سه شنبه, ۲۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 11 February, 2025
مجله ویستا

الگویی که از ایران به اروپا رفت


الگویی که از ایران به اروپا رفت

کاشت درخت در حاشیه خیابان

از فضای سبز ایرانی که صحبت می‌شود، ذهن به شتاب می‌رود روی نگاره‌هایی که در آنها باغ ایرانی و سرو چشم را نوازش می‌داد. از مینیاتورها که بیرون بیاییم، عده‌ای می‌گویند درختکاری در حاشیه خیابان‌ها اول بار در ایران انجام شد و بعد به اروپا رفت و دست آخر به ایران بازگشت یا اینکه ایده باغ‌های معلق بابل که از عجایب هفتگانه جهان هستند، از ایران گرفته شده است. حالا این روزها در شهرهای ایران، فضای سبز در حاشیه بزرگراه‌ها و خیابان‌ها و برج‌های سر به فلک کشیده، از مسیر توسعه شتابناک شهر جا مانده.

حالا نمی‌توان باغی داشت که بشود پردیس ایرانی و بعد در میان اعراب بشود فردوس و در میان اروپاییان، پارادایز. کمتر کسی می‌داند و ما هم تا پیش از نوشتن این مطلب نمی‌دانستیم که ما در گذشته در طراحی فضای سبز پیشرو بوده‌ایم و حالا همه داشته‌هایمان محدود می‌شود به الگوهایی که از این طرف و آن طرف گرفته‌ایم و دریغ از یک طراحی جسورانه و هوشمندانه. حالا خیلی چیزها تغییر کرده و می‌کند و با تغییر نیازها، در این مسیر نیازها به فضای سبز به خصوص فضای سبز عمومی و شهری، بیشتر و بیشتر می‌شود.

آنها که تخصص دارند، فضای سبز را از دو دیدگاه بررسی می‌کنند؛ فضای سبز کلان که همان فضای سبز بیرون از خانه‌هاست و فضای سبز خرد که داخل خانه‌ها را شامل می‌شود. اما با وجودی که تصور عام در میان بیشتر ما این است که فضای سبز یعنی همین جدول‌کشی‌ها و سبزه‌کاری‌ها که می‌بینیم، در زندگی مدرن به وجود آمده است کارشناسان این حوزه دیدگاه دیگری دارند. «محمدمهدی شریعتی» از کارشناسان فضای سبز در این باره می‌گوید: «فضای سبز از دیرباز در کشور ما وجود داشته است. این طور نیست که ساخت باغ و بوستان در شرایط کنونی و در جامعه مدرن به وجود آمده باشد، بلکه باغ و پردیس‌های ایرانی از روزگاران پیشین وجود داشته‌اند. از طرف دیگر ما در فرهنگ بعد از اسلام هم به توسعه و نگهداری باغات اهمیت زیادی داده‌ایم. همین طور در داخل منازل در ایران همواره فضای سبز نگهداری می‌شده است. شکل انتزاعی باغ و بستان در قالی‌های ما نیز وجود داشته و خانه‌ای نبوده که از این قالی‌ها خالی بوده باشد. در شهرهای کویری اگر نگاه کنیم همیشه حوضی بوده که دور تا دور آن گلدان نگهداری می‌شده یا در ماسوله گلدان‌های گل پشت پنجره‌ها چشم‌نواز است.»

● تفاوت دیدگاه و تفاوت اقلیم

از کشورهای حاشیه استوا که بگذریم، شاید جایی در جهان به اندازه اروپا سبز نباشد. آب فراوان و نامحدود و شهرهایی که میان جنگل‌ها پا گرفته‌اند، موجب شده دیدگاه آنها با ما ایرانی‌ها که اقلیمی گرم و خشک داشته‌ایم و البته کارکرد فضای سبز، به کل متفاوت باشد. «شریعتی» می‌گوید: «ما در اقلیم گرم و خشک بوده‌ایم و طبیعتاً آب برای ما نقش تعیین‌کننده‌ای داشته است. آنها اما فضای مرطوبی داشته‌اند و به تبع آن فضای سبز طبیعی، در ایران اما با سختی و مرارت فضای سبز ایجاد می‌کرده‌ایم، هرچند در ایران از گذشته‌های دور باغ‌ها و باغ‌راه‌ها وجود داشته، به این معنا که اگر در مسیری آب عبور می‌کرده در اطراف آن حتماً درختانی کاشته می‌شده.

حتی برخی اعتقاد دارند کاشت درختان در حاشیه خیابان‌ها از ایران آغاز شده و به اروپا رفته و دوباره به ایران بازگشته است. در هر حال فضای سبز با ایران و ایرانی عجین بوده است.» اما این روزها که تهران زمین چندانی ندارد، برای سبز کردن و ناچار، حاشیه بزرگراه‌های تهران به سبزی مزین می‌شود. باید دید این سبزی از کجا آمده و به چه قیمتی؟ «علیرضا زارع» متخصص جنگل‌شناس در این باره معتقد است: «دیواره خانه‌های سنتی و قدیمی در شهرهای ایران پوشیده از چسبک بوده است.

تفاوت آن البته با فضای سبز عمودی فعلی در این بوده که این چسبک‌ها که عموماً پیچک بوده‌اند در پاییز و زمستان سبز نبوده‌اند اما فضای سبز عمودی فعلی در شهرها طوری طراحی شده که در فصول سرد نیز سبز است. در گذشته بیشتر فضای سبز موجود در شهرهای ایران باغ‌های ایرانی بوده که آنها هم معمولاً برای استفاده عموم باز نبوده است. فضای سبز فعلی شهرها در ایران از روی الگوهای اروپایی الگوبرداری شده است اما این الگوها احتمالاً تنها در شمال ایران می‌تواند کارایی داشته باشد.» «شریعتی» اما به نظر می‌رسد چندان با فضاهای سبز عمودی در شهر موافق نیست: «دیواره‌های سبز متعلق به ایران نیست و به اروپا تعلق دارد. آنجا هم هوای مرطوب وجود دارد و این خود زمینه ایجاد دیواری سبز با هزینه کم را فراهم می‌کند. اما ما در ایران باید با هزینه‌ای سرسام‌آور این اقدام را انجام دهیم. این در حالی است که نیاز کنونی جامعه ما به فضاهای اجتماعی است. ما به فضایی سبز برای تبادل نیازهای اجتماعی نیازمندیم.

در ایجاد فضای سبز، تنها اکسیژن مد نظر نیست بلکه یکی از کمبودهای حال حاضر ما، برخوردهای اجتماعی است. در ساختمانی اگر دیوارها را سبز کنیم، شاید غیر از زیبایی و اکسیژن چیز قابل توجه دیگری نداشته باشد اما اگر پشت‌بام را سبز کنیم، فضایی برای معاشرت همسایه‌ها با هم فراهم می‌شود. این است که یکی از کارکردهای مهم فضای سبز، تحرک‌های اجتماعی و برخوردهای اجتماعی است.» این باغ‌بام‌ها، همان چیزی است که «زارع» نیز به آن اشاره می‌کند و البته دیدگاه او بیشتر زیست‌محیطی است تا اجتماعی: «ما در حال حاضر برای ایجاد فضای سبز زمین کافی در اختیار نداریم. این است که الگوهای فضای سبز جدید، عمودی و باغ‌بام هستند.

باغ‌بام‌ها می‌توانند جزایر گرمایی را که به دلیل استفاده از آسفالت در پشت‌بام‌ها تشکیل می‌شود، کاهش دهند. ایجاد باغ‌بام می‌تواند تبادل گرمایی آخرین طبقه ساختمان را با محیط اطراف به حداقل برساند.» زارع در مورد فضاهای سبز عمودی نیز می‌گوید: «در مورد فضای سبز عمودی باید بگویم این کار مفید و موثری است که در شهر تهران انجام شده است. بر اساس وضع قوانین شهرسازی قرار است امتیازاتی به مالکان ساختمان‌ها که می‌خواهند فضای سبز عمودی و باغ‌بام ایجاد کنند واگذار شود. امریکا و اروپا روی فضای سبز عمودی خوب کار کرده‌اند. در حال حاضر بحث کاهش مصرف انرژی مطرح است. برای مثال در کشور امریکا شرکت‌های برق خصوصی هستند و به دنبال حداقل مصرف. یکی از عواملی که موجب کاهش تبادل گرمایی ساختمان با فضای بیرون می‌شود، فضای سبز دیواره ساختمان است که این خود موجب کاهش مصرف انرژی است.»

● لبخند در فضای سبز، نیاز امروز

به اعتقاد شریعتی، یکی از تفاوت‌های الگوهای فضای سبز در ایران و اروپا این است که اروپایی‌ها اساساً نیازی به سایه نداشته و ندارند. او در حالی که می‌گوید نقش فضای سبز بالاتر از ایجاد اکسیژن و در واقع نقشی اجتماعی است و چیزی که ما به آن نیاز داریم، لبخند است و این لبخند در فضای سبز به وجود می‌آید، در مقایسه‌ای اجمالی میان گذشته و حال می‌گوید: «ما در گذشته نیاز به فضای اجتماعی داشته‌ایم که به راحتی با رسیدن به سرچشمه‌ای و جویباری به دست می‌آمده. در گذشته باغ‌آشپزخانه‌هایی داشته‌ایم که عبارت بوده از زمینی سبز که در آن جدا از گل و گیاه، سبزیجات مورد استفاده در آشپزخانه هم کشت می‌شده، پنجره آشپزخانه به آن باز می‌شده و بچه‌ها در آن بازی می‌کرده‌اند. چنین چیزی را به میزان خیلی کم هنوز هم می‌توان در شمال دید.» امروز اما فاصله‌ها تا سرچشمه زیاد شده و برای رفتن تا سرسبزی باید ۷، ۸ساعتی در ترافیک چالوس و هراز و فیروزکوه معطل ماند.

این است که او معتقد است برای داشتن فضای سبزی که بتواند نیاز این روزها را پاسخ بگوید، طراحانی توانمند و جسور مورد نیاز است: «چیزی که ما در حال حاضر در زمینه فضای سبز به آن نیاز داریم، طراحانی جسور و توانمندند. این طراحی فضای سبزی که این روزها در شهر مشاهده می‌شود، حتی به اندازه عمر طراحش هم ماندگار نیست. فضای سبزی پایدار است که بتواند باغ گلشن و باغ جمشیدیه را ایجاد کند. طراحی‌ای که داخل آن برانگیختگی وجود داشته باشد والا این جدول‌کشی‌ها و سبز کردن‌ها هیچ ماندگاری ندارند.» به اعتقاد او، تفاوت فضای سبز حال حاضر ما و برای مثال اروپا در این است که اساساً در اروپا، نهاد تازه‌ای به نهادهای سنتی موجود مانند دین و خانواده افزوده شده است. این نهاد، نهاد تفریح و تفرج است و چیزی که مسلم است این است که یک موضوع وقتی به عنوان نهاد مطرح می‌شود که نیاز اساسی بشر باشد.

به وجود آمدن این نهاد نگرش‌ها را تغییر می‌دهد. در اروپا دیگر فضای سبز به شکل سنتی مطرح نیست بلکه جایی برای تفریح و تفرج مطرح است. آنها نیازی به افزودن فضای سبز ندارند در حالی که ما شاید به یک پارک نیاز داشته باشیم. این هم به این نکته بازمی‌گردد که شهرهای آنها درون جنگل‌ها واقع شده است اما ما از جنگل تنها لکه‌هایی می‌بینیم. «زارع» هم معتقد است: ما برای داشتن فضاهایی همیشه سبز مانند اروپا، مشکلاتی داریم بنابراین تفاوت ما با آنها این است که آنها می‌توانند به راحتی از چمن استفاده کنند اما نیاز فراوان چمن به آب آن را برای اقلیم خشک ایران نامناسب می‌کند: «مشکل اساسی در مورد چمن آن است که نه‌تنها در تابستان باید آبیاری زیادی شود بلکه در ماه‌های سرد سال هم در تهران نیاز به آبیاری دارد. برای اقلیم تهران گیاهان بوته‌ای که ترجیحاً فصلی نباشند، مانند بوته‌های گل مناسب است. به هر حال تبخیر و تعرق در اقلیم ما زیاد است. بر همین اساس است که در شمال ایران می‌توان از الگوهای اروپایی استفاده کرد اما در باقی اقلیم‌ها با مشکل مواجه می‌شود. البته برای مثال در کشورهایی مانند امارات متحده عربی با صرف هزینه بالا اقدام به ایجاد فضای سبز همیشه سبز کرده‌اند اما از سوی دیگر این هزینه با جذب توریست پوشش داده می‌شود اما در جایی که فضای سبز برای شهروندان ایجاد می‌شود و بازدهی اقتصادی ندارد، باید با هزینه کم و پوشش بالا ایجاد شود.»

شهرزاد شیرازی