پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

عدالت علی ع هنوز هم ناشناخته مانده است


عدالت علی ع هنوز هم ناشناخته مانده است

درباره شخصیت امام علی ع و اندیشه والای انسانی آن حضرت, صدها کتاب و هزاران مقاله به زبانهای مختلف در سراسر جهان تألیف و منتشر شده است اما تنها بسنده کردن به نقل فضایل و مناقب آن حضرت کافی نیست, بلکه ایجاد زمینه های شناخت وجود مقدس مولای متقیان و بهره برداری از اندیشه های والای آن حضرت در عصر حاضر, اهمیت ویژه ای دارد

درباره شخصیت امام علی(ع) و اندیشه والای انسانی آن حضرت، صدها کتاب و هزاران مقاله به زبانهای مختلف در سراسر جهان تألیف و منتشر شده است. اما تنها بسنده کردن به نقل فضایل و مناقب آن حضرت کافی نیست، بلکه ایجاد زمینه های شناخت وجود مقدس مولای متقیان و بهره برداری از اندیشه های والای آن حضرت در عصر حاضر، اهمیت ویژه ای دارد.

به بهانه ایام شهادت امام عدالت گستر و مظلوم ترین شخصیت برجسته تاریخ اسلام، گفتگویی داشته ایم با دکتر غلامرضا بهروز لک، پژوهشگر و استاد دانشگاه تا از وجوه شخصیت امیرالمؤمنین(ع) بیشتر بدانیم همراه ما باشید.

▪ آقای دکتر!در بررسی شخصیت علمی مولای متقیان می بینیم که، نه تنها با علومی که پس از ایشان در شرق به وجود آمد، پیوند داشتند، بلکه ریشه هر دانش در اندیشه آن حضرت بود. در این مورد توضیح بفرمایید.

ـ همان طور که می دانید، علم مولای متقیان از علم نبی اکرم(ص) نشأت گرفته است؛ چون ایشان تحت تعالیم پیامبر(ص) رشد کردند و هنگامی که این آیه «کل شیء احصیناه فی امام مبین» نازل شد، مردم از پیامبر(ص) سؤال کردند که آیا این امام مبین تورات است؟ انجیل است؟ یا قرآن؟ که پیامبر(ص) فرمودند: خیر و در این هنگام حضرت علی(ع) وارد شدند و پیامبر فرمودند این همان امامی است که خداوند متعال علم هر چیزی را در ایشان قرار داده و به او احصاء کرده است. لذا از حضرت علی(ع) نقل شده است که: به خدا

قسم، من همان امام مبین هستم که تبیین گر حق از باطل هستم که آن را از پیامبر(ص) به ارث بردم. بنابراین، حضرت علی(ع) نه تنها در علم دین بلکه در علوم مختلف قدرت داشته اند که به چند روایت در این مورد اشاره می کنیم؛ که نشان می دهد فارغ از علوم دینی، علم شیعی، فیزیک، ستاره شناسی و... تحت احاطه ایشان بوده است. نقل شده که روزی حضرت علی(ع) در کنار نهر فرات نشسته بودند و در دست ایشان چوبی بود که چوب را بر آب زده اند و فرموده اند: «اگر بخواهم، از همین آب بر شما نور و آتش ایجاد می کنم.» امروزه می بینیم که همین نکته، نشان می دهد آب تشکیل شده از اکسیژن و هیدروژن، یکی سوزاننده و دیگری سوزنده است.

یا در جایی دیگر از ایشان نقل است که فرموده اند: «کل سمیع غیره یصمه ان لطیف الاصوات و یصمه کبیرها» امروزه میزان شنوایی بشر کشف شده که اصواتی وجود دارد مادون قابلیت شنوایی ما و اصواتی مافوق شنوایی ما. حضرت در این روایت اشاره به علم فیزیک دارند که هر شنونده ای غیر از انسان و یا انسان صداهایی را که از حد قدرت شنوایی او پایین تر یا بالاتر است، نمی شنود.

همچنین در مورد قدرت بینایی هم فرموده اند که هر بصیر غیر از خداوند عاجز است از دیدن رنگهای پنهان. ما رنگهای خاصی را نمی توانیم به چشم ببینیم، مثل مادون قرمز و اجسام لطیفی وجود دارد مثل هوا که دیده نمی شود. یا در باب علم ریاضی، حضرت علی(ع) روزی نشسته بودند، یک یهودی وارد شد و از سالهای توقف اصحاب کهف در غار سؤال کرد، که حضرت طبق فرموده قرآن گفتند: ۳۰۹ سال. یک یهودی خدمت حضرت آمد و گفت: در تورات ما به ۳۰۰ سال اشاره شده، حضرت فرمودند: هر دو درست است، یکی براساس سالهای قمری است ۳۰۹ سال و دیگری براساس سالهای شمسی همان ۳۰۰ سال حساب شده است.

در مورد کهکشانها و علم جغرافیا هم نکاتی هست از تأثیر گذاری کوهها بر اعتدال و سکون و تناسب حرکت زمین که اگر این کوهها نبودند، آهستگی در حرکت زمین وجود نداشت. این همه بخشی از احاطه حضرت به علوم مختلف است.

افزون بر این، علمای بزرگی در طول تاریخ این نکات را از حضرت گرفته اند و به تناسب فهم زمانه خودشان علوم را گسترش داده اند. معروف است که «ابوالاسود دوئلی» از اصحاب و شاگردان حضرت، به اشاره ایشان به فنون علم نحو و دستور زبان دست یافت و توانست کتابی را در علم نحو بنویسد.

▪ نهج البلاغه هدیه ارزنده علی بن ابیطالب(ع) بیانی فروتر از کلام خداوند و فراتر از بیان بشری است. با توجه به اشاره ای که در خصوص علم ایشان داشتید، در مورد نهج البلاغه که درست متناسب با شرایط امروز و آینده مطرح شده چه نظری دارید؟

ـ این یک واقعیت مهم است که زبان نهج البلاغه، آن قدر شیواست که در تمامی عصرها و نسلها کاربرد دارد و چه در گذشته، حال و آینده این تأثیر دیده شده و خواهد شد.

علی(ع) ممزوج در جهت خداوندی است و خداوند به این دلیل توانایی احاطه، تفسیر و تأویل همه علوم را به مولای متقیان عطا کرده است. در نهج البلاغه می بینیم که آن حضرت در خطبه اول که در باب الهیات است، به زیبایی هر چه تمام تر خداوند را توصیف و تشریح کرده اند.

هر چند مبانی فلسفی بسیاری در مسأله هستی شناسی وجود دارد، اما خطبه حضرت الهام بخش فلاسفه و اندیشمندان بوده است. در عرصه حکومت داری، نامه ای که ایشان به مالک اشتر می نویسند، بزرگترین منشور اخلاق کارگزاری، مدیریت اجتماعی و سیاسی است که در حال حاضر حقوق بشر هم با این ادعاهای موجود در غرب به عظمت نهج البلاغه دراین مورد نرسیده است. و نکات دیگری که ایشان در باب مسائل تربیت، توحید، تاریخ و سرانجام تاریخ مطرح کرده اند، به علم مستقیم ایشان اشاره دارد.

▪ آقای دکتر!حضرت علی(ع) به عنوان رهبر جامعه، با اختیار داشتن همه وسایل قدرت و ثروت جز رنج و حرمان همیشگی، از دنیا بهره ای نداشتند، از این وجه شخصیتی ایشان و این طبع بلند، چه نکاتی را می شود دریافت کرد؟

ـ حضرت بارها این توصیه را به دیگران هم داشته اند: «کسانی که مدیریت و رهبری دیگران را بر دوش می گیرند، باید ابتدا به تعلیم و تزکیه نفس خود بپردازند تا شایستگی رهبری مردم را داشته باشند.» د رجای دیگر ایشان فرموده اند: «من حاکم هستم باید چنان زندگی کنم که ضعیف ترین فرد جامعه زندگی می کند تا آنها را درک کنم.» در مورد نوع خوراک حضرت هم آمده که از سخت ترین غذاها استفاده می کرده اند. روزی مهمانی به آن حضرت وارد شده بود و ایشان با همان غذاهای موجود از او پذیرایی کرده بودند. مهمان نتوانست از این غذاها بخورد. حضرت او را به امام حسن مجتبی(ع) راهنمایی کردند، وقتی امام حسن مجتبی(ع) مشغول پذیرایی بود، سخن مولای متقیان به میان آمد و ایشان فرمودند: «آن پدر من بود که روزش چنین و غذایش چنین سخت است و از دنیا بریده. او نه مثل زاهدان دنیا گریز بلکه در عرصه جامعه بسیار تلاش می کند.»

این مسأله نشان از درک مولای متقیان از مردم جامعه و همراهی و همنوایی با فقرا دارد.

▪ امام علی(ع) فارغ از مسائلی که در بحث رهبری جامعه به آن اشاره کردید، در قبال جامعه و شرایط زمامداری چه دیدگاه هایی داشتند؟

ـ نخست باید شرایطی که در عصر امام علی(ع) وجود داشته بررسی شود، تا برخورد ایشان را بیشتر بشناسیم. پیامبر(ص) با دعوت خویش در مدینه و بعدها مکه، اساس جامعه و تمدن بزرگ اسلامی را بنا نهادند. اساس دعوت پیامبر(ص) توحید در عرصه خداشناسی، عدالت در عرصه اجتماعی، محبت و تکریم بزرگان و احترام به انسانها و آزادی و نجات آنها از خرافات زمانه و سرانجام دعوت به معاد و بازگشت روز جزا بوده است.

براساس این تعالیم پیامبر(ص) سعی کرد جامعه ای سالم ایجاد کند. وقتی پیامبر(ص) رحلت کرد، بتدریج پس از ایشان شرایط بازگشت هنجارها و سنتهای جاهلی فراهم شد. تبعیض درمیان مسلمانان اولین کاری بود که پس از ایشان صورت گرفت و عدالت از بین رفت و تا آنجا که ارزشهای اسلامی مخدوش شد و نوعی اشراف سالاری رخ نمود و لذا این مشکلات اجتماعی سبب شد حضرت علی(ع) به مبارزه و قیام با آنها بپردازد. افرادی تلاش می کردند بگویند این وضع موجود، مورد قبول است اما مولای متقیان این شرایط را قبول نداشت و فقط به سنت پیامبر(ص) عمل می کرد.این مسائل نشان از چالشهای پیش روی امیرالمؤمنین(ع) دارد در این شرایط، پس از اصرار مردم برای قبول کردن رهبری جامعه توسط حضرت علی(ع)، ایشان بر اصلاح امور دست زدند و می توان مولای متقیان را اولین اصلاح گر جامعه اسلامی پس از پیامبر خواند.

▪ ایشان در جایی به یکی از فرماندارانشان می فرمایند: «مردم برادر دینی شما هستند، یا انسانی مثل شما، با آنان از گذشت و اغماض چنان رفتار کنید که دوست دارید خداوند با شما چنین رفتار کند.» آیا این برخورد نشان از صاحب قدرتی دارد که به خاطر برقراری عدل در میان توده مردم، بر قدرت خود شوریده است؟!

ـ بله، این مطلب در نامه حضرت به مالک اشتر آمده است و اوج انسانیت یک رهبر الهی را نشان می دهد. امروزه شعار حقوق بشر دولتمردان غربی، در بحث انسان گرایی و انسانیت، گوش جهانیان را کر کرده است و در عمل می بینیم که تناقض وجود دارد.

در حالی که مولای متقیان ۱۴۰۰ سال پیش مسأله حقوق بشر را به مالک اشتر می آموزند تا عدالت در میان آنها گسترده شود. این یک قانون است. حتی در قدیمی ترین قوانین مثل حمورابی هم به این مسائل اشاره نشده است.

شیوه برخورد کریمانه حاکم با مردم، احترام به مردم، عدم واسطه بین مردم و حاکم و رفع نیازها و مشکلات مردم و تدبیر آنها را در نامه حضرت به مالک اشتر می بینیم. این رهبر الهی قبل از ارائه این نامه به مالک، خودش بر قدرت و حاکمیت پشت کرده و آن را مثل حباب می بیند.

▪ آقای دکتر!به برخی از وجوه برجسته شخصیت مولای متقیان اشاره کردید، در همین فضا می خواهیم به شرایط حزن انگیز شهادت آن حضرت مروری داشته باشیم.

ـ همان طور که می دانید، آن حضرت در هنگام نماز و در محراب عبادت با ضربت ابن ملجم مرادی ملعون و با ذکر «فزت و رب الکعبه» به رستگاری واقعی رسیدند.اما راز این رستگاری را فقط خود مولا و فرزندان ایشان می دانند و علم اندک ما از درک این حقیقت بزرگ عاجز است. امیرالمؤمنین مولود کعبه بودند وبت شکن تاریخ اسلام و جانشین برحق رسول خدا. اما پس از رحلت پیامبر(ص) دوران رنج علی(ع) و خانه نشینی ایشان آغاز شد و ۲۵ سال در ظاهر حق آن حضرت را ضایع کردند. حتی پس از اصرار مردم مبنی بر این که مولای متقیان عهده دار امور مسلمانان باشند، باز هم در اداره امور مسلمانان و عدالت محوری آن حضرت کارشکنی و مشکلات بسیاری به ایشان تحمیل کردند، تا جایی که آن قدر شخصیت ایشان را تخریب نمودند که وقتی خبر ضربت خوردن امیرالمؤمنین(ع) در شهر پیچید، برخی مردم می پرسیدند مگر علی نماز می خواند؟!

این نهایت مظلومیت بزرگ مرد عدالت گستر تاریخ اسلام بود و کسانی که تحمل عدل گرایی ایشان را نداشتند، سرانجام کمر به شهادت ایشان بستند و در سحرگاه ۱۹ رمضان به ظاهر صدای عدالت و صدای انسانیت را برای همیشه خاموش کردند، غافل از این که عدالت و حقیقت هرگز خاموش نمی شود.

▪ اندیشه امام علی(ع) از چه حقیقتی نشأت گرفته بود که آن امام بزرگوار به خاطر احیای آن از جان گذشته و رستگار شدند؟

ـ عدالت در قاموس اسلامی مقدمه ای برای انسان سازی است. متأسفانه در طول تاریخ کسانی بوده اند که شعار عدالت داده اند؛ مثل مارکسیست ها و کمونیست ها که بارها با شعار عدالت تلاش کرده اند برخی را دور خود جمع کنند در حالی که این افراد نه عدالت را به درستی شناخته اند و نه در عمل به آن توانسته اند موفق بشوند.

از امام صادق(ع) این روایت وارد شده است که قبل از قیام قائم(ع) افراد مختلفی به حکومت می رسند، اما نمی توانند عدالت را در جهان برپا کنند و مهدی می آید عدالت را به صورت کامل برپا می کند. اگر علی(ع) آغاز کننده عدالت بوده است، مهدی فرزندش تحقق بخش تمامی عدالت است. اما این نکته را نباید فراموش کرد که علی(ع) با عدالت زندگی کرد و عدالت مقدمه سعادت و کرامت او شد.

عدالت وسیله ای برای تقرب او به سوی خدا بوده است. این عدالت در علی(ع) ناشناخته مانده است و متأسفانه ما هم بارها از عدالت علی(ع) سخن می گوییم؛ اما از جهت داری عدالت غافلیم. حتی اوج عدالت ایشان را در برخورد لطیف و انسانی ایشان با قاتلشان می بینیم که عدالت را جهت دار و همراه با رحم و عطوفت ترسیم می کند. حتی درمورد قاتل خویش سفارش می کند او را در همان حد شرعی و با یک ضربت قصاص کنند. در قرآن هم آمده «اشداء علی الکفار و رحماء بینهم» عدالت چون به تقوا پیوند خورده است، جهت دار می شود وعلی(ع) شهید عدالت محوری و عدل گرایی بود.

ملیحه پژمان