کرد که با هم به میهمانی آن خانم والامقام! بروند و توضیح داد که این خانم و امثال وی، او و امثال او را فقط به واسطه شهرتشان دعوت میکنند و چندان توجهی به سخنان آنان ندارند و برای اثبات این حرف، دوست خود را همراه برد.ولی تعمدا با تاخیر رفت و هنگامی که به میهمانی رسید خانم میزبان با گشادهرویی از او و دوست همراهش استقبال کرد و مارک تواین هم شروع کرد به عذرخواهی از اینکه تاخیر کرده و علت تاخیر را توضیح داد.
وی گفت که در حال کشته و مثله کردن عمهاش بوده و چون جدا کردن اجزای بدنش زمان میبرده، لذا نتوانسته سر موقع حاضر شود. [لطفا اینها را با دروغهایی که در ایران میگوییم یکسان نگیرید.]، خانم میزبان هم کماکان با خندهرویی تشکر میکرده و اینکه تاخیر اشکالی ندارد، مهم حضور جنابعالی است و آن دو را به جمع میهمانان راهنمایی کرد! نمیدانم این داستان تا چه حد درست است و من نیز تا چه حد دقیق نقل کردهام اما وضعیت و رفتار مردم جامعه ما ظاهرا بیشباهت به رفتار آن خانم متشخص و پولدار نیست. وقتی که خوب به دور و بر خود نگاه میکنیم، جملات و مطالبی عجیبتر از ادعای تخیلی و فرضی مارک تواین را از اصحاب قدرت و دستاندرکاران امر میشنویم اما ذرهای گره به جبین خود نمیزنیم و همچنان با رویی گشاده و بشاش به استقبال میهمان بعدی و بعدی میرویم؛ میهمانانی که پس از حضور، جا را نهتنها بر میهمانان دیگر بلکه بر میزبان نیز تنگ میکنند. اینجاست که به درک و تغییر عینیتری از آیه <گوشهایی دارند که نمیشنوند> میرسیم. فرکانس گوش چنان دچار تحول شده است که بسیاری از مهمترین مسائل و اظهارات را نمیشنویم و اگر بشنویم، درک و فهم نمیکنیم، چرا که اگر آنها را درک کنیم بدون واکنش نخواهیم بود. ظاهرا یا دستگاه شنوایی ما دچار نوعی موتاسیون (جهش) منفی شده است و دیگر قادر نیستیم سخنان و اظهاراتی را بشنویم که حس مسوولیت ما را تحریک میکند یا اینکه فرکانس سخنان سیاسی خارج از محدوده درک شنوایی ما ارسال میشود و در هر دو حال اگر چنین باشد، دیر یا زود منقرض شده و به تاریخ میپیوندیم. به هر میزان که کر شویم، به تناسب آن لال هم میشویم و به تناسبی که لال شویم، زبان و فرهنگ ما دچار اضمحلال و عقبگرد میشود و سرنوشت چنین جوامعی روشنتر از آن است که نیازمند توضیح باشد.
بعید است که امثال بنده ۴۰ سال دیگر زنده باشیم تا ستون ۴۰ سال پیش در چنین روزهایی را مطالعه کنیم و قضاوت خود را از فراز ۴۰ سال بعد بر اوضاع جاری کنونی ارائه کنیم اما تصور میکنم که این قدرت و توانایی را داریم که تا حدی ارتفاع بگیریم و از فراز آسمان سیاست و جامعه ایران نگاهی مجدد به اوضاع جاری انداخته و با وضوح بیشتر سرنوشت مسیری را که طی میکنیم مشاهده کنیم. در این صورت جامعهای بهغایت بینظم و افرادی تجزیهشده از یکدیگر، مشخصه اصلی آن چیزی است که در بادی امر به چشم میآید.
بینظمی را از ترافیک شهر یا رانندگی در جادهها تا مدیریت امور و گفتارهای سیاسی به وضوح میتوان دید، گویی که سیاست ما نیز به نوعی انعکاسی از ترافیک ما است. هر روز هزاران خودرو اضافه میشود، بدون آنکه فرهنگ و زیرساختهای حمل و نقل تغییری جدی پیدا کند. هر روز بر آلودگی هوا اضافه میشود و همه منتظریم که سرنوشت هوای آلوده لندن و مردن افراد بسیاری را شاهد باشیم تا بلکه در این حالت حساسیت ما نسبت به مساله جلب شود و کاری بکنیم، منتظریم تا اینکه ترافیک به حدی برسد که خودروهای خود را در خیابان رها کنیم و پیاده به سوی مقصد برویم!
مشکل اینجا است که مشابه این وضع را در سیاست میبینیم، هر روز و هر ساعت انواع افراد، اشخاص و گروهها وارد این میدان میشوند، این ورود نهتنها مذموم نیست که مطلوب هم هست همچنان که افزایش خودرو هم نامطلوب نیست اما هنگامی که زیرساختهای سیاسی برای اتحاد و همدلی وجود ندارد، بینظمی مفرط؛ محصول این ترافیک سیاسی میشود. بعد که ترافیک سیاسی زیاد شد، هر کس سعی میکند خطوط راهنمایی را رد کرده و خود را به جلو برساند، به ویژه آنکه بسیاری از خیابانهای سیاست فاقد این خطوط هستند. چون پلیس نیست، هر کس سر خود را از پنجره خودروی سیاست بیرون آورده و فریاد و فحش نثار دیگری میکند یا دست خود را روی بوق گوشخراش و بیابانی گذاشته و خواهان باز کردن راه به جلو است. دیگران هم یا باید دعوا کنند که در این صورت باید از جانشان سیر شده باشند، یا اینکه صدای ضبط صوت داخل خودرو را بلند و به آن گوش کنند تا صدای بوق و فریادهای دیگران آزارشان ندهد و به انتظار باز شدن راه باشند تا بلکه <دستی از غیب برون آید و کاری بکند> و پلیسی پیدا شود تا سوتی بکشد و راه را باز کند. البته اگر این کار صرفا برای عبور از ما بهتران نباشد و هنگامی که وی رفت، آش همان آش و کاسه همان کاسه شود. سیاست بدون برنامه و نظم، مثل ترکیب <قهرمان ترسو> است. کسی که ترسو باشد نمیتواند قهرمان باشد و اصولا یکی از ارکان قهرمانی، نترس بودن است. همچنین در بطن معنای سیاست، نوعی نظم و برنامه مستتر است و این مفهوم را به ذهن متبادر میکند بنابراین در غیاب برنامه و نظم میتوان گفت که سیاست نیز وجود ندارد، اسم سیاست را داریم اما رسم آن را نخواهیم داشت. سیاست بدون کنش عقلانی معطوف به هدف که آن نیز مستلزم وجود نظم در فکر و در عمل است، معنای قابل فهمی ندارد. اگر اظهارات و رفتارهای عجیبی که به نام سیاست در ایران بیان و عمل میشود، واکنشی را بر نمیانگیزد، دلیل آن را میتوان در نبودن بازی سیاست در جامعه ایران دانست.
اگر در یک بازی مهم فوتبال بازیکنی اشتباه مهمی را مرتکب شود، طرفداران تیم تا آخر عمر او را نمیبخشند اما در یک بازی عادی و دوستانه که نه داور دارد و نه قاعده، اشتباه بازیکن نهتنها موجب نفرت نمیشود بلکه موجب شوخی و خنده هم بازیکنان و هم تماشاگران میشود! اگر در سیاست هم خطاها و مزخرفات سیاستمداران جدی گرفته نمیشود و با خنده و شوخی و تمسخر از کنار آن گذر میشود این بدان معناست که سیاست به معنای دقیق و جدی وجود ندارد. اثبات بیبرنامه بودن سیاست در ایران چندان مشکل نیست زیرا برنامه داشتن نیازمند اثبات است که فکر نمیکنم کسی در این زمینه ادعایی داشته باشد اما بخشی از بیبرنامگی را نهتنها در تقابلهای عجیب و غریب میان گروههای مختلف جناح حاکم میتوان دید بلکه این بیبرنامگی در شلختگی زبان سیاسی نزد اکثر اطراف ماجرای سیاست، بیش از هر چیز دیگر مشهود است و همین شلختگی در زبان و گفتار است که موجب میشود مردم اعتقادی به جدی و قاعدهمند بودن بازی سیاسی جاری نداشته باشند و آن را شوخی بگیرند، از این رو است که به نظر من هر فرد یا گروهی که میخواهد در جهت تغییر و اصلاح امور گام بردارد بیش از هر چیز دیگر باید زبان سیاسی خود را از ابهامات، تناقضها، دروغها، ریا و تزویر پاک کند و آن را نظم و انضباطی معقول و پذیرفتنی بخشد و کوشش کند که گفتار خود را با فرکانس جدیت و صداقت ارسال کند تا مردم نیز گیرندههای خود را بر چنین موجی تنظیم کنند. اصلاح زبان سیاسی، مقدمه لازم هر اقدام سیاسی موثر و مفید است.
عباس عبدی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست