جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا

سیاستها و اهداف سند ملی آموزش و پرورش به بیراهه می رود


سیاستها و اهداف سند ملی آموزش و پرورش به بیراهه می رود

یکی از موضوعات مهم و اساسی در آموزش وپرورش سند ملی آموزش و پرورش است که اساسی ترین اقدام تئوری و دستور العمل ویژه برای جامعه هدف و نیازمند آموزش و پرورش است

یکی از موضوعات مهم و اساسی در آموزش وپرورش سند ملی آموزش و پرورش است که اساسی ترین اقدام تئوری و دستور العمل ویژه برای جامعه هدف و نیازمند آموزش و پرورش است که ساعتها و ماهها بررسی ومطالعه وکار کارشناسی شده و در هفت فصل با کمک نیروهای انسانی متخصص و مدیران که جایگاهی ویژه و نقش محوری و سهم بسزایی ایفا می‌کنند در مدت ۱۷ ماه منتج به نتیجه گردیده است و معتقدیم و باور داریم که آموزش و پرورش به عنوان یکی از متولیان اصلی تربیت نیروی انسانی متخصص و کار آمد در میان سایر بخش‌ها موقعیتی خاص وماموریتی ویژه در برنامه‌های بلند مدت دارد.

این ۷ فصل شامل؛

۱) معرفی وزارت آموزش و پرورش و تبیین رسالت، جایگاه و ویژگیهای آن شامل ۳ بخش:

الف) معرفی.

ب) اهداف ، وظایف، ماموریتها و مستندات قانونی

ج) ساختار و تشکیلات اداری و نظام آموزشی می‌باشد.

۲) عملکرد و روند تحولات آموزش و پرورش تحلیل وضع موجود شامل :

الف) توسعه آموزش و رفع نابرابری ها

ب) ارتقای کیفیت آموزش و پرورش

ج) ساماندهی و افزایش کارایی نیروی انسانی

د) بهبود مدیریت منابع وتجهیز منابع مالی جدید

۳) تهدیدها و محدودیت‌های توسعه آموزش و پرورش

۴) فرصت‌ها و قابلیت‌های توسعه آموزش و پرورش

۵) جهت گیری اساسی برای تحقق اهداف چشم انداز ۲۰ ساله

۶) برنامه ۵ ساله چهارم توسعه آموزش و پرورش شامل :

الف) راهبرد آموزش و پرورش در برنامه ۵ ساله چهارم

ب) سیاست‌های آموزش و پرورش در برنامه ۵ ساله

ج) شاخص‌ها و اهداف‌ کمی در برنامه ۵ ساله د- اهم راهکارها و اقدامات اساسی آموزش و پرورش در برنامه ۵ ساله

۷) الزامات واقدمات مورد نیاز جهت تحقق اهداف توسعه آموزش و پرورش

الف) تامین و تجهیز منابع مالی جدید

ب) تامین و تربیت نیروی انسانی

ج) تدوین و اصلاح قوانین و مقررات

د) زمینه سازی فرهنگی واصلاح نگرش‌ها

هـ) پیش بینی و استقرار نظام نظارتی واجرای برنامه

آموزش و پرورش قادر است به مرور زمان هر یک از موضوعات را جهت اطلاع انجمن اولیاء و مربیان و فرهنگیان عزیز مطرح نماید ولی چون این امکان میسر نشده حقیر که بازنشسته فرهنگی می‌باشم شمه‌ای از آن را به بحث می‌گذارم.

یکی از موضوعاتی که بایستی تحقیقا کارشناسی شده و به آن نگاه عمیق داشته باشیم موضوع نسبت معلم به کلاس ‌های دایر در سه دوره تحصیلی بوده که کاهش داشته است. این امر مبین آن بوده که تعداد معلمان از تعداد کلاس‌های دایر کمتر است. به عبارتی دیگر آموزش و پرورش نیازمند نیروی انسانی بیشتر می‌باشد و این نیاز به دوره متوسطه بیش از سایر دوره‌های تحصیلی است.

بنابر این تعداد معلمان و کلاس های دایر در دوره ابتدایی و راهنمایی کاهش یافته است در حالی که در طول برنامه سوم و چهارم توسعه تعداد دبیران در دوره متوسطه و پیش دانشگاهی افزایش یافته است. این امر بدان معنا است که متناسب با کاهش تعداد دانش آموزان و کلاس‌ها در دوره ابتدایی تعداد معلمان نیز کاهش یافته که نهایتا از سال ۱۳۸۲ آهنگ نزولی یافته است.

اینک می‌توان گفت وزارت آموزش و پرورش دو سیاست عمده را برای بهبود روند آموزش وتکمیل نیروی انسانی اتخاذ نموده است؛

اول ، استخدام حدود ۴۰ هزار نیروی انسانی در سالهای قبل است که روش استخدام به صورت آزمون و گزینش جدید تحقق یافته و سپس

براساس نیاز مناطق و شهرستان ها و استانها که قبلا بررسی و کارشناسی شده بود انجام و نهایتا میزان و ضریب نارضایی و ناراحتی در این شیوه به کمترین حد خود رسیده بود. دوم ، سیاست ارتقای علمی معلمین و به طور کلی فرهنگیان بود که توضیح لازم ارائه خواهد شد د رحالی که در شیوه استخدام فعلی جهت تکمیل ظرفیت، بی‌عدالتی هایی به چشم

می خورد و مشاهده می‌گردد که طرح آن شاید تاثیری در روند تصمیم گیری مسئولان وزارت آموزش و پرورش بویژه وزیر محترم داشته باشد.

اولین انتقاد واشکال و بی‌عدالتی این است که نیروی بیکار در شهرستان های تهران بسیار بیشتر از سایر استانها و شهرستانها می‌باشد و تراکم نیروی بیکار مشکل اساسی است که برای جامعه فعلی به‌وجود آمده ، اینکه بر اساس سیاست به اصطلاح اشتباهات قبلی آموزش وپرورش عده‌ای از معلمین از طرح بازنشستگی پیش ازموعد استفاده نموده و به افتخار بازنشستگی نایل آمدند اما خوشبختانه در مدارس غیرانتفاعی استخدام و مشغول تدریس شده‌اند . و این موضوع باعث شده که با یک شوک ناگهانی در تهران ، کمبود معلم در مقاطع مختلف بویژه در ابتدایی محسوس شود.

پس در برنامه ریزی اساسی سند ملی آموزش و پرورش و براساس نیاز در مقطع راهنمایی توافقنامه‌ای با وزارت علوم منعقد و همین معلمین و فرهنگیانی که در مقطع ابتدایی مشغول تدریس بودند در دانشگاه پذیرفته شده و به درجات علمی بالاتر در رشته‌های تخصصی مورد نیاز ارتقا و با هزاران آرزو و آرمان مشغول خدمت و یا تدریس شدند( بعد از طی مراحل قانونی).

تحلیل یا نظریه: اگر قرار باشد هر برنامه‌ای توسط عده‌ای از کارشناسان و مسئولین پس از تحقیق و بررسیهای انجام شده بر اثر یک اتفاق از قبیل انتخابات و یاعزل و نصب که مجلس شورای اسلامی و وزرا تغییر می‌نمایند آن نظر کارشناسی به فراموشی سپرده شده و مورد بی احترامی قرار گیرد.

چگونه می‌توانیم به قانون دل بسپریم و پایبند باشیم و همچنان امیدوار!! قطعا بدانیم مسئول بعدی که بر اساس یک تحول سیاستهای فعلی را کنار خواهد گذاشت و مورد بی‌مهری قرار خواهد گرفت! آیا راه پیشرفت و برنامه ریزی و سند ملی آموزش و پرورش باید این‌گونه باشد؟ مسلما تاثیر آن در تمامی وزارتخانه‌های دیگر و در بدنه جامعه جاری و ساری خواهد شد.

از طرفی دیگر در وضعیت فعلی که کمبود معلم در مقاطع بویژه ابتدایی ملموس بوده و حتما کارکارشناسی شده در مقطعی ۴۰۰۰۰ نفر استخدام شده‌اندو این ۴۰۰۰۰ نفر برای همه استانها و شهرستانها در نظر گرفته شده‌اند به جز شهرتهران . خوب اگر شما نیاز به نیروی انسانی داشتید به طور طبیعی خروجی نیروی انسانی در وزارت آموزش و پرورش را که یکی از موضوعات اساسی سند ملی آموزش و پرورش است وهمه ساله درنظر گرفته می‌شود و نهایتا در برنامه ۵ ساله هر دولت و هر مسئول یا وزیر به ثبت رسیده است مورد توجه قرار می‌دادید و سهمیه جدید برای شهر تهران هم در نظر می‌گرفتید.

باید خطاب به وزراتخانه‌ای مثل آموزش و پرورش گفت : جناب آقای وزیر ، کجای این تصمیم عدالت است که سهمیه‌ای برای تهران درنظر نگیرید وبه جای آن از نیروهای فعلی در مقطعی مثل راهنمایی که نیاز هم دارید به مقطع ابتدایی منتقل نمایید؟ قطعا این تصمیم ظلم مضاعف به عده‌ای از فرهنگیان است که تا آخر عمرشان فراموش نخواهند کرد ودر بعضی مواقع به علت ناراحتی با پروسه‌های مرخصی بدون حقوق، یا تقاضا ی باز خرید و یا اخراج داوطلبانه روبه رو خواهیم شد.

انشاءالله امیدواریم بتوانید سیاست کاری خود را در ارتقای آموزش دنبال و به نتیجه برسانید. اما در فصل ششم در بند ۲ و۳ سند ملی آموزش و پرورش ( سیاست دوم اتخاذ شده برای تامین نیروی انسانی در مقاطع بالاتر) ارتقای سطح علمی وتخصصی و افزایش انگیزه شغلی مدیران و معلمان وتوسعه مهارتهای حرفه‌ای آنان به تفکیک به عنوان اصول ذکر وبه ثبت رسیده است و برهمین اساس در فصل شش بند ۳ جدول شاخصها و اهداف کمی توسعه آموزش و پرورش در برنامه ۵ ساله چهارم ردیف ۹۰ جدول اصل ( کارکنانی که به مدرک تحصیلی بالاتر نائل می‌شوند) به همراه تغییرات و برنامه آینده و متوسط نرخ رشد سالانه برای آنها در نظر گرفته و قید شده است.

سئوالی که مطرح میشود این است که آیا این ردیف و این شاخص‌ها بی جهت و بی محتوا است؟

و آیا نباید برای آن اهمیتی قائل شد؟ آیا نباید به ارتقای علمی و فرهنگی توجهی نمود؟ اگر معلم بداند که ارتقای علمی اوهیچگونه تاثیری در ارتقای موقعیت اجتماعی و فرهنگی او ندارد دنبال این تصمیم و این روش نمی‌رود.

اینکه اخیرا شاهدیم که وزارت آموزش و پرورش تصمیم به انتقال معلمین بعداز ۲۰و۲۵و۲۸ سال سابقه خدمت در مقاطع متوسطه و راهنمایی به مقطع ابتدایی می‌گیرد چه مفهومی به دنبال دارد؟ جز‌اهمیت ندادن به جایگاه علم و ارتقای علمی است؟ جز ‌اهمیت ندادن به برنامه و برنامه ریزی است؟ مهمتر از آن اینکه این امر در دولتی اتفاق می‌افتد که منادی عدالت است و قطعا شخصا رئیس جمهور محترم در این تصمیم دخالتی ندارند. چون اگر مطلع بودند و فرصتی می‌داشتند که در این خصوص اطلاعاتی به دست آورند تصمیم دیگری اتخاذ می‌شد. البته جای تعجب اینکه ین اتفاق در وزراتخانه ای رخ می‌دهد که منادی مهد فرهنگ و پرورش بوده وتربیت به دست مبارک آن سپرده شده است و چه بهتر از این. ما چون دینی نسبت به نظام مقدس جمهوری اسلامی و رهبری معظم انقلاب اسلامی وروح هزاران شهید بزرگوار وهمچنین ایثارگران عزیز داریم و از طرفی نونهالانی را پرورش و آموزش می دهیم که بخشی از این تصمیمات چه بخواهیم و چه نخواهیم در آینده بر آنان تاثیر خواهد گذاشت بدین معنی که در آینده پس از اخذ مدرک راهی وزارتخانه ها وشرکتها و سازمانها می‌شوند ونهایتا مدیران آینده را می‌سازیم که آنان با این تفکر رشد کرده‌اند لذا نباید تعجب کنیم وتاسف بخوریم که این‌گونه با مردم برخورد و رفتار نمایند. اگر سئوالی برای تصمیم اشتباه دیگران از آنان نمودیم پاسخ آن بجای راهنمایی، بد اخلاقی است یا تهدید و ارعاب و ارجاع به تخلفات اداری. تکلیف کسی که خود تخلف می‌کند چیست و کدام دستگاه می‌تواند جلوی این تخلف را بگیرد؟ به امید تحقق اهداف و سیاست‌های سند ملی آموزش و پرورش.

محمد کاظم انبیایی - فرهنگی بازنشسته