شنبه, ۲۹ دی, ۱۴۰۳ / 18 January, 2025
نت پایانی شهنواز تار ایران نواخته شد
جلیل شهناز هنرآموخته مکتب خانوادگیاش و رشد یافته در محیط هنرپرور اصفهان است. هنر موسیقی شهناز معنی کلاسیک موسیقی است، شهناز، شهنواز تار ایران، از جمله نوازندگان و بداهه نوازان توانمند موسیقی ایران در دوران معاصر بود که پس از یک دوره بیماری صبح دیروز دوشنبه ۲۷ خردادماه در بیمارستان آراد درگذشت.
● زندگی روی خط سل
استاد شهناز در سال ۱۳۰۰ در اصفهان به دنیا آمد. تقریباً همه اعضای خانواده وی با موسیقی آشنایی داشتند و در رشتههای مختلف هنر از جمله تار، سهتار، سنتور و کمانچه مقام استادی رسید. پدرش شعبان خان علاقه وافری به موسیقی اصیل ایرانی داشت و علاوه بر تار که ساز اختصاصی او بود، سهتار و سنتور هم مینواخت. عموی او غلامرضا سارنج هم از نوازندگان کمانچه بود.جلیل شهناز از کودکی به موسیقی علاقهمند شد و نواختن تار را در نزد عبدالحسین شهنازی و برادر بزرگ خود حسین شهناز به خوبی ساز مینواخت، آغاز کرد. پشتکار زیاد و استعداد شگرف جلیل به حدی بود که در سنین جوانی از نوازندگان خوب اصفهان شد.شهناز در جوانی با حسن کسایی آشنا شد که این آشنایی آغاز همکاری بلندمدت آن دو بود. جلیل شهناز از سال ۱۳۲۴ در تهران ساکن شد و با رادیو تهران شروع به کار کرد و در بسیاری از برنامهها بهعنوان تکنواز شرکت کرد.جلیل شهناز با سفر به تهران و اقامت در این شهر کارمند افتخاری شهرداری شد. این زمان مصادف بود با پخش برنامههای تخصصی موسیقی از رادیو و تلویزیون که جلیل شهناز از تکنوازان بیبدیل این دوران بود.امکانات ضبط و استودیوهای تازه به خدمت گرفته رادیو تلویزیون این فرصت را به او داد تا بتوانند با پنجه و مضراب سحرآمیز خویش دل هر شنونده و بینندهای را تسخیر کند. ضبط برنامههای فراوان و نیز کنسرتهای مختلف با نوازندگان و خوانندگان معروف آن عصر در تهران حاصل این دوران است.این نوازنده تار در طول زندگی هنری خود با هنرمندان والای کشور از جمله فرامرز پایور، حبیب ا... بدیعی، پرویز یاحقی، همایون خرم، علی تجویدی، منصور صارمی، رضا ورزنده، امیر ناصر افتتاح، جهانگیر ملک، اسدا... ملک، حسن کسایی، محمد موسوی، تاج اصفهانی، ادیب خوانساری، محمودی خوانساری، عبدالوهاب شهیدی، اکبر گلپایگانی، حسین خواجه امیری و محمدرضا شجریان همکاری داشتهاست.وی در دهه ۶۰ همراه بافرامرز پایور، علی اصغر بهاری، محمد اسماعیلی و محمد موسوی گروه اساتید را تشکیل داد و با این گروه، مسافرتهای متعددی به کشورهای اروپایی، آسیایی و آمریکا داشت. وی در سال ۸۳ بهعنوان چهره ماندگار هنر و موسیقی برگزیده شد. همچنین در ۲۷ تیر سال ۱۳۸۳، مدرک درجه یک هنری (معادل دکترا) برای تجلیل از یک عمر فعالیت هنری به جلیل شهناز اهدا شد. در سال ۱۳۸۷، محمدرضا شجریان گروهی که با آن کار میکرد به افتخار جلیل شهناز، گروه شهناز نام گذاشت. جلیل شهناز، علاوه بر نواختن تار که ساز اختصاصی او بود با نواختن ویلن، سنتور و تمبک نیز آشنایی داشت. معروف است که او در شیوه نوازندگی میتواند با ساز خود علاوه بر نواختن، آواز هم بخواند.
● تکنوازیهای کوتاه اما دلچسپ
تبیین جایگاه و نقش و تاثیر او در موسیقی ایران، در محدوده این نوشتار نمیگنجد و تنها تلاش میکنم در این مجال در حد بضاعت به برخی از شاخصههای نوازندگی او بپردازم. برای نیل به این مقصود، ابتدا لازم است تا به شرح مختصری از مکتب اصفهان در موسیقی ایران پرداخته شود. شکلگیری نظام اقتصادی و صنایع دستی از زمان شاه عباس صفوی تاکنون به اصفهان مختصات ویژهای داده است که تقریبا با هیچ شهری قابل مقایسه نیست. هنر اصفهان با معماری و صنایع دستی و موسیقی خصوصا بخش آوازی آن پیوند خورده است. مردمان با ذوق آن دیار نیز با وسواس بسیار در حفظ سنن خود در طول تاریخ همواره کوشیدهاند. موسیقی موسوم به مکتب اصفهان بسیار متکی به آواز است. این تاثیر به گونهای است که حتی شیوههای نوازندگی آن دیار را نیز شکل داده است.
خوانندگان مکتب اصفهان براساس وزن و بافت درونی، معنا و حال و هوای شعر و با تطبیق ریتم آواز با وزن و محتوای شعری، روانترین ملودی را برای شعر انتخاب میکردهاند این فرم متکی به شعر و بیان دقیق کلمات با تقطیعهای مناسب ملودی در شیوه نوازندگی، نوازندگان اصفهانی تاثیر بسزایی داشته و دارد. نوازندگان برجسته این مکتب از جمله استادان حسن کسایی و جلیل شهناز نیز از این الگو پیروی میکردند. تار استاد شهناز بسیار مبتنی بر وزنهای شعری و نثر مسجع است. تقطیع جملات موسیقی نیز با تقطیعات و تاکیدات کلامی نیز منطبق است و یکی از این رموزدلنشین ساز شهناز است به عبارت سادهتر ساز شهناز آواز میخواند! تاکید استاد بزرگ آواز ایران محمدرضا شجریان بر این نکته گواه این مدعاست. استاد شجریان میگوید: «آوازم به لحاظ زمانبندی بسیار تحت تاثیر ساز استاد جلیل شهناز است و بیشترین تاثیر را از ساز شهناز گرفتهام» شیوه تارنوازی شهناز در مقایسه با مکتب کلاسیک ردیف میرزاها (میرزاعبدا... و میرزا حسینقلی) کم تحریرتر و از سویی دارای تنوع ملودیک بیشتر است. روان بودن جملهها و تحرک بالای ملودیک از دیگر ویژگیهای ساز اوست.
اگر چه شهناز در تارنوازی از گوشههای فرعی دستگاه کمتر استفاده میکند و فضای ساز او مبتنی بر گوشههای اصلی است. اما تنوع ملودی و ذهن خلاق او بافت منسجم و متنوعی را در عین وحدت کلی، ایجاد میکند که مانند نقشینههای کاشیکاری سنتی اصفهان، سرشار از زیبایی و تنوع است. شهناز از نسلی از موسیقیدانان معاصر است که از بستر اجراهای محفلی منشأ میگیرد که از مهمترین ویژگیهای این نسل، تناسب اجرا و توانایی در برقرار کردن ارتباط با مخاطب است، ساز شهناز در عین حال که از پیچیدگیهای مکتب تهران دور است، فضای سهل و ممتنعی ایجاد میکند که از یک سو توانایی جذب شنونده را داراست و از سوی دیگر از تکنیک ناب و اصالت هنری والا برخوردار است. تکنوازیهای این نسل عموما کوتاه و بین ۲۰ تا۳۰ دقیقه است اما حجم ملودیهای متنوع در آن به وفور قابل مشاهده است. از دیگر نوازندگان برجسته این شیوه میتوان به استادان کسائی، عبادی و بهاری اشاره کرد. عبادی و بهاری اگر چه در مکتب اصفهان نوازندگی نمیکنند اما به لحاظ ساختار نوازندگی در این دسته قرار میگیرند. در مقابل دسته دیگر نوازندگان هستند که از میرزاها سرمنشأ میگیرند و فرم کلاسیک ردیف را دنبال میکنند مانند درویشخان، صبا، نیداود و....این گروه استادان تنوع را باشیوه کلاسیک یا به عبارتی ساده با تسلسل گوشهها ایجاد میکنند و بسط و گسترش ملودی در هر گوشه کمتر از نوازندگان محفلی است متاسفانه با ورود مدرنیته به ایران بستر اصلی رشد این دسته از نوازندگان ( دسته نوازندگان محفلی) به مرور کم رنگ شد و اساسا این استادان به دلیل ماهیت و سنت انتقال موسیقی در آنان ( به شکل زیست شاگرد با استاد) شیوه آموزشی گروه کلاسیک را دنبال نمیکردند در واقع شاگرد مستقیم به شیوه گروه کلاسیک نداشته و ندارند.
همین امر سبب شد تا با از بین رفتن شرایط زیست این نوع موسیقی در جامعه انتقال رموز این شیوه نیز به نسل آینده از میان برود و جای بسی تاسف است که بگوییم نسل شهناز و کسایی آخرین نسل این دسته نوازندگان بود که بخش مهمی از فرهنگ موسیقی ایران را نیز بر دوش داشت. موضوع دیگری که در نوازندگی استاد شهناز از ویژگیهای درخشان و منحصر به فرد او محسوب میشود ضربی نوازیهای این استاد یگانه است. اگر چه در ضربیهای شهناز از میزانهای مختلط و نیز تغییر میزان چندان استفاده نمیشود. اما تنوع ملودیک و زیبایی جملهها و نیز تنوع الگوهای ریتمیک قطعات بداهه شهناز را شانه به شانه برترین قطعات آهنگسازی شده موسیقی ایران قرار میدهد. نکته دیگری که ذکر آن ضروری است تاثیری است که حضور ساز شهناز در رادیو بر ذائقه شنیداری جامعه بر جای نهاده است.
دهههای متمادی ساز شهناز در برنامههای موسیقی گلها، از رادیو به گوشها نوازشی ماندگار داده است. برنامههای گلها و تکنوازان با حضور استادانی چون صبا، محجوبی، شهناز، کسائی، بهاری پایور و دهها نوازنده توانمند توانست نقشی به سزا در ارتقای سطح سلیقه شنیداری جامعه ایفا کند و چه بسیار نوازندگان و استادان امروز که با ساز شهناز به موسیقی جذب شده و امروز از سرمایههای موسیقی ایران محسوب میشوند. استاد محمدرضا لطفی از این گروه است. محمدرضا لطفی چنین میگوید با موسیقی رادیو به موسیقی علاقهمند شدم و با تار شهناز به تار... و امروز جای چنین برنامههایی که نقش مهمی را در حفظ و ترویج موسیقی ایفا میکنند در رسانه ملی خالی است.
● تار و شیرین نوازی
تارنوازی و نواسازی شهناز دو مقوله است که میتوان بطور جداگانه در مورد آن صحبت کرد و با اینکه ساختههای او (که اکثرا بداهه نوازی بوده) آمیخته با سبک تارنوازی اوست، ولی گاهی اجرای آنها با تنظیم ارکستری (به گواه آثار انگشت شمار تنظیم شده او) دلانگیز بوده. بداههنوازیهای شهناز در تاریخ موسیقی ایران بینظیر و همواره زبانزد بوده است. این پختگی و تسلط او روی حالتها و فضاهای موسیقی ایرانی را حتی میتوان در اجراهای دوره جوانی او دید که نشاندهنده نبوغ اوست. از مشخصههای مهم جلیل شهناز شناخت بالای او روی ساز تار است؛ شهناز تار را رام شده در دست داشت و به هر سو که میخواست میبرد (نکتهای که بسیاری از تارنوازان جدید در آن ضعف بسیار دارند! شهناز همیشه از زبان مردم عادی تا اهل موسیقی بهعنوان نمونه کامل یک انسان خلاق یاد میشود. مثل اینکه شنیدن از ابداعات او چه در نوازندگی چه در ساخت موسیقی تمامی ندارد! جواب آوازهای بدیع، کوکهای متنوع روی تار، اجرای ماهرانه سه تار، ویلن، کمانچه، تمبک...، شناخت ضربیها و تصنیفهای قدیمی، درک بالای ریتم و تسلط در مرکب نوازی ریتمیک و جالب اینکه شهناز در موسیقی با شهناز در زندگی روزمره -به گفته همنشینانش- در خلاقیت یکسان بود. در واقع نوآوری، بیان قوی، تیز بینی و نکته سنجی همراه با انسانیت است که تارش را شهناز کرده! این حقیقت در مورد یار و همنواز همیشگی او حسن کسائی (که مکتب دیده او نیز هست) دیده میشود.در دست راست، فشار روی مضراب و خرک، زاویه مضراب نسبت به سیم، سرعت برخورد آن با سیم، فاصله محل برخورد مضراب با سیم نسبت به خرک و نوع قرار گرفتن مضراب در دست، همه و همه در جمله جمله موسیقی او با دقت و ظرافت مورد بررسی قرار گرفته و با مهارت نواخته میشود.
ریزهای او نسبت به نوع موسیقی گاهی سریع، گاهی شمرده و شفاف است. این ریزها در جملات مختلف موسیقی نسبت به اقتضای قطعه استفاده میشود و در موارد بسیاری، قطعات، حتی بدون ریز و فقط با مضرابهای متنوع تک اجرا میشود و گاهی با کندکاری دست چپ...شهناز همیشه از زبان مردم عادی تا اهل موسیقی بهعنوان نمونه کامل یک انسان خلاق یاد میشود. مثل اینکه شنیدن از ابداعات او چه در نوازندگی چه در ساخت موسیقی تمامی ندارد! جواب آوازهای بدیع، کوکهای متنوع روی تار، اجرای ماهرانه سه تار، ویلن، کمانچه، تمبک...، شناخت ضربیها و تصنیفهای قدیمی، درک بالای ریتم و تسلط در مرکبنوازی ریتمیک؛ و جالب اینکه شهناز در موسیقی با شهناز در زندگی روزمره -به گفته همنشینانش- در خلاقیت یکسان است. در واقع نوآوری، بیان قوی، تیز بینی و نکته سنجی همراه با انسانیت است که تارش را شهناز کرده! این حقیقت در مورد یار و همنواز همیشگی او حسن کسائی (که مکتب دیده او نیز هست) دیده میشود.جلیل شهناز سالها چه در محفلهای موسیقی چه کنسرتهای رادیو یا زنده، موسیقیدانان بزرگی را همراهی کرده که از ادیب خوانساری، سید جلال تاج اصفهانی، حسین قوامی، غلامحسین بنان، محمدرضاشجریان، جواد معروفی، علیاصغر بهاری، علی تجویدی، همایون خرم، حبیبا... بدیعی، علی اکبرخان شهنازی، حسن کسائی، فرامرز پایور، حسین تهرانی، جهانگیر ملک، محمد اسماعیلی، امیر ناصر افتتاح میتوان نام برد تا جوانترهایی مثل فرهنگفر، فروهری، فرهمند و... که همگی برنامههایی با وی داشتهاند.
اما مهمترین گروهنوازیهای او نوازندگیش در گروه اساتید موسیقی ایرانی به سرپرستی فرامرز پایور است. شهناز سالها در گروه اساتید تشکیل شده از فرامرز پایور(سنتور)، علی اصغر بهاری (کمانچه)، محمد موسوی و حسن ناهید (نی)، حسین تهرانی و محمد اسماعیلی (تمبک) به هنرنمایی پرداخت. تارنوازی او حتی در گروه هم زیبا و جذاب بود، نوازندگی او در گروهنوازیهایی که با گروه اساتید داشته، نمونه خوبی است برای رد این عقیده که گروهنوازی نوازندگی را بیروح میکند تار شهناز در گروهنوازی (غیر ایجاد رنگ صدا) به لطف کار گروهی افزوده.دست چپ او به لطف بلندی انگشتان و قدرتش خوش استیل، چابک و نرم بود. ویبرههای مچ و گلیساندوهای شهناز روان و بدون استرس است. اگرچه کمتر شهناز قطعات اصطلاحا سرعتی مینوازد ولی دست او آماده و مناسب برای اجرای موسیقی در تمپوهای بالا آن هم بسیار تمیز و بدون لغزش بوده که این مورد هم در نوازندگان تار کمتر به چشم میخورد.
در استیل نوازندگی شهناز هیچگونه انقباضی دیده نمیشود و همواره عضلاتش لخت و نرم است. در این نوشته قصد نداریم به نواسازی شهنازی بپردازیم، ولی باید اشاره کنیم که نوازندگی شهناز با تغییر مقامها تا اندازهای تغییر سبک میدهد؛ نیز با تغییر سازهای همنواز... دقیقا این اتفاق در ساز احمد عبادی دیده میشود. با این حال عدهای سه تارنوازی احمدعبادی را فقط با تک سیم و مضرابهای شمرده و چپهای قوی میشناسند درصورتی که عبادی هم با سهتارهای گوناگون در دستگاههای مختلف با ارکسترهای متفاوت اجراهای متفاوت داشته. این از مشخصههای هنرمندان قدیمی بود که موسیقی را با احساس و نه ماشینی مینواختند و بدون تعصب به نتیجه صدای همنوازی یا تکنوازیشان توجه میکردند.
● زمان تشییع پیکر مرحوم جلیل شهناز
مراسم تشییع پیکر مرحوم جلیل شهناز، استاد موسیقی ایران و نوازنده تار، روز چهارشنبه ۲۹ خرداد از مقابل خانه هنرمندان ایران برگزار میشود.یدالله ابوطالبی گفت: تا زمان ورود فرزندان استاد جلیل شهناز به ایران هیچ اقدامی در خصوص انتقال پیکر وی به اصفهان و تدفین ایشان صورت نمیگیرد.این موسیقیدان برجسته کشور و از دوستان استاد جلیل شهناز اظهار کرد: جلیل شهناز استاد برجسته تار و ستار بر اثر بیماری و کهولت سن صبح دیروز در سن ۹۲ سالگی درگذشت.وی افزود: پیکر استاد جلیل شهناز هم اکنون در بیمارستان قرار دارد و تا زمان انتقال ایشان به اصفهان در بیمارستان خواهد ماند.این موسیقیدان در ادامه تصریح کرد: هم اکنون در حال انجام هماهنگیهای لازم برای تدفین وی در تخت فولاد اصفهان هستیم، اما مسئولان اصفهانی تا کنون برای تدفین استاد در تخت فولاد اصفهان موافقت نکردهاند. وی اضافه کرد: برای تدفین و انتقال پیکر استاد به اصفهان اجازه فرزندانشان لازم است که در حال حاضر هر کدام از فرزندانشان در گوشهای از دنیا به سر میبرند و ما به ناچار باید تا زمان ورود آنها به کشور صبر کنیم.
● در پیامهای تسلیت درگذشت جلیل شهناز عنوان شد
علیرضا پاشایی سرپرست دفتر موسیقی معاونت هنری ارشاد در پیام خود آورده است: استاد جلیل شهناز با بیش از نیم قرن نوازندگی تار یکی از تأثیر گذارترین تکنوازان تار در عرصه موسیقی سنتی ایران به شمار میرود. درگذشت استاد جلیل شهناز را به جامعه موسیقی کشور به ویژه خانواده آن مرحوم تسلیت گفته و رحمت و مغفرت الهی و علو درجات را برای ایشان از خداوند متعال مسألت میکنم.
علی ترابی رئیس انجمن موسیقی ایران، طی پیامی درگذشت استاد جلیل شهناز را به دوست داران موسیقی و فرهنگ ایران زمین تسلیت گفت.
علی ترابی در این پیام آورده است: خبر درگذشت استاد بزرگ موسیقی ایران، جلیل شهناز، همه دوست داران موسیقی را دچار اندوه ساخت. تار در دستان استاد شهناز معنا و جایگاهی دیگر یافت و موسیقی ایران بخشی از درخشان ترین آثار دورههای خود را با درخشش استاد شهناز تجربه کرد. این درخت پر سایه و پر ریشه موسیقی ما اینک بر زمین آرمیده است و آثار یک عمر زندگی خلاقانه او، همچون دایرههای درون تنه درختان بزرگ، نشان از اصالت، ماندگاری و تاثیرگذاری مردی دارد که با وجود رفتن جسمش عالی ترین وجوه درونی و روحانی خود را برای ما به یادگار گذاشته است. درگذشت استاد جلیل شهناز بر همه دوستداران موسیقی و فرهنگ ایران زمین تسلیت باد.
● پیام تسلیت سالار عقیلی برا۶۵۲۷۹;ی درگذشت جلیل شهناز
در متن این پیام آمده است: موسیقی ما سخت است، سخت! سخت است باور اینکه استادی بزرگ از میانمان رفت تا به باقی بپیوندد، اما گریزی نیست جز باور و تسلیت به هنرمندان و مردمی که به این رفتنها عادت کردهاند.
استاد جلیل شهناز، مردی که دستانش بوی عشق میداد و از سرپنجههایش موسیقی میچکید، به دیاری شتافت که از دیدن و شنیدن آن عاجز و عاجزیم. این بار نیز اگر چه سخت، اما باور میکنیم نبودن اسطورهای که ماهها پیش رو به خاموشی میرفت و هرگز نخواستیم جنگیدنش با مرگ را ببینیم، چون به زندگی امیدمان داده بود. استاد شهناز تکیده شد در میان دیواری که مرگ بین او و زندگی کشیده بود اما سخنی بر زبان نیاورد و تحمل کرد، شاید روح بزرگش یارای جسمی فرتوت و فرسوده را نداشت که تمامی سازها، نازها، نواها و رازهای زندگی را گذاشت و برای همیشه عطای دنیای فانی را به لقایش بخشید. تسلیتم به عنوان خوانندهای که در محضر ایشان بسیار آموخت، شاید بتواند تسلی خاطری باشد برای آنهایی که از رفتن بازماندند. این تسلیت را پذیرا باشید. برای خانواده این بزرگ مرد نیز از خداوند متعال صبر میطلبم.
● یادداشت داریوش پیرنیاکان در سوگ استاد شهناز
استاد جلیل شهناز تکرار ناشدنی است. مانند او در تاریخ موسیقی ایران نبوده و نخواهیم داشت. به جرات می توان او را معروفترین و کاربلد ترین استاد در نوازندگی تار و سه تار در یک قرن اخیر دانست. نه تنها شهناز، بلکه تمامی خانواده او با موسیقی آشنایی داشتند و در رشتههای مختلف نوازندگی حرفهای بسیاری برای گفتن داشتنتد که از این میان می توان به نواختن سازهایی همچون تار، سهتار، سنتور و کمانچه اشاره کرد. در واقع استاد شهناز نوازندگی را از بطن خانواده آموخت و به استادی رسید. شیوه او در نوازندگی شیوه منحصر به فرد بود که خود ابداعش کرده بود و لحن خاصی نیز به آن بخشیده بود. شنیدن موسیقی ای که از سازی با نوازندگی شهناز به گوش می رسید، لذت بخش تر از هر صدایی بود . استاد شهناز نه تنها در نوازنگی تار، بلکه در نواختن سازهای دیگر از جمله ویلون، سنتور و تمبک آشنایی داشت و این آشنایی نوازندگی تار او را شیرین تر می کرد؛ حالا باید برای از دست دادن مردی تسلیت گفت که تکرار نمی شود. استاد شهناز همیشه باقی است و با یادگاری هایی که بر جای گذاشته ماندگارتر خواهد شد. فقدان این هنرمند عزیز را به همه و بخصوص به جامعه هنری و خانواده داغدارش تسلیت عرض می کنم.
● شهناز آخرین بازمانده از نسل غولهای موسیقی ایران بود
«شهرام ناظری» در گفتوگو با «قانون»، که زیباترین دوران کاریاش را حضور در گروه «اساتید موسیقی ایران» و همراهی با استاد شهناز میداند، از استاد جلیل شهناز به عنوان آخرین بازمانده از نسل غولهای موسیقی ایران یاد میکند و با اظهار تأسف از درگذشت ایشان میگوید: «متأسفانه ما تنها بعد از درگذشت این بزرگان به یاد آنها میافتیم.»
● نام شهناز در کنار نام بزرگترین هنرمندان ایران تا ابد خواهد درخشید
«کیوان ساکت» در گفتوگو با «قانون»: یکتا شهنواز عرصه تار ایران، ساعتی پیش خانواده و دوستدارانش را تنها گذاشت. استاد جلیل شهناز در حالی از میان ما رخت بر بست که با بیش از هفت دهه فعالیت هنری، آثار جاودان بسیاری برای ادبیات موسیقی ایران از خود به یادگار گذاشته بود. بدون شک، نام شهناز در کنار نام بزرگترین هنرمندان ایران تا ابد خواهد درخشید. یادش گرامی و نامش جاویدان بود. فقدان این هنرمند ارجمند را به خانواده محترم و همه مردم این دیار صمیمانه تسلیت عرض میکنم.
● تار را با جلیل شهناز میشناسیم
«علیرضا قربانی» در پیام تسلیتی نوشت: خبر درگذشت استاد بیهمتای موسیقی اصیل ایرانی، خداوندگار تار، جناب جلیل شهناز بسیار متأثر و غمگینمان کرد. جلیل شهناز را همه با تار میشناسیم و شاید به حق باشد که بگوییم تار را با جلیل شهناز. آنقدر نوا و آواز تارنوازی این جلیل مرد موسیقی ایران در گوش دلمان هست که بهراستی خوش به نواهایش خو کردهایم. نام شهناز همچون دیگر بزرگان این عرصه با نام موسیقی ایرانی گره خورده و از آن جداشدنی نیست و هر جا که نامی از موسیقی ناب ایرانی بر زبان میآید نام اساتیدی همچون جلیل شهناز زنده میشود. درود بر روح هنرمند و پاک استاد جلیل شهناز که نبودنش برای جامعه موسیقی فقدانی بزرگ به شمار میآید، اما آن چنان آثار عمیق و شیوه نوازندگی نیک از خود به جای گذاشته است که همواره در دل ماست. درگذشت این استاد بزرگ موسیقی ایرانی را به ملت هنر دوست ایران و جامعه هنر و موسیقی کشور و همچنین خانواده این بزرگمرد تسلیت و تعزیت عرض نموده و از درگاه خداوند جلیل برای آن مرحوم غفران و آمرزش طلب میکنیم.
منبع: روزنامه آرمان/ خبرگزاری فارس/ سایت موسیقی ما
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست