یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
مجله ویستا

آفتاب عمر سلطنت لب بام تاریخ


آفتاب عمر سلطنت لب بام تاریخ

نگاهی بر چگونگی تشکیل و انحلال شورای سلطنت

شاه زمانی که خود را در سرا شیبی سقوط احساس کرد دست به هر اقدامی یازیده و تمام حربه های خود را به کار می گرفت تا بتواند قدرت و حکومت را در دست خود نگه دارد. ابتدا دولت به اصطلاح آشتی ملی به ریاست جعفر شریف امامی روی کار آورده شد اما بزودی مشخص گردید که چنین حیله دیگر اثر نخواهد داشت لذا مشت آهنین آزمایش شد و طی آن دولتی نظامی به سرکردگی ازهاری زمام امور کشور را به دست گرفت اما حتی دولت نظامی نیز نتوانست در مقابل موج خروشان انقلاب مقاومت نماید. در این هنگام شاه و حامیان خارجی وی به این نتیجه رسیدند که با خروج شاه از کشور وضعیت بهبود پیدا خواهد کرد بنابراین طرح خروج مطرح شد. در این میان تشکیل شورای نیابت سلطنت نیز مطرح شد. در این مقال به بررسی چگونگی تأسیس و انحلال شورای نیابت سلطنت به عنوان یکی از آخرین دست و پا زدن های رژیم پرداخته می شود.‏

تشکیل شورای سلطنت از زمان روی کار آمدن شریف امامی مطرح شده بود. طراح اولیه این طرح دکتر علی امینی بود. علی امینی به عنوان دیپلماتی کهنه کار که زمانی به اشاره آمریکایی ها زمام امور کشور را به دست گرفته و نیز به اشاره آنها از قدرت کنار رفته بود اکنون احساس می نمود که می تواند در شرایط حساس نقشی مهم ایفا نموده و شاید هم به دنبال "کلاهی از نمد" دوران بحران بود. به هر حال وی به شاه پیشنهاد نمود که برای کنترل اوضاع و کاهش مخالفت ها شورای نیابت سلطنت را تشکیل و خود از کشور خارج شود. اما شاه در وهله اول با این پیشنهاد شدیداً مخالفت کرد. امینی در پیشنهاد خود مصر بود و مجددا در دیدار با شاه این پیشنهاد را مطرح کرد. وی معتقد بود با تشکیل شورای سلطنت و استفاده از نیرو ها و افرادی که پس از قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ تا آن زمان در قدرت نقش محسوسی ایفا ننموده اند شاه و رژیم وی را از بحران نجات خواهد داد. شاه ابتدا با پیشنهاد علی امینی موافقت نمود اما پس از مشورت با افراد و نزدیکان خود از جمله اردشیر زاهدی، اویس و رحیمی از انجام این طرح منصرف شد. ‏

در این میان تحولات شگرفی در کشور به وقوع پیوست که رژیم را بیش از پیش متزلزل و متوحش ساخت از جمله این تحولات و رخداد ها تظاهرات با شکوه و میلیونی مردم در روز های تاسوعا و عاشورا بود اقدامی که به گفته امام رفراندومی غیر رسمی بود و پیام آن عدم مشروعیت رژیم پهلوی و تنفر ملت از شاه. این واقعه عظیم و اثر گذار شاه را مجددا به سمت پذیرش پیشنهاد علی امینی پیش برد. این بار شاه بود که از امینی خواست تا افراد مورد نظر خود را برای عضویت در شورای نیابت سلطنت معرفی نماید. ‏

قبل از پرداختن به چگونگی تشکیل شورای سلطنت لازم است ماده ای که در قانون اساسی مشروطیت جهت تشکیل شورای سلطنت آمده بود از نظر گذرانده شود .

بر اساس ماده ۳۸ قانون متمم قانون اساسی که در نهم شهریور ماه ۱۳۵۴ مورد اصلاح قرار گرفته بود جایگاه شورای سلطنت این گونه بیان گردیده: "در صورت انتقال تاج و تخت، ولیعهد وقتی شخصا به سن بیست سالگی برسد (بر طبق سال شمسی محاسبه می شود) وظایف شاه را ایفا کند. اگر ولیعهد به این سن نرسیده باشد، شهبانو ـ مادر ولیعهد ـ سلطنت را به دست می گیرد، مگر اینکه شخص دیگری به وسیلة شاه به آن مقام نامزد شده باشد، نایب السلطنه باید شورایی مرکب از نخست وزیر، روسای مجلسین (شورای ملی و سنا) رئیس دیوان عالی کشور و چهار شخصیت دانا و مشهور دیگر را که به وسیلة نایب السلطنه انتخاب می شوند تشکیل دهد و نایب السلطنه بر طبق قانون اساسی وظیفه شاه در قانون اساسی را با تکیه بر شورا تا بیست سالگی ولیعهد انجام می دهد. در صورت مرگ یا استعفای نایب السلطنه، شورا به طور موقت وظایف نایب السلطنه را انجام می دهد تا زمانی که نایب السلطنه دیگری توسط شورا منصوب شود."‏

علی امینی در لیستی که به شاه ارائه نمود افرادی از جمله محیط طباطبایی، ید الله سحابی، علی آبادی، ایزدی و مهد مینا را به وی پیشنهاد نمود. البته در میان افراد پیشنهادی اسامی کسانی چون کریم سنجابی، غلامحسین صدیقی و الهیار صالح نیز وجود داشت. جالب توجه اینکه اکثر افراد مذکور به صراحت از شرکت در شورای نیابت سلطنت خودداری کردند و جالب تر اینکه خود امینی نیز در طرحی که خود بانی و حامی آن بود عضویت نیافت. البته امینی اظهار می داشت که با عدم شرکت در این شورا بهتر خواهد توانست میان گروه های مختلف نقش میانجی را ایفا کند. ‏

امینی علاوه بر افراد یاد شده تلاش می کرد تا با برقراری ارتباط با روحانیون از آنان بخواهد در شورای نیابت سلطنت شرکت نمایند از جلمه روحانیون مد نظر امینی، آیت الله شریعتمداری و آیت شهید بهشتی بودند که البته پاسخ آنها نیز برای شرکت در شورای انقلاب منفی بود.‏سرانجام پس از تلاش های فراوان و هنگامی که اکثر چهره های وجیه المله و شخصیت های مذهبی از عضویت در شورای نیابت سلطنت خودداری نمودند، در ۲۴ دی ماه ۱۳۵۷ (یعنی ۲ روز قبل از خروج شاه از کشور) اسامی اعضای شورای نیابت سلطنت بدین شرح اعلام گردید:

۱) شاهپور بختیار (نخست وزیر)

۲) سجادی (رئیس مجلس شورای ملی)

۳) جواد سعید

۴) علیقلی اردلان (وزیر دربار)

۵) علی آبادی (دادستان سابق)

۶) محمد وارسته (وزیر دارایی اسبق)

۷) عبد الله انتظام (مدیر عامل شرکت نفت)

۸) قره باغی

۹) سید جلال تهرانی. ‏

پس از تشکیل شورای نیابت سلطنت سید جلال الدین تهرانی به ریاست آن برگزیده شد. دو روز بعد از اعلام رسمی تشکیل شورای سلطنت و معرفی اعضای آن شاه ایران را ترک کرد. دو روز پس از خروج شاه از کشور امام با انتشار بیانیه ای به مناسبت اربعین حسینی مطالب مهمی را به انقلابیون گوشزد نمودند. در اعلامیة امام به موضوع شورای نیابت سلطنت پرداخته شده و به اعضای آن اخطار گردیده بود که دخالت آنان در امور کشور جرم است و بایستی از عضویت در این نهاد غیر قانوی کناره گیری کنند. در اعلامیه امام آمده بود: "به کسانی که در شورای سلطنتی غیر قانونی به عنوان عضویت داخل شده اند اخطار می کنم که این عمل غیر قانونی است و دخالت آنان در مقدرات کشور جرم است. بی درنگ از این شورا کناره گیری کنند و در صورت تخلف مسئول آن پیشامد ها هستند. سید جلال الدین تهرانی به عنوان رئیس شورای سلطنت خواستار دیدار با امام شد. البته در خصوص این دیدار گفته شده است که وی به عنوان شخصیت حقیقی قصد ملاقات با امام را داشته است اما بختیار سعی کرد چینن وانمود نماید که تهرانی به عنوان رئیس شورای نیابت سلطنت و نماینده دولت با امام دیدار می کند. به هر حال سید جلال الدین تهرانی از امام درخواست ملاقات می کند اما امام اجابت درخواست تهرانی را منوط به استعفای وی از شورای غیر قانونی سلطنت نموده و از وی می خواهد تا کتبا استعفای خود را نوشته و منتشر سازد. امام تأکید کرده بودند که تهرانی می بایست علت استعفای خود را غیر قانونی بودن شورای سلطنت اعلام کند. ‏رئیس شورای سلطنت در تاریخ اول بهمن ماه ۱۳۵۷ کتبا استعفای خود را به حضور امام فرستاد. در استعفا نامة تهرانی شرط امام مبنی بر اعلام غیر قانونی بودن شورای سلطنت به عنوان علت استعفا لحاظ نشده بود، لذا امام استعفای تهرانی را نپذیرفت. پس از رد استعفا نامه از سوی امام، تهرانی مطابق خواسته ایشان آن را اصلاح نموده و به امام تقدیم کرد.

این بار استعفا پذیرفته شد. ‏استعفای سید جلال الدین تهرانی به عنوان رئیس شورای سلطنت، یعنی نهادی که عملا اختیارات شاه را عهده دار شده بود اهمیت ویژه ای داشت و تأثیر بسزایی در روند پیروزی نهضت اسلامی نهاد بویژه اینکه شرط امام در خصوص غیر قانونی بودن این شورا به عنوان علت استعفا ذکر گردیده بود. بنابراین با استعفای رئیس شورای سلطنت عملا آفتاب عمر نظام سلطنتی بر لب بام تاریخ قرار گرفت و در ۲۲ بهمن ماه ۱۳۵۷ برای همیشه غروب کرد.

حجت الله کریمی