سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

اوتـیسم و درس و هـمسر


اوتـیسم و درس و هـمسر

آیا مبتلایان به اوتیسم می توانند درس بخوانند, ازدواج کنند و زندگی مستقلی داشته باشند

معمولا ما در مواجهه با هر خبر ناراحت‌کننده‌ای از مکانیسم‌های دفاعی استفاده می‌کنیم و انکار، یکی از ساده‌ترین و پیش‌پا افتاده‌ترین مکانیسم‌های دفاعی است. به همین دلیل وقتی خبر بیماری شدید یا فوت فردی را به نزدیکانش می‌دهند، آنها بلافاصله با مکانیسم دفاعی نابالغ انکار، نسبت به آن خبر واکنش نشان می‌دهند...

گاهی هم برخی از افراد سعی می‌کنند مکانیسم دفاعی خود را با ایجاد تغییر در واقعیت‌های بیرونی، نشان دهند. پس می‌توان گفت از آنجا که برخی افراد جامعه شناخت کافی نسبت به بیماری اوتیسم ندارند، زمانی که نسبت به آن تا حد زیادی آگاه می‌شوند، شروع به انکار وجود بیماری در فرزندشان می‌کنند. در بسیاری از موارد، ما بیشتر شاهد مکانیسم دفاعی توجیه از سوی والدین بچه‌هایی هستیم که به اوتیسم مبتلا هستند.

بسیاری از این والدین چنین عبارت‌هایی را پس از شنیدن خبر ابتلای فرزندشان به اوتیسم بیان می‌کنند: «تمام بچه‌های فامیل ما دیر حرف زده‌اند یا دیر زبان باز کرده‌اند»، «همه بچه‌های خانواده ما دیر راه افتاده‌اند و دیر با اطرافیان خود رابطه برقرار کرده‌اند»، «بچه یکی از آشناهای ما هم همین‌طور بود، ولی وقتی که بزرگ‌تر شد، مشکلش برطرف شد» یا «بچه ما بچه خیلی خوب و آرامی است که با هیچ‌کس غریبی نمی‌کند و بغل همه می‌رود» و جمله‌هایی از این دست. از طرف دیگر، به دلیل اینکه بیشتر علایم اوتیسم شبیه به علایم اختلالات رشدی است، بسیاری از والدین می‌توانند به سادگی آنها را با جمله‌هایی که گفتیم، توجیه کنند تا درد ناشی از بیماری فرزندشان را بهتر تحمل کنند یا بتوانند با گذشت زمان، تا حدی با آن کنار بیایند. به همین دلیل هم تاکید می‌شود که اوتیسم باید به‌وسیله یک فوق‌تخصص اطفال تشخیص داده شود. در این مورد باید به والدین عزیز تاکید کرد که هرچه درمان اوتیسم زودتر شروع بشود، پیش‌آگاهی و آینده بهتری در انتظار فرزند آنها خواهد بود. هرچه درمان‌های کلامی، درمان‌های آموزشی، ارتباط‌های عاطفی، کاردرمانی و بازی‌درمانی‌های خاص این کودکان، زودتر به‌وسیله افراد متخصص و متبحر در این زمینه شروع شود، بچه می‌تواند رشد بهتری داشته باشد و به مراحل بالاتر و عالی‌تری در زندگی‌اش برسد. به همین دلیل به تمام والدین کودکان مبتلا به اوتیسم توصیه می‌شود پس از تشخیص بیماری فرزندشان به‌وسیله پزشک، هرچه سریع‌تر اقدام‌های درمانی را آغاز کنند تا سطح توانایی‌های او تا حد مطلوبی پیشرفت کند. انکار و توجیه فقط باعث عقب افتادن روند درمان می‌شود و این به‌هیچ‌وجه به نفع کودکان یا حتی والدین آنها نیست.

اوتیسم و مدرسه

بین ۷۵ تا ۸۰درصد بچه‌های مبتلا به اوتیسم، از درجات متفاوتی از عقب‌ماندگی ذهنی هم رنج می‌برند. نزدیک به ۵۰ درصد این بچه‌ها، عقب‌ماندگی ذهنی شدید و حدود ۲۵ درصد آنها هم عقب‌ماندگی‌های ذهنی خفیف تا متوسط دارند. ۲۵ درصد این بچه‌ها هم فقط مبتلا به اوتیسم هستند و هیچ‌گونه عقب‌ماندگی ذهنی یا مشکل هوشی ندارند. امر آموزش و شروع درمان برای آن گروه از کودکان مبتلا به اوتیسم که عقب‌ماندگی ذهنی ندارند یا مشکلشان در حد خفیف تا متوسط است، اهمیت بسیار زیادی دارد. هرچه آموزش بچه‌های مبتلا به اوتیسم که از نظر هوشی مشکلی ندارند، زودتر شروع شود، زودتر و بهتر می‌توانند تا رسیدن به سن مدرسه، یاد بگیرند که چطور ارتباط بهتری با اطرافیان خود برقرار کنند. این مساله می‌تواند به بچه‌هایی که مشکل هوشی ندارند، کمک کند که مانند سایر بچه‌ها به مدرسه‌های معمولی بروند. هرچند که ممکن است یادگیری این بچه‌ها کمی کند باشد و پدر و مادر یا حتی معلم مجبور شوند وقت بیشتری برای بچه بگذارند اما به هر حال، قرار گرفتن این بچه‌ها در کنار بچه‌های معمولی و درس خواندن آنها در مدرسه‌های معمولی، می‌تواند تاثیر خوبی بر روحیه خود آنها و والدینشان داشته باشد و باعث پیشرفت بیشتر و بهترشان در زندگی شود. والدین این کودکان باید توجه داشته باشند هر چه امر آموزش رفتاری را به دلیل توجیه و انکار برای فرزندان خود که اوتیسم همراه با عقب‌ماندگی ذهنی ندارند، عقب‌تر بیندازند، ممکن است مجبور شوند بچه‌ای را که از نظر هوشی مشکلی ندارد، به مدرسه‌های مخصوص کودکان استثنایی بفرستند. آن گروه از بچه‌ها هم که علاوه بر اوتیسم، از عقب‌ماندگی ذهنی خفیف تا متوسط رنج می‌برند، باید تا پیش از رسیدن به سن مدرسه، تحت آموزش و درمان توانایی‌های اجتماعی‌شان قرار بگیرند تا بتوانند ساده‌تر با محیط مدرسه‌ای که قرار است در آنجا تحصیل کنند، کنار بیایند. متاسفانه در ایران مدرسه و دانشگاه مربوط به کودکان مبتلا به اوتیسم وجود ندارد. به همین دلیل هم تاکید فراوانی بر آموزش بچه‌هایی با ضریب هوشی عادی تا پیش از رسیدن به سن مدرسه می‌کنیم تا بتوانند ساده‌تر پا به مدرسه‌های عادی یا حتی در مواردی به دانشگاه‌ها بگذارند.

اوتیسم و ازدواج

پاسخ به این پرسش به شدت و ضعف اوتیسم و علایم آن در فرد بستگی دارد. یعنی ما باید ببینیم فرد مبتلا به اوتیسم که حالا بزرگ شده، تا چه اندازه اختلال تکلم، اختلال در برقراری روابط ‌اجتماعی و چه میزان عقب‌ماندگی ذهنی دارد. آن دسته از افراد مبتلا به اوتیسم که عقب‌ماندگی ذهنی عمیق دارند، تا آخر عمر زندگی کاملا وابسته‌ای خواهند داشت و بیمارانی هم که از نظر هوشی و ذهنی مشکلی ندارند، اگر آموزش خوبی در دوران کودکی و نوجوانی دیده باشند، حتی می‌توانند به مرحله‌ای برسند که خودشان تا حدودی به تنهایی و مستقل، قادر به اداره زندگی‌شان باشند. البته ممکن‌است همچنان از نظر ارتباطی و کلامی مشکل داشته باشند. گروهی هم که عقب‌ماندگی خفیف تا متوسط دارند، می‌توانند با کمک و حمایت اطرافیان، تا حدی درس بخوانند و کار‌های ساده انجام دهند. نکته مهم اینجاست که معمولا تمام بچه‌های مبتلا به اوتیسم نمی‌توانند زندگی کاملا مستقل و بدون حمایت دیگران داشته باشند. نکته دیگر درباره ازدواج این افراد است. از آنجا که بخش مهمی از ازدواج، برقراری ارتباط و ابراز واکنش و احساسات دوسویه است، امکان دارد فرد مبتلا به اوتیسم در این بخش با مشکل مواجه شود و با وجود ازدواج، نتواند خواسته‌های همسرش را به خوبی برطرف کند زیرا او در اصل اولیه برقراری ارتباط دچار مشکل است بنابراین به نظر نمی‌رسد حتی افراد مبتلا به اوتیسم که مشکل ذهنی هم ندارند، بتوانند ازدواج موفقی داشته باشند.

دکتر حامد محمدی کنگرانی

روان‌پزشک، مشاور خانواده و ازدواج، عضو کمیته رسانه و کمیته روان‌درمانی انجمن روان‌پزشکان ایران