پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
دست مریزاد آقای احمدی نژاد
تب دارد كودك، وقتی سرفه میكند نفسش پسپسك میرود و چیزی از سینه زخمش كنده میشود انگار، مادر هر لحظه در تمنای آنكه داروی تلخ را به كودك تبدارش بخوراند، نگران به دستهایش نگاه میكند تا مبادا همان دم كه كودك در برابر اصرار مادر، دهان داغش را گشود، دیگر كار از كار گذشته باشد و دستش پر از خون شود.
پی چاره برآمد مادر؛ به دارویی با طعمی دلچسبتر پناه آورد تا به مذاق كودك خوش آید و نه نگوید.
كودك اما طعم جدید چنان به مذاقش خوش نشست كه فردا بیآنكه مادر دور تا دور خانه دنبالش بدود، خود تمام جام دارو را تا ته سر كشید و با ذوق و شعف مقابل مادر ایستاد، چشم در چشم او به انتظار تشویق و آفرین تا بشنود <عجب خوب خوردی دارویت را بیآنكه مادر را اذیت كنی>، غافل از آنكه مادر این بار جان به لب شده است تا طفل مشعوفش را به درمان برساند.
حكایت ما و احمدینژاد و ملوانان انگلیسی و دستگیری و دستور ناگهانی عذرخواهی و فرمان ناگهانیتر عفو و آن همه بیا و بروها و بگیر و ببندها، حكایت همین كودك تبدار است و داروی تلخ و شیریناش. ۱۲ روز دنبال كودك تبدار دویدیم تا از گلوی زخم كشور خون نیاید، ۱۲ روز هر آنكه طبعش مادرگونه بود و دلش نگران سرفههای سخت جامعه، جام دارو به دست، دنبال این رخداد دوید، از این خانه به آن خانه، از این از این خبر به آن خبر، چرا كه ماجرای دستگیری متجاوزان به آبهای ایران هم همانند فعالیتهای هستهایمان، شده بود نقل شبنشینیهای شهر و روستا كمتر كسی شانه به نشان بیتفاوتی بالا انداخت و هر آنكه دستی نزدیكتر به پیشانی داغ این حادثه داشت، دارویی تعارف كرد و نقد و نقبی زد به او كه از نوشیدن داروی تلخ سر باز میزد تا آنكه ناگهان یكی دارویی با طعم دلچسبتر آورد و رئیس دولت ایران نیز آن را یكنفس تا ته سر كشید و سپس چشم به چشم و دهان جهان دوخت تا به تشویق و تمجید این شاهكارش برآیند كه عجب خوب خوردی دارویت را بیآنكه مادر را اذیت كنی، غافل از آنكه اینبار باز مادر جان به لب شده است وقتی چشمهای پر ذوق و شعف بالاترین مقام اجرایی میهنش را با آن همه همراهان و تشریفات در برابر دوربینهای تلویزیونهای بینالمللی میدید كه چگونه در مقابل ۱۵ سرباز قد و نیمقد انگلیسی بالا و پایین میپرند.
اینگونه شد كه هر آنكه دستی به قلم داشت بار دگر دست به قلم شد تا نقدی دگر از سر گیرد كه وااسفا چرا باز رخت آبرو و اقتدار ملتی بر دار میكنید؟ رئیسجمهور یك كشور را چه به عكس یادگاری انداختن با همان ملوانانی كه خود نام متجاوز را بر آنان نهاده است؟ این همه خدم و حشم برای بدرقه و ناز و نوازش ملوانانی كه خود به تجسس در آبهای ایران اعتراف كردهاند بهر چیست؟ مگر اینها در دادگاه محاكمه شدهاند كه اینك رئیس واژه <عفو> را دو دستی تقدیمشان میكند و عاقبت اینكه در پس این بخشش بزرگ تبلیغاتی، به گرفتن كدامیك از خواستههای حقوقی یا امتیاز سیاسی برای ایران رضا دادهاید؟
حالا همانها به نظاره نشستهاند كه دولت شگفتیآفرین نهم با اتكا به سیاست و تئوری غافلگیرسازی رئیس اش چنین كرده، یعنی در میانه میدان از تندرویهایی كه همه از آن هراسان بودند، روی گرداند و ناگهان قبای دیگری به تن كرد كه از آستینش تصمیمی سراسر بهتآور و غیرقابل پیشبینی برون آورد، اما باز هم نقد شد.
با خودمان روراست باشیم؛ كدامیك از ما و ملتی كه هر آن نگران موضعگیریهای غیرقابل پیشبینی احمدینژاد است، چنین صحنه و صحنهگردانیای را تصور میكرد؟ مگر غیر از این است كه هیچ تحلیلگر سیاسی داخلی یا خارجی هرگز به مخیلهاش خطور نمیكرد كه رئیسجمهور ایران با دستور آزادی <متجاوزان انگلیسی> به میدان مصاحبه بیاید؟ چند بار شاهد بودیم در گوشه و كنار پارلمان یا حاشیه همایشها و نمایشهای سیاسی و غیرسیاسی، خبرنگاران جوان حتی به گوشهای گرد هم آمدند و توافق كردند كه پیرامون سیاست خارجی و پرونده هستهای پرسشی از احمدینژاد نپرسند تا مبادا باز موضعگیری خارج از عرف دیپلماتیكش، كشور را وارد تنش یا بحرانی جدید سازد؟ چند بار اظهار نظر همین رئیسجمهور درخصوص پیشینه سیاسی و تاریخی كشوری دیگر كه اصلا مساله ما نبود، آب سردی شد بر پیشانی سردترمان و مدتها بر خود لرزیدیم كه مبادا این موضع، خشم افكار عمومی جهانی را برانگیزد و برای انزوای ایران عزیز از صحنه جهانی غصه خوردیم؟ چند بار در كنفرانسهای مطبوعاتی با ترس و دلهره به ادبیات و شیوههای غیردیپلماتیك رئیس خرده گرفتیم و باز در كنفرانسی دیگر روز از نو روزی از نو؟ حالا ما را چه میشود كه اینچنین كمر همت به نقد كسی بستیم كه از قضا اینبار همانند هربار موجی از حملات و تبلیغات سخت رسانههای جهان را علیه ایران بر نیانگیخته است؟
درست است كه در دنیای دیپلماتیك بررسی پیشنهادات و گرفتن امتیازات در برابر آزادسازی اسرای نظامی حرف اول را میزند، درست است كه چشمپوشی ناگهانی از همه مطالبات و خواستههای حقوقی ایران آن هم در شرایطی كه لندن پیشنهاد مذاكره مستقیم و دوجانبه با تهران را مطرح میكند، هرگز با ظرافتهای خاص دیپلماتیك سازگار نیست، درست است كه هنوز هیچ موازنهای میان آزادسازی ۱۵ ملوان در برابر یك دیپلمات ایرانی برقرار نشده است؟ درست است كه برگزاری یك كنفرانس فاتحانه هرگز جبران تبعات آن همه تبلیغات رسانهای جهان در ۱۲ روزی كه گذشت را نمیكند اما یادمان باشد كه اینبار ما شرمنده جهان نشدیم.
خرد جمعی به این نتیجه رسیده بود كه كشور را بیش از این نباید با دیپلماسی مبتنی بر سخنرانیهای داغ به ورطه ورود به بحرانی كلان كشاند و در واقع دارویی با طعم دلچسبتر به میدان آمد تا از تب داغ بكاهد و احمدینژاد نیز آن را یك نفس، تنها و تا انتها سر كشید و در مقابل هزاران چشم جهانی هم مشعوف ایستاد و با اندكی اغراق بازی را به نام خود تمام كرد. مهم آن است كه جملهاش به كام مخاطب نشیند و برخلاف دغدغه و دلهرهای كه مخاطب داشت بازی پایان تلخی نداشته باشد، لذا شاید منتقدان نیز این بار نباید همانند همان مادر نگران، دستپاچه و هول، تند و تند نق و نقد و اعتراض پیشه كنند و اجازه دهند نام رئیسجمهور كشورمان از این پس در عرصههای بینالمللی به جای آنكه تنها تداعیگر <هولوكاست> و <هاله نور> و <هستهای شدن> كشور باشد، عنوان كسی كه باعث آزادی ملوانان انگلیسی شد را هم تداعی كند.
در دیگرسو باید چرخش و ظهور دگرگونه مردان عرصه سیاست خارجی را به فال نیك گرفت و بر پایداریشان به این شیوه پای فشرد و خرسند بود كه از این پس رسانههای همسو با این دولت نیز واژههای مسمومی چون <خودباختگی در برابر بیگانگان> و <مرعوبان استعمارگر پیر> را برای همیشه و در همه فصول سیاسی، از ادبیات سیاسی خود دور بریزند.
حال چه اهمیتی دارد كه لبخند آخر بازی به نام كدام بازیگرفاتح ثبت شود، مهم آن نیست كه لبخند فاتح پیروزی از آن كدام دولتمرد است، مهم آن است كه بیش از این خش و خدشه بر خیال خسته ملت این دیار وارد نشود.
از گفتن دست مریزاد به رئیسجمهوری كه به رغم انتظار همه گامی بیدردسر برداشت نهراسیم، شاید این بارقه امیدی باشد تا ناصح نخستوزیر انگلیس كه دلنگران آزار و اذیت ملوانان بازگشت داده شده به لندن به دلیل بیان حقایق بود، كمی هم صورت به سوی نزدیكتر برگرداند و از این پس در قامت جدید خود، نگران اهالی نگرانتر این دیار هم باشد.
مسیح علینژاد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست